من دنبال کاندیدی هستم که برایش تبلیغ کنم
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۵    ۱۳۹۷/۷/۱۳ کد خبر: 155135 منبع: پرینت

انتخابات شورا در افغانستان غیر حزبی است. هدف رای گیری گرفتن اکثریت توسط یک حزب و یا یک ایتلاف احزاب برای تشکیل حکومت یا حداقل برای تعین وزرا نیست. همه ادعا دارند که کاندید مستقل میباشند. این خود نشان میدهد که سیستم سیاسی افغانستان هیچ ارتباطی با یک دموکراسی پارلمانی مانند انگلستان، آلمان، هند ... ندارد.

این اصل در یک نظام ریاستی مانند امریکا یا نیمه ریاستی مانند فرانسه هم صدق میکند. احزاب سیاسی در به عمل در آوردن دموکراسی واجب اند. از همین لحاظ در بسیاری از کشور ها مانند فرانسه دولت احزاب سیاسی را تمویل میکند و حتا بخشی از مصرف پول کامپین کاندیدها را میپردازد. احزاب یا کاندید ریاست جمهوری حق ندارند هرچه دلشان خواست برای کامپون خود مصرف کنند. خرچ اضافی میتواند منجر به ابطال نتیجه انتخابات شود.

خوب حالا که در افغانستان احزاب سیاسی به معنای واقعی آن وجود ندارد و همه کاندید ها مستقل اند، کسی میتواند کاندیدی را که برنامه روشن برای قانون گذاری و نحوه کنترول وظایف حکومت، دو اصل اساسی یک پارلمان مانند شورای ملی افغانستان، معرفی کند ؟ اگر وجود دارد من برایش با تمام توان کامپین میکنم.

کریم باکزاد


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
انتخابات
پاکزاد
نظرات بینندگان:

>>>   قوه اجراییه وظیفه پیشبرد امور دولت را دارد.
در جریان پیشبرد امور دولتی،ضرورت به طرح ها و تصویب ها و مقررات میشود.
این طرح ها و تصویب ها و مقرره ها در جلسات شورای وزیران،مورد بررسی قرار میگیرند و در مورد آن رای گیری صورت میگیرد و به تصویب میرسد.
این تصویب ها به شکل مقرره و یا قوانین.به پارلمان فرستاده میشود،تا مورد بررسی و تصویب قرار بگیرد.
اینجاست که در پارلمان یا له خاطر اخذ رشوت و یا بخاطر منافع قومی و تنظیمی و حزبی و زبانی و ملیتی و غیره،در مورد طرح و تصویب این قوانین،مخالفت ها و تفاوت های نظر ایجاد میشود و در نتیجه قوانین به تصویب نمیرسند و در نتیجه روابط بین قوه مقننه و اجراییه مختل میشود و کار ها بصورت درست پیش نمیرود.
اگر در افغانستان احزاب به اساس اساسنامه و مرامتامه تأسیس میشد و تعداد احزاب محدود میبود و انتخابات به اساس رای به احزاب صورت میگرفت و در نتیجه دولت به اساس اکثریت رای احزاب و یا اعتلاف ها تشکیل میشد،پس خود دولت در پارلمان اکثریت آرا را در دست داشت و میتوانست تمام قوانین و مصوبه های خویش را در پارلمان تصویب کند و رای کافی را بدست آورد.
زمانی که کرزی منحیث رهبر دولت انتقالی مقرر شد،از یک طرف تعداد احزاب زیاد بود و خودش عضو حزب جبهه نجات اسلامی به رهبری صبغت الله مجددی بود.اگر او خود را منحیث نماینده حزب معرفی میکرد،پس دوباره همان سالهای نود میلادی میشد که نه صبغت الله مجددی خواهان کنار رفتن داوطلبانه از رهبری دولت بود و نه هم برهان الدین ربانی.
پس کرزی چه کرد؟
او در پهلوی احزاب جهادی،تقریبأ به صد حزب دیگر اجازه فعالیت داد تا نقش احزاب در انتخابات از بین برود و خودش منحیث کاندید آزاد،در بین کاندید های آزاد دیگر،خود را برنده اعلان کند.
حالا پروبلم در کجاست؟
اگر احزاب به سه گروه تقسیم شوند و بنیاد گرا ها یک حزب تشکیل کنند و میانه رو ها یک حزب و دموکرات ها بشمول تکنوکرات های غرب و دموکرات های سابق حزب دموکراتیک خلق افغانستان یک حزب تشکیل کنند،باز هم در انتخابات مسایل برنامه و اساسنامه حزبی را در نظر نمیگیرند و درک از شرایط جامعه ندارند که در حالت فعلی تشکیل چه نوع دولتی به مصلحت علیا مملکت است.آیا دموکرات ها؟آیا اعتلافی از دموکرات ها و میانه رو ها؟آیا بنیاد گرا ها/آبا اعتلافی از بنیاد گرا ها و میانه رو ها؟
زیرا دوباره این احزاب،بخاطر بدست اًوردن قدرت.دوباره مسایل مذهبی و ملی و زبانی را پیش میکشند و تحت تاثیر مداخلات همسایه ها قرار میگیرند و با کمک مالی و سیاسی و استخباراتی آنها به قدرت میرسند.
بنأ یگانه راه عبارت از دولت پارلمانی با احزاب متعهد و رهبران متعهد و تعداد احزاب محدود.که مصالح علیای وطن را در نظر داشته باشند و تحت تأثیر هیچ نوع مداخلات خارجی و اختلافات درونی قرار نگیرند و فقط به این فکر کنند که درین شرایط جهانی،چه نوع دولتی و چه نوع اعتلافی برای این کشور ضرورت است و بگذارند که همان دولت به کار خویش ادامه بدهد.
اما اگر بدون آن که به شرایط جهانی فکر کنند و در فکر گرفتن قدرت باشند.کشور را به بحران میکشند.
از نواز شریف باد بگیرید:
تا بحال سه مرتبه رییس جمهور شده است.
شرایط مملکت ایجاب کرده است،آمده رییس جمهور شده است،شرایط ایجاب نکرده است،خود را گناهکار ساخته و از طرف محکمه ملزم قرار گرفته ،چند وقت بندی شده و بعد دوباره رها شده است.
در آخرین مرتبه روابط را با امریکا قطع و باچین نزدیک ساخت و ده ها ملیارد دلار سرمایه گذاری چین را در پاکستان تظمین کرد و عضو پیمان شانگهای شد و خوددرا مقصر قرار داده.محاکمه شد و به خارج رفت و حتی خبر داشت بندی میشود،به پاکستان آمد،بندی شد.در انتخابات عمران خان پیروز شد.حالا دوباره میخواهند روابط خود را با امریکا نزدیک کنند.
عمران خان به عربستان رفت و پادشاه عربستان در اولین دیدار برایش گفت: نواز شریف را رها کن.
حالا نواز شریف رها میشود و شاید به عربستان برود و باز منتظر مینشیند که چه وقت شرایط کشورش ایجاب میکند که دوباره بیاید و به کشورش خدمت کند.
اما مثل افغانها نیستند که دومیلیون کشته و زخمی و پنج میلیون آواره دادند،اما هیچ منفعتی نه به کشور و نه به مردم خود بدست آوردند.
از پشت همین افغانها.چین ابر قدرت اقتصادی جهانی شد،پاکستان دارای بمب اتم شد،آلمان شرق و غرب یکجا شد.در آسیای میانه کشور های جدید ایجاد شد.امریکا ابرقدرت جهانی شد.
شما چه بدست آوردید؟
هیچ.میلیون ها کشته و زخمی و آواره و دربدر و فقیر و گرسنه.

>>>   اگر پول وپلو میدهند من هم حاضرم تبلیغ کنم

>>>   عالی نوشتی.
زنده باشی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است