با حضور سیاف در جرگه، قاعده بازی تغییر کرده است؟
پلان ارگ این بود که اگر استاد سیاف ریاست را نپذیرد، از حکمتیار دعوت نمایند، با توجه به این برنامه، ریاست استاد سیاف در برابر ریاست حکمتیار برای ما خیر قلیل در برابر شر کثیر است 
تاریخ انتشار:   ۰۷:۴۱    ۱۳۹۸/۲/۱۰ کد خبر: 158424 منبع: پرینت

الف:
قاعده بازی:
اگر به دموکراسی باور دارید، قاعدهٔ بازی را رعایت کنید، در مکتب دموکراسی که وارد شدید با فرهنگ دیکتاتوری وداع نمایید.

دموکراسی قبل از آنکه یک روش حکومتی و یا سیستم سیاسی باشد، یک فرهنگ و پروسه تاریخی است که باید سیر تکاملی خود را طی کند، هیچ کشوری یک شبه دموکرات نمی شود، در حقیقت؛ انسان های دموکرات هستند که جامعه را دموکرات می سازند،پس بیایید این فرهنگ را فربه بسازیم.
همانطوری که شما حق داشتید جرگه را تحریم کنید،کسانی هم حق دارند که جرگه را تحریم نکنند، در یک جامعه‌ی آزاد این مردم و شهروندان هستند که تصمیم می گیرند و سرانجام تکلیف را آرای مردم تعیین می کند.
مبارزهٔ مدنی؛ با دروغ، اهانت، بهتان، هتک حرمت، فحش و ناسزا و عصبانیت و تنفر فرسنگها فاصله دارد و این سنت مذموم رژیم های ایدیولوژیک مانند کمونیستی می باشد که مخالف را باید در کنار شیطان گذاشت و برای خود جایگاه پیامبرانه قایل شد.

ب:
افتتاح جرگه مشورتی:
در چند روز گذشته تمام احزاب و جریان‌های مطرح سیاسی، تکت های نامدار انتخاباتی، دوستان بین المللی و حتی نمایندهٔ خاص آمریکا با تمام ظرفیت سیاسی تلاش نمودند، تا از برگزاری جرگه مشورتی جلوگیری نمایند.
از طرف دیگر ارگ ریاست جمهوری با تمام تلاش سعی نمود جرگه را برگزار نماید و سرانجام با نظم و ترتیب مناسب این جرگه برگزار شد.
حالا زمین بازی تغییر یافته است، اگر این کاروان تحریم کننده (به استثنای داکتر عبدالله) دارای نفوذ اجتماعی و سیاسی هستند، بروند در داخل جرگه و آرا و نظریات خود را اعلام نمایند تا افکار و بینش آنها در متن تصمیم بیاید.
اینکه منتظر باشند تا یک جوان شعار منفی بدهد و بعد اینها از آن پیراهن عثمان بسازند و فکر کنند با این شیوه حاکم ارگ کابل را تحقیر می نمایند، بازی طفلانه ای بیش نیست.
حالا اگر دارای نظر و افکار هستید، زمین بازی تغییر کرده است.

ج:
ریاست استاد سیاف:
واقعیت امر این است که حاکم ارگ کابل بازی را خوب بلد است و شخصاً دوبار به دیدار استاد سیاف به پغمان رفت تا او را قانع سازد که حضور و ریاست او بر جرگه به مصالح کشور و مردم است و او هم پذیرفت.
تا دیروز مبارزه سیاسی حکم می کرد که تمام راههای قناعت استاد سیاف فراهم آید تا ایشان شرکت نکند، اما از امروز داستان متفاوت است و شیوه بازی را باید تغییر داد.
البته از سه روز پیش پلان ارگ این بود که اگر استاد سیاف ریاست را نپذیرد، از حکمتیار دعوت نمایند، با توجه به این برنامه، ریاست استاد سیاف در برابر ریاست حکمتیار برای ما خیر قلیل در برابر شر کثیر است.
این واقعیت تلخ را باید پذیرفت که شرکت و ریاست استاد سیاف تحریم را کمرنگ و حتی بی اثر ساخت، اما این نکته هم با اهمیت است که حضور استاد سیاف ضریب اعتماد را درهم نمی شکند.
سخنرانی استاد سیاف در مجموع و درکل کامل و مناسب اوضاع و احوال کشور بود.
تخریب استاد سیاف مغایر سیاست راهبردی ما است و نباید در دام دشمنان دانا و دوستان نادان قرار گرفت.
ناگفته نماند که آرایش ظاهری سالون جرگه و نصب تصویر داکتر عبدالله برغم تحریم نشان از حکمت و درایت برنامه ریزان دارد.

یادداشت:
از اینکه داکتر اشرف غنی رییس حکومت وحدت ملی اشتباه خود را در باره اصالت واژه «جرگه» اصلاح نمود و بفارسی بودن آن تأکید کرد، سپاسگزارم.

عبدالحی خراسانی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سیاف
جرگه
نظرات بینندگان:

>>>   دموكراسى حكم ميكند كه هر شهروند حرف خود را داشته باشد، أصلاً سياف چرا مهم و منبع مشروعيت باشد و با اشتراك او يك جرگه ان هم غير دموراتيك و مهندسى شده اثر گذار شود ؟
ايا اين مردم نيستند كه از يك شخص براى خود منبع مشروعيت ساخته اند؟
Zahir Ariaie

>>>   استاد سیاف تنها یک شهروند عادی نیست،او دارای شخصیت حقوقی،ارزشی و سیاسی است.
هر یادداشت شأن نزول خود را دارد،در رابطه با وضعیت حقوقی و سیاسی جرگه من یکی دو یاداشت سه چهار روز قبل نبشته بودم.
سیاست تنها نظریه پردازی نیست،واقعی گرایی و عمل گرایی و انعطاف پذیری هم است.
Zahir Ariaie

>>>   خراسانی صاحب در متن یاد اور شدید که حاکم ارگ خوب بازی را می فهمد و دقیقن تنها با سیاست اصلاح سازی واژه جرگه بفارسی جناب شما را نیز سپاسگزار نمود.
پس خوب بازی را می‌ فهمد.
Haroun Zaheri

>>>   واى مار استين كار خود را كرد .
Behrose Khaliqi
>>>   لویه جرگه یا عوام فریبی؟
این جرگه ها یک روش پوسیده و بی معنی است که همیشه حکومت ها وقت برای مهر تایید گذاشتن بر برنامه های از قبل تعیین شده خود از آن سهو استفاده نموده اند. معمولا فیصله های آن از قبل تعیین میشوند و اگر بازهم فیصله مطابق میل مرجع کار نبود او میتواند از آن سر باز بزند، مانند جرگه کرزی مداری.
غنی احمدزی باز هم شش تا هفت میلیون دالر این ملت خسته و گرسنه را برباد میکند تا باز هم در چشم مردم خاک بزند.
در صورتی که امکانات رفراندوم یا همه پرسی عمومی موجود باشد و دارای پارلمان نماینده های مردم باشیم ضرورت به این عوام فریبی ها و درغلگری های اوغانی بنام لویه جرگه و امثال آن دیگر وجود ندارد۰
این نمایش های مضحک لویه جرگه همیشه از طرف قشر حاکم برای فریب مردم سهو استفاده شده و فیصله های آن یا از قبل تعیین شده اند ویا اصلا مراعات نمیشوند۰ این روش کهنه غیر اصولی فقط عوامفریبی، ضیاع وقت، و ضیاع پول ملت است و بس، و باید به آن پایان داده شود۰

>>>   شما چرا قاعده بازی را با شرکت سیاف تغییر یافته میدانید ونا خود اگاه به نفع قبیله وغنی تبلیغ میکنید. دانای کل خودرا میدانید ودیگران رااحمق ونادان تصور میکنید وخود هم در کسوت یک ناصح بزرگ وارد میشیوید، خراسانی عزیز؛

>>>   نظرات اقای ظاهر اریایی دقیق است.
عاقل

>>>   سیاف یک شخص است نزد عده محبوب ونزد عده منفور.اگرریش دراز معیار شخصیت خوب باشد٫پس بهترین کرپال سنگ است.
دهلوی

>>>   Salam
چند آدم بی اندیشه و سلطه دوست همیشه وجود دارد ، داکتر نجیب هم هزار ها تن را جمع کرده بود و همه گفتن به آسمان بروی از پایت می گیریم و اگر در خاک بر‌وی از ....این شکمبو ها را هر کی وعده و پول دهد همان جا می روند ، ستودیوم ورزشی هم از مردم برای حکمتیار پر بود

>>>   سیاست مدار واقعی مثل سیاف ده بار ایمان خود را میفروشند آنهم زیر نقاب دین، واقعن که ما مردم چقدر گوسفندی هستیم که فریب ریش این نوکران انگلیسی و آمریکایی را بار بارخوردیم حال دانستم که این جهاد نبود برعکس ناموس فروشی و دین فروشی بود و مردم گوسفندی با چه خوشباوری دنبال این ....های ریش دار و لنگی دار دویدند....

>>>   واقعیت نچندان دور عامل اصلی اختلاف مذهبی در کشور بعد از انقلاب اسلامی استاد شیخ الحدیث سیاف بود و سازمان نصر حزب وحدت اسلامی که توسط حلقه مخفی خلقی ها رهبری میشد.

>>>   خوب است که دوستان تاجیک ما شخصیت جهادی سیاف را که مثل مار درون آستین در زمان حکومت شهید ربانی عمل کرد وبا تشدید جنگ ونفاق واقدام علیه ازبکها وهزاره ها در واقع پایه های وحدت ملی حکومت نوپا به رهبری رئیس جمهور ربانی را ویران کرد خوب است که در گذر زمان شاهد ونظاره گر چهره های واقعی اشخاص باشیم که پشت القاب جهاد وعالم دینی مخفی شده بودند تو خود حدیث مفصل بخوان ازین مجمل...
Ali Yaghubi

>>>   این ....صفت که همیشه طالبان را تروریست و انتحاری ها را مرتد می گفت امروز بعد از انتخاب شدن به حیث رئیس جرگه نمایشی، گفت کرزی و اشرف غنی درست می گفتند طالبان برادران ما اند.
من چندین سال است می گویم این جاسوس را پاکستانی های لر و برادران بر شان منحیث اجنت در پنجشیر و شمال فرستاده بودند تا اجازه ندهد اقوام غیر افاغنه باهم متحد شوند. این قاتل چندین بار از ایجاد اتحاد شمال و یکجا شدن احزاب جمعیت، جنبش و وحدت انتقاد کرده بود و دوستم را ملیشه گلم جمع و برادران هزاره ما را با فتواهای ....و دروغین اش کافر و واجب القتل میدانست.
نازنین وطندوست

>>>   یکی از نقاط ضعف مجاهدین در برابر تکنوکرات‌‌ها و غرب آمده‌گی‌های حریص و بی ریشه، ساده‌لوحی و برخورد عاطفی شان نسبت به دنیای سیاست بوده/ می‌باشد.
شاید استاد سیاف به‌دلایل مشترکات پشتونوالی با اشرف غنی یا امتیازات حکومتی تطمیع شد و با رفقای جهادی اش پشت کرد. سیاف خواست غنی غل‌زایی را در نخست از انزوای سیاسی درانی‌ها «حامد کرزی» و هم‌چنان از تحریم‌های سیاسی احزاب و مردم افغانستان بیرون کشد. اما در حقیقت سیاف به انتحار سیاسی تن داد.
باورم نمی‌شود پس ازین؛ «ای میدان ره که مجاهدین نزند هیچ‌کسی زده نمی‌تاند». ادامه یابد!
فهیم فطرت

>>>   Ariaie
تضاد ميان فتوا هاى قبلى و فعلى سياف در رابطه به حكم شريعت در مورد طالبان بيشترين بحث را در ميان كاربران شبكه هاى اجتماعى به خود اختصاص داده است. فكر كنم غنى گليم سياف را هم جمع كرد و او را خلع فتوا ساخت

>>>   Khedri
هرکس که به غنی دست دوستی بدهد چند مدتی جولان میکند ولی خیلی زود گلمش جمع میشود به شرطی که از قوم خودش نباشد اینها به اندازه احمق هستند که از دوستم ضیا جرئت وووو پند نمیگیرند چندی بعد شما روزگار چرخه گیر را نیز خواهید دید

>>>   Mohammad
این قبلا مشخص بود که دین به قول مارکس ابزاری ست در دست امپریالیسم ولی سنت گراها خیلی علاقه ی نداشتند که دین در خدمت سنت باشد حالا در کشور های نظیر افغانستان حتا دین در خدمت سنت نیز قرار گرفته است سیاف یک نمونه بارز آن است

>>>   Salam
سیاف صاحب ؛
حال ما کدام فتوا ات را قبول کنیم ، آنرا گفتی طالبان را بکشید و خوب هم بکشید و یا اینرا که طالب بردارتان و اوغان است و با آنها زیستن حکم قرآن است .

>>>   ثریابها
چگونگی دست داشتن رسول سیاف در ترور فرمانده مسعود !
یک هفته از ترور مسعود گذشته بود که احمد ولی مسعود یک تعداد روزنامه های چاپ لندن را برایم فرستاد که درمورد تروراحمدشاه مسعود نوشته بودند و یکی هم آرمان شهربود که نوشته بود ترور فرمانده مسعود به وسیله عبدالرب رسول سیاف و یاسرتوفیق السیری که رییس مرکز تحقیقات اسلامی لندن برنامه ریزی شده بود. یاسرتوفیق السیری دونفرعرب تروریست را به سیاف معرفی می کند به نام های کریم - توزانی برای شان شناسنامه جعلی بلژیکی و ویزه می گیرند. آن دو تروریست نخست وارد پاکستان می شوند و سپس به جلال آباد آمده با سیاف که مهماندار ابوالحانی رهبرالقاعده بود، دیدار می کنند. ابوحانی که ریش سرخ و همسر بوسنیایی داشت چند ماه در جلال آباد اقامت گزید و با سیاف برنامه ترور مسعود را پیش می بردند. سیاف آن دو خبرنگار جعلی را نزد ربانی برای مصاحبه می فرستد. آن دو تروریست دوباره پاکستان رفتند و انجا چند ماه تربیت شدند و به طیارۀ ملل متحد که برای امارت اسلامی طالبان مواد مورد ضرورت و قرطاسیه می رساند،با کمره تعبیه شده مواد انفجاری به قندهار برگشتند.
در این روزهای شوم سیاف باربار آقای ربانی را تحت فشار قرار داد تا احمدشاه مسعود را وادار به مصاحبه با این دوخبرنگاربسازد و وحید مژده هم در وزارت خارجه طالبان در این دیدارها نقش داشت و مسعود که دیگر نمی خواست با عرب ها دیدار کند، راضی نمی شد، فشار همسنگران فروخته شده اش به شبکه های استخباراتی وادارش کردند تا این دو خبرنگاررا که یک هفته در هوتل تالقان منتظرمصاحبه بودند، بپذیرد. انگار که حس ششم مسعود از این مصاحبه نافرجام تاریخی آگاه بود.
آن چه پرسش برانگیز است که خانم نسرین گروس از امریکا که فعلن مشاور عبدالله عبدالله است و خانم شکریه حیدر از فرانسه یک هفته درهمان هوتل تالقان با این دو تروریست منتظر دیدار فرمانده مسعود بودند، همچنان مسعود خلیلی برای دیدن این خبرنگار فرمانده مسعود را به لب پرتگاه کشاند. این ها پرسش هایی اند که پاسخ آن را وابستگان فرمانده مسعود خوب می دانند، اما مقام های دولتی و ایگوی درون شان و زبونی وجدان شان مانع بیان حقایق می شود. زمانی که عامیلن اصلی ترور، بازماندگان فرمانده مسعود را با معاونیت، وزارت ها و سفارت ها خریدند، بدینگونه جنایت رسول سیاف در ترور مسعود کتمان بماند و پروندۀ ترور مسعود را پیگیری نکردند. چنانچه درسفر پاریس تنش ها و تیرگی روابط رسول سیاف با مسعود درحضور خبرنگاران داخلی و خارجی مطرح شد ، اما کجاست ذهن پرسشگر وهوشیار پیروان زبون مسعود که برای چند روز قدرت راه و ارمان مسعود را فروختند و در کنارسیاف چمپانته زده نشستند.
به این سند توجه کنید

>>>   Qasimzadah
شرم هم چیزی خوبی است.
انگار تمام دار و نداری این سرزمین همین زی ها است، یا "کرزی" است یا "استانکزی" است و یا احمدزی. حالا حتما چند تا کور باطن این کار آقای غنی را نیز ملی خواهند گفت.
مرد میدانم آرزوست تا دمار از روزگار قومگرایان، برتری طلبان و قبیله پرستان برآورد.
تاریخ کشور پر از ریدن های همین زی ها است. خدا هرچه قومپرست و برتری طلب را نابود کناد.
یادداشت: وقتی بین دو زی جنگ است، پس چرا این همه آدم های دگر باید کشته شوند؟ هم خود را توته توته کردند و هم دگران را.‌‌.. مات و حیرانم خدایا.

>>>   ارون میر سعیدی
جان برادر، پیش غنی، روشنفکر و نخبه و مدنی تان انتن نمیته!
اشرف غنی رییس جمهور کشور طی فرمانی امروز(سه‌شنبه، ۱۰ ثور) عبدالقادر زازی وطندوست را به عنوان ریيس عمومی دبیرخانه‌ی مجلس نمایندگان گماشته است.
جرگه چک چک فقط یک‌کمپاین هست وبس

>>>   Mutaref
ما از اول گفته بودیم این لویه جرگه نمی‌تواند بازتاب اراده مردم باشد، چون سنگ‌بنای این نشست بر اساس آجندای قومی، کمپاینی ‌و سیاسی، توسط تیم حاکم گذاشته شده. بر بنیاد گزارش‌ها، روز دوم این نشست با عالمی از بی‌اعتمادی، هرج و مرج و بی‌نظمی آغاز گردیده که از مدیریت خارج شده. فضای حاکم نظامی و حضور آدم‌های نا آشنا با مفاهیم سیاست و سواد ابتدایی، از بحران‌ جدی داخل خیمه است. عدم موجودیت آجندای تعریف شده، بن‌بست در انتخاب هییت رهبری و دیکته کردن «اهداف پنهانی» به خواست غنی توسط عوامل او در داخل تالار، باعث شده شمار زیادی که فکر می‌کردند این جرگه به خیر مملکت است، محل را ترک کردند و لویه جرگه را دچار بحران و تشنج شده. دیده شود کار کمیته‌ها و نتیجهٔ روز دوم به کجا کشانده می‌شود. امرخیل چلنج داده بود که جرگهٔ برگزار کند که در تاریخ نظیر نداشته باشد، امرالله صالح و شیوای شرق هم چلنج پدر گوسفندان را تایید کرده بودند. ما تماشا می‌کنیم.

>>>   حالا سیاف ادم خوب شد ....

>>>   محترم خراسانی صاحب ،
فرموده تان در مورد دیموکراسی را فقط در کتاب ها جستجو کرد ، حتی در کشور های که خود را حامی دیموکراسی می دانند زمین تا آسمان از دیموکراسی فاصله دارند .بطور مثل جامعه آمریکا، سیاستمداران انگلیس ووووووووووووووووووووووو.
بلی در افغانستان اشخاص تحصیل کرده را به بهانه دیموکراسی و ازادی بیان و بازی با کلمات را غربی های استفاده اعظمی از ایشان برده است و خواهند برد بخاطریکه قشر محروم از سواد جامعه چه در عرصه مذهبی و سیاسی وووو تحت تاثیر حرف های تحصیل کرده ها است .بنا غربی هر آنچه را خواسته باشند در کشور های فقیر آدم های که آگاه و نا خود آگاه برایش کار میکنند ، بدست خواهند آورد.
بیاید با زبان مردم حرف بزنیم و بنویسم و اگاهی و واقعیت های افغانستان و بعدا دنیا را در خور مردم بدهیم. و از اصطلاحات که در عمل وجود ندارد پرهیز کنیم.

>>>   جرگه و یا ترفندی برای تداوم شیطنت و استبداد فاشیسم اوغانی!
تجربه نشان داده است که برگزاری جرگه ها و نتایج برآمده از این فریبکاری، هیچگاه در خراسانافغانستان بیانگر اراده و افکار شهروندان کشور نبوده و نخواهد بود. بلکه این جرگه ها همیشه با اهداف شوم و خلاف حقوق و آرای شهروندی با جمع آوری یکتعداد آدمهای نادان و ‌شکم کلان برگزار شده و ترفندی برای اسیر ساختن مردم و تداوم استبداد و ظلم و بربریت توسط حکام دستنشانده و کفتار صفت فاشیسم اوغانی میباشد.
امیدوارم این ترفند شیطانی و نامیمون از میان برداشته شود و در هر امر مهمی به آرای کل شهروندان کشور مراجعه گردد.
بامهر

>>>   بلی خوب بازی را بلد است.شانس آورد که استاد سیاف پیشنهاد اش را قبول کرد.اگر به حکمتیار رجوع می نمود بدبختی اش بعد از یک ماه شروع میشد.ویک آش حکمتیار برايش ميپخت با طیاره دربست میرفت تا لبنان.
( ظاهر.قنات

>>>   Najib Salam
لطیف پدرام

جناب آقايان عطا، دوستم، محقق، خليلي، احمدضيا، احمد ولي، امرالله صالح، قانوني،صلاح الدين... اين را در خاطرات تان بسپاريد غني،كرزي، اتمر، احدي در هماهنگي با يك ديگر با برنامه پيش مي روند تا جامعه اي غير پشتون را تكه-تكه كنند و از شما در اين راستا سوء استفاده مي كنند نه به شما پٌست و مقامي مي دهند و نه اتمر مخالف كرزي است و حتي تحريم اين لويه جرگه و مخالفت و تحريم آن از طرف كرزي، اتمر و... سمبوليك براي گمراه كردن شما است.
شما اين همه سال درس نگرفتيد همين كرزي نبود گفت« نميگذارم آنها(غير پشتون ) رئيس جمهور شوند» همين كرزي، غني، اتمر نبودند شما و ياران تان را ترور، تبعيد، خانه نشين، زندان، شكنجه و جنگ سالار معرفي كردند؟
مگر اينها نبودند طالبان را برادر خطاب كردند شما را به جهان جنگ سالار معرفي كردند...؟
مگر شما نمي بينيد اتمر و غني بر عليه يك ديگر هيچ وقت سخنراني نمي كنند؟
باور كنيد اين بار حكومت را بگيرند كه با اين رفتارهاي نسجنيده شما كه مي گيرند و در چند سال بعدي بلاي سر شما بياورند عقاب ها در آسمان به حال روزتان گريان كنند! شما چه فكر كرديد سياست را بازي كودكانه تصور كرديد و فكر كرديد آنچه آنها مي گويند راست ميگويند و عمل مي كنند؟!
مگر در اين چند سال شما معاون، وزير بي صلاحيت نبوديد كه از كرزي، غني و اتمر مي ناليديد حالا چه شد دوباره براي آنها كمپين مي كنيد؟!
شما از اينكه معاون، وزير و... پدرام شويد شرم مي كنيد اما در آنطرف پيش آدمهاي مي رويد نه دانش و نه شجاعت پدرام را دارند. اگر تصور مي كنيد كشورها پشتونهارا بخاطر افغان بودن شان دوست دارند سخت در اشتباه هستيد اين قدرت مردم و روابط است كه سياست كشورها را تغير تحول مي دهد. مگر فراموش كرديد عطا در بلخ بود چطور مقامات كشورها پيش آن در رفت آمد بودند، وقتي عبدالله به غني اخطار داد" صبرشان تمام شده است" چطور خارجي ها براي ديدار آن هر روز صف بستند؟!

>>>   سنت "لويه جرگه" چنگيزخانى مغولى در گردن آدم خان افغانى

به اساس زبان شناسى "وامگيرى" (قرض گيرى) واژه چيزى بدى نيست. دولت طاغوت پرست افغان خودش در فابريکه لغت سازى پشتو متواتر لغت پشتو توليد کرد مانند کارت آراى براى حيوانات و از مغول چنگيزى تا انگريزى لغت قرض گرفت و در دهان خود انداخت در شکم بلعید.
ولى عليه گرفتن واژه هاى پارسى ناب که در ايران کشف واختراع مى شد تبليغات فاشيستى مى کرد و مى کند و فارسى زبانان را در ستان مثل خودشان حقير وفقير فرهنگى مى پنداشتند. و اما غضب واژه ديگران مانند غضب زمين ديگران کار خلاف ارزشهاى پسنديده فرهنگى ملل هاى متمدن جهانى اند . مثلا چک٬ پسته٬ مگزن٬ صفر٬ اد ميرال دريا سالار انديرا وامهاى زبان پارسى اند. ستر جنرال = ژنرال بزرگ; سترگ; گسترده گسترش در زبانهاى ايرانى زبانهاى کلان (زبانهاى "استر" "سترگ" ايرانى ) مانند کوردى٬ بلوچى پشتو و پارسى وجود دارد. "لوى" و "لويه" واژه زبان ايرانى نيست. ستر، غټ، پرتمين، همند ، پراخ ، غوره زياته چون که به کنده زبان پشتو وجود دارد و در زبان هاى جرمنى هم وجود دارد مانند "Stern" "ster" Asteroid" شهاب سنگ. "لوى" و "لويه" در زبانهاى هندواروپايى وهندوايرانى وجود ندارد . پس جستجوى و پژوهش خود را روى زبانهاى سامى (عبرى و عربى) معطوف مى نمايم. ستاره در فضاى زبانى يهودى و عبرى وجود ندارد ولى قمر و شمش و نجم چرا? پشتو ستوري = پارسى ستاره = عربى نجم عبرى هم כוכב ( نجمه) . علم نجوم = ستاره شناسى يا ستورى پوهه بزرگ به عربى عظيم و کبير زبان ییدیش (يهودى اروپايى از آلمانى ) اکثريت يهودان در آلمان بودند از اين جهت גרויס = groys گرويس تغير گروس gross بزرگ خود .

"جرگه" یک اصطلاح شناخته شده از زبان منگوليا يا مغولستان است. زبان مغولستان زبان "تورکى التايى" است که با زبانهاى آسياى ميانه تا ترکيه خويشاوند و مغولها در زمان دودمان مينگ در چين دودمان مينگ چين را شکست و هشتصد سال پيش چنگيزخان آسياى ميانه شرق ايرانزمين و سپس تيمور شش قرن پيش و بابريان چارصدسال پيش کل آسياى ميانه ايرانزمين و هند را آباد نمودند.

برخلاف "افغان" هميشه سرزمين ستان ما را ويران نمودند. چه با پيسوند زوى زى وام گرفته پشتون از زاد پارسى مانند ځلميان و زمريان وچه با طلابان و طالبان فقط مى طلب اند مانند طلبکاران
خان و لوى و جرگه را مغولها گورگانى به افغانها به ميراث دادند. "جر" و "بحث" لغتهاى فارسى نيست. واژه هاى وام اند. "جر" تورکى و "گر" گورگانى مغولى است. و "گر" در زبان مغولى (چادر گرد يا خيمه حلقوى ) معنى مى دهد: "جر" (Ger) : کسى را قهر کردن ; "جر": پاره کردن, غار کردن; جر کردن: تارهاى ابريشم و پشم و پنبه گدود شدن; گر٬ جر٬ يا ٬غر غار کوه و يا خرگاه (Lager). جرگه (Garge, Gorge) در لغت‌نامه دهخدا گرفته شده است. و تاريخ وام گيرى آن و يا لغت نامه و نام فرهنگ لغت هم ناميده شده :
چو تیغت کند کار بر جرگه تنگ
درآید بدم لابه غران پلنگ .
نورالدین ظهوری (از بهارعجم و آنندراج ).
گر آهوی چین در غزال خطاست
که در جرگه ٔ چشم جادوی اوست .
محسن تأثیر (از آنندراج ).
سرور جرگه ٔ شاهان جهان
شاه نجف صفدر معرکه ٔ شیردلان . سعید اشرف (از آنندراج ).
اگر زاغ و گر صعوه ٔ ناتوانم
همین بس که در جرگه ٔ بلبلانم .
طالب آملی (از آنندراج ).
جرگه حلقه زدن و صف کشیدن مردم و حیوانات دیگر. (برهان ). صف کشیدن انبوه مردم . (غیاث اللغات ). مطلق صف و حلقه است خواه مردمان باشد،خواه سایر حیوان از چرنده و پرنده . (از آنندراج ) (بهارعجم ). حلقه . حوزه . جرغه . پره . مجمع. جماعت . محفل .رج . سپاه . صف . قطار. فرهنگ آنندراج یکی از فرهنگ‌های زبان فارسی نوشته‌شده در سده نوزدهم میلادی و از کامل‌ترین و منظم‌ترین فرهنگ‌های زبان فارسی عصر خود است. این فرهنگ را محمد پادشاه متخلص به «شاد» فرزند غلام محیی‌الدین، میرمنشی مهاراجه میرزا آنند گجپتی راج‌منه سلطان بهادر، راجهٔ ایالت ویجی‌نگر از ایالات دکن هندوستان، بر اساس چند کتاب لغت دیگر گردآوری کرده‌است. تاثير زبان وفرهنگ مغولى درپشتو عملى مى شود ولى در بين پارسى زبانان و بويژه "بين هزاره هاى مغولى" و اوزبيکى و تيموريان وتورکان نى! شکل اولیه چادر کروى "گر" Ger "جر" Jer يا جرت Jurt (یورت ) از زمان چنگیز خان تا اکنون تغییر نکرده است. و لوى از کجاه آمده ? لوى از "لقب خان را به پشتونان تقديم نمودند و "گر" و دوى" Doi مغولى که مانند "ikh" مغولى داهيم "dahim" تورکى آمده است شکل اولیه "گر"٬ "جر" و جرت دوى، از زمان چنگیز خان تغییر نکرده است. کليه سران اقوام عشايرى و چادرنشين کوچى مغولستان جنيگيز خان را در همين گونه خيمه دايروى به عنون خان خانات هاى مغولى انتصاب نمودند. در پشتو يک سلسله قوانين ساختن لغت هاى زبانهاى هندو اروپايى و هندو ايرانى غربى و شرقى وجود دارد که براى اش تغير دال و لام گويند
د به ل
"دختر" : پارسى Dochter
"توختر" : آلمانى Tochter
"دوتر": انگليسى daughter
دختر= لور: پشتو : Lor
دوى مغلولى بزرگ به لوى پشتو نيزه شده د به و و ر به ل
* دار < > وال
* شهر دار<> ښار وال
* پاس دار <> پاس وال
*پدر <> پلار
* ده <> لس
* دست <> لاس
* درس <> لوست
* ديدن <> وګورئ
* دستيار<> مرستيال
در بين تورانى هاى هندوستان و دکن و اکنون ميان پشتونها چندين نوع سیستم جرگه سيمتى (انگليسى سران) (اجلاس سران ) و جرگه صباح نوعی اجلاس روستای قبیله ای

>>>   احمدی
دموکراسی زمان می‌تواند جا باز کند که مردم جامعه فکر دموکرات داشته باشند
کدام لنگی دار فکر اش دموکراتیک است تا حال از زیر خیمه مسایل زبانی و قومی بیرون نشده آمد

>>>   جناب نویشنده تا دیروز در نوشته قبلی گفتید که استاد سیاف اگر به این جرگه برود همه دارو ندار خود را در قمار میزند حالا میگویید قاعده بازی تغیر خورد این بازی با کلمات را رها کنید بروید در غم زن و فرزند خود باشید


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است