تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ ۱۳۹۷/۱۱/۱۳ | کد خبر: 157205 | منبع: |
پرینت
![]() |
با یک نگاه گذرا و اجمالی بر معاهدۀ گندمک، تفاوتی را میان پیمان راهبردی امریکا و افغانستان با معاهدۀ گندمک نمیتوان دید.
متوسل شدن غنی به تاریخ نزدیک و دور، ناشی از ناچاری و درماندهگی او است؛ درحالیکه مردم امریکا به ویژه مردم افغانستان از جنگ ۱۸ساله خسته شدهاند، برای پایان این تراژدی لحظهشماری میکنند.
بیش از همه، مردم فقیر کشور که ماشین جنگ را فرزندانِ آنها به حرکت میآورد، تشنۀ صلح و منتظر تعطیلی فابریکههای تابوتسازی مغز متفکر دوم جهان اند. چون مردمی که زیر خط فقر زندهگی میکنند، خیری از دموکراسی و کاپیتالیسم ندیدند، در عوض هر روز از پهنای دسترخوان و تعداد اعضای خانوادۀشان کاسته شد.
وجه مشترک زمامدارانِ دستنشانده همین است که وقتی از چشم بادار افتادند، تلاش میکنند که خود را قهرمان جلوه بدهند. در این چهار دهه، حداقل شاهد سه تا از این شاهشجاعهای معاصر بودهایم.
فهیم فطرت
>>> اینها همیشه از چیزی که ندارد زیاد لاف میزنند.
تاریخ و فرهنگ پنج هزار ساله اینها چه خواهد بود که اکثریت آنها تا هنوز هم یا کوچی های بیابان گرد باقی مانده اند یا وحشی های مثل طالبان.
هر کدام کلان های اینها به شکلی یک گندمک، یک دیورند، یا یک پنچ ده امضا کرده اند، باز لاف هم از غیرت میزنند. اگر این بابای آخری ایشان انکار دارد پس قرارداردی را که در اولین روز حکومتش با سفیر امریکا امضا شد چه بود؟
دیورند نه منو دیورند نه منو که حسابش کاملن مسخره شد، و حال بعد از اینکه پاکستان تکمیل اعمار مرحله اول دیوار سرحد دیورند را اعلام کرد این اتن باز ها هیچ صدای شان هم نبرآمد. فقط لاف و تقلب باشد که در آن استاد هستند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است