گزینه های معامله امریکایی ها با پاکستان
امریکایی ها پیش از اینکه روسها ابتکار عمل را در دست گرفته با همدستی با ایرانی ها و چینایی ها بر سر طالبان سر سرمایه گذاری کنند و در جستجوی انتقام شوروی سابق شوند با شدت وارد بازی بنام صلح با پاکستانی ها شده اند 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۴۴    ۱۳۹۷/۸/۲۳ کد خبر: 155929 منبع: پرینت

سه گزینه احتمالی معامله امریکایی ها با پاکستان تحت نام صلح با طالبان!

واقعیت این است که حکومت غنی توان و صلاحیت تصمیم گیری در امر صلح و جنگ را حتی با "برادران ناراضی" خود شان ندارد. تصمیم اینکه انتخابات برگزار شود و یا نشود از صلاحیت اشرف غنی خارج است.
طالبان یک نیروی مستقل نیستند که تصمیم جنگ و صلح را با قدرت های بزرگ و یا حکومت دست نشانده آنها در ارگ کابل بگیرند.

مدیریت مذاکرات طالبان تحت نام" صلح" بدست پاکستانی ها است. حضور طالبان درین پایتخت و آن پایتخت کشور ها یک چیزی نمایشی بیش نیست. افزون بر آن طالبان آنقدر بیچاره و بیسواد اند که چیزی برای گفتن در مذاکرات با قدرت های بازیگر جهان ندارند.
یک طالب بیسواد با کدام منطق با قدرت های بزرگ چانه به سر قدرت می زند؟

امریکایی ها پیش از اینکه روسها ابتکار عمل را در دست گرفته با همدستی با ایرانی ها و چینایی ها بر سر طالبان سر سرمایه گذاری کنند و در جستجوی انتقام شوروی سابق شوند با شدت وارد بازی بنام صلح با پاکستانی ها شده اند.
خلیلزاد که هم طالب است و هم تکنوکرات مجرب، مناسب ترین مامور این بازی از سوی واشنگتن بحساب می آید.

تصور میشود که امریکاییها سه گزینه احتمالی معامله با پاکستانی ها دارند:
۱) گزینه حکومت ایتلافی میان سکولار های غربی و طالبان در محوریت امریکا و پاکستان. برای این کار درنظر دارند که از طریق یک کنفرانس نظیر بن به این ایتلاف مشروعیت بین المللی بدهند.
بسیاری ها باور دارند که ممکنست پاکستانیها این طرح را با قاطعیت رد کنند. زیرا آنها کمتر از یک حکومت خالص طالبانی راضی نخواهند شد. شوروی ها نیز طرفدار حکومت ایتلافی در چهار چوب مصالحه ملی میان نجیب و مجاهدین بودند، که نتیجه نداد.

۲) گزینه حکومت ایتلافی میان طالبان و مجاهدین شمال بحیث حکومت وحدت ملی. این طرح ممکن است بخاطر جلو گیری از جنگ داخلی مورد قبول پاکستانی ها و حمایت روسها، ایرانی ها، ترک ها و هندی ها قرار گیرد.

۳) گزینه انتقال کامل قدرت به طالبان در محوریت پاکستان است.
این گزینه در واقع نقشه راه یک جنگ داخلی تمام عیار است.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امیرزاده
آمریکا
پاکستان
نظرات بینندگان:

>>>   Salam
والله ، با الله و تا الله ، اگر فرهنگ سیاسی قبیله به ساختن دولت ملت ، دموکراسی و ساختن جامعه مدرن و‌انسانی تا صد سده ی دیگر هم سازگار باشد . ما بی هوده خود را فریب می دهیم . با سواد و بی سواد ، پروفیسور و شترچران ، شهر نشین و خیمه نشین اش ، امریکای شده و بومی اش ، همه در قشر و تحت قشر مغز شان ، همان تفکر پشتون والی و دید قبیله ی جا دارد . میان خلیل و زاد و غنی و ملا هیبت الله هیچ تفاوت اندیشه ی وجود ندارد.

>>>   Amirzada
چرا جای نیروهای شمال در کنفرانس مسکو خالی بود؟
جنگ طالبان در افغانستان علیه امریکایی ها بر خلاف تصور جنگ علیه رقیبان روسیه نیست. این جنگ علیه نیروهای مقاومت منسوب به شمال است که نقش کلیدی در سرنگونی امارت طالبان به حمایت واشنگتن و مسکو بازی کردند.
جنگ طالبان عملا جنگ علیه کشور های روسیه، ایران و آسیای میانه است.
هم چنان جنگ تکنوکراتان ارگ وابسته به غرب جنگ با " برادران ناراض" طالبی شان نیست، بلکه این جنگ علیه مردم شمال و کشور های هم زبان و هم تبار شان در آسیای میانه و ایران است.
چنانچه بیشترین قربانیان جنگ ۱۸ سال اخیر را فرزندان غیر پشتون تشکیل می دهند، که یا در سنگر دفاع از کشور قرار دارند و یا مورد نسل کشی، ترور های هدفمند قرار می گیرند. نسل کشی هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها، ترکمن ها، نورستانی ها، بلوچها، ایماق ها و یا اشغال و ویرانی مناطق شان نشان دهنده جنگ طالبان علیه امریکایی ها نیست، بلکه علیه غیر پشتونها است. پس دادن امتیازات به دشمنان اکثریت مردم را چگونه می توان جنگ طالب با امریکا نامید؟
آیا طالبان توان جنگیدن با ناتو در تحت رهبری ابر قدرت امریکا را دارند؟
در حال حاضر خلیلزاد مذاکرات سری با طالبان به نمایندگی از آمریکا بطور سری به پیش می برد. این در حالیست که هیچ نوع مذاکراتی بدون نیروهای شمال و در عقب غیر پشتون ها غیر قابل قبول است.
روسها مثل امریکاییها نیروهای شمال را در گفتگوهای صلح با طالبان در مسکو نا دیده گرفتند. این در حالیست که کشور های ایران و آسیای میانه در اجلاس مسکو حضور سمبولیک داشتند. کشور های مذکور با مردمان غیر پشتون از لحاظ زبانی، فرهنگی و تباری یک مردم هستند.
روسها چگونه می توانند با دشمنان تاجیک، ازبیک، ترکمن، هزاره، ایماق، نورستانی، بلوچ و پشه ای معامله کنند و اقوام مذکور را نادیده بگیرند؟
به نظر می رسد روسها هنوز از زاویه شوروی سابق به کشور های آسیای میانه و اقوام مرتبط به آنها در دو طرف دریای آمو و ایران نگاه می کنند.
هیچ نوع صلح با طالبان بحیث لشکر تروریستی بدون در نظر داشت حضور تاجیک ها، ازبیکها و هزاره ناممکن است. روسها نباید مردم غیر پشتون را قربانی رقابت های شان با امریکایی ها کنند. آینده ثبات و صلح و تجارت و همزیستی در منطقه وابسته به روابط استراتیژیک میان مسکو و نیروهای غیر پشتون و کشور های آسیای میانه و ایران دارد.
تروریستان قبیلوی هیچگاه از مردم با فرهنگ و صلح دوست افغانستان نمایندگی کرده نمی توانند.

>>>   اویانی
بیدار شویم و بدانیم که نیست دولتی ضد طالب و نیست طالبی ضد دولت!
خلقی و طالب و مجاهد و کمونست شان، همه یکی اند و دارای یک آرمان درونی- افغانسازی!
اینها برای این آرمان «پشتونیزم» خود، به هر رنگی در آیند.
برای پیاده سازیی مرامنامه فاشیزم پشتونیزم، همواره میهن را بفروش دارند.

آنکسیکه دو-سه روز پیش، از نام «طالبان ضد دولت»، به مسکو رفته بود، شیر محمد عباس استانکزی نام دارد.
او از شهرستان برکی استان لوگر است. در گذشته، عضو آتشین گروه خلقی ها در ح. د. خ. ا. بوده و در آنزمان، برای ریش داشتن، مردم (گلچین تباری!) را به کشتارگاه ها، زنده به گور میکرد و پسانتر، در زمان فرمانداریی طالبان، طالب بوده و به گناه ریش نداشتن، مردم (گلچین تباری!) را گردن می زد.
در زمان سیاه طالبان، نزدیک ترین دستیار ملاعمر بوده و دستیار وزیر های کارهای برون مرزی و بهداشت بوده است.
گفته میشود که شیرمحمد عباس استانکزی بچه کاکای معصوم استانکزی (رییس امنیت رژیم کابل) می باشد و از زبان دیگر، بچه خاله.
او نامزد رهبریی طالبان بجای ملا هیبت الله بود؛ مگر نتوانست دست یابد.
او نماینده طالبان در امور برون مرزی، خوانده میشود.

>>>   من هیچ مسئله ی را در هیچ جاه تابو نمیپندارم.
از دید من در خُراسان تابویی وجود ندارد.
بیایید همه بر یک خط، که شوونیسم افغان آنرا خط سرخ خود میداند قدم برداریم، تا با حرکت مجموعی ما و شما بر همگان روشن شود که فاشیزم افغان خواهان آوردن چه بلایی بر سر مردمان ستم دیده تاریخ ۲۷۰ ساله است.
ادریس خراسانی

>>>   Arianfar
هرگاه قانون اساسی ویرایش و ساختار نظام اصلاح و والی ها، ولسوال ها و علاقه داران انتخابی شوند؛ امنیت بومی و اقتصاد خودگردان شود، طالبان به گونه طبیعی در مناطق خود شان به قدرت می رسند و زمینه مشارکت شان در کاست قدرت فراهم می شود و دیگر نیازی به راه اندازی این همه مسخرگی و های و هوی و بازی موش و گربه با طالبان نمی ماند.
اما چنین بر می آید که در برنامه نیست که چنین شود و محافل و حلقاتی در تداوم بحران در کشور ذینفع اند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است