عوامل اختلاف در جنبش روشنایی
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۹    ۱۳۹۷/۷/۱ کد خبر: 154842 منبع: پرینت

به تعبیر برخی از دوستان جنبش عظیمی که روزگاری آفتاب در آن غروب نمی کرد از آمریکا اروپا و استرالیات تا هند ایران و پاکستان در تمام کشورها این جنبش عظیم عدالتخواهی هوادار داشت و برای تحقق مطالبات آن تلاش می کردند.

چه شد که به یکبارگی آن همه عظمت با خاک یکسان شد و حتی مطالبه خیلی ساده و کوچک آن یعنی انتقال لین برق ۵۰۰ کیلو ولت با دادن بیشتر از ۵۰۰ شهید و زخمی هم برآورده نشد؟
این سوالی است که ذهن هر فعال جنبش روشنایی را در سراسر جهان میآزارد. و برای آن پاسخ ندراد که باید ازسوی سران جنبش روشنایی به آن پاسخ ارائه شود.

برخی ها گفته اند پس از سفر احمد بهزاد به روسیه و ملاقات او با قیوم کوچی کاکای اشرف غنی احمدزی، آقای بهزاد دیگر سست شد و در عمل برای تحقق اهداف جنبش روشنایی کاری را انجام نداد فقط شعار داد و مردم را فریب داد.
برخی های دیگر گفته اند اعضای شورای عالی مردم پس از ملاقات با ارگ کوتاه امدند و از خواسته اصلی شهدا یعنی انتقال لین برق ۵۰۰ کیلو ولت از مسیر بامیان منصرف شدند.

حقیقت این است که اختلافات درونی سران جنبش روشنایی باعث تضعیف آن شده و بین شان فضای بی اعتمادی را به میان آورد. حالا باید پرسیده شود که چه کسی باعث و بانی نفاق در درون اعضای شورای عالی مردمی شده است. در اینجا بازهم انگشت انتقاد متوجه آقای بهزاد است و تک روی او، حاضر نشدن به حساب دهی و حیف و میل کمک های مردمی عامل نفاق اعضای شورای عالی مردمی گفته می شود.
حقیقت هم همین است که اگر اقای بهزاد تک روی، خودخواهی و سرکشی نمی کرد، به نظریات تمام اعضای شورای عالی مردمی تمکین می کرد جنبش به چنین سرنوشت فلاکت باری گرفتار نمی شد.

سارا رویش


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
سارا رویش
بهزاد
نظرات بینندگان:

>>>   عزیز رویش هم تا زمانی که حس میکرد که به جایی و آبی در این جنبش میرسد سنگ تمام گذاشت ولی با فهمیدن اینکه جوانان در جنبش روشنایی گرد کسان دیگری را گرفتن جنبش را بوسید و رها کرد. همان گونه که از اشرف غنی حمایت میکرد ولی رویش را مثل ....ب استعمال نمود.
نویسنده: مدبر

>>>   خانم رویش این نوشته دیدگاه شخصی شما است یا تلقینات معلم صاحب عزیز است. بهر صورت جنبش روشنایی از اول هم چیزی نبود اما حیف و صد حیف که یک عده جوانان تحصیل کرده و با احساس را از دست دادیم. زیرا جنبش نه برنامه داشت و نه هم ظرفیت یک حرکت انقلابی. زیرا آدمهای در جنبش سرمیجنباند که حتی معیار آدم بودن را نداشتند چون عارف رحمانی ، داود ناجی ، ذوالفقار امید و ...)

>>>   جنبش عظیمی که روزگاری آفتاب در آن غروب نمی کرد؟
کدام جنبش و کدام عظمت چند نفر مزدور و جاسوس ایران دور خود جمع شدند و به شعار های میان تهی خود مردم را بازی دادند ولی زمانیکه وقت امتیازگیری رسید جیب های خودرا پر کردند رفتند پشت کار خود درمیدان چند تا بیچاره مانند اقای اصف آشنا ماندند که نه به چیب شان چیزی رسید ونه هم به کدام چوکی و مقام رسید وحالا که چنبش عملآ از بین رفته عامل انرا رئیس جمهور کشور میداند این بیچاره اعصاب خودرا از دست داده اگر شب در خانه با خانم خود جنگ کند فردای ان رئیس جمهور کشور را عامل اصلی جنگ بین ایشان و خانم شان قلمداد میکند به هر صورت اگر امکان داشته باشد این بیچاره را چند روز در شفاخانه علی آباد بستری کند بهتر خواهد بود
پیرام قل از میمنه

>>>   کد 91 جادو میکند

>>>   از نظر من این جنبش به خاطر خواست های غیر معقول و مبالغه آمیزش سقوط کرد. با وجودیکه دولت کار برق 220 کیلوولت را برای مناطق مرکزی روی دست گرفت، هنوز هم این جنبش قناعت نمی کرد. مردم فهمیدند که مقصد اصلی این جنبش رساندن برق به هزاره جات نیست، بلکه به چالش کشانیدن دولت است. از همین خاطر اعتبار خود را بین مردم باختند.

>>>   هدف جنبش از اول معلوم بود تمام سران جنبش هرکدام برای مترح کردن خود تلاش می کرد حتی لین برق هم برایش مهم نبود ولی حیف صد حیف ازجوانانی که از دست رفت سران جنبیش هر کدام به لانه های خود خزیدن
وطن دوست

>>>   سلام.
آقای بهزاد را همه می شناسد که در مقابل پول ازهمه چیز خود تیر میشود .مطمئن باشید که ازبرکت روشنائی پول انگفتی بدست آورده که تازنده باشد.روی آنرا نخواهید دید حال درفکر خرید خانه در خارج کشور میباشد به روشنائی ضرورت ندارد.
اقارب بیزاد.

>>>   جنبش روشنائی یعنی چی کدام جای روشن شده که باز این جنبش درتاریکی مانده است تحت هرعنوان بهره برداری سیاسی به نفع چند نفرمحدود وقربانی مردم بیچاره عوام

>>>   سارا جان عزیزم جنبش روشنایی در مقابل تومان ایران جنبش بود وقتیکه اینها تمام تومان‌بی ارزش ایران را گرفت و در مقابلش برای ایران هیچ خدمت کرده نتوانست و‌در وطن فروشی وجاسوسی کم آمدند همان بود که به جنبش تاریکی مبدل شد وچند هزاره ساده و نا خود اگاه را از دایکندی ‌بامیان نمایشی و یا در بدل یک خوراک نان در هوتلهای کابل در دهمزنگ جمع کردند که تمام آنهارا شکم گرسنه روانه‌ دنیایی دیگر کردند و‌پول یک خوراک نان آنها را نیز در جیب خود انداختند و بخت شان یاری کرد به میلیونها دلار بنام کمک به شهدا از هزاره های مقیم خارج جمع اوری کردند ‌و عیش و نوش نمودند وا به حال هزاره های ساده لحو دایکندی که‌ به کام مرگ انداخته شدند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است