ریاست اجرایی آخرین ایستگاه ملای پل خشتی
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۲۳    ۱۳۹۷/۱۰/۲۳ کد خبر: 156880 منبع: پرینت

اگر نگاهی به گذشته سیاسی داکتر عبدالله بیاندازیم، می‌بینیم که عبدالله در نقش ملای پل خشتی(لارنس_انگلیس) بازی کرده است و سیاه کاری هایش مثل یک کوه ذغال است.

به نقل از جیمز دابیز نماینده اسبق و خاص امریکا در افغانستان، داکتر عبدالله عبدالله در کنفرانس بن اول گفته بود که رهبر آینده افغانستان باید یک پشتون باشد و گفته بود: اگر استاد ربانی پذیرفت خوب اگر نپذیرفت، باز به تنهایی پیش می رویم!

در انتخابات ۲۰۰۹، مارشال فهیم فقید به تکرار به استاد عطامحمد نور گوش زد کرده بود که «این بچه (داکترعبدالله) اول برنده نمی شود، اگر برنده شود، توانایی ریاست را ندارد»

گفته‌ی مارشال فقید درست بیرون شد، پاشنه آشیل داکترعبدالله که یک ویدیوی اوست، او را مجبور ساخت که با گرفتن هفتاد میلیون دالر به آرای مردم خیانت کند به دور دوم انتخابات نرود.

در انتخابات ۲۰۱۴ یک محوریت بزرگ شکل گرفت. صلاح الدین ربانی رییس جمعیت اسلامی که چندان دلخوشی به داکترعبدالله نداشت- چون او هتک حرمت داکترعبدالله به استاد ربانی را به یاد داشت- به اثر پافشاری استاد عطامحمد نور آقای ربانی قانع شد به کمپ اصلاحات و همگرایی برود و مسووليت معرفي عبدالله را به عهده بگيرد.

استاد محقق یک پایه‌ی اصلی تیم اصلاحات و همگرایی به دلیل رفاقت دیرینه با استاد عطامحمد نور، معاونیت داکترعبدالله را پذیرفت.
گفته می شود عطامحمد نور بیشتر از ۲۴ میلیون دالر را در انتخابات ۲۰۱۴ هزینه کرده بود.

داکتر عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴، با یک پتکه آمریکایی‌ها با وصف آنکه گفته بود: قطعه قطعه شوم حکومت تقلبی را نمی پذیرم، بدون اینکه با تیم اصلاحات و همگرایی مشورت کند، ریاست جمهوری را به داکتر غنی واگذار کرد.

با ایجاد حکومت وحدت ملی و تقسیم پنجاه در صد قدرت، عبدالله ضعیف ترین نقش را بازی کرد؛ تا جایی که کلیدی‌ترین حامیانش کمپ اجرائیه را ترک گفتند و تیم اصلاحات و همگرایی عملا از هم پاشید.
مهم ترین بحث، توافق نامه حکومت وحدت ملی بود که یک مورد آن هم عملی نشد.

شناسنامه‌ی هوشمند عملا در حال توزیع شدن است. داکترعبدالله اصلاحات انتخاباتی را عملی نتوانست. حتا داکتر عبدالله با اصلاحات انتخاباتی مخالف شد و با بسته شدن‌ دروازه های کمیسیون مخالفت کرد تا اینکه به اثر فشارهای احزاب سیستم بایومتریک را کمیسیون پذیرفت.

بحث مهم دیگر توزیع قدرت است که عبدالله کوچک ترین نقشی در تعین وزرا، معینان و سفرا نداشت ندارد و صلاحیت تعین یک مامور بست سه را ندارد.
عبدالله در حوزه مقاومت نقش ملای پل خشتی را بازی کرده و می‌کند.
کوچک‌ترین کاری را که داکتر عبدالله در حوزه مقاومت کرده است، چیست؟!
جز اینکه چهار نفر جوان چیز فهم را در یک خانه به نام کانون اصلاحات بندی کرده و از آنها مداحان تمام عيار ساخته است.

کانون اصلاحاتی‌ ها وظیفه دارند که افکار عامه را با تولید متن های فریبنده مصروف نگه دارند. نمونه آن تولید دو متنی بود که در روزنامه هشت صبح نشر کردند تا عبدالله فرصت پیدا کند که از تربیون های سالیاد شهادت احمدشاه مسعود و استاد ربانی به نفع خود اش تبلیغ کند و به رقیب هایش بتازد.

ریاست اجرایی و حکومت فعلی ایستگاه آخر سیاسی داکترعبدالله است؛ زیرا کلیدی ترین متحدین عبدالله در انتخابات پیش‌رو از او حمایت نمی‌کنند.
صلاح الدین ربانی رییس جمعیت اسلامی در آغاز حکومت وحدت ملی مخالفت عبدالله با وزیر خارجه شدنش را هیچ وقت فراموش نمی‌کند.
وقتی که صلاح الدین ربانی وزیر خارجه می‌شد، عبدالله گفته بود:«داکتر غنی با وزارت خارجه صلاح الدین خان مخالف است.»
اما زمانی که استاد عطا با ارگ بر سر تقسیم قدرت گفتگو‌ کرد داکتر غنی به اثر پافشاری عطامحمد نور پذیرفت که صلاح الدین خان وزیر خارجه شود.
صلاح الدین ربانی از نقش پنهان داکتر عبدالله در استيضاح اش با خبر است.

عطامحمد نور که در انتخابات گذشته از کلیدی ترین حامیان عبدالله بود، در انتخابات پیش‌رو چالش بزرگ بر سر راه او می‌باشد.
آقای نور با ایجاد ایتلاف بزرگ‌ در هماهنگی با استاد محقق و جنرال دوستم یکی از طرف های اصلی انتخابات پیش‌رو هستند.
امیر محمد اسماعیل خان که به صراحت اعلام کرده است به عبدالله اجازه نمی دهد که بار دیگر بالای شانه مردم ما سوار شود.
محمد یونس قانونی به دلیل مخالفت عبدالله با ریاست او در شورای عالی صلح، از رقیبان جدی عبدالله است.
وي در چند جلسه خصوصي گفته است كه عبدالله در نزد او مرده است!

در حوزه شمالی، چالش بزرگ بر سر راه او شورای شمالی است که والیان ولایات پروان، کاپیسا، کابل و فرماندهان عمده جهادی آقایان الماس زاهد، امان الله گذر، بسم الله محمدی، تاج محمد مجاهد، ایوب سالنگی، عتیق الله بریالی، گل حیدر خان، حاجی بهلول و‌در کل حوزه مقاومت که در گذشته عبدالله به عنوان تخته خیز از این حوزه استفاده می کرد، با او نیستند.

در حوزه غور، بادغیس و هرات عبدالله کوچک ترین کاری نکرده است، مردمان این خطه باستانی به شدت از او ناراض اند. آیا مردم هرات توهین و تحقیر علی احمد عثمانی را در انتخابات پیش‌رو فراموش می کنند؟!
شمال شرق که بستر رای عبدالله بود، به اثر بی کفایتی او به جولانگاه طالبان تبدیل شده است.

ناکامی پنجاه در صدی حکومت وحدت ملی بر دوش عبدالله است.
عبدالله نمی تواند که ادا اپوزیسیونی کند و خود را مبرا از همه نابسامانی ها و خرابی وضعیت فعلی بشمارد؛ چون در فساد در کمیته تدارکات سهیم است.
مردم مار افعی و ملای پل خشتی را خوب شناخته اند، زهرش را چشیده اند و هرگز بار سوم به او اعتماد نخواهند کرد.

حامد رهگذر


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ریاست اجرایی
ملای پلخشتی
نظرات بینندگان:

>>>   شاید دلایل مطرح شده نوسنده متن درست باشد .ولی با توجه به سیاست های جاری و جو بین اللمل شاید داکتر عبدالله بهترین کاندید و فرصتی باشد تا بنام مجاهدین و به نمایندگی ازین قشر وارد معاملات سیاسی شود .
تا وقتیکه داکتر عبدالله از حمایت امریکا برخوردار است .زیرا دلایل ان این است که عبدالله مثل دگران مجاهد افراطی نیست
گذشته یی بد فساد ندارد .
از حمایت زنان و قشر جوان برخوردار است .
و در جامعه بین المللی یک شخصیت شناخته است .
شاید در اینده هم در نظام یک فرد مطرح باشد.

>>>   تو که اینقدر از عطا محمد نور به خوبی یاد میکنی،یک دفعه نمی بینی که خود عطا محمد نور چه کرد؟
لاف و پوف و پتاق زیاد زد که والله ایتو میکنم و او تو میکنم و والله اگه ارگ را بانم و اشرف غنی را بانم و داکتر عبدالله مار آستین را بانم و غیره.
آخر چه کرد؟
مثل بودنه بگیل،بدون گرفتن هیچ امتیاز به جمعیت ،از چوکی ولایت مزار برطرف شد و هیچ چیزی نه برای خودش و نه به جمعیت بدست آورد.
اینها همه شان بغیر از لاف و پتاق هیچ چیز ندارند.
وقتی که حکومت قبیله ضرورت داشت،به چوکی می شاند شان و وقتی که کار نداشت،مثل صافی دست هایشان را با اًنها پاک میکنند و آنطرف می اندازیشان.

>>>   عبدالله وقانونی نظر مشترک دارند یکی میگوید باید پشتون باشد دومی میگوید ریاست به ما نمیرسد

>>>   عبدالله اسرف غني را دست باز داد تا هرچه پلان و نقشه شوم داشت عليه تاجك و ازبك و هزاره عملي سازد. همين بود كه به لطف و عنايت پروزگار و همت رهبران دلسوز و مهربان اين سه قوم مظلوم ايتلاف ملي شكل گرفت. ايتلاف ملي قويترين ايتلاف در تاريخ افغانستان است و پيروز هر ميدان خواهد بود. چه انتخابات چه انتصابات چه جنگ چه صلح . ارگ از هيبت ايتلاف ترسيده طالب از هيبت ايتلاف ترسيده و تمام كانديدان رياست جمهوري ارزوي حمايت ايتلاف را دارند ولي ايتلاف خودش كانديد خود را دارد كه عنقريب رسما معرفي ميشود و او رييس جمهور اينده كشور است. زنده باد ايتلاف

>>>   هيچ تاجك هيچ هزاره هيچ ازبك به شكل پراگنده برد ندارد. يگانه گروه كه توان برد را دارد تنها و تنها ايتلاف ملي است. تمام توطه ها بخاطر از هم پاشي ايتلاف است. ولي ايتلاف پيروز ميدان است انشاالله


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است