چرا عطا در جستجوی مهره تکنوکرات است؟
به عطا محمد نور باید فهماند که فلسفه سیاسی انتخابات این نیست که "تکنوکرات های کاذب و فاشیست" از طریق تقلب و حمایت امریکاییها بر سر گرده مردم سوار شوند و اکثریت برنده بحیث برده و غلام تسلیم شوند 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۲۵    ۱۳۹۷/۷/۱۲ کد خبر: 155120 منبع: پرینت

عطا محمد نور در آخرین مصاحبه با آریانا، حرف های جنجال بر انگزیز جدید زد که قابل بحث است.
به باور نور جایگاه مجاهدین شمال در سلسله مراتب قدرت در تحت رهبری آمریکایی ها فراتر از مقام معاونیت تکنوکراتها نیست. چنانچه ایشان می گویند:"هر کس که خواستهای ما را قبول کند، لوی جرگه را برگزار کند، حقوق اقوام را بدهد، کرس معاونیت سوم را ایجاد کند و ریاست اجراییه را برای مجاهدین بدهد، ما از او حمایت میکنیم"

استاد عطا به این باور است که "ما مجاهدین حتی برنده هم شویم، غربی ها ما را قبول ندارند. ما را جنگ سالار و ناقضان حقوق بشر می نامند"
در ادامه ایشان می گویند:"
ما دنبال یک مهره تکنوکرات هستیم که هم ملت بپذیرد، هم منطقه و هم آمریکاییها"

برخلاف اظهارات بالا استاد عطا می گوید: "مجاهدین هم دیروز حرف اول را می زدند و هم امروز و هم فردا خواهند زد"
"ما مجاهدین مردمان ریشه دار هستیم، ولی تکنوکرات ها آدم های بی ریشه و بی پایه اند"

به باور نور" برد تکنوکرات ها نسبت به مجاهدین حمایت غربی ها از آنان است"
در جای دیگر می گوید:" هر کی نان داد، فرمان داد!" به نظر او این آمریکایی ها اند که هم نان می دهند و هم فرمان. اما انتخاب آنها تکنوکرات ها است نه مجاهدین.

نور در بخشی از صحبت ها قدرت مجاهدین را اینطور در برابر تکنوکراتهای به نمایش می گذارند:"اگر غربی ها به ما بگویند که سه روز به شما کاری نداریم، اگر ما ارگ را حتا بدون اسلحه از طریق مدنی نگرفتیم کشور را ترک می کنیم"

عطا نور باور دارد، که "اگر یک جهادی خود را کاندید کند نسبت به تکنوکرات حتما پیروز میشود".
" ما در بازی های سیاسی هستیم، هیچ کسی ما را حذف کرده نمی تواند"

اما در فرجام عطا نور در بازی قدرت میان مجاهدین و تکنوکرات ها به نتیجه مایوس کننده می رسد: "متأسفانه نظر به وضعیت امروزی و از نظر قومی طوری است که مجاهدین را کسی( آمریکاییها) نمی گذارند که برنده شوند"

چرخش ۱۸۰ درجه ای عطامحمد نور که تا دیروز کمتر از ریاست جمهوری کوتاه نمی آمد، ولی امروز در حسرت معاونیت تکنوکرات های "ملحد و به بی ریشه" سرگردان است. این در حالی بود، که چند ماه پیش استاد از تریبون بلخ از تکنوکرات های بی ریشه و ملحد امتحان" الم ترکیف" را می گرفت.

به عطا محمد نور باید فهماند که فلسفه سیاسی انتخابات این نیست که "تکنوکرات های کاذب و فاشیست" از طریق تقلب و حمایت امریکاییها بر سر گرده مردم سوار شوند و اکثریت برنده بحیث برده و غلام تسلیم شوند.

همچنان به عطا نور باید گفت که کسانی را که او "تکنوکرات" خطاب می کند، نه دانش تکنوکراتیک دارند و نه باور به دموکراسی و حقوق بشر. مدیریت ضعیف، فساد سالاری لجام گسیخته و ادبیات مبتذل سیاسی آنها نشان می دهد، که بی کفایت ترین سیاست مداران مزدور در تاریخ معاصر افغانستان اند.

بسیاری متفکران حاکم در ارگ کابل در مکتب صهیونیزم و نیو فاشیزم تربیت یافته اند. حرف زدن به زبان انگلیسی به معنای متفکر بودن و یا تکنوکرات بودن نیست. بسیاری این متفکران حتا زبان انگلیسی درست را هم بلد نیستند ولی نزد مردم عوام و بویژه مجاهدان شمال خود نمایی می کنند.
درست است که هر کی به اصطلاح استاد نور" نان داد، فرمان داد!"، ولی هیچ قدرتی نمی تواند حق مشروع برندگان انتخابات را نا دیده بگیرد، مگر اینکه خود برندگان از ترس و یا خیانت از حق مشروع خود صرف نظر کنند، چنانچه عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴ همین کار را کرد.
حالا این خیانت به عنوان یک فلسفه حکومتداری و سنت تبدیل شده است.

عطامحمد نور از خیانت عبدالله در انتخابات ۲۰۱۴ به این نتیجه رسیده است که آمریکایی ها غیر از تکنوکراتهای پشتون هیچ برنده غیر پشتون را قبول ندارند.
اگر در انتخابات ۲۰۱۴ در برابر تقلبات تابه اخیر ایستادگی صورت می گرفت هر گز غرب نمی توانست تقلب سالاران تکنوکرات را بزور بالای برندگان بقبولانند.

واقعیت این است که غربی ها عاشق تکنوکراتان کاذب و قبیله پرست نیستند، که هم خون فرزندان و پول مالیات دهندگان و انرژی شانرا قربانی کنند، طوریکه در ۱۸ سال گذشته کردند. آنها منافع شانرا در تعامل با قدرت های مطرح داخلی جستجو می کنند. چنانچه همین‌کار را با طالبان در بدل دادن هر نوع امتیازات در حال معامله هستند.
این دیدگاه استاد نور که غربی ها از مجاهدین نفرت دارند و حتا برنده شوند مانع بقدرت رسیدن شان میشوند، یک توهم بیش نیست.

از مجاهدین کرده سر سپرده برای منافع آمریکا از سالهای ۸۰ تا به امروز هیچ نیروی در تاریخ نبوده است. این آمریکا بود که چند نفر مجاهد فراری در کوه ها را به یک هیولای ضد شوروی سابق تبدیل کردند و یا در جنگ علیه تروریزم و طالبان استفاده کردند.
بزرگترین مشکلات مجاهدین شمال نا توانی در تعامل با غرب است.
گلبدین که در لست سیاه آمریکا بود در حال حاضر در کاخ های مجلل در زیر حمایت مالی و امنیتی غرب مصروف نفرت پراگنی است.

به باور این قلم از این کرده افتضاح بزرگ نیست که سر آمد ترین و سر کش ترین مجاهد که مدعی" شکستن شاخ کمونیزم" است در حسرت معاونیت تکنوکراتهای به اصطلاح بی ریشه،ملحد و غلام آمریکاییها سر گردان است.

خوشبختانه دغدغه نسل جوان تاجیک بر خلاف نسل جهاد زده و تاریخ زده فرار تر از معاونیت بی ارزش در سلسله فاشیستی مراتب قدرت دارند و ریاست جمهوری را حق مورثی هیچ قدرت اهریمنی نمی شمارند.
اگر تکنو کرات بودن شرط رییس جمهور شدن باشد، هیچ قومی به اندازه تاجیکان تکنوکراتان ورزیده، شایسته و کار کشته نه از لحاظ دانش دارند و نه از لحاظ فرهنگی.

اگر مجاهد بودن جرم است و شایسته رهبری کشور نیست، پس کرزی ،سلطان فساد چگونه توسط آمریکا برای ۱۴ سال از طریق تقلب به سر گرده مردم سوار شد و بهترین فرصت سرمایه های سر شار غرب را در جیب چند تا مافیا انداخت؟
استاد نور باید به این پرسش ها پاسخ بدهند!

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تکنوکرات
عطا
امیرزاده
نظرات بینندگان:

>>>   اينجا مسأله مجاهدين مطرح نيست بلكه مسأله قومي مطرح است. حكمتيار هم از جمله مجاهدين است. چطور او را از ليست سياه كشيدند و به كابل اوردند. مليونها دالر خرچ آرگاه و بارگاه او است. در حاليكه نيم نفوس افغانستان تحت خط فقر زندگي دارد، او شاهانه زندگي ميكند. غربي ها در راس ان ها امريكا از مهره هاي پشتون استفاده ميكنند. در سال ٢٠٠٩ كرزي باوجوديكه كمتر از پنجاه فيصد رأي برده بود، بازهم حاضر نشد به دور دوم برود و جان كري با پرداخت چند مليون دالر به عبدالله اورا از دور دوم منصرف ساخت و كرزي را ريس جمهور. در٢٠١٤ در دور اول عبدالله برنده بود، ولي انگليسها اجازه ندادند نتيجه انتخابات اعلان شود. در دور دوم با تقلب گسترده گوسفندي غني را ريس جمهور ساختند. اينكه چرا غربي ها بالآي اقوام ديگر اعتماد ندارند، يك بحث جدا است. حالا ائتلاف بزرگ ازنگاه رأي مردمي اين قدرت را دارد كه برنده شود. ولي باز به سرنوشت إستاد رباني دچار ميشود. حكومتيكه معاش اردو و مامورينش را ديگران بپردازند، معلومدار است كه انها مهره خودرا ميخواهند. بهيچوجه كارت انتخاباتي با يك خاديست، قاتل،جاسوس چند جانبه ودسيسه باز قابل توجه نيست.

>>>   یگانه سوالی را که من از معلم عطا بکنم، این است که:
معلم صاحب در بدل چند میلیون دالر از مقام ولایت بلخ استعفأ دادی؟

>>>   عطا را اب برداشته برای اینکه نجات پیدا کند هر طرف دست و پا می زند.
مشکل عطا این است که او هنوز کودک سیاسی است تا یک سیاستمدار مدبر به این معنی که او تا کنون همه روی داد های سیاسی را بعد از وقوع ان درک کرده است وهیچ وقت این توان در او وجود نداشته که از اتفاق افتادن حادثات سیاسی اگاهی داشته باشد واین خود باعث ان شده تا در بازی های سیاسی بازنده باشد وچون ماحول نشونمای او طوری بارش اورده که برای ارضا نمودن این همه عصبانیت هااز باخت لب به توهین وتحقیر دیگران باز نماید وبه اصطلاح کوفت دل خود را بکشد.
او تا وقتی که نوجوان وویا جوان بودهیچ وقت در حلقه کسانی نبوده که باعث رشد سیاسی او شود وزمینه هم برایش وجود داشته بود تااز دانش مسلکی سیاسی بهره مند شود.
قسمت عمده حیات اموزشی او صرف تفنگ کشتن زنده ماندن دسیسه ترتیب کردن دفاع کردن وتعرض کردن شده است
وقتی قرعه بنام ایشان اصابت میکند و به اریکه قدرت میرسند تادست یاری میکند به سروت اندوزی ورقابت های اقتصادی پا لچ میکند تا از همقطاران خود عقب نماند.
کسانی که در دور پیش او هستند از او ببر کاغذی ساختند و او را به بام بالا کردند و زینه از زیر پایش دور کردند وخودش هم برای اینکه به فرق نه افتد تاگزیر همقطاران را فراموش کرد و به معامله گری های شخصی برداخت.
او چاره دیگر ندارد جز اینکه گاهی بنام مجاهد گاهی بنام سیاستمدار گاهی به نام عیار گاهی بنام داشتن ریشه در مردم ظاهر شود
روی دلایل فوق همیشه او یک بازنده خواهد بود.

>>>   آقای عطا پفوک ولافوک وقدرت طلب است ، او هم فراموشکار است و زود. خود. را در مقابل هیچی میفروشد ،پس چطور بالای او اعتماد و. اعتبار نمود ،او. اگر واقعا انسان مبارز باشد چنین مایوسانه حرف نمیزند ، او با هیچ کس راست نیست و. فقط میخواهد خودش واطرافیانش صاحب قدرت باشند ،امید که او دیگر از داعیه مجاهدین بدروغ دفاع نکند مجاهدین خود مردم هوشیار وبیدار اند میدانند که با چه رفتاری عمل نمایند.
ضمنآ باید بگویم چوکی رییس اجراییوی در دولت افغانستان یک چوکی همیشگی نیست نظر به قانون اساسی افغانستان ،درانتخابات آینده افغانستان این چوکی اتومات دور افگنده میشود ،دو ریسسه بس است به غیر از اختلاف و زد وکند. های سیاسی دیگر هیچ ارمغان به ملت ندارد
عبدالله ریحان

>>>   مجاهدان پول پرست ومعامله گرنمایندگی از تاجیکان کرده نمی توانند ، چرا همیشه تاجیک ، ازبیک وهزاره معاونین وپشتون نفراول باشد .

>>>   بخاطریکه هیچ پشتون به کولاب فرار نکرده


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است