حضور "صالح" نا رسمی و غیابت "دوستم" رسمی. آیا صالح "نو" قوی‌تر از دوستم "کهنه" ‌است!؟
بر اساس قانون اساسی، و سایر قوانین نافذه‌ی کشور، جنرال عبدالرشید "دوستم" هنوز معاون نخست ریاست جمهوری‌ است، چنان‌که محمد سرور "دانش" هنوز به‌عنوان معاون "دوم" به‌کار خودش ادامه می‌دهد.

می‌خواهم درد ملتی‌را بیان کنم،
غنی نه‌تنها ‌که از آرای‌ (پاک) ترک‌تباران کشور استفاده‌ی سود جویانه کرد، بل اعتماد و باور این ملت نجیب‌را هم به‌سخره‌ گرفت، طوری‌که جنرال دوستم در در ازای نزدیک به پنج‌سال حتی نتوانست به‌حیث یک مامور "عادی" هم در بدنه‌ی حکومت کار و فعالیت کند، معاونت نخست که بماند سر جایش.

غنی اما، تنها به مواردی‌که در بالا به آن‌ها اشاره رفت، بسنده نکرد، بل او جنرال دوستم‌ را تقریبا از صحنه‌ی سیاست کشور حذف کرد و جنرال هم به ترکیه رفت و نزدیک به دوسال در آن‌ کشور تبعید شد، ولی پس از تلاش‌های بی ‌شایبه‌ی عطا محمد نور و محقق، او "دوستم" دوباره به‌کشور باز گردانده شد اما، صلاحیت‌ها و مسوولیت‌هایش را که غنی باید برایش می‌داد، متاسفانه نداد. اینکه چرا جنرال دوستم در صف‌بندی های تازه‌ی انتخاباتی در کنار کسانی‌که او را به‌ کشور آوردند (استاد عطا محمد نور و استاد محقق) و مردانه حمایتش کردند، ایستاد نشد، بر می‌گردد به گذشته‌ی تاریخی وی.

به‌هرحال، پس از آنکه غنی، صالح را به‌صورت تاکتیکی به‌حیث سرپرست وزارت امور داخله گماشت، او در طی نخستین اقداماتش، برضد شماری از جوانان خودی برنامه ریخت و طی فرمان های فیسبوکی خوب موج‌سواری کرد تا اینکه تا ذهنیت‌ها در میان جامعه‌ی پشتون که غنی فکر می‌کند، هنوز هم در میان آنان محبوبیت دارد (زهی خیال باطل)، آماده‌ی پذیرش آقای صالح شوند.

پس از آن‌که غنی صالح را برای به‌حیث معاون نخست دسته‌ی انتخاباتی‌اش برگزید، شک‌ها به‌یقین مبدل گشتند. از همین‌رو، پرسش‌های مبنی بر این‌که آیا ‌غنی، صالح بی‌پای‌گاه را با دوستم صاحب پای‌گاه عوض کرده‌است!؟ زیرا بر خلاف همه‌اصول و قواعد، غنی صالح را که هیچ موقف رسمی در چوکات حکومت ندارد، در محافل و مجالس رسمی سیاسی می‌نشاند که این مساله به‌لحاظ قوانین نافذه‌ی کشور هم نادرست و غیر قابل قبول است.

مرتضی جلالی

>>>   از ابلگانه گله در کار نیست شما خود هنوز در دوره طفولیت هستید باز درد ملت را چطور می‌توانید تعریف نماید ایا یک کسی که به زبان خود اقرار نماید که تاصنف سوم درس خوانده ام باز چطور خواهد شد که سرنوشت سی ملیون انسان را در دست او داد حکومت برای دوستم احترام داشت ولی دوستم انرا ندانست و کار های را انجام میداد و سخنانی را میگفت که چوکات حکومتی گنجایش نداشت ولی یک عده افراد سفله از این چیز ها استفاده نادرست کرده به تبلیغات ضد دولتی شروع میکند که در انجام خود را پست و زبون میسازد وبس

>>>   دوستم را ملت اش آورد نه عطامامد

>>>   اقای جلالی!غنی یک انسانست وهر انسانی بلی گوی٫بااطاعت وفرمانبرداررا دوست دارد.وقتی دوستم سواددرسطح پیاده دفتررا ندارد٫مگر از نظر شما شایسته مقام معاونیت اول ریاست جمهوریست؟ اگر بعد ازین از بیسوادان گله کردم مرا نبخشید.
عاقل

>>>   اشرف غنى احمد زى رييس کوچيان
شير واري خيز زد به امربادار به کوه هندوان
در هرگاه استاد بود فغان مي زد مانند شيرژيان
از هيچ کسى ترس ندارم جزء بىبى گل جان
حتى در (سمپوزيم) سمبوسه دوست م براى بزرگوار نى و نوأيان
که شش قرن پيش کمپوز کرد آهنگ آهنگان
براى ديدن گل لاله زار شاه مردان
غنى اول شد رييس پول شيروخورشيددر پيش پل آرتنان
همه پول داد از ماليه و بانک به طالبان
نماد آريانا شد سره مياشت پوشتونان
شير ژيان خيز زد به نردبان پاميران
ابله‌ بالاتر رفت از نردبان آدميان
عاقبت افتادنیست زین دونان
چو افتاد برزمين پادشاه جنگللان
بشکست سخت تر شکم و دهن واستخوان
واز بتن اش برآمد چوچه ني نيان
چون شير نبود که شير بدهد شير بچگان
خشک پانقراص افغان کرد به نماد اروپايان
براى شير دادن به شيران آمدند چل گاوان چوشيدن بچگان پستانهاى نماد ارو پايان
* در حقيقت نماد يا سمبول اروپا دخترزيبا سفيد به شکل گاو ميش اما شعر نبود مهر به مردم و مهربانى به بوم ام بود
"غني شير واري ايستاد بود وبه سوال هاي مردميكه در تالار بودند پاسخ هايي بسيار واضح داد، وبيش از يک ساعت سخنراني كرد." "غار شير"

>>>   صالح ميخواهد از همين آخرين چانس خود را حامله دار بسازد، غافل از اين كه گاو شيري از لخك يا برجهاي ... معلوم است، در هفده سال كدام گل را آب داد ، و چه دستاورد داشت كه حالا در حال تجزيه پنجشير كه ده فيصد حقش نميرسد كرده بتواند ، شخصيت با پول چور، نكتائي پوشيدن خريده نمي شود، يك نعمت است كه با علم و هنر بدست ميآيد. امرو و أمثال شان زمينه را مساعد ديده ، اولتر خانه هاي شير چور را بفروشند، و هم ديگر بلند منزل ها را كه با آمدن حكومت طالب مفت از دست شان ميرود، و اينبار وقت گريختن به پنجشير و كولاب نداريد و نه غني ميتواند شما ها را با خود فرار دهد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است