افراط و تفریط در رفتار بشر صرف نظر از باور دینی و مدنی
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۲۸    ۱۳۹۷/۱۲/۱۵ کد خبر: 157674 منبع: پرینت

یادم نمی‌رود که آموزگار تاریخ ما در یکی از صنف‌های دوره‌ی میانه‌ی مکتب نام کشور یُونان را برای ما، دانش‌آموزان یَوْنان (یک نان در زبان پشتو) گفته بود و منِ کودن نیز تا بزرگ‌سالی و تا صنف دوازدهم نام آن کشور را یَونان می‌گفتم و می‌خواندم و همواره که از آن کشور نام می‌بردم، در ذهنم این برداشت و گمان خطور می‌کرد که شاید در آن کشور جز نان چیزی دیگری پیدا نشود و گاه این کج‌فهمی‌ام فربه‌تر می‌شد و فکر می‌کردم که آن کشور شاید نان‌واییِ بزرگ جهان باشد و رفته‌ رفته در این زمینه چنان مطمئن شده بودم که اگر گاهی دیگران نام آن کشور را بگونه‌ی درست‌ هم ادا می‌کردند، من دفعتن بالای اشخاص یادشده با لحن انتقادی و طعنه‌آمیز می‌تاختم و انگار به اصلاح اشتباه شان می‌پرداختم.

به همین ترتیب پس از هی میدان و طی میدان و گذشت از خار مغیلان دانش‌گاه رفتم و بعد از چهار سال به یاری نقل، واسطه، تضرع و تطمیع به درجه‌ی لیسانس فارغ شدم و چند سال پس از آن باز هم هوای دانش‌گاه به سرم زد و آن‌جا رفتم و پس از سپری کردن دو سال تجربه‌های خوب دوره‌ی لیسانس و «کاپی‌پِست‌کردن» پایین‌نامه‌ی این مقطع تحصیلی سرانجام دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد شدم اما باوجود این همه تحصیلات، درس، گرفتن مدارک، خوانش کتاب و مطالعه، کودنی پشت مرا رها نکرد و در این پسین آن‌چه بر کودنیت من مُهر درستی گذاشت این بود که من دلم همواره به دانش‌آموزان و دانش‌جویان پسری می‌سوخت که پتلون‌های کوبای پاره‌پاره می‌پوشیدند و تصور من تاهنوز در این باره این بود که دانش‌آموزان و دانش‌جویان یادشده از فرط ناداری و بی‌پیسه‌گی چنین پتلون‌های پاره‌پاره را می‌پوشند. اما زمانی در این مورد، گرفتارِ تردید شدم که دیدم دختران دانش‌آموز و دانش‌جو هم آهسته_آهسته چنین پتلون‌هایی را می‌پوشند و آن گاه ناگزیر و مصمم شدم تا از کسانی، که نسبت به من کمتر کودن اند، در این باره بپرسم و این کار را کردم.

آنان در پاسخ‌ام گفتند: «او برادر این مُد است؛ استایل است و دانش‌آموزان و دانش‌جویانی چنین پتلون‌ها را می‌پوشند که بسیار بروز اند و خود را یک سر و گردن از دیگر هم‌نسلان و هم‌قطاران شان بالا می‌‌دانند. اگر باور نداری یک بار برو در فروش‌گاه‌های شهر و نونوش را نگاه کن.»
آنچه من پس از این پاسخ‌ها و چشم‌دیدهایم از فروش‌گاه‌های شهر به آن باورمند و مطمئن شده بودم بیشتر پتلون‌هایی بودند که به پاره‌شدگیِ موش‌خوردگی و پشک‌پرت‌زدگی مانند بودند اما حالا هنگامی‌، که در رسانه‌های تصویری و اجتماعی چنین پتلون‌ها را به جان دختران و پسران جوان می‌بینم، دیگر دلم نمی‌سوزد بل شدیدن می‌ترسم و به جسارت شان حسرت می‌خورم که این دختران و پسران از کدام جنگل و از چنگ کدام پلنگ و کفتار وحشی خود را رهانیده و گریخته اند.

در فرجام می‌خواهم این کودن‌نامه‌ام را با چند پرسش از آنانی، که کودن نیستند و از مابه‌تران اند، به پایین برسانم.
۱- آیا جوانان کشور ما هم روزی از چنین جنگلی خواهند گریخت؟
۲- آیا من هنوز هم کودنم یا هوش‌یار شده‌ ام؟
۳- آیا این شیوه‌ی پوشش نیز استایل و مود است؟
۴- آیا این شیوه‌ی پوشش برگشت و روی‌کردی به بدویت و زیستی نخستینه‌ی بشر نیست؟
۵- به نگاه شما در تصاویر زیر کدام یک استایل است؛ پتلون این‌چنینی یا چادری؟
۶- آیا با پوشیدن چنین پتلون‌هایی و تابیدن مستقیم نور خورشید بر آن بخش‌های بدن، که لطیف و زیبا استند، از لطافت، سفیدی و زیبایی آن‌بخش‌ها کاسته نمی‌شود؟
۷- چه زمانی این اندازه‌‌ی مدنیت و بروزبودن در کشور ما هم ساری و جاری می‌شود؟

باور بامیک


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رفتار
مد
نظرات بینندگان:

>>>   تو هنوز هم به سر عقل نیامدی.
سازمان ملل متحد در سالهای هفتاد میلادی،بخاطر جمع آوری اعانه برای اطفال غریب در سراسر جهان،در تلویزیون ها لباس های پاره پاره آنها را نشان میداد،تا دل مردم به آنها بسوزد ودبرایشان کمک کنند.
یک تعدادی که پول داشتند،کمک میکردند اما یک تعدادی که پول نداشتند،همبستگی خود را با پوشیدن لباس های پاره به این اطفال غریب سراسر جهان نشان میدادند.
اما بعد ها تولیدات لباس در سراسر جهان آنقدر زیاد شد که لباس لیلامی و کهنه از اروپا و امریکا به سراسر جهان سرازیر شد.
به اندازه یی که حالا بعضی کشور های غریب افریقایی،از ورود لباس های لیلامی به کشور شان جلوگیری میکنند.
حالا که ملل متحد با نشان دادن افراد گرسنه در جهان میخواهد ،بازهم ترحم مردم را در سراسر جهان به گرسنگان جذب کند،از یکطرف تولید صنعتی گندم زیاد شده است و از طرف دیگر مردم های چاق در جهان برای کم کردن وزن شان کم غذا میخورند،باز هم کم غذا خوردن آنها از یکطرف بخاطر کم وزنی شان صورت میگیرد و از طرف دیگر بخاطر افراد گرسنه در جهان که سال به سال تعداد شان کمتر میشود.

>>>   Salam
نظام فدرال معناى مرگ حاكميت قبيله است ، اگر واقعن به اين پايان باور داريد از فدرال و فدرال خواهى پشتيبانى كنيد . هيچ گزينه يى ديگر به استبداد قبيله پايان نخواهد بخشيد.

>>>   به نظر میرسد که از مزایایی بخش های که نور افتاب بر آن می تابد تا هنوز مستفید نه شده اید. من هم مثل شما نا مستفید ماندم بعضا خودم از ان روی گشتاندم و بعضا جرئت تقاضا را نداشتم و اگر نه در حق اینها چنان شمشیر زنی میکردم که تاریخ آن تا عبد ماندگار می بود.
S.H.F

>>>   دریکی از برنامه های تلویزیون طلوع جوانی مهمان از کانادا آمده بود ورزش کار بود سنش 25 الی 27 سال بوده باشد سرهردو زانوی پطلونش پاره بود وزانویش لچ دیده میشد خودش هم علاقه داشت بیشترآن نقطه را به نمایش بگذارد ،
حالا شایداز نظر صحت یا روانشناسی ویا دلیل دیگری که از سویه ما بالا باشد داشته باشد مانمیدانیم اما آنان که در کشورهای پیشرفته زندگی میکنند فایده اش را دیده اند ومیدانند
ر


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است