سه بدخشان نه! یک بدخشان فدرال
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۳۷    ۱۳۹۷/۸/۷ کد خبر: 155603 منبع: پرینت

آنعده دوستان را که طرفدار دو بدخشان و بهتر بگویم سه بدخشان اند خوب می فهمم و حق دارند چنین بخواهند. بدخشان یکبار میان روس تزاری و انگلیس ها تجزیه شد، سرحد دیورند با امضا و مهر سلطان وقت با انگلیس ها امضا شد و اما بدخشان برای شاهان وقت و انگلیس ها آنقدر بی اهمیت بود که توافقانه ی سرحد میان روس تزاری و کشور و برگزیده ی انگلیس ها تنها میان استاندار آن وقت امضا شد و یک مردم را از هم جدا کردند، در این یک سده مردم این سو و‌ آنسوی آمو باهم هیچ رابطه ی نداشتند با آنکه حتی دو برادر خونی از هم به جبر جدا شدند، امروز یک بدخشان در بدنه تاجیکستان نو تاسیس و یک بدخشان در پیکر کشور جعلی بنام افغانستان وجود دارد، مردمان این دو جغرافیای سیاسی اگر در میان دو کشور تقسیم اند حق دارند تا بدون مشکل بتواند با هم رابطه ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند و مانند یک روح در دو تن زیست کنند.

از دیر زمانی توطیه های در جریان است که با انگیزه های فرقه ی یک بدخشان دیگر بسازند و این درست در راستای اهداف خاص صورت می گیرد که جدای ها را دامن خواهد زد.

من درد و غم مردمان اصیل بدخشانی ام را از درواز ها تا شغنان و اشکاشم و پامیر ها را حس می کنم، حاکمان مستبد چه مرکزی و یا محلی از این مناطق جز اینکه زن گرفته اند دیگر این مردم را فراموش کرده اند، فرزندان این مردم، شجاع ترین، مبارز ترین ها و پاک ترین ها در تاریخ بدخشان اند و در صحنه ی مبارزات عدالت خواهی در صف اول بوده اند و اما مردمان این مناطق از کمترین امکانات انسانی بر خوردار نبوده اند.

فاکتور های مانند اقلیم، عدم موجودیت راه های انتقالاتی، نبود امکانات آموزشی و پزشکی و دها دشواری دیگر در طول تاریخ برای باشندگان این مناطق درد مضاعف بار آورده است، عدم توجه حاکمان مستبد در مجموع به بدخشان و بگونه ی اخص برای مردمان درواز ها، شغنان، پامیر ها و ... و هم تنبلی و بی توجهی حاکمان محلی بدخشان بخشی از ظلم و جفا تاریخی است که نمی توان آنرا دست کم گرفت، اگر صدای جدای از این مناطق بر می خیزد این مردم حق دارند چنین صدا بلند کنند ‌و برای من کاملن قابل درک است.

اما باور من این است که ما باید متحدانه در در درون یک سیستم فدرال و یک بدخشان خود مختار زیست کنیم تا از گزند ها محفوظ بمانیم و بر دشواری های تاریخی پیروز شویم.

نجیب سلام


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
بدخشان
سلام
نظرات بینندگان:

>>>   مردم بدخشان خيلي مردم خوب و گوشفندي است من بدخشان رفتم خوب مردم است. من طرفدار استم تا بدخشان تاجكستان را پس بگيريم چون مثل پشاور و مشهد از دست ما رفته بايد هرسه اش را پس بگيريم.
انور خان

>>>   این شعر زیبای خراسان پور رامن یکبار سال قبل نیز پست کرده بودم من بدخشانی نیستم اما وقتی به مردمان خوب بدخشان می بینم وبی مهری که با آنها صورت میگرد سخت قلبم را آزرده میسازد مثلا از سال 1371 تا حالر هزارها جوان بدخشی شهید شده اند ، بدخشی ها دارای خصوصیات نیکوی انسانی واسلامی هستند من دردم را با خواندن مکرر این شعر تسکین میدهم:
غرورم عزتم شانم
عروج عشق و ایمانم
بدخشانم بدخشانم
من از این دور ازین پایان
از این آباد ازین ویران
ازین کابوس ازین زندان
جنان زرپرستان «برده گان آز»
تفرجگاه قارون زادگان فرعونیان هامان
دیار زورمندان
نسل قابیل
« محور شیطان»
کویر مرگ وجدانها
هبوط گوهر انسان
ترا پیوسته میخوانم
بدخشانم بدخشانم
مرا با نام زیبایت
به تصویر قشنگ تو
به پامیرت که سر بر آسمان دارد
به جیحون همیشه در خروش و بی درنگ تو
به کبک و کفتر و شاهین مست و تیز چنگ تو
به آهوو پلنگ تو
به صحراهای سبزو چشمه ساران شفا بخشت
به گلهای سفید و سرخ و زرد و رنگ رنگ تو
به سیب وناک و انگورت که نتوان یافت در فردوس
به لعل و لاجورد و ریگ سنگ تو
چنان پیوند و پیمانیست
کای آرامش جانم
که بی یاد تو یکدم زیست نتوانم
بدخشانم بدخشانم
ایا پامیر ای بام جهان، شهنامه ء خاور
تو یی سمبول رادی،استواری اوج
تویی خورشید را بستر
ایا ککچه چنان مهر زلالت در رگان یاد من جاریست
که هر شب آسمان از دیده گانم میبرد اختر
بدخشان ای مهین مادر
ایا پرورده در آغوش فرزندان نام آور
ابرمرد سخن بیدل
سخن پیرایه گر مخفی
چونان فرزانه فرزندان هزاران شاعر و رهبر
غبار از چهره ات گم باد ای فخر خراسانم
بدخشانم بدخشانم
توچون از« فیض آبادی»
فدای نام کشم و یفتل و درواز و خواهانت
فدای خاش و زیباک و کران وراغ شغنانت
فدای جرم و واخان و بهارستان و منجانت
فدای نام اشکاشم دیارسبز یمگانت
بیادت ای دیار نازنینم زار ونالانم
بدخشانم بدخشانم
ایا زیبا تر از فردوس
ای گهواره شاهان
تویی گنجینه ی پنهان به سان لعل اندر کان
زمینت چون پرطاووس رنگارنگ و خوش منظر
هوایت مشک میریزد زابر ناف عطاران
ایا در سینه پنهانم
تویی زیباترین تصویر اندر ذهن چشمانم
من این را خوب میدانم
که توصیف ترا آنسانکه بایسته ست نتوانم
ایا شهکار یزدانم
بدخشانم بدخشانم
بدخشانم بدخشانم
( ر )

>>>   آقای نجیب سلام افغانستان 37 ولایت دارد و تعداد اقوام ساکن این کشور 18 قوم می باشد. بهتر خواهد بود که به هر قوم نظر به تعداد نفوس شان یکی یا دو ولایت داده شود که در آن هرنوع نظامی را که خوش دارند، پیاده کنند. هر جنگسالارِ را که دوست دارند، بحیث رئیس جمهور خود انتصاب کنند وغیره....
چیزی بنام حکومت مرکزی هم وجود نداشته باشد. هر ولایت و هر قوم مجبور است که خودکفا باشد، نه از دیگران چیزی طلب کنند و نه به دیگران چیزی بدهند، و نه به کار دیگران مداخله کنند.
بعد ببینیم که کدام جنگسالار اولتر از همه دار و ندار قوم خودشرا گرفته به بانک های خارج انتقال میدهد؟

>>>   Abdul Hai Khurasani
تقسیم و تجزیه هریوا،بدخشان،فاریاب و جلال آباد، پیامد های ناگوار اجتماعی،سیاسی و هویتی دارد.
تقسیم استان‌های که دارای موقعیت ژئوپولتیک و اهمیت ژئواستراتیژیک هستند،اشتباه راهبردی است.
جوانان بدخشان بدرستی ابعاد توطیه را درک کردند و صدای اعتراض شان در شبکه های اجتماعی چشمگیر و پرحجم بود،اما متأسفانه سکوت شهروندان هریوا،نگران کننده است.
بجای تقسیم و تجزیه این استان‌ها بهتراست؛ در توزیع ثروت محلی،مشارکت در قدرت سیاسی،توسعه یی متوازن و عدالت اجتماعی توجه جدی صورت بگیرد.
فراموش نکنیم که توطیه تجزیه و تقسیم هرات از وقتی کلید خورد که نام سبزوار با دشنه ای شیندند پنج تقسیم شد و تمدن اسفزار در قبرستان فاشیسم دفن گردید.
قدرت اعتراض خود را دست کم نگیرید، نباید اجازه بدهید که فاشیسم با خنجر تحریف و جعل تاریخ پایتخت تمدنی خراسان و دامن زیبای پامیر و آرامگاه ناصر خسرو عزیز را تبر بدست ،تقسیم کند.

>>>   آقای نجیب سلام درود!
شما این متل عامیانه را شنیدهباشید که گفته اند "شش نقدبِه از دمبۀ نسیه"! جان برادر! سیستم فدرال همان "دمبۀ نسیه" است که برای رسیدن به آن جبارزه جریان دارد اما ارتقا بدخشان به دو ولایت "شش نقد" است! حالا شما با توجه به اینکه همه نابسامانی ها و عوامل پسمانی های بدخشان را توضیح دادید، چرا میخواهید مردم به امید آن "دمبۀ نسیه" این "شش نقد" را از دست بدهند؟
اگر قهر نشوید، شما دروغ میگوئید، شما از هیچ مشکل مردم بدخشان خبر ندارید، هیچ مشکل مردمان کوه پایه نشین آن دیار برای شما قابل درک نیست، این فقط از همان گپ های فریبنده دایمی اند که مردمان محروم مناطق دودست بدخشان را با آن فریفته اند که در عمل چیزی به نفع شان تمام نشده است.
ترس عده ای از دوستان این است که شاید با دو ولایت شدن بدخشان، مردمان محروم آن دیار بر سرنوشت خود حاکم شوند و به حق خود برسند و این چیزیست که شاید از نفوذ آنان در این ساحات کاسته شود اما این دوستان فراموش کرده اند اند که آن مردم تمدن و انکشاف جایگاهای شان را میخواهند نه مقام و منزلت اظافی!
ما خواهان ولایت دومی با ترکیب چهار یا پنج ولسوالی جوار ساحل آمو دریا نیستیم، ما در تقسیم بندی اداری و جغرافیایی این ولایت دوم، ولسوالی های وردوج و شهدا را در کنار خود میخواهید البته اگر آنان هم خواسته باشند، زیرا عقب ماندگی مردم این ولسوالی ها از ولسوالی های مرزی کمتر و فاجعه بارتر نیست، ما درک میکنیم که مردم وردوج فعلاً در چه وضعیتی قرار دارد و ما درک میکنیم که پشت سر بدبختی آن مردم مظلوم دستان کیست! بلی ما درک میکنیم.
هرچند موضوع دو ولایت شدن بدخشان در حد یک شایعه است اما ما اینرا از خدا میخواهیم که اگر راستی باشد، باید شود و از همه همدیاران بدخشان میطلبیم که این روند را حمایت کنند اگر بتوانند و اگر نمی توانند، حد اقل سنگ اندازی نکنند.
با عرض حرمت
گل نظر فرهاد

>>>   تحلیل شما درست است اما نباید منافع مردم را قربانی منافع شخصی کنیم یکتعداد مردم به سفر کردن کیلوها متر مربع مساحت وچندین روز باز به مرکز میرسند ودرمدت ده ها روز کار شان هم حل نمی ګردد
باید دودانه استان شود منافغ بیشتر دارد نسبت به ضررش

>>>   نه بدخشان افغانستان و نه هم بدخشان تاجکستان که هردویشان هم سرحد با ایالت سنکیانگ چین هستند،به پیشرفتی مانند ایالت سنکیانگ نایل می آیند.
زیرا نه دولت افغانستان و نه هم دولت تاجکستان و نه هم دولت روسیه،چنین توانایی مالی دارند که مثل ایالت سنکیانگ چین،دارای آسمان خراش ها و شهر هایی مانند دوبی و نیویارک و شانگهای شوند.
هرچند هستند یک تعدادی که تحت نام کلتور و عنعنان اسلامی،میخواهند بنیادگرایی را درینجا بنیاد نهند،اما کشور چین بیدار است و همه شان را در مراکز تربیت اسلامی جدید،تجدید تربیت میکنند.
دین اصلاً برای بهتر زیستن انسان بنأ شده است،نه برای بدتر شدن زندگی انسان ها.
بنأ کشور چین باید همانطوری که در کشور های جنوب شرق آسیا سرمایه گزاری کرده است و یا در کشور های افریقایی و سایر نقاط جهان،درمنطقه بدخشان نیز با تفاهم دولت های افغانستان و تاجکستان سرمایه گزاری کند و شاهراه های اکمالاتی و راه آهن بسازد و در استخراج معادن منطقه،غرض بهبود وضعیت اقتصادی منطقه کمک کند.
شما باور کنید،اگر چین بخواهد در ظرف ده سال از هردوبدخشان برایتان دوبی خواهد ساخت.زیرا چین امکانات مالی و تختیکی ث علمی و اقتصادی و تجارتی فراوان دارد.
یگانه شرطی که وجود دارد،شما باید اجازه زیست و کار مردم چین را نیز در منطقه بدهید و با هم مسالمت آمیز رندگی کنید و در جهت پیشرفت منطقه،مانند خانه مشترک هرسه تان کوشش کنید.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است