قمچین نامه ای به جلالتمآب های انتخاباتی
خبر هستیم که هر یک ما را به تبارها، زبان‌ها، مذهب‌ها، گویش‌‌ها، دهکده ها و شهرها تقسیم کرده اند و هریک از این قهرمانان رهبران آیین، زبان، قوم، شهر، ده و خیابان‌ها و حتی افکار ما هستند. از این میان یکی رهبر دوی دیگر معاون سرزمین ما می‌شوند... 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۲۱    ۱۳۹۷/۸/۱۵ کد خبر: 155758 منبع: پرینت

یکی جعبه‌ های شیشه‌های شراب‌ خونین‌رنگ را از ماسکو آورده و به خشم بر مامور گمرک تاخته و وی‌را به مرگ تهدید کرده است. وی خیلی خشم‌گین است و مردم باید از بی‌حرمتی به او پوزش بطلبند. اما برای فروکش شدن این خشم، با غرور «میهن‌پرستانه» پیمانه سر می‌کشد و باکی ندارد. چه، سربازان جوان باغچه‌های گل‌گونش را نگهبانی می‌کنند. او خود را سزاور چنین شیفتگی می‌پندارد چون نماینده ملتی است که بهایش را می‌پردازد.

دیگری بسان من و تو هزاران جیره‌خور دارد و خرچ دسترخوانش ماهانه به چهارصد هزار دالرمی‌رسد. وی از گفتن این سردام‌داری فخر می‌کند و دم از تیغ و شمشیر می‌زند و با غرور آتشین جیغ می‌کشد: «این میهن مال پدر کسی نیست!» دهان کف‌کرده‌اش به فقیرترین‌های دهکده‌های متروک و ویران فحش می‌فرستد. مردم از هیبت او در ‌هراسند.

آن دیگر با شکم ورم‌کرده‌اش بر تصویری از قهرمانِ به خاک و خون رفته چنگال می‌اندازد و خودش را قهرمان سرزنده و سرحال جنگل شهیدپرور می‌نامد. همه نعره تکبیر سر می‌دهند و او را به سان درفش پرافتخاری در اهتزاز می‌آورند. در سیمای قیرگون «قهرمان» لبخند شنیع ظاهر می‌شود.

قهرمان دیگری که زمانی «سگ‌های» وحشی را به جان انسان‌های فقیر می‌انداخت تا بر گردن و شاهرگ بی‌گناه ترین‌ها دندان فرو برند و خون بیاشامند، رهبرمآبانه بر گور قربانیان راکت‌های کور که خود نشان‌زن اصلی‌ آن بوده است، با مباهات گام می‌گذارد، سخن از آزادی و استقلال می‌گوید، امریکا و روسیه را نقد می‌کند و صدا ها سرباز پولیس به امید رسیدن آخر ماه و ده هزارافغانی خانه پرجلال رهبر را از آفات نجات می‌دهند.

فیلسوف‌‌نمای عصر که جان‌بازان با افتخار‌اش بر سر های دوشیزگان جوان میخ کوبیدند و پستان‌های شان‌را تیغ کشیدند و بر آستان خانه های خویش آویختند، آوای «انسان‌بودن» سر می‌دهد. گفته‌هایش زبانزد رسانه ها می‌شوند و ملت شهید پرور را به راه خدا رهنما می‌شود.

جلالتماب دیگر که فقیرترین سیاست‌مدار جهان است و در بانک‌های داخلی و خارجی هیچ واریزی نکرده‌است از وقارش دفاع می‌کند. دلت می‌شود در خیابانی بیاستی و از شهروندان فقیر برای حمایت از این سیاست‌گر، پول طلب کنی تا شهرک‌های ناتمامش را تکمیل کند، قراردادهایش را با «دوستان بین‌المللی»‌اش عملی گرداند، فرزندانش در خارج آسوده گیرند و لشکر محافظین‌اش گرسنه نماند و تا ایشان بتوانند به خاطر آسوده «سیاست» کنند.

آقای معزز دیگری از این‌که کابل بانک پول‌هایش را خورده خشمگین است. اما بر مزرعه های خشخاش مدیریت دارد. لباس‌های تمیز بر تن می‌کند و شب‌ها با امریکایی‌ها و اروپایی‌ها بر بهبود وضعیت حقوق بشر مردم‌سالاری و حاکمیت قانون بحث‌های «سازنده» ارایه می‌دهد.

ولی در این روز ها همه این قهرمانان یک‌جا شده اند و خیلی مشغول هستند تا از میان خود «بهترین»، «مناسب‌‌ترین» و «ملی‌ترین» رهبر آیندهء ما را برگزینند. من و تو بی‌خبر از این هستیم که هر یک ما را به تبارها، زبان‌ها، مذهب‌ها، گویش‌‌ها، دهکده ها و شهرها تقسیم کرده اند و هریک از این قهرمانان رهبران آیین، زبان، قوم، شهر، ده و خیابان‌ها و حتا افکار ما هستند. از این میان یکی رهبر دو دیگر معاون سرزمین ما می‌شوند و از «حقوق» و «امتیازات» سایر رهبران با کمال امانت‌داری حراست می‌کنند. فقط باید انتظار کشید و همین!

ملک ستیز


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ملک ستیز
رهبران
نظرات بینندگان:

>>>   بسیار عالی نوشته جناب ملک ستیز ،همه واقعیت های عینی را که در جامعه پریشان افغانستان داد میزند ،خداوند این ....صفت تان را هدایت دهد و راه حق را پویا شوند ،شرم باد به این اقا زاده ها که خون مردم را مکیدند و به جنازه مردم قمار عدالت طلبی را میزنند وای به این آدمخواران که هیچ سیر نمیشوند.
عبدالله ریحان

>>>   گل گفتیدودر سفتید.
عاقل

>>>   اگر کسی ادرس ان راکه جعبه شیشه شراب را از مسکو اورده بداند٬بی اندازه ممنون میشوم.

>>>   ستیز صاحب! چرا خودتان یک تشکل رابنام شایستگان با چند اگاه وپاک وناب دیگر مثل داود مرادیان٬ قیوم سجادی٬ احمد سعیدی ودیگران.... ایجاد نمیکنید؟ شایدمردم بالایتان اعتمادکنند برنده شویدوهمه ازین مصیبت ها رهایی یابیم.

>>>   وقتیکه شیرها در جنگل درخواب روند .لاشخورها وروبا ها مصروف گشتزنی میشوند فکر میکنند که شاه جنگل هستند وقتیکه شیر را می بینند مانند موش ها .در سوراخ ها فرار میکنند.

>>>   واقعآ عالی بود، بسیار تشکر

>>>   درست ګفتی!

>>>   جناب ملک ستیز صاحب !
من زمانی که در مکتب بودم و قت داکتر نجبب استاد جامعه شناسی می گفت که جامعه امپریالیزم در آن جامعه طبقاتی است گروه های حاکم و محکوم می باشد اگر چه در کشور های غربی به شکل پیشرفته آن قرار دارد اما در کشور ما حاکمان آن اشخاص طالم با جنایت های فروان در طبقه بالائی قرار گرفته اند این معضله شاید چندین دهه ادامه داشته باشد خارجی ها هم به همچو شرایط خوشحال استند .

>>>   خاموش : - جناب ستیز صاحب : - باجهان سپاس وامتنان از دیگاه ونظریه پر از در دورنج ومفهوم ومطالب سرا پا حقیت و نواختن زنگ خطرشمابه خاطر اذهان مردم امیدوارم تا با ارسال نظریه وپیام های حقیقت یاب شما نسل جوان کشور بدور از هر نوع تعصب وگرایش ها از یوغ استعمار گران داخلی وخارجی رهایی یابند وبر سکوی منافع اولیای کشور تکیه نمایند باز هم جهان سپاس

>>>   خوب دقیق این نامردان ۰نامسلمان مادی پرستان را شناختی از الله میخواهیم که این ها را به جزای اعمل شان برسانه و ما را از شرشان خلاص کند

>>>   ستیز سلام
توهم مانند یکعده بطور خردمندانه از حقایق چشم پوشی میکنی. اشاره شما بالای اعمال حکمتیار مقداری معقولیت دارد ولی در 18 سال که بانکها،گمرگات،سرمایه ها،کمکها،تجارتها ووووبه تاراج(زاخیلوال،اکلیل حکیمی،اتمر،ووو) برده شد هیچ مکثی یا درایت از خود نشان نداده اید.شما کمونستان عجیب مصلحت اندیش اید یا اینکه از آنها میترسید؟ پس که میترسید ضرور نیست از میخ کوبی که 34 سال صورت گرفته بود نام برده میشد،اما از تازگیهای جنایتهای قبیله ای که همه روزه 100 سرباز قربانی میگیرد هیچ نام نبرده اید.
به همچو مبارزات که از شما توقع بیشتر میرود چندان اثری نخواهند گرفت.
بااحترام
حمیدی

>>>   زیبا نوشتید، آقای ملک ستیز تشکر!
یگانه نکته ای که از قلم باز ماند، همان گوسفندانِ اند، که به قیمت جان خود به این "قهرمان ها" رای خود را به صندوق ها میریزند، تا باشد، که سایۀ این قهرمانان خدای ناخواسته از سر گوسفندان کم نشود.

>>>   دوستان ارجمند درود بر شما .
از دید من حقیر یگانه شخصیت دانشمند ، کاردان ، بادرایت ، عدالتخواه و با برنامه عمل مشخص و کاری که میتواند برای امروز تا اندازه یی کشور ما ازین بن بست سیاسی برهاند داکتر عبداللطیف پدرام است . اگر ایشان خود را کاندید مقام ریاست جمهوری کنند ، رسالت میهنی هر جوان آزاده و رسالتمند ازبیک ، هزاره ، پشتون ، تاجیک و دیگر اقوام است که ازین شخصیت تابو شکن پشتیبانی کنند . تنها اراده محکم و تصمیم توانمند شما جوانان عزیز و وارسته می تواند جلو یکه تازی های زورمندان ، معامله گران زر دوست و تیکه داران قومی و مذهبی را بگیرد . گرچی باور کامل به پیروزی شان در شرایط اختناق سیاسی و نبود استقلال سیاسی در حلقه یی ابهام است ، باز هم خیزش فکری و تصمیم عملی شما جوانان عزیز گرز محکمی به دژ ضحاکان بی آزرم تمامیت خواه و فرمانروایان ریشدارخواهد بود .
منصور بدری

>>>   Reza
درود برشما!
واقعآ دربين كسانى كه تا حال نامى از كانديد شدن ايشان برده شده هيچ كدام شان به اندازه جناب پدرام جسور و قاطع ديده نميشود.
ديدگاه تان را ستوده و تائيد مينمايم.

>>>   یکی شان تا فعلا بدرد ما نخورده ونه میخورد زیرا ما هم کاه نمیخوریم میدانیم

>>>   واقعیت است کشوریکه آدم نداشته باشد همین ها قهرمانان اند؟ ؟ وای بر ما و بر این ملت اسیر شده !

>>>   بسیار عالی فرمودید.
بعضی از ما ملت چنین رهبرانی میسازیم. بخاطر داشتن موتر های لوکس، بادیگاردهای ...، خود را خم و راست میکنیم و در مجالس و محافل در قسمت بالا برای شان جای می دهیم. بلی ده ها بار فریب چنین اشخاص را خوردیم اما هنوز از خواب بیدار نشدیم.
بیدار کردن کسانیکه خواب هستند آسان است و بیدار کردن کسانیکه خود را به خواب زده اند دشوار.
خداوند ما رابیدار کند و کسانیکه به این ملت مظلوم ظلم روا میدارد جزای شان را بدهد.

>>>   چواب کومند سوم - صمیم وکیل چورلمان نماینده ولایت فراه

>>>   برای تمثیل وحدت ملی واقعی کدام فرمانروا پادشاه و ریس جمهور را ممثل قرار دهیم این هم داود شاه
استاد واصف باخترى مى نويسد:

"در زمان صدارت سردار محمد داود خان یونسکو از کشور های جهان خواسته بوده تا مفاخر فرهنگی و علمی شان را معرفی کنند.
افغانستان #خوشحال_ختک، #رحمان_بابا، #حمید_بابا، #پیرمحمد_کاکر و اشرف خان را به یونسکو معرفى كرده."

بعداً یونسکو یک فهرست بزرگی را به صدارت ارسال کرده بود که در آن فهرست از ابن سینا بلخی، مولانا جلا الدین محمد بلخی، دقیقی بلخی، ابو ریحان بیرونی، سنایی غزنویی، حکیم ناصر خسرو و چندین تن دیگر از بزرگان علم و دانش خراسان افغانستان درج بود و نیز تذکر داده شده بود، که محققین یونسکو نظر به تحقیقات تاریخی و علمی خویش اینها را شامل مفاخر فرهنگي و علمي افغانستان نموده اند.
فارسی ستیزی خاصه امروز نیست!

>>>   Farid
برابری حقوقیِ قوم ها و باشنده های سرزمین مابا تقسیم گویا عادلانه ی تکه های قدرت به دست نمی اید.گروه های سیاسی به نام قوم در گیر چانه زنی برای تقسیم کرسی ها و امتیازات اند نه دگرگونی های بنیادیِ ساختاری .باید راهبرد "دولت ـ ملت سازی" دگرگون گردد نگاه و روش ناکام اما حاکم بر روند کشور سازی در بیش از صد سالِ اخیر باید دگرگون گردد. زندگی باربار نادرستی چنین نگاهی را نشان داده است . باید بر بطلان برنامه ی دولت ـ ملت سازی طرزی ، دموکراتیک خلق ،افغانملتی و روند هفده سال اخیر تاکید گردد.ما باید برای ساختن جامعه ی شهروندی بنیادگذاری کنیم و به پیش رویم.چنین امری با سرکوب و استبداد هویتی و یک رنگ سازی ممکن نیست.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است