عربستان در آستانهٔ کودتای نظامی
تغییرات در اقمار غربی و در اوج رقابت های جهانی برای رهبران غرب پیام گوارا نخواهد داشت، از اینرو ضرورت تبدیل کپتان سیاسی در خاندان آل سعود در دستور کار آنها قرار گرفته است 
تاریخ انتشار:   ۲۱:۰۳    ۱۳۹۷/۹/۱۲ کد خبر: 156277 منبع: پرینت

در طوفان برخاسته از جنایت قتل جمال خاشقجی، بزرگترین زمین لرزه سیاسی خاندان آل سعود را تهدید می‌نماید. فشار های جامعه جهانی بویژه کشور های غربی متحد تاریخی عربستان سعودی و اعضای ناراض خانواده بزرگ آل سعود زمانی براین خاندان فزونی یافت که سی آی ای، برخلاف ارادهٔ دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا از دست داشتن محمد بن سلمان شهزاده ولیعهد پرقدرت عربستان سعودی در جنایت کمنظیر قتل خاشقجی پرده برداشت.
اکنون تحرکات بزرگ در درون خاندان آل سعود مبنی برتغییرات سیاسی و راه اندازی کودتای سفید برای سرنگونی ملک سلمان پادشاه و ولیعهد آنکشور در جریان است.

دیلی میل روزنامهٔ بریتانیا از قول رسانه های امارات گزارش داد که شایعاتی در خصوص راه اندازی کودتا در عربستان سعودی درجریان است. این گزارشات همزمان بود با هوشدار خالدبن فرهان السعود شهزاده تبعیدی سعودی که در جرمنی بسر میبرد. موصوف در مصاحبه خود گفت که تدارکات برای برکناری محمد بن سلمان در جریان است. او ابراز امیدواری کرد که محمد بن سلمان در یک کودتای "نرم" برکنار گردد.

برقول این روزنامه، شهزاده محمد بن سلمان که غرض اشتراک در کنفرانس G-20 در آرژانتین بسر میبرد، دست به آرایش نظامی زده و نیرو های ارتش را با تجهیزات مربوط به پایتخت کشور فراخواند[۱]
عربستان سعودی بزرگرترین موقعیت ژیوپولتیک وژئو استراتیژیک را در خاور میانه احراز کرده و بزرگترین شریک نظامی، اقتصادی و تجارتی غرب می‌باشد. سعودی مستدام نقش قلب را در شریان های اقتصادی غرب بازی نموده است. به طور نمونه به گزارش وبگاه «میدل ایست مانیتور »شهزاده ملیاردر سعودی الولید بن طلال ضمن مصاحبه در روزنامه «حریت» ترکیه ادعا نمود که او تاحال دوبار دونالد ترامپ را از فروپاشی اقتصادی نجات داده است.[۲]

باتوجه به جایگاه عربستان در خاور میانه و نقش آن در عرصه جهانی و التهاب سیاسی موجود در دربار سلطنتی، رهبران غرب در تحولات موجود در خاندان سلطنتی بی تفاوت بوده نمی‌توانند.
باتوجه به چرخش‌های موجود، وبگاه گلوبال ریسرچ از آمادگی آمریکا و بریتانیا در خصوص سازماندهی کودتای نرم در خاندان آل سعود سخن گفته مینگارد: "با ازدیاد فشار بالای شهزاده سعودی محمد بن سلمان به خاطر قتل خاشقجی، سیاستمداران در واشنگتن و لندن، یکی از مهمترین اولویت ها را که عبارات از حفظ خاندان آل سعود به مثابه متحد نظامی و اقتصادی آنها است مورد تمرکز قرار داده اند.
گزارش شده است که اعضای خانواده حاکم در مورد امکان جایگزینی شاهزاده گفتمانی را آغاز نموده اند. اما در اینجا سوابقی موجود است که نقش غرب را در تعویض رهبران سعودی نشان میدهد"[۳]

پرونده های برگرفته شده از بریتانیا که از رده طبقه بندی خارج شده است، نشان می دهد که بریتانیا قبلا بطور مخفیانه از کودتای درون کاخ در عربستان سعودی، که در آن اجداد محمدبن سلمان درگیر بود حمایت کرد.
کودتا در سال۱۹۶۴ اتفاق افتاد اما پژواک و هم آور آن تاحال ادامه دارد. در این کودتا شهزاده ولیعهد ملک فیصل برادر بزرگترش را که از سال۱۹۵۳ زمام امور را بدست داشت، برکنار ساخت. بریتانیا برای حمایت از بقای خاندان آل سعود از این کودتا حمایت کرد.
با این حال، حمایت جدی از فیصل توسط گارد ملی بیست هزار نفری که حافظ خاندان سلطنتی بود صورت گرفت. فرمانده گارد ملی در آن زمان شاهزاده عبدالله بود که بعدا در سال ۲۰۱۵ تا زمان مرگ اش زمام سلطنت را بدوش داشت و برادر ناتنی اش سلمان، پدر محمد جانشین او گردید.

چه کسی در عقب نیروی گارد ملی عربستان سعودی در آن‌ زمان قرار داشت؟
در همان زمان چون زمان حال، این انگلستان بود که در سال ۱۹۶۳ به درخواست سعودی در آن کشور ماموریت نظامی داشت. فایلهای رمز گشایی نشان می دهد که دو مشاور انگلیسی در گارد ملی، سرتیپ کنت تیمبرل و سرهنگ نایجل بروماژ، برای تطبیق آرزو های عبدالله، برای «حفاظت از فیصل»، «دفاع از رژیم»، «اشغال بعضی نقاط» و «قطع پیام ایستگاه رادیویی نقشه کشید.
کودتای درون کاخ شاهی تحت حمایت انگلستان در سال ۱۹۶۴ همچنین نقش ایدیولوژی وهابیت در کشور را تقویت کرد. در مارچ۱۹۶۴، رهبری مذهبی سعودی (علما) فتوای صادر کرد که مبتنی بران انتقال قدرت به فیصل را بر اساس قانون شریعت به تصویب رسانید. دو روز بعد سعود پادشاه از فرمانروایی استعفا داد.

نقش آمریکا-بریتانیادر درون گارد سلطنتی؛
بعد از سال ۱۹۶۴ سطح آموزش گارد ملی عربستان سعودی بوسیله آموزگاران بریتانیا و صادرات سلاح به شکل گسترده توسعه یافت.
امروزه بریتانیا، دهها تن از پرسنل نظامی را برای آموزش و پرورش گارملی مامور ساخته و آنها پروژه بزرگ «ارتباطات» را پشتیبانی میکنند. نقش گارد ملی عمدتا بر"امنیت داخلی" و حفظ خاندان آل سعود متمرکز شده است.
ایالات متحده حتی برنامه بزرگتری برای آموزش و مدرنیزه کردن بیشتری گاردملی عربستان با هزینه ۴ میلیارد دالر برنامه ریزی نموده و قرار است تا نقش عمده و مشابهی را همسان با اقدام بریتانیا در سال ۱۹۶۴ بازی نماید.

ملاحظه میگردد که تاریخ بار دیگر دایره چرخش خویش را جهت تعیین مقدرات سیاسی خاندان آل سعود تکمیل مینماید. براساس گزارشات، لندن و واشنگتن توافق نموده اند تاشهزاده احمد ابن عبدالعزیز عموی شهزاده محمد را به ولیعهدی بگمارند. طبق گزارش وبگاه «مبدل ایست آی» اخیراً شهزاده احمدکه در تبعید در لندن بسر میبرد ،از سوی آمریکا وبریتانیاپس از حصول ضمانت امنیتی بین‌المللی جهت به چالش کشیدن محمد بن سلمان به ریاض برگشته است.
وبگاه «الخلیج آنلاین» خبر داد که بن سلمان ترامپ را تهدید کرد که اگر علیه وی کودتا کند، مدارک، اطلاعات و معاملات مالی شخص رییس جمهور آمریکا را لو خواهد داد.
در وضع کنونی شهزاده قدرتمند سعودی برای حفظ بقای خویش با چالشهای بزرگی در داخل خانواده سلطنتی و باسران غرب گرفتار است.
او خاستگاه و مسیر طوفان ها را خوب میداند. اینکه موصوف چگونه قایق قدرت سیاسی را از درون این امواج نجات خواهد داد، به رخداد های آینده مرتبط است. اماهرگاه از این طوفانها رهید، به احتمال زیاد چون اردوغان ثانی مسیر سیاست را دگرگون ساخته و در کنارکشتی های قدرت های نوپا چون روسیه و چین لنگر خواهد انداخت.

انگیزهٔ غرب برای برکناری شهزاده؛
شهزادهٔ ولیعهد محمد بن سلمان با حفظ روحیهٔ آشوبگری، جنگ طلبی و جنایتبار، تغییراتی نوینی را درسیاست گذاری خارجی، بلانس سیاست های جهانی و منطقوی و روابط اقتصادی و بازرگانی عربستان سعودی پدید آورده است.
عربستان که درست پس از دوران تولدش، دایم تنها در مدار غرب در چرخش بود،طی دوران حکمروایی وی، دهلیزگاه جدید سیاسی، اقتصادی و بازرگانی باقدرت های بزرگ جهانی چون روسیه و چین را باز کرد و آنرا پیوسته گسترش بخشید.
مناسبات سیاسی، تعاملات بازرگانی و اقتصادی عربستان در سطح بالای با روسیه انکشاف یافت.
بر اساس گزارش رویترز، امضای قرار داد نفتی میان ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی و پوتین رییس جمهور روسیه در عرصه انرژی و ژیوپلتیک زمین لرزه برپا نمود.
رویترز گزارش داد که هر دو کشور در تلاش هستند تا به طور فعال طی ۲۰ سال آینده بازارهای نفت را مدیریت کنند[۳]

سفیر سعودی در روسیه در مصاحبهٔ خاطر نشان ساخت که دو قدرت بزرگ در سوریه با یکدیگر بطور نزدیک همکاری میکنند.
بنابرین گزارش حتی ریاض به شرکت های روسی اجازه داد تا به ساخت و ساز ۱۶ راکتور هستوی در عربستان بپردازد. هنگام سفر پادشاه سعودی در روسیه، میان رهبران دوکشور در خصوص فروش، سیستم دفاع اس ۴۰۰ و سایر تجهیزات و سلاح های نظامی روسی با جانب سعودی قرارداد های بزرگ به امضا رسید.
بطرز حیرت انگیز، سفیر در مصاحبه خود تایید کرد که شرکت نظامی« روستیک» روسیه دفتر خود را در ریاض باز کرده است[۴]
سفیر افزود: "با توجه به ابعاد روابط نظامی میان دو کشور" افسران [عربستان سعودی] برای اولین بار در آکادمی نظامی روسیه آموزش داده می شوند و در حال حاضر تقریبآ ۲۰۰ نفر از پرسنل نظامی عربستان سعودی در شهرهای مختلف روسیه تحصیل می کنند.
موازی با سطح انکشاف مناسبات با روسیه، عربستان سعودی سطح مناسبات سیاسی، اقتصادی، نظامی و بازرگانی خویش را در سطح بالای با چین انکشاف داده است. چنانچه طی سال گذشته حجم معادلات اقتصادی میان چین و سعودی بالغ بر ۷۰ میلیارد دالر ارتقا نمود.
بزرگترین رویکرد اقتصادی سعودی-چین که آمریکا را به شدت نگران ساخته است عبارت از سرنوشت دالر آمریکا است که در معاملات اقتصادی دوکشور دگرگون میگردد.

وبگاه« دیپلمات» خاطر نشان ساخت که در ایالات متحده آمریکا، سیاست گذاران نگران هستند که چین، عربستان سعودی را به حیث "مهره شطرنج" در راستای اهداف اش درجهت نابودی هژمونی آمریکا در بازارهای مالی جهانی استفاده مینماید. این نگرانی زمانی به شدت افزایش یافت که معاون وزارت اقتصاد و پلانگذاری عربستان سعودی به تاریخ ۲۴ اگست اعلام کرد که عربستان سعودی برنامه ریزی نموده است تا بخاطر کاهش وابستگی به دالر آمریکا، بخش از کسر بودجه خویش را با «یوان» چینی پوشش دهد[۶]

نویسنده این مقاله افزود که بسیاری از اقتصاد دانان آمریکایی زنگ خطر را به نوازش درآوردند که تمایل عربستان سعودی برای وام گیری یوان چینی، میتواند باعث ترغیب کشورهای صادر کننده نفت شود تا تعاملات با دالر آمریکایی را متوقف ساخته و به معاملات شان به"پترو یوان" بپردازند که در نتیجه کاهش استعمال معاملات دالر به حیث ارز ترجیح پذیر اعتباری، توسط کشور های تولید کننده نفت بطرز قابل ملاحظه قدرت حیاتی دراز مدت دالر را به حیث ارز ذخیروی تضعیف میدارد؛
دقیقآ چنین تغییرات در اقمار غربی و در اوج رقابت های جهانی برای رهبران غرب پیام گوارا نخواهد داشت، از اینرو ضرورت تبدیل کپتان سیاسی در خاندان آل سعود در دستور کار آنها قرار گرفته است.

عارف عرفان
لندن،دسامبر۲۰۱۸

منابع:
[1]Crown Prince Mohammad bin Salman 'moves military troops to Riyadh to protect him from possible COUP' as exiled Saudi Prince warns of plan to topple him
30 November 2018
[2]Saudi prince says he twice saved Trump from bankruptcy
[ 3]Will the US and UK seek a Palace Coup against Mohammed bin Salman?
Regime change in Saudi Arabia?
By Mark Hayley Curtis
[4]Globalreaserch, Syria Is the Next Step in the Russian-Saudi Rapprochement,By Andrew Korybko,1june 2018
[5]New arab, an energy and geopolitical earthquake: The Saudi-Russian long-term oil deal،
[6]The Diplomat ,theRisks of the China-Saudi Arabia Partnership,By Samuel Ramani
February 17, 2018


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عرفان
عربستان
آمریکا
نظرات بینندگان:

>>>   شهراده های فراری عرب که در جرمنی و اروپا فراری شده اند وتمام روز جز عیاشی چیزی دیگر ندارند پرگویی میکند و سخن از کودتاه سیاه ‌سفید میزند مانند چند لاولهب گویی افغانستان که در اروپا برای خیرات پنجاه یورو خوابیده اند وتمام عمر خود را در چرندیات نویسی در بار جامعه افغانستان صرف نموده است

>>>   برادر منابعی که ذکر شده بعضی نسبتی به موضوع ندارند اندکی دقت سود بهتر کار صواب خواهد بود

>>>   دوستان عزیز و سروران گرامی ام اولا سلام و خسته نباشید بعد اینکه بنده با نظر استاد نویسنده موافقم و در ضمن خواستم چند موضوع را نظر به مطالعه زیادی که در قبال دسیسه های غرب خواندم خدمت شما خوبان ابراز دارم.
انگلیس یا (برتانیای کبیر) یا به عبارت دیگر همان روباه پیر که حدودا در طول 4 قرن بی وقفه از راه مکر ، حیله و نیرنگ دست به اعمال گوناگون زده یعنی از لشکر کشی در کشور های آسیای از جمله هند، کشورهای جنوب شرق آسیا،کشورهای حوزه خلیج فارس و همچنان افغانستان حتی تا اروپا تمام توان نظامی خویش را به خرج داد تا در کشورهای مورد نظر تسلط یابد و تسلط خویش را حفظ نماید.اینجا بود که اول انگلیس ها با جنبش های آزادی بخش کشورهای اسلامی و غیر اسلامی رو برو شد و مردم کشورهای مکرد استسمار علیه نیروهای اشغال گر انگلیس بپا خواستند علیه نیروی های خارجی دست به قیام زدند و روی هم رفته انگلیس متحمل شکست ننگین و سنگین گردید.
دوم اینکه بار دیگر با مکر و حیله با سرمایه گزاری های هنگفت و آموزش های نیروهای بسیار کار آزموده و سیاست مدار و با کمک های نظامی سری در کنار یک قدرت بزرگ بنام ایالات متحده آمریکا که روزی مستعمره همین روباه پیر بود دست به دست هم داد تا مجددا از این طریق در جهان کنونی مسلط شوند که در واقع همین طور هم شد تمام وظایف نظامی را به شیطان بزرگ یعنی آمریکا سپرد و خودش نقش رهبری و محوری را اختیار کرد و به حیث یک استاد کار آزموده تمام سیاست گزاری های بین المللی را ساز ماندهی میکرد و دو باره از این طریق بر کشورهای جهان سوم مسلط شد تنها در ظاهر هم پیمان آمریکا هست ولی در حقیقت تمام اهداف شان از یک منبع واحد سر چشمه میگیرد یعنی زیر یک چطر حرکت میکنند. اما تنها چیزیکه انگلیس هارا غافل گیر کرد در قرن 19 و 20 بخصوص بعد از جنگ جهانی اول پدید آمدن یک امپراتوری و ابر قدرت بزرگ بنام اتحاد جماهیر شوری که کم کم پا به عرضه وجود گزاشت که اینجا بود که تمام اهداف شوم غرب را نقش بر آب کرد و نظام جهانی را متحول ساخت گرچه اتحاد جماهیر شوروی هم به اندازی کافی دست به یک سری سیاست های منفی علیه کشور های اسلامی زد مثل کشورهای مشترک المنافع و ایران اما دوباره این کشور ها تقریبا به حال خود شان رها کردند البته کشور های مانند چین ، فرانسه و آلمان که در آن زمان از نظر نظامی در وضعیت بسیار بهتری قرار داشت و اینجا بود که بعد از جنگ جهانی دوم قدرت نظامی برتانیا رو به اوفول گزاشت و اینجا بود که انگلیس ها به کمک هم پیمان شان آمریکا باز هم آرام آرام با ترفند و نیرنگ دست به استسمار کشور های جهان سوم به ویژه کشورهای مسلمان از جمله افغانستان زد آن زمان کشورهای اسلامی آنچنان به خواب غفلت قرار داشت که از دنیای سیاست و تکنولوژی روز کا ملا بی بهره بود ، انگلسی ها متاسفانه جنگ های قومی ، مزهبی ، سمتی را در کشورهای مختلف به راه انداختند و کشورهای اسلامی را به عناوین مختلف بجان هم انداختند و از یک کشور چند کشور ساخت و مناطق زیادی را بین کشورها به عنوان مناقشه گزاشت به عنوان نمونه کشمیر را بین هند و پاکستان و همچنان خط دیورند را بین افغانستان و پاکستان و دیگر اینکه یک کشور یمن را به دو کشور تقسیم کرد و چندین جزایر ایران را به کشورهای عربی سپرد و دولت عثمانی ترکیه را با یک دسیسه توسط آتاترک از میان برداشت و بجایش دولت لاییک به وجود آورد ، و از طرف دیگر جمال عبدالناصر ریس جمهور وقت مصر را از بین برد چون مخالف سر سخت اسراییل بود ، همچنین دست به یک جنایت بزرگ که زد زمینه پیدایش اسراییل را در سر زمین های اعراب فلسطین فعلی رقم زد و خطر ناکتر آنکه در سه تا چهار قرن گزشته باعث پیدایش مزهب جدید وهابیت در عربستان شد که هم مخالف عقایید برادران شیعه هست و هم مخالف عقایید برادران سنی هست که یک جفای بس بزرگ و خطرناک را در بین کشور های مسلمان رقم زد ، که نتیجه همان دسیسه ها بود که امروز در بعضی کشورهای دیگر به خصوص در پاکستان آنقدر فرقه های متعدد به وجود آمده که تعداد زیادی از مردم در حال گمراه شدن است، اگر جلو دسیسه های کشور های غربی به ویژه انگلیس گرفته نشود و به همین منوال پیش برود فردا دامن گیر تمام کشور های اسلامی خواهد شد ، و در این 40 چهل سال اخیر به ویژه زمینه پیدایش چندین گروه های مختلف از جمله القاعده ، بوکو حرام ، طالب و دا عش را در کشور های جنوب شرق آسیا ، سوریه ، عراق ، لیبی ، مصر ، یمن ،ترکیه ، ایران ، پاکستان ، کشورهای مشترک المنافع و افغانستان فراهم ساخت و دیدید که چطور آتش جنگ نفاق و خون ریزی ویرانگر در سراسر خاور میانه زبانه کشید و تا امروز جریان دارد و از این طریق میخواهند که به اهداف بزرگ شان که همانا تسلط کامل بر کشورهای اسلامی هست نائل آید ، آهای کسانیکه دم از دین ، سیاست و اسلام میزنید و ادعای رهبری جهان اسلام را دارید بیدار شوید از خواب غفلت که وقت خواب نیست و نگزارید که غیرت ، همت اسلامیت و مردانه گی تان پایمال شود و مجددا به دام حیله و نیرنگ غرب به ویژه انگلسی ها گرفتار شوید و فردا تاریخ شمارا ملامت میسازد ، هنوز وقت کافی دارید و دست به دست هم داده تا از کشورهای اسلامی یک ارتش واحد نیرومند مثل ناتو ساخته جلوی تحاجم فرهنگی ، نیرنگ ، فتنه انگیزی و نظامی غرب را بگیرید تا به سمت آزادی از زیر یوغ استعمار بیرون شوید چون فردا دیر است . در آخر بنده ریشه تمام دسیسه ها ، جنگ ها ، فتنه های امروزی را در کاخ سلنطتی لندن کشور انگلستان و واشنگتن دیسی آمریکا میدانم.
نویسنده. ( محمد آصف حسینی )


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است