صلح آمدنی حکومت رفتنی است
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۰۹    ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ کد خبر: 157859 منبع: پرینت

تحولات تازه در کارزار روند گفتگوهای صلح نشان می‌دهد که عمر حکومت کنونی همانگونه که از لحاظ قانونی به پایان رسیده است،‌ از لحاظ جایگاه و اعتبار نیز نفس‌های آخرش را می‌کشد. از لحاظ قانونی اگر حکومت اراده برگزاری انتخابات ریاست جمهوری را در وقت و زمان آن می‌داشت، باید زمینه برگزاری آن را در زمان قانونی آن فراهم می‌کرد. حد اقل اگر با کمسیون‌ها و اعضای آن بازی صورت نمی‌گرفت و ما امروز شاهد این همه سکتگی‌ها در روند انتخابات ریاست جمهوری نبودیم. از لحظ سیاسی و پشتوانه مردمی هم حکومت کنونی بنا بر ضعف‌های مدیریتی خویش به شدت دچار مشکل شده است، زیرا دامنه ناامنی روز به روز گسترش می‌‍یابد و فساد هم در ادارات دولتی و سکتورهای وابسته به حکومت بیداد می‌کند، درحدی که هزینه‌های هنگفتی از طریق دفتر بانوی اول به مقاصد شخصی و کمپاینی به مصرف می‌رسد. از این که بگذریم در کارزارهای گفتگوهای صلح با طالبان هم حکومت هیچ سهمی ندارد و طالبان نیز به هیچ صورت حاضر نیستند با حکومت کنونی(حکومت غنی) وارد گفتگو شوند.

بدیهی است که حکومت کنونی اوضاع را برای خود نابسامان دیده و در هفته‌های اخیر نهایت تلاش به خرچ داده است که روند گفتگوهای صلح را از مسیر اصلی آن منحرف سازد. حمدالله محب مشاور امنیت ملی رییس جمهور؛ زلمی خلیل‌زاد نماینده خاص وزارت خارجه امریکا برای صلح افغاستان را متهم ساخت که در تلاش منزوی ساختن حکومت است؛ موردی که به شدت خشم امریکا را در پی داشت. علاوه بر این رئیس جمهورغنی با وجود شورای عالی صلح که یک تشکیل اضافی با مصارف اضافی بر دوش دولت می‌باشد، هیأت ویژه‌ی دیگری را‌ طبق میل خودش،‌ برای گفتگوهای صلح ایجاد کرده و می‌خواهد از این طریق روند گفتگوهای صلح را مختل سازد.

در حالی که پنجمین دور گفتگوهای امریکایی‌ها با طالبان در دوحه به خاطری بسیار طولانی شد که زلمی خلیل‌زاد سعی داشت طالبان را به گونه‌ای قانع سازد تا با حکومت افغانستان وارد مذاکره شوند. اما طالبان هنوز هم اصرار دارند که حکومت کنونی افغانستان نه از لحاظ قانونی مشروعیت دارد و نه از لحاظ مردمی،‌ از این رو آنان لزومی به گفتگو با این حکومت نمی‌بینند. بااینهم زلمی خلیل‌زاد با پایان یافتن نشست ۱۶روزه قطر که میان امریکایی‌ها و طالبان صورت گرفت، از طریق حساب تویتری خود،‌ از یک سلسله توافقات میان امریکایی‌ها و طالبان خبرداده است.
آقای خلیل‌زاد نوشته است که همه جوانب خواهان پایان جنگ می‌باشند و شرایط برای دست‌یابی به صلح فراهم شده است:«صلح به چهار مورد توافق نیاز دارد، اطمینان از مبارزه با تروریزم، خروج نیروها، گفتگوهای بین‌الافغانی و آتش‌بس فراگیر و جامع.» اما خلیل‌زاد افزوده که در نشست قطر روی تهیه مسوده دو مورد نخست یعنی اطمینان از مبارزه با تروریزم و خروج نیروها از افغانستان توافق صورت گرفته است. خلیل‌زاد گفته است که او با طالبان دوباره دیدار می‌کند و هیچ موردی تا رسیدن به توافق، نهایی نیست. طالبان نیز با نشر اعلامیه‌ای تأیید کرده‌اند که با نماینده‌های امریکا در قطر، به پیشرفت‌های دست یافته اند. ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی طالبان تایید کرده است که درمورد خروج نیروها و این‌که افغانستان به قصد حمله علیه کشور دیگری استفاده نمی‌شود، پیشرفت‌های قابل توجهی صورت گرفته ‌است.

اما طالبان علاوه براینکه گفتگو با حکومت کنونی را تاکنون هرگز نپذیرفته اند، حملات شان را نیز علیه دولت افزایش داده اند. بر اساس گزارش‌هایی که از طریق رسانه‌ها به نشر رسیده است، در چند روز اخیر بیش از ۵۰ تن از نیروهای امنیتی در ولایت‌های بادغیس، غزنی و بغلان در نتیجه حملات طالبان مسلح کشته شده‌اند و ده‌ها تن دیگر هم زخم برداشته اند. رسانه‎های غربی گزارش می‌دهند که طالبان به‌خاطر گفتگوهای‌شان با هیأت امریکایی در قطر، عملیات بهاری را اعلام نکرده‌اند و در عوض فشارها را بر نیروهای امنیتی افغان بیشتر ساخته اند.

با وجود افزایش ناامنی‌ها در سطح کشور، حکومت کنونی اما هرگونه توافق با طالبان را به زیان خود می‌داند و نگرانی دارد که توافقات در روند گفتگوهای صلح منجر به ایجاد یک نظام نوین در افغانستان شود. زیرا رئیس جمهورغنی اعلام کرده است که این صلح (صلح با طالبان) به سود افغانستان نیست و «من» برای رسیدن به صلح برنامه پنج ساله دارم. اگر کمی به این سخنان آقای غنی دقت صورت گیرد، این سخنان او به این معنا است که او می‌خواهد پنج سال دیگرهم با تمام ضعف‌های مدیریتی‌اش درارگ باقی بماند تا برنامه صلح را عملی سازد. ازاین لحاظ او هرگونه گفتگوهایی را که رهبران سیاسی افغانستان در مسکو با طالبان داشته‌اند و همین طور امریکایی‌ها در قطر با طالبان انجام داده‌اند، مردود می‌داند و بر گفتگوهای حکومت‌محور با طالبان تأکید دارد.

درهر صورت گفتگوهای صلح روز به روز درحال رونق بیشتر می‌باشد، زیرا بدنبال نشست مسکو که طی تقریباً دو دهه اخیر اولین گفتگوی بین‌الافغانی بود، آهسته آهسته راه برای نشست‌های بعدی بین افغان‌ها، هموار گردیده است. در این میان آنچه از حکومت و طالبان انتظار می‌رود این است که طالبان دست از حملات خونین شان بردارند و غنی دست از سنگ‌اندازی‌هایش؛ تا مردم نسبت به روند صلح اعتماد بیشتری حاصل کنند.

سباوون حسن


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
صلح
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   اویانی
نیروهای ویژه (قطعات خاص) امنیتی کی هایند و برای چی؟
آری؛ نیرو های ویژه تباری برای کشتن تبار های ویژه!!!

ما با چشمان خود می بینیم که:
برای کشتار گروهی از سربازان امنیتی و دستگیری قیصاری؛
برای یورش به لعل غور و کشتار شهروندان و برای ردیابی و دسیتبای به فرمانده علی‌پور؛
برای دستگیریی جنرال قریشی؛
برای سرکوب و تیر باران راه پیمایی های دادخواهانه شهروندان بومی در خیابان های کابل و ....؛
برای بر چوکی نشاندن گماشته خود بر چوکی فرمانداریی بلخ؛

اما؛ برای دستگیریی تبهکاران مانند امرخیل ها، علیزای ها و مخکش ها و اختر های لچک و تروریست های طالب و خودکفان ها و ... نیستند و نداریم نیرو های ویژه/«قطعات خاص» امنیتی.

و مهمتر از همه؛ هر گاهی که (و بار ها) سد ها سرباز ما روز ها و شب ها در محاصره تروریست های طالب اند، کجا بوده و کجایند این نیرو های ویژه ی تا دندان مسلح و پرورش دیده و دارای چرخبال ها و تانک ها و خودرو های زرهی و ... تا یاری رسانند؟

کجا بوده اند این نیرو های ویژه و تا دندان مسلح؟
آنگاه که تروریست های طالب در چهارسد بستر، نسل کشی کردند؛
آنگاه که تروریست های طالب در ستاد/قرارگاه ارتش شاهین نسل کشی کردند؛
آنگاه که در ستاد ارتش هیرمند نسل کشی کردند؛
آنگاه که در آموزشگاه امنیت ملی در میدان شهر نسل کشی کردند؛
آگاه که هر بار و بیشمار، طالب های تروریست در پاسگاه های امنیتی سراسر کشور، یورش می برند و محاصره می کنند و سپس، به ده ها و سد ها سرباز پاسدار میهن را تیر باران و نسل کشی دارند؛
همیندم در شیرین تگاب، سه سد (300) سرباز ما در محاصره تروریست های طالب اند؛ کجایند این نیرو های ویژه؛ چرا دیسانت نمیشوند؟؟؟

هممیهن گرامی!
این نیرو های ویژه، همان تروریست های طالب اند!!!
آن تروریست های طالب، همین نیرو های «خاص» اند!!!
این ها سپاه دستگاه فاشیزم فرمانروایند.
این ها نسل کشی دارند. این ئتبار/قوم می کشند.

این را بدانیم!!!
فرماندار؛ سرلشکر (سرقمندان اعلا) طالب است و تروریست تباری.
این نیرو های ویژه و آن تروریست های محاصره گر، یکی اند و با مدیریت ارگ و با رهبریی غنی احمدزی.
همه یکی و برای کشتار تبار/قوم اند!!

همیندم سه سد سرباز پاسدار میهن را که نیستند از تبار احمدزی و «قطعات خاص» او، در شیرین تگاب به چنگ تروریست ها (نیرو های خاص) طالب خود می سپارند.

تازه؛ از برگ New Generation
«قابل توجه وزارت‌های دفاع و داخله!
سید شراف الدین ولسوال ولسوالی شیرین تگاب فاریاب در گفتگو با شبکه خبری وطن امروز گفت که بیشتر از 300 نیروی امنیتی در مرکز ولسوالی شیرین‌تگاب در محاصرۀ گروه تروریستی طالبان قرار دارند.
به گفتۀ وی، اجساد شهدای نیروهای امنیتی روزها در میدان نبرد باقی مانده بود تا این که صلیب سرخ آنان را انتقال داد.

>>>   دی
امروز جنرال حسيب قريشى به ده سال حبس محكوم شد.
اما مخكش كه مانند هيتلر و موسيلينى نژادپستى را نهادينه ميكرد ازاد است!
امرخيل كه انتخابات را گوسفندى كرد نه تنها ازاد بلكه مشاور هيتلر غنى هم مقرر شد،.
اختر لچك در مزار، قمندان ميرويس دزد در بغلان و كامران عليزايي در هرات ازاد اند و انتحارى و طالبان گروه گروه ازاد ميشود.
سه صد كماندو بخاطرى تحقير جنرال عطا نور به مزار فرستاده ميشود اما بيست كماندو براى نجات صد عسكر به سرحد تركمنستان فرستاده نميشود .
چرا. ؟؟؟ بخاطريكه هيتلريزم اينجا حاكم است !!!

>>>   محمدغنی احمدزی نباید در دور بعد در ارگ باقی بماند.او یک پروژه‌ای وحشت‌ناک قومی است. پروژه‌ی تمامیت‌خواه، نارسیست، متکبر و سرکوب‌گر. غنی با کارت قومیت بازی می‌کند و برای تداوم قدرتش از هیچ خون‌ریزی‌ای دریغ نمی‌کند. نزدیک به صدهزار انسان بی‌گناه کشته شده تا این‌که این دیکتاتور کوچک در ارگ حاکمیت داشته باشد. غنی به هر قیمت که شده، باید مهار گردد و از سر راه صلح و عدالت اجتماعی کنار زده شود. غنی یک مزاحم است، مزاحم برای تحقق صلح، مزاحم عدالت گستری و مزاحم هم‌گرایی میان اقوام. او بقای خودرا در حذف گروه‌های ملی می‌‌پندارد و واگرایی را فرمول تداوم قدرتش می‌داند. غنی یک پروژه‌ی قومی است و حضور او برای یک دوره‌ی دیگر کشور را به تجزیهٔ حتمی- سمت می‌دهد. کُنش‌های فاشیستی و دیکتاتورمابانهٔ او منجر خواهد شد جدایی‌طلبی و تقسیم کشور به اوجش برسد. در حال حاضر تاجیک‌ها، درانی‌ها، اوزبیک‌ها، هزاره‌ها و سایر اتنیک‌های دیگر خودرا را در آیینهٔ قدرت نمی‌بینند و اگر یک دوره‌ی دیگر غنی را (جان‌کری و امثالهم) در ارگ بیاورند، به‌ یقین گفته می‌توانم که کشوری به نام افغانستان ۵ سال دیگر دوام نمی‌آورد. غنی را توقف بدهیم و نگذاریم این آدم لجوج، پوپولیست، خودخواه و ازخود‌راضی بیش‌تر ازین بر گرده‌های مردم سوار باشد. «غنی‌سازی قدرت کاذب» را فقط و فقط تا اول جوزای ۹۸ تحمل کرد، ازین بیش‌تر باید از ارگ بیرونش کرد. نگذارید غنی دوباره جان بگیرد. وگرنه در ۵ سال آینده نسل جوان در قوای مسلح منقرض خواهد شد.
#هارون_معترف

>>>   Parsa
جایگاهی که امروز طالبان از آن سخن می‌رانند نتیجهٔ سال‌ها همگرایی سران حکومت با طالبان است. همه می‌دانیم که هو‌یت‌بخشی به طالبان با نام «گروه مخالف سیاسی» به جای عنوان «گروه تروریستی» که بسا شایستهٔ این گروه بود، از زبان چه کسانی بیرون شد. امروز جهان تمام این اطلاعات را سر هم گذاشته و هر کشوری طالب را یک گروه سیاسی و بخشی از مردم افغانستان می‌پندارد که محروم از قدرت مانده اند.
بارها فرماندهانی که در چوکات همین نظام جمهوری اسلامی افغانستان در برابر طالب به جنگ و تصفیه و درگیری پرداختند، فردایش به کابل احضار شدند و طالب‌کشی شان عنوان «تصفیهٔ قومی» گرفت. هم‌آوایی با طالبان را می‌توان در اعلامیه‌های همین دولتی دید که تا یکی دو سال پیش هم جنایات طالبان را با ماست‌مالی «دشمنان مردم افغانستان» می‌پوشانید.
هیچ وجدان آگاهی از مذاکرهٔ پشت پرده خلیلزاد با طالبان، یا طرح‌های پیشنهادی عمران خان برای افغانستان پشتیبانی نمی‌کند، اما کسانی که حالا با گفتن چند جملهٔ احساسی به نشانی امریکا می‌خواهند خود را وطنپرستان شجاع بنمایند، خود زیر پای همین گروهک تروریستی زینهٔ صعود مانده‌اند. کسانی که با رسیدن به قدرت با اسب دونالد ترامپ همه‌سو تاختند و قهقه زدند، فکر کشیده‌شدن طناب در پیش پای این اسب شان را نمی‌کردند.
هر مذاکرهٔ پشت پرده بر سر منافع مردم مردود است، اما این ترس که رد مذاکرات پشت پرده غیرمردمی در قطر، مذاکرات پشت پردهٔ غیرمردمی در چهارراهی آریانا را منتفی نمی‌کند، سبب شده است تا مردم به جای حمایت تمام‌قد از حکومت، به نظاره‌گرانی بدل شوند که در هر دو سوی این بازی، حکمی جز باخت بر جبین شان نخواهد خورد.

>>>   صلح وامنیت داییمی خواست وآروزهای دیرینه مردم مومن وزجر کشیده افغانستان هستند اگر این صلح زیر سايه حکومت وحدت ملى فعلی باشد ویا صلح وامنیت تحت حکومت موقت احتمالى باشد هدف اصلی صلح وجنگ بندی در داخل افغآنستان است.ملت مومن وزجرکشیده افغآنستان که درطی چهل سال گذشته صد ها هزار کشته ومعیوب داشته واکثر زیر بناهای اقتصادی افغانستان نابود شده اند وتاحال دو مليون مهاجر درخارج منتظر بازګشت به افغانستان هستند،متاسفانه اګنون بعضی مناطق درجنگ داخلی درحال تخریب بوده وانسان های بیگناه عم ازذکور واناث کشته میشوند.سرانجام هرجنگ صلح است تمامی جنگهای داخلی وبین المللی بالاخره باصلح خاتمه یافته اند لذا درافغانستان صلح وامنیت نهایت ضروری بوده وبه تمامی اقشار ملت مومن وزجر کشیده افغانستان واجب ونهایت ضروری هستند که حتی الامکان برای تطبیق پروسه صاح ازهرنوع همکاری دربغ نفرمایند درقران کریم خداوند صلح را عمل خیر ونیکو دانسته وبر آن تآکید میورزند.الصلح الخیر یعنی صلح وامنیت عمل نیکو وبه خیر بشر است خوشبختانه که درين اواخر تلاش جدى براى صلح وآرامش درداخل وخارج ازافغانستان با کومک جامعه جهانى ،کشورهاى منطقه،ممالک همسايه،احزاب وشخصيت هاى موثر درافغانستان وحکومت وحدت ملى ادامه دارد تا انشالله به جنګ خانمانسوز وويران ګر درافغانستان خاتمه يابد.به پیش به سوی صلح وامنیت دایمی درسراسر افغانستان،محو ونابود باد گروه های جنگ طلب وماجراجو درافغانستان،به پیش به سوی ترقی،رشد،انکشاف همه جانبه،وهمزیستی مسالمت آمیز بین تمامی اقوام مومن وبرابر افغانستان.
ومن الله التوفیق انجنیر عبدالرشید ناصری ازآسترالیا

>>>   هر گز این حکو مت رفتنی نیست ما وشما پیر و از بین خو اهد رفتممگر این 400 نفر که در طول 18 سال خو نمردم و پو ل های کفری را بدست اورده اند از بین نمی روند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است