مرغ پشتونیزم در بازی خونین افغانستان یک لنگ دارد!
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۱۳    ۱۳۹۷/۱۰/۷ کد خبر: 156672 منبع: پرینت

پشتونیست های امتیاز طلب چه چپ و‌چه راست عجیب "شتر مرغهای" هستند! مرغ این ها یک لنگ دارد!"
وقتی شتر باید باشند می گویند ما مرغ هستیم وقتی مرغ باید باشند می گویند ما شتر هستیم.
وقتی فصل جنگ با تروریستها گرم باشد، می گویند ما " جنگ عجولانه" با برادران ناراض خود نمی خواهیم. جنگ با تروریستان جنگ علیه قوم ما است.
وقتی فصل صلح مطرح باشد می گویند ما " صلح عجولانه" با تروریست ها نمی خواهیم. ما جنگ با تروریزم می خواهیم.
تمام کشور های خارجی از آمریکاییها گرفته تا روسها، سعودی ها، چینایی ها، ترکی ها و ده ها کشور را در ۱۸ سال اخیر تشویق کردند که به نمایندگی دولت کابل با طالبان مذاکرات صلح کنند. ولی حالا که بازار معاملات خارجی ها با طالبان گرم است می گویند" ماصلح عجولانه نمی خواهیم". " ما صلح بین افغانی میخواهیم".
وقتی "صلح بین الافغانی" فرا برسد یک بهانه جدید را پیش کشیده می گویند" ما صلح بین الخارجی" می خواهیم". وقتی فصل" صلح بین الخارجی" فرا برسد، یک بهانه دیگر آورده می گویند" ما جنگ بین الخارجی" یا " جنگ بین استخباراتی" می خواهیم"
واقعیت اینست، که پشتونیستها چه
دست پروردگان مکتب صهیونیزم باشند، اخوانیزم، کمونیزم، تروریزم و یا پاکستانیزم استعداد عجیبی در" جنگ و صلح زرگری" دارند!
قشر متفکران سیاسی اینها منطق، جسارت و چشم سفیدی عجیبی دارند که حتا دست استادان صهیونیسم جهانی را از پشت بسته اند.
در ذات خود اینها جنگ را یک نعمت الهی و فرصت طلایی برای امتیاز طلبی داخلی و خارجی می شمارند. پشتونیست ها در انداختن قدرت های خارجی در دام منافع تنگ قبیلوی شان بسیار مهارت و تجارب دارند.
تجارب اشغال قدرت های خارجی در دو سده اخیر نشان می دهد که رهایی از چنگال منافع تنگ قبیلوی اینها کاری آسانی نیست.
یک قدرت اشغالگر می روند جای شانرا اشغال گران جدید پر می کنند.
چنانچه انگلیس ها رفتند، روسها را آوردند. روسها رفتند پاکستانی ها و لشکر تروریزم جهانی را آوردند. تروریزم جهانی با پاکستانی ها رفتند آمریکایی ها را آوردند. حالا هنوز آمریکاییها با ۴۰ کشور در جستجوی فرار اند، پاکستانی ها، ایرانی ها روسها، چینایی ها، ترک ها، سعودی ها امارتی ها، قطری ها و ده ها کشور دیگر در انتظار پر کردند خلای آمریکاییها با متحدین شان اند.
ترامپ کوشش می کند که ازین احمق سالاری آمریکا و متحدین شانرا را نجات بدهد. ولی پشتونیست ها نگران از دست دادن امتیازات خود هستند. به صد ها توطئه و تخریب کاری دست می زنند. صلح با برادران طالبی شانرا " صلح عجولانه" و خروج نیروهای خارجی را" خروج عجولانه" می نامند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پشتونیزم
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   شما کولی ها را که میبنیم بالای آن شتر ها هزاران شکر میکشیم شما بخاطر دلار از .... عزت هر چیز تیر هستید وباید دلار داشته باشید ولی آن شتر ها باز هم بخاطر وطن و ناموس میجنگد که از برکت آن بعضی از ....ها شما کولی ها نیز در امن است ولی شما مست شراب خود هستید این ننگ و ناموس برای تان ارزش ندارد

>>>   با عرض سلام
کاملا به جا ودرست فرموده اید وهمین واقعیت است .
در پشتونیزم همچنان تغیر مفکوره وعقیده وایمان نیز وابسته به وابستگی های قومی دارد ودر یک چرخش ۳۶۰ درجه ای ما میبینم که کمونیست پشتونیزم اخوانی پشتونیزم از غرب امده ای پشتونیزم وطالب پشتونیزم همه باهم متحد ویکپارچه میشوند.
در حالیکه در میان اقوام دیگر این این گونه جور امدن ها وبسیار سخت وحتی ناممکن است .
داود

>>>   واقعن حقیقت را نوششتید.
بلی همینطور است.حفظ وبقا وتداوم اریکه قدرت نزد فاشیست ها بالاتر ازهمه چیز است.

>>>   ازچرچیل پرسیدن چگونه هندرامستمره خودکه خیلی دوربودولی ایرلندراکه نزدیکتان بودنتوانستید
درجواب گفت برای اینکه اکثریت نادان وخاعن بودن وهمین کافی است
طالبان وسیاستمداران افغانستان هرکدامشان به یک کشوروابسته هستن ونمیتوانن همه متحدشون وبه حقوق همه احترام گذاشته شود
وطالبان درقرون وسطای قراردارن فک میکنن حالا زمان صدسال پیش است که هرکسی بازورووحشی گری به دیگران حکومت کنن
وخواسته هایشان رابه دیگران تحمیل کنن
خواست شصت هزارطالب روستای خواست همه ملت نیست
وهمه میدانیم که طالب درپی چیست
خودطالب دراشغال است دراشغال کشورهای همسایه
مغزطالب دراشغال هست
کشوراشغال باشدبهتراست تامغز وافکارانسان دراشغال است
اگرکشوردراشغال باشد روزی ازاشغال بیرون خواهد شد
اما مغز طالب وقتی دراشغال پاکستان ودیگران هست
کاراسانی نیست تاان راازاشغال دراورد
وشایدهزاران سال طول بکشدوما همچنان مستعمره باقی خواهیم ماند
ازماست که برماست
نه تقدیرالهی است نه سرنوشت
این ماهستیم که خودراواگذارکردیم به چندادم خاعن ووطن فروش

>>>   اگر همی بهانه امروز سیاستمداران پشتون نمایش باشد تا جبهه متحد و غیرپشتونها و ایران دست از ضدبازی بردارند و ۱۰۰% خواهان این صلح عجولانه شوند، بمحض آمدن طالبان در دولت، غیرپشتونهاست که تظاهرات و ارتباط با ایران و روس را آغاز میکنند تا پشتونهای طالب در دولت زیاد نشوند.
پشتون خو جنگ یا صلح از رویش ساخته است، وقتهایی که مرغ افغانستان دو لنگ داشته کدام کار از روی غیرپشتونها ساخته بوده؟ که همیشه موی دماغ پشتونها میشوند؟
البته این دفعه پشتون و غیرپشتون افغانها مهم نیست بلکه منفعت امریکا و قدرتهای منطقه و پاکستان مهم است و نمایش یا غیر نمایش پشتونها جلو صلح طالبانی را گرفته نمیتاند چون چین با امریکا تن داده و از روسیه دوری گزیده.
اس پ هزاره

>>>   از شما بی غیرت ها و فروخته شده ها چیزی ساخته نیست بدون --ده گوی. اینبار استقامت اصلی تانرا برایتان مشخص میسازد. این کشور از خود صاحب دارد که همان پشتون نر میباشد و باقی تمام --ده گوها میباشند.

>>>   نه جناب امیرزاده، سابقاً مرغ ها دو لنگ داشتند این قانون طبعیت است مانن انسان ها، اما می گویند مرغ همسایه قاز است، و این مرغ ها خودشونه قاز همسایه فکر می کردند، اما همسایه فهمیدند که همسایه از آنها قاز ساخته اند و فکر به حال خویش نموده اند گفتند ما از قاز ها چه کم داریم ، همین بود که یه لنگ شونه پهان کردند و گفتند ما هم قازیم دیگه تا همسایه فکر کنن که یه پا نداریم و نمیتون دنبال ما بدود و فکر کنن ما یه پا نداریم و ما هم به پا مان رو پنهان می کنیم اما زمانی که احساس خطر نمودیم فرار با دو پا، تا همسایه ها هم از کار رمز مون خبر نشن همین بود که ما با یه پا وا می استیم تا آنها فکر نکنن ما پای دیگه هم داریم، الان در افغانستان همه یه پای شونه قائم کرده تا روز مبادا، آگه خطر احساس کرده‌اند همه با دو پا فرار رو بر فرار تریج میدن مبادا مرغ همسایه قاز بشه.

>>>   همانطور که بار ها گفته ام انتخاب زبان و حتی معمولأ دین و مذهب در کنترول ما نیست و مربوط به محیطی است که در آن بزرگ میشویم، بنأ هر نوع تبعیض بنام این و آن جز جهالت نشانه یی دیگری نخواهد بود و شدت این تبعیض هم بطور نسبی متعلق به درجه جهالت مان است.
این مقاله مطلقأ بر جنایات چپاولگران پشتون (که شایدیک اقلیت ۲ فیصدی را تشکیل میدهند) مربوط میشود و نه همه پشتون هایی که حتی به لقمه نان روز و شب شان محتاج و هر دم شهید اند، مانند دیگر اقوام این سرزمین.
احمد شاه درانی (مانند غزنوی) چندین بار برای غارت و چورچپاول طلا و جواهرات ذخیره شده معبد هایی هند جوانان رشید پشتون را بخاک و خون کشید مگر مردم عادی پشتون هرگز از ین غناییم مستفید نشدند، در زمان ربانی مردم عادی تاجیک برای لقمه قوت لایموت بازهم جان کنی میکردند آنهم اگر کاری میسر میشد. در موجودیت رهبران هزاره و ازبک در همدستی با رژیم هایی نوع امریکایی باز هم مردم هزاره و ازبک همان روزگار اسفناک تاجیکان و پشتون ها را دارند.
آنچه در برد چپاولگران پشتون رول دارد همانا میراث شوم عربی است که جفا میکندومانند پوتکی در نظریه پردازی چپاولگران حکومتی تاجیک و هزاره و ازبک استفاده میشود (تفرقه بینداز و چور کن). خلاصه مطلب اینست که تاجیکان و ازبکان تسنن نباید از هزاره هاو پارسی زبانان تشیع حمایت کنند و در غیر آن افغانستان طعمه شیعه ها خواهد شد. این وضع برایی مردم پشتون بدتر ازآن گوش زد میشود که نه تنها خطر تشیع است بلکه دیگر اقوام در صورت تسلط آنها را خام خواهند خورد.
مرگ بر جهالت،
برایی رهایی به فانوس روشن علم محتاجیم.
آزاده

>>>   مرغ پشتون ها هم مانند مرغ های شما دولنگ دارد شاید شما تکلیف داشته باشین که دورا یک میبینین....

>>>   متعصبترین گروه همین اوغانها یاپشتونها هستند۰
همین اوغان ها یا پشتونها هستند که گاهی طالب میشوند، و گاهی گلبیدینی، گاهی داعشی، و حتی گاهی جنایتکاران خلقی و نجیبی ویا فاشیست های اوغان ملیتی میشوند۰ ولی بازهم خود اینها و رهبر های اینها بر اساس همان روابط تعصبات قومی و پشتونولی خود همه باهم یکی میشوند، یعنی چون همه اوغان هستند و باهم وجه مشترک تعصبی قومی دارند به اساس همان وجه مشترک باهم همبستگی و همکاری میکنند۰ خلاصه که تمام این وحشت و کشتار ها را همین اوغان ها میکنند، فقط به اشکال مختلف، ولی بازهم به اساس همان مشترکات قومی تعصبی از هم دفاع میکنند و انگشت ملامت را هم با دیده درائی بطرف دیگران میگیرند۰

>>>   خاصيت شتر مرغى "افغان تباران" <> "افغانشده گان" - مشکل اساسى نظام براى رشد تفکر "شهروند" و نه طايفه و قوم و تبار! هيچ کس شهروند نمى شود تا نام افغان پيشوند و يا پسوند ستان باشد!
راستى خاصيت شتر مرغى شان هنوز به مفاد شان است افغان پشتون .و غيره....
و گرفتن هويت هاى چندين گانه را روانشناسى و روانکاوى "چند هويتى" یا "تجزيه تقسیم هويتى" ناميده مى شوند. تا زمانيکه مريض چند هويتى و تقسيمات درونى هويت اش را گويد مريض نيست صحتمند است و يا آهگاهى در مورد مريضى ندارد. و اين تغيرات هويتى وگرفتن هويتهاى گوناگون را انکار مى کند يا بهتر ناراحتى هاى روانى نداشته باشند."من مريض نيستم روانشناس مريض "چيغ مى زند حتى هويت حيوانات را به شخصيت خود درون مى کنند مثلا خود را خروس مى پندارند ديگران را و شير و ديگران را و صدراعظم و وزيرهارا ماکيان به خود شيرژيان بديگران گوره خر يا بچه خر.
از دورى بچه هاى خودچنين اشخاص رنج وغمگين است و بى بى هاى شان پير وروى چملک اندو بيچاره ! براى شخصيت چند هويتى مغز کلان يعنى چارمغز ضرورت است! مادران کل مليت ها را زنان خود و فرزندان شان را اولادهاى خود مى پندارند. وزمانيکه بانوآن چنين افراد چنين گپها را شنيد ند کروى هاى پاهاى خود را کشيدند و يک لنگه سرفرق شان زندد

"شتر" + "مرغ" شش لنگ دارند: شتر چار لنگ + مرغ دو لنگ مى شود شش
پشتون برخورد شترى و مرغى دارند.
و اما
مرغ پشتون یک لنگ دارد هميشه
تا وقتيکه فير نشود تفنگچه
شتر چار لنگ + مرغ دو لنگ = "افغان تبار+ پشتون+ پټان + روهيله + "افغان شده گان" ! اين شد پنج
يک لنگ ديگر شان : قوم گمشده مثل پته خزانه

افغانشده گان: 1- به طاقت دو + 2- پوکک اش با پسوند نام 1; + دانش زير صفر + دوست دور اش تقسيم دو (نيم )

مرغان شان يک لنگه
آذان شان کورک شده
نماز شان شکسته
آواز مى زنه
باسيلى سلم جانانه
برادران شان فير مى کنند يک مرتبه
با توپک کلوله
خروس شان چيغ مى زنه يک دفعه
همه شان مي شوند دو لنگه
پت مي شوند در قفسچه
در بغل امريکا و آلمان و برتانيه
همه شان دانه خور بيگانه!
ولى همين "افغان تباران" چندين هويتى مشکل برانگنيز اند.
نامهاى کشورها تغير پزيرند باقدرت وزور دولتى! من افغان تبار نيستم

من يک هويت فرهنگى و زبانى دارم و در اجتماع و فاميل چند ين نقشهاى گوناگون دارم. بلاخره هويت هاى اصلى همه آشکار اند. ولى نام هويت زبانى و فرهنگى در در خونم از هزاران سال در تار و پود با هزاران گره بافت خورده. زبان و فرهنگم با دلم مغزم با نفسم با احساسم جلدم و پوستم و پيکرم و روحم و روانم نام هاى زادگاه ام نامهاى شهرهايم و آثار باستانى ام با افسانه هايم با استوره هايم با من جوش خورده است!
"افغانشده گان" در مجبوريت دو هويتى شدند. من افغانشده هم نيستم.

>>>   اوغان نه آنقدر فرهنگش را دارد و نه هم مغزش آنقدر انکشاف کرده که به مردم سالاری، انتخابات پاک، و به احترام حقوق شهروندی همه باور داشته باشند. بازهم راه های تقلب، خیانت، و جنایت را پیدا میکنند و باز هم همان وحشت و دهشت را که در سرشت خود بصورت طبعی دارند درین موارد نیز بنمایش میگذارند.

>>>   یک خبر دست اول نجیب الله آزاد سخنگوی سابق دولت در گفتگو با خبرگزاری فارس نقشه و پلان جدید پشتون ها را علنی کرد وی در این مصاحبا گفته است در انتخابات آینده غنی و اتمر هر دو موازی هم پیش خواهند رفت اما در نهایت اتمر به نفع غنی کنار خواهد رفت و در نهایت غنی پیروز نهایی اعلام خواهد شد
رحیمی ' هرات

>>>   مرمت حقارت فرهنگى در حاکميت سياست شتر مرغى
ماهر بودن در جعل، تقلب، "تفرقه انداز و حاکميت کن" خواص اشغالگران اند: پيش از اينکه به تاريخچه غضب حاکميت شتر مرغى در ستان باستانى بپردازم از اختراع طالبان توسط اتحاد نامقدس چارگانه شيطانى ایالات متحدامريکا "کافران" و امارات و عرب سعودى پاکستان و مجددى و گيلانى مرکز اسلاميت وهابيت مسلمانان بيان کنم. در زير چشم پشتونها که از يک کشوردولت ساختگى به کشور ديگر ساختگى آمدند ديدند که کودکان شان (همان بچگان پابرهنه افغانتباران يا اولادهاى کوچيان شتران که بين ممالک هندوايران ديگر نتوانستند رفت وآمد کنند و پسران شان در فابريکه طالبان کشى شستوشوى مغزى
و بدون لباس ترميناتورهاى (عساکر امريکايى انسان نيست بلکه ماشين جنگ وقتل) ماشين قتل و جنگ وخود کشى وانفلاق وانفجار شدند.

اگرنه کوچيان با شتر و مرغهاى شان سرشتر و خانمهاى شان باغرور و شهامت بدون چادرى مثل جوال آبى با جالى يکجره زندان مانند) در سرزمينهاى هندوايران و توران سفر مى (سفر بخشى از آموزش است سفر نامه هاى بزرگان تاريخى و سفرنامه ناصرخسرو ) کردند و قسمت خود را در شگوفايى آريانيت و آرياننم اران وج آرياورتا و ايران و خراسان و گسترش زبان پارسى وتجارت و داد ستد در کاروانسراهاى خيابانها سرک وجاده ابريشم از راه اى کوتل شبر و هرات تا به کارواسراى فلسطين مى بردند. در فهرست "کاروان سراى روهيله در دهلى" قراردارد:
("روهيله" نام صادق همچون پشتون است به معنى مردمان بالاى قله هاى. پشتون سر تاج تاجداران ولى در برابرى و نه بازور حاکميت غيرقانونى و تقلبى وبدون لقب کاذب افغان. بيبين کهروهيله وپتاندر هند شهروند چه رشدفرهنگى وهنرى کرد. )
و هر غير افغان از آنها پزيرايى مى کردند و سرزمينهاى خودرا با گفتن وطندارخوش آمديد در اختيار کوچيان بدون تفنگ و اسلحه قرار مى دادند : چون مواد از هند مى آوردند .وازايرانزمين وتوران به هندوچين مى بردند ومواد خارجه حيوانات شان و حيوانکهاى شان در سر زمين هاى کشت سال ديگر (زمين زراعت در ايران زمين به سه بخش تقسيم مى شد وتنها يک بخش اش در نوروز کشت و در مهرگان درو مى شد) کاريز ها و قنات ها به صدها هزار سيتم آبيارى علمى دانش کوروش بزرگ از بخش غربى آريانا خوزستان تاسيتان وتاجگورگان وکابلستان وجود داشت!
واما گنبد کبود هندو توران و بخشى ايران خاورى با سياست اشغالگرى انگلستان برتانيه و روسه تزاريه تاريک شد. و براى اهداف شوم خود انگيزه تراشيدن ماهر بودن در جعل، تقلب،اشغالگران مانند تصاویر از عراق که توسط نماينده ایالات متحده در سازمان ملل ارائه شد، به طوری که حمله آمریکا به عراق و به افغانستان با متهم کردن طالبان - انگار که طالبان دو برج آمریکا را نابود کردند- دوکشور را به خاک خون کشيد.

حاکمان در ستان مثلن اوغان ایرانیت و پارسیت را نابود کردند. نام های پارسى را به پشتو تغير دادند. آثار فرهنگى را نابود کردند:. پس از تقسیم ایران و ایجاد یک دولت ساختگى در سرزمين رستم قرارداد هاى بين سالهاى 1857 تا 1865 و تمديد آن در سال 1920 با کمک انگليس و روس انجام شد، شاه ظاهر و همنام اش ظاهر رئیس مجلس٬ نام "فارسی" را حذف به جای آن "درى " گذاشت. مرز هاى آن سوى فرا رودان "ريگ آمو و درشتي هاى وى " را حاکمان پشتون ( "افغان" ) به رسميت شناختند که پارسى زبانان ايرانيان و تورنيان وهندييان - هندوان نام شهرى در بلخ است را از هم جدا ساختند.

حاکمان افغان اين جداى ها را در مرزهاى غرب و شمال قبول کردند.
فقط مرز کشى خط ديورند که عبدالرحمان خان خاک هند و ايران را در برابر پول و اسلحه برتانيه فروخت و قومهاى (افغانتباران) را در دو طرف مرز (هند از سال 1947 پاکستان) راهم همين روباه پير جدا کرد!
حاکمان فعلى اين مرز را در سطع بين الملى خموش ولى در سطح درون کشورى با چيغ غنى اين مرز را قبول نمى کنند.

"افغان شده گان" از جدايى ها شکايت نکردند. ولى افغانتباران از اين جدايى ها خوشال حکايت نمودند.

اکثریت مردم با نام "افغان" مخالف اند. اگر ناجى حاکمان پشتون در گذشته فقط يک کشوربود: انگلستان! روسیه! در حال حاضر پنجاه کشور منجله ایالات متحده آمریکا به هندوکش آمدند که حاکميت نسل افغان را تحکيم کنند! عين کار را براى اقوام شاوول مى کنند: حتمى شباهت و تفاوت پيروزى و شکست در دو کشور ساختگى روشن اند.
دولت ، پشتون سازی را ترویج می کند و به این ترتیب قبایل پشتون را که اکنون شهروندان پاکستان اند. همين مرز را به رسمييت نمى شناسد! آنها زمينه هاى شهرک سازى براى قبایل کوچى (کولى) کوچيان احمدزی مسلح تفنگ و اسلحه ایجاد کرده اند. توسط پولهاى مردم آنها مسلح مى شوند و با زور طالبان و حلقه هاى درون دولتى آنها را به روستاها ى غیر پشتون مى فرستند زمينهاى افغانشده ها غضب و دولت براى حمله وران قباله با نشان دولتى صادر مى کنند و غير پشتون رادر ستان خودشان آواره مى کنند.

همين کرزى و غنى احمد زى پشتون سازى را فراهم نمودند. کرزى طالبان را "برادران" خواند. اشرف غنى احمدزى رييس بانک مرکزى و سپس وزير ماليه شد. مقدارى زياد پولها که اصلاً براى باز سازى و بازگشت آوره گان از سوى ممالک چل گانه ناتو و غير ناتو پرداخت شدند براى گسترش پشتون سازى مصرف شدند. به جای مصرف کمک های مالی برای بازگشت آوار گان ٬ برای تمام شهروندان به قوم و قبيله خود٬ برای گسترش پشتون سازى٬ پاکسازى تبارى٬ غضب زمينهاى غير پشتون و ظلم و نسل کشی و تبعیض علیه غیر افغان ها به خصوص هزاره ها، و سیاست مجدد همين قوم زير نام ناقلين کوچيان کارکردهاى خطرناک در یک کشور چند ين قومی انجام مى نمايند و باوجود تحريم هاى چل ساله از سوى همين کشورهاى چل گانه ناتو (که افغانتباران و افغان شده گان اشغال وقرارگاه هاى نظامى شان را در کشورهميشه "فغان و افغان" بدون استقلايت استقبال کردند) همه اين کارها ىزیر چشم حدود 40 کشور اتحادیه اروپا و ناتو اتفاق می افتد.
ایران از سال 1979، حداقل 10 میلیون شهروند همسایه شرقی خود دارد که طی دوره های کودتاهاىی دائمی٬ سرازير شدند وحشيانه طالبان و اشغال کشور "مبارزه با تروریسم" ایالات متحده از مرز دو کشور عبور کرده اند. تقریبا بین 3 تا 4 میلیون پناهنده از کشور متواتر در ایران زندگی می کنند. تقریبا 1,5 میلیون پناهنده کارت شناسایی و شهروند ایران اند و 1,5 میلیون نفر به عنوان پناهنده ثبت شد. پناهندگان غیرقانونی تحمل می شوند، آنها به ندرت اخراج می شوند و آنها دوباره از مرزهای "سبز" می آیند. کودکان و جوانان پناهندگان بدون پرداخت هزینه های به مدرسه می روند. تقریبا 1,5 میلیون پناهنده از کشور همسایه با مردان یا زنان ایرانی ازدواج کرده اند. ايران آزاد کننده اسارت يهودها !ايران استوانه کوروش قبول پناهندگى ميليون ها ارمنى و نجات شان از قتل عام امپراطورى عثمانيه شد.
پناهندگان در هر کشور مخفيانه زندگى مى کنند و کليه فارسى زبانان" آهنگ زبانى" فارسى از خجند تا کردستان را گويش مى توانند کنند. آهنگ گويش زبانى به معنى چندين زبان نيست. ایران علاوه بر تحریم ها و مجازات های 40 کشور تحت نظارت قوی هوا ى مجهز با دوربین ها، سرویس های اطلاعاتی و "روزنامه نگاران" معتبر در ایران است. ایران تحت نظارت کشورهاى چلگانه قرار دارد. آنها در کمین قرار دارند که جز را کل کنند و فرصتی برای بد نام کردن ایران بدست آرد. ایران استقلال دارد و روز اش را ندارد. دولت حاکمان اوغان فقط روز استقلال دارد. خودمختارى و عليه تحريم و مبارزه واقعى عليه تروريسم خار چشم عريفان اند.
حاکمان دولت افغان و برادران آدمکش آن، طالبان و سایر تروریست ها قادر به خدمات براى امنیت نیستند، نه زمينه کار و روزى برای مردم را فراهم نمودند. نه خانه و کاشانه براى آواره گان درون و بيرون کشورى نه زمينه خدمات ديگر براى روند ملت سازى (شهروند سازى) وغيره فراهم ساختند. نه بلکه ديگران را مقصور تمام بى مسوليتى خودشان مى نمايند. سازماندهی مجدد نظام سياسى ضروری است. با اشرف غنی صلح غیر ممکن است. به پاى خود استادن به مفاد شهرهاى شرقى جغرافيه شاهنامه است !.

مذاکرات برجام با چندين قدرت جهانى خود اقتدار عزمت و شايستگى ايران را به جهان ثابت ساخت.
خلاصه ايران مستقل و پيشرفت وقوى مى شود باوجود تحريم ومجازات کشورهاى چلگانه همان کشورها که چهار ده قادر نشدند در دولت اوغان و بخش حاکميت شان ثبات و آرامش و صلح برقرار کنند.

چه کنم? پشتو "مشتو" نمى فهم. همان گويم که يکى از بزرگان من يعقوب ليس صفار گفت.
هجو هاجى باز
*دوست دور غنى سپاس که اقلا يک شخص قادرشد نام پشتو را تغير داد.
هاجى کسيکه هجو يا طنز گويد. و اين ايرانى هاى تهران هاجى پيروز را حاجى جون ساختد! نان را نون و زبان پارسى را با اين بزرگى زبون ساختندخوب است که نام تهريون در جغرافيه شناهنامه دقيقى (هزاربيت) و فردوسى درج نيست
هجو هاجى بسته
تقلب کارى افغانشده در فهرست نامهاى سرزمين شاهنامه در همين کانال در همين برگ

>>>   /....
وقتی اجداد من درین کشور زندگی میکردند اجداد تو عقب شتر های سرگردان شان در صحرا های اسرائیل راهشانرا گم کرده بودند که از بخت بد به کوه های سلیمان انجامید۰ تو درین کشور تاریخ نداری، نوروز را نمیدانی، و هیچ دست آورد فرهنگی نداری۰ تمام اسم های محلات تاریخی و اسم شهرستان های کهن این کشور، سنگ های نوشته یافت شده درین دیار، آثار کهن و تاریخی کتبی این دیار همه به زبان فارسی اند که خود نمایندگی از قدامت و اصلیت تاریخی فارسی زبانان مختلف درین خاک میکنند، در حالیکه تو در اول هم یک مهاجر شتروان بودی و بعداً حالا هم یک ناقل .....هستی که خودت هم میدانی.

>>>   خطاب مهاجرین کوه سلیمان و ناقلین غاصب و احسان فراموش ....
وقتی اجداد من درین کشور زندگی میکردند اجداد تو عقب شتر های سرگردان شان در صحرا های اسرائیل راهشانرا گم کرده بودند که از بخت بد به کوه های سلیمان انجامید۰ تو درین کشور تاریخ نداری، نوروز را نمیدانی، و هیچ دست آورد فرهنگی نداری۰ تمام اسم های محلات تاریخی و اسم شهرستان های کهن این کشور، سنگ های نوشته یافت شده درین دیار، آثار کهن و تاریخی کتبی این دیار همه به زبان فارسی اند که خود نمایندگی از قدامت و اصلیت تاریخی فارسی زبانان مختلف درین خاک میکنند، در حالیکه تو در اول هم یک مهاجر شتروان بودی و بعداً حالا هم یک ناقل بیفرهنگ هستی که خودت هم میدانی.

>>>   من ازاين جهت از "تون" افغان ها بيرون مى روم بشرط که همين حوزه يک شهر با پسوند مکانى پشتو "تون" ختم شده باشد? در حوزه فرهنگى ايرانزمين و توران وهند (افغانستان تاجيکستان و پاکستان) ما پسوندهاى مکانى فارسى ازقبيل "ستان" و "ان" و"آباد" داريم: مانند ملتان و مردان جلال آبا د٬ اسعدآباد٬ خان آباد. سه نمونه براى پشتونيزه کردن ستان ما. پوهنتون کابل" تحت عنوان «دانشگاه کابل» در سال 1946/47 از سوى ظاهرخان گشايش شد:! اول- اولين رییس آن دوکتور عبدالمجید دومينرییس دوکتور انس رییس. دوم- اولين « دانشکده طب ابن سينا »دانشکده طب به نام نامى ابوعلى سينا در على آباد کابل از سوى نادرخان 1931/31 گشايش شدولى طرح دانشکده طب کابل را امان اله خان با شفاخانه دانشگاهى -بیمارستان آموزشی داشت اولين چنين دانشگاه با بيمارستان «فرهنگستان جندی‌شاپور» و يا "دانشگاه جندی‌شاپور" آريانهاى ساسانى بود-:. دومين «شفاخانه آموزشى طبى» را رييس طبيبان نوسينده «دانشنامه علايى» « کتاب قانون» و «کتاب شفا» در اصفهان و همدان با پشتبانى دانشمند ديگر بشريت ابو ريحان بيرونى که بيشتر از هزار گياهان نسخه ساختن دواها را (دارو ودرمان ) به دوست خود ابوعلى سينا به ستانهاى که باٻسوند مکانى پارسى ان اند مى فرستادافغان حساب کن که چقدر قدر شهرهاى با ان را تو اشغال کردى حتى ملتان ومردان! ونيابى يک شهر با پسوند "تون" يک زره بشرم«پوهنتون» و «پوهنځى » هنوز پوهنځى اختراع نشده بود و فارسى هنوز حذف نشده بود..: دبيره (ځ) پشتو با (ڼ) پندگى پشتو از طرف پشتوتولنه در سال 1936 اختراع شد. پشتو تولنه پيش از آن "انجمن ادبى کابل" ياد مى شد , ناميده مى شدکه در آن نگارندگان کتابهاي قرأت فارسى عضويت داشتند مانند ملک العشرا قارى عبداالله خان * فارسي براي صنف سوم ابتداييه ۱۳۰۲ * فارسي براي صنف چهارم ابتداييه ۱۳۰۲ * قرائت فارسي براي ابتداييه پنجم ۱۳۰۶ * قرائت فارسي براي رشديه اول ۱۳۰۷ کتابهاي قرأت فارسى- دستور فارسى ....در برگ انترنتى کتابخانه ديجيتال افغانستان قابل دسترس است زمانيکه مردم و دانشمندان افغانستان دانشگاه و دانشکده مى گفتند و در کتابهاي قرأت فارسى اشعار بهارى فروردين و مهر و ارديبهشت نوشته و بهمن ابر بهمن کابل خوانده مى شد در يگان جاهاى ايران به دانشگاه دارالفنون و داار المعلمين مى گفتند. سوم- واژه شيرو خورشيد را دولت پشتون به سره مياشت تغيرداد.ما پسوندهاى مکانى فارسى ازقبيل ستان و ان وآباد داريم: مانند ملتان و مردان جلال آبا د اسعدآباد. پس ستانم پس بده آبادى هايم بده!پوهنتون کابل" تحت عنوان «دانشگاه کابل» در سال 1946/47 از سوى ظاهرخان گشايش شد. از سالهاى دوران ميانه ظاهرشاه و تغيرنام"انجمن ادبى کابل" به "پشتوتولنه" نامهاى گاهى (منظور شهرى و ستانى نيست) مانند "زايشگاه" و"نمايشگاه" و "آريشگاه" و "پرورشگاه" و دانشگاه وغيره به زبان "افغانى" ( پشتو) شد "سالهاى 1960 ميلادى اوج افغانى يا پشتونى کردن شد. اوج اين گرايش قومپرستى در نامه محمد ظاهر رييس پارلمان افغانستان درزمان ظاهر خان بود که نمونه از پشتوشدن نهادهاى دولتى وحذف واژه فارسى شد. يکى از نامه رييس پارلمان ياداشت ديپلوماتيک وى به ايالات متحده که به انگليسى "ايرگرام" است حذف فارسى و و آوردن صفت آن يعنى درى يا زبان دربارى بود

>>>   اوغان یا افغان هیچ فرقی باهم ندارند و هردو یعنی پشتون۰
اوغان یا افغان همان اپگان یا پتهان است که همه نامهائی هستند که غیر پشتونها به پشتونها اطلاق میکردند و میکنند در حالیکه خود پشتونها به خود پختون یا پشتون مینامند۰
ما اوغان نیستیم۰ افغان یا افغان یعنی پشتون و من را خداوند پشتون هست نکرده است۰ اکثریت مردم کشور اوغان نیستند۰
ما نه هویت خود را بر دیگران تحمیل میکنیم و نه هم میگذاریم دیگران هویت خود را به هر بهانه که شده بر ما تحمیل کنند۰
نام افغان اولین بار در قانون اساسی سال ۱۳۴۳ توسط حاکم های پشتون بر ملت تحمیل شد وتا بحال با جعل و فریب در ماده چهارم قانون اساسی وجود دارد که باید اصلاح و تغییر بخورد۰
غیر پشتونهای ساده دِلی که از روی سادگی و خوبی خود را افغان مینامید، فردا روزش که رسید، باز هم پشتون افغان اصیل میباشد، و با کوچکترین اعتراض که اگر انجام دهی، توافغان نا اصل میباشی، لهذا فریب بیجا بنام وحدت ملی نخور۰
پشتونها تمامیت خواه هستند، به وحدت ملی واقعی باور ندارند، و بهترین کاری که میکنند به زور همه را یکسان نام میگذارند، و این یکسان سازی جبری، آنهم بنام قوم خودشانرا وحدت ملی تلقی میکنند۰
چرا بر دور یک نام بیطرف ویا بر دور نام انسانیت همه متحد و یکپارچه نشویم که بر دور نام یک قوم خاص همه قوم های کشور متحد شویم؟
این وحدت ملی است یا یکسان سازی به جبر و به زور، آنهم بنفع یک قوم خاص؟


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است