دروغ پراکنی فرید مزدک (عکس)
 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۰۲    ۱۳۹۷/۶/۳۱ کد خبر: 154820 منبع: پرینت

فرياد مزدک از خرده رهبران جناح پرچم كه از عالم و آدم بريده و در غربت سراى غرب با جيره سخاوتمندانه امپرياليزم جهانخوار روز بسر مى كند از فرط افسردگى هذيان مى گويد و كذب مى بافد. او در صفحه اش نوشته كه استاد ربانى دو روز بعد از آمدن به كابل از وى خواهش ديدار نموده و از قبل دعوتى آماده كرده و با احمد شاه مسعود منتظر ورود جناب مزدک و همراهانش در قصر مرمرى بوده اند.

تصويرى كه مزدک از فضاى نشست ارایه داده چنان خودمانى است كه گويا سران چپ و راست بعد از عمرى فراق و با كمال اشتياق بهم رسيده و از هر چمن سمنى چيده اند. گُل گفته اند و دُر سفته اند و گويا استاد چنان ذوق زده بوده كه خود را با جناب مزدک خان يكى دانسته و گفته است كه ما مشتركا قدرت را از حلقوم حكمتيار كشيديم و براى اطمينان خاطر مبارک فريد جان اعتراف نموده كه آرمان من و طاهر بدخشى تفاوتى ندارد.

اينها همه كذب محض اند زيرا:
- اول، اينكه در دو ماه اول پيروزى مجاهدين استاد ربانى در قدرت نبود بلكه مجددى ممثل دولت اسلامى بود.
- دوم، مجاهدين در آن روزها در اوج پيروزى و غرور بسر مى بردند و از ديدن رهبران چپ كراهت داشتند.
- سوم، اكثريت رهبران چپ در جستجوى راه فرار از كشور بودند كه برخى مثل جنرال رفيع با تغيیر چهره در هنگام فرار دستگير و بعدا با وساطت رها شدند.
- چهارم حكمتيار هرگز بقدرت نرسيده بود كه از حلقومش كشيده شده باشد.
- پنجم، حكمتيار برادر نهضتى استاد ربانى بود كه سال ها را با او عليه حاكميت چپ مبارزه مشترک نموده بودند.
- ششم، احمد شاه مسعود با تاخير چند روزه از رهبران جهادى وارد كابل شد.
- هفتم، آن روزها اوج مشكلات و مصروفيت هاى هر دو شخصيت بود كه مجالى براى مهمان كردن دشمنان ايديولوژيكشان نداشتند.
- هشتم، هيچ عقل سليمى باور نمى كند كه رهبر اسلامگراى جهاد خود را با يكى از بنيانگذاران انديشه ماركسيستى تشبيه نمايد.

اين خيال بافى جناب مزدک مرا بياد خاطره اى انداخت كه:
از قضا مردک ساده لوحى در مجلس اهل خرد و دانش راه يافته بود. علما و فضلاى مجلس گاه از جالينوس سخن مى گفتند و زمانى هم از بطليموس يكى از افلاطون ياد مى نمود و ديگرى از سقراط. مردک ساده لوح براى اينكه بنماياند كه او هم از دانش و تاريخ بهره ى دارد با لكنت زبان رو به حاضرين نموده و با تجاهل عارفانه پرسيد: اينكه مى گويند امام خسن و امام خسين سه دختر حضرت مغاويه اند درست است؟

ظريفى با نيشخند تلخى برايش گفت:
مردك!
- حسن و حسين اند نه خسن و خسين.
- پسرند نه دختر
- دو نفرند نه سه تا
- پسران على اند نه از معاويه
- معاويه است نه مغاويه
كجاى حرفت را اصلاح كنم؟


فرید مزدک ربانی دروغ حکمتیار مسعود



محمد عارف منصوری

این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
فرید مزدک
استاد ربانی
نظرات بینندگان:

>>>   او. یک انسان سست عنصر ترسو بی هدف است

>>>   در زمان حکومت نجیب وکارمل استایلش را طوری ساخته بود ک گوئی خودلنین است

>>>   دلیلش چی بودکه از بین همه کمونست ها کسی را انتخاب کرد که کدام مسئولیت کلان دولتی یا نظامی هم نداشت

>>>   ای کاش استاد ربانی این درایت وکیاست را میداشت که با مزدک و نجیب و...ملاقات نموده بسا از خطراتی که بعدااز اثر مخالفت چپی های ان دوران دولت انها ضربه دید متحمل نمیشد چه معلوم بود که امریکا وانگلیس و سعودی وخلیج وپاکستان به کمتر از به قدرت رسیدن نماینده ای خاص شان حکمتیار راضی وقانع نبودند وبیشترینه دران زمان خواب اسیای میانه وحتی بیش تر وپیشتر ازان را میدیدند وقتی حکمتیار وسیاف این دو برادر نهضت اسلامی ربانی ومسعود با امپریالیزم جهانی کنار می ایند ودر حکومت رولا غنی سر تسلیم فرود می اورند وربانی وهمراهان با ندانم کاری هاشان ارمان مقدس جهاد گران را با خاک یکسان می نمایند واسباب به مبان امدن طالب وادامه جنگ های خانمان سوز بیست سال اخیر و حاضر میشوند چه خوب بود که نجیب وببرک .فرید وهمه چپی ها را در اغوش میگرفتند ولی پای ۴۶ کشور امپریالیستی را در خاک مقدس ما نمی کشیدند گرچه شرق وغرب قبلا به چند چیز توافق نمودذه بودند

۱ == به هیچ وجه نمیگذارند تا در هیچ جای دنیامن جمله افغانستان حکومت اسلامی تشکیل گردد

۲ == مسایل دنیا از جمله افغانستان را با تفاهم حل می نمایند

۳ == سران بعض کشور ها وسران احزاب غیر مرغوب وبزرگان قومی را از بین ببرند
و...مه چنان هم کردند روسها یا از ضعیفی ویا خوش باوری سخت فریب غربی هارا خوردهبه دام افتیدند
اماشاید میشدبا اتحاد بین الافغانی وهمه کسانی که طرفدار استقلال وازادی کشوربود این کشتی شکسته را به ساحل نجات رهبری وهدایت نمود حال نه نهضت شد نه جهاد ونه افغانستان ودران صورت شاید ربانی تنها از چشم یک تعداد نهضتی های مانند خودش بی تجربه می افتید ولی با وجود همه کشور ما به پناه گاه مظلومهای جهان ومر کز استقلال طلبهای دنیا میبود
مجاهد از تگذار سانچارک

>>>   شايد چندان دروغ نباشد، در آنزمان كمونيست هاي تسليمي و ظاهراً متحد جمعيت در حال فرار بودندو مزدك شايد جهت اخذ مكافات خويش آمده باشد تا يگان دالر براي سفرش إضافي بگيرد و در ضمن كدام إسناد نا كار آمد را براي بزرگان جهاد تسليم نمايند.
اما در باره آرمان استاد و بدخشي بايد گفت كه استاد رهبر جمعيت اسلامي بود، ولي فطرتاً سمتي عمل ميكرد نه تنظيمي و اخواني، كه ما جمعيتي ها همه شاهد آن هستيم. و جدا شدن حزب گلبيدين، مولوي خالص ، استاد سياف و حتي جبهه ملي از قيادت استاد همانا عملكرد هاي سمتي و فاميلي اش بود.

>>>   از صحت وسفك موضوع نميتوان جزئي گفت ولي يك چيزي درين نوشته واقيعت دارد كه رباني واقعا پيرو خط فكري طاهر بدخشي بو وأكثرية از مجاهدين تنظيم جميعت نيز همين خط سياسي را تعقيب مينمايند.
نصرالدين

>>>   فرید مزدک این پرچمی بی دین ...چند سالی تمام درخدمت دستگاه جهنمی برژنف ملعون وفاشیست بود هرروز که طرف وظیفه کیثفش میرفت ازین که نان مکمل پلو چلو ظهر درارگ برای او ورفقایش میسر بود نهایت خوش بودند وبا افتخار از جلسات آدم کشی بنام خدمت به پرولتاریا برژنف ملعون وفاشیست یاد آور میشدند.فرید مزدک نامردک که چند لندغر آدم کش در اطرافش جمع بودند باشعار به پیش به سوی سوسیالیسم و نابودی امپریالیزم ، پول بیت المال را از بانک ها کشیدند وربودند.فرید نامردک دریک مصاحبه خجالت آور وغیر انسانی خود بعد از شکست ومحو سوسیالیسم کمونیسم افتضاح آور شان میگوید ای کاش حزب قدرت را نمیگرفت واگر هم گرفته بود به قدرت دولتی بدل نمی شد.بازهم هم این یکی رهبران لندغران میگوید که حزب دموکراتیک خلق هدف شان کودتا نبود اما با کودتا کردن به عمل انجام شده قرارگرفت.این جنایتکار چاپلوس درطول چهار ده سال ازنعمات مادی و اقتصادی چور و چپاول وادم کشی کودتایی برخوردار بود وباشعار دروغین و انفلاقی شان ادامه دادند.من مطمئنم که هیچ فرد مجاهدین راه استقلال وازادی افغانستان آرزو نداشتند که با لندغران حزب جنایت کار خلق وپرچم لحظه ای وقت گرانبهایش را ضایع کنند.تمامی اعضای کثیف حزب لندغران خلق وپرچم درچپاول افغانستان در وقت قدرت کودتای خود وهم بعد ازآن دستان ناپاک وبا خون آلوده شان را آرنج به خون هموطنان مجاهد راه استقلال افغانستان آغوشته اند.بعضی ناسیونالیست های بیخرد این حزب به نشنالیزم دروغین هم روی می آورند وازطاهر بدخشی وغیره شان به عنوان شخص انقلابی و خدمت گذار یاد میکند.درحالیکه درطول چهار ده سال قدرت فاشیستی کذابی خودها ازترس رهبران فاسد وفاشیست شان نام طاهر بدخشی را دراخبار ویا شفاهی به دهن آورده نتوانستند‌.اینها آنقدر خودخواه وفاشیست بودند که به گفته دوستانم در یک هفته حکومت آزادگان مجاهدین راه ازادی و استقلال افغانستان دریکی ازکنسولگری های خارج از افغانستان برای گرفتن پاسپورت رفته بودند اما یکی ازطرفدار همین فرید مزدک نامردک با تمامی بیشرمی برای دوستانم میگوید که از دفتر بیرون شوید پاسپورت برای تان نمی دهیم بعد ازین پاسپورت رفقای اخوانی تان برای تان بدهند.حالا قضاوت به شما هم میهنان و هموطنان گرامی ام که این دزدان چهار ده سال حزب غیر دموکراتیک افغانستان تحت چه پلان وپروگرام مردم مومن و صادق افغانستان را درقونسلگری ها وسفارت خانه های خارج از افغانستان اذیت وآزار داده اند‌.
الحاج انجنیر عبدالرشید ناصری از آسترالیا

>>>   این که مزدک یک کمونیست بود و کمونیست و لعین است جای شک نیست
لیکن، این یک واقعیت است شورای نظار بخاطر رسیدن به قدرت و دشمنی با حزب اسلامی با پرچمی ها ائتلاف کردند و درین هم شکی نیست که ریشه دوانی کمونیست های قسم خورده در تار و پود جمعیت ، شورای نظار، ربانی و یک تعدادی از مجاهدین باعث تباهی و بربادی شد
اینکه فعلآ جمعیت مانند حزب پرچم ( حزب پرچم سبب اشغال توسط روس ها ، حزب جمعیت سبب اشغال توسط امریکا ) در تاریخ افغانستان منفور و روی سیاه اند فقط و فقط بخاطر مال و متاع و رسیدن به قدرت
سیدعبدالغفور

>>>   😜.
نه مسعود است
نه رباني
نه مومن
اين جنرال
بايد رد يا تأييد كند

>>>   فریدمذدک یک شخص خود خواه بود که حتی با داکتر صاحب نجیب رویه نیک نداشت اینکه از پنجشیر بود در مورد چیزی گفته نمی توانیم که با ربانی چه ارتباط داشت
پنجشیری

>>>   محترم محمد عارف منصوری قلمت رسا باد . بسیار زیبا به چهار بیتی فرید مزدک پاسخ داده ایید. اگر فرید مزدک که در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق از وصف کمونیسم و لیننزم دهنش کف می کردو در روز که مشکلات دامن چکومت داکتر نجیب را بنا بر بی کفایتی همین مزدک ها و امثال آن گرفت و مزدک و رفقای سوفیتیش به آرمان و هدف حزب خود پشت پاه زدند حالا که در آغوش امپریالیزم که هزار ها بار از جانب مزدک فحش و ناسزا گفته شده است خابیده و جیره می خورد. چقدر با جملات آفتخار آمیز وچاپلوسانه از دعوت ربانی و صرف طعام با وی به خود می بالد واقعاٌ تاریخ بهترین آیینه و محک آزمایش افراد است . انسان های ضعیف و کم ظرف در شرایط نا مناسب همه کاره می شوند اما با یک تند باد حوادث تمام ماهیت اصلی اش بر ملا می گردد. بهتر است از فرید مزدک داستان ها و قهرمانی های دیگرش را از خودش بخوانیم مانند این نوشته و مصاحبه اش با ب بی سی که چرندیات بیش نبود.

>>>   یقینا فرید مزدک راست گفته است مسعود وربانی دریک کودتاه علیه پلان صلح سازمان ملل متحد وحکومت دکتورنجیب الله به همکاری مستقیم ودریک ایتلاف مشترک به جناح پرچم خزب دموکراتیک خلق به قدرت رسیدند وگرنه هرگز امکان پیروزی وجود نداشته زیراتمامی سران تنظیم های جهادی مقیم پشاوربه یک حکومت موقت توافق کرده بودند اما متااسفانه شاگردان طاهربدخشی برنامه صلح سازمان ملل متحد را سبوتاژ وبه ناکامی مواجه ساختند وکشور را به میدان رقابت های کشورهای خارجی مبدل ساخت واکنون افتخار هم میکند وخودراقهرمانان هم میدانند که چنین نیست وقهرمانان خود خوانده است وخیانت بزرگ درحق مردم افغانستان نموده اند که تاریخ انرا فراموش نخواهند کرد.

>>>   شما از نوشته رفیق مزدک درست برداشت نکردید ،رفیق مزدک اینرا درخواب دیده نه عملن ودر روزوبیداری ، چون او کسی نبوده که اینقدر مهم بوده باشدکه دران روز های دشوارکه صد ها مشکل پیش روی شان قرارداشت وقت شان رابه مزدک ضایع سازند
قصه این مزدک هم مانند قصه های کاکا آصف است که با گرفتن فاسفورت وسفر به امریکابه اریکا وهندبا رامبو و امیتابچن دیدار وبا هم قصه ها کردند !!!

>>>   ازين نفري چندان خوشم نمي ايد ولي واقعيت را گفته است زيراكه طرف پرچمي ها با ارتباطات مخفيانه كه با مسعود و رباني داشتند همه داروندار دولت را به شوراي نظار تسليم داده اند واين تسليمي بدون مذاكرات ميسر نميشد.

>>>   اینکه شما ربانی را اسلام گرا گفته اید این کار خود تان است ولی این را باید بدانید که ربانی اسلام گرا اجنت کی جی بی بود و چند روز پیش از پیروزی حکومت سیاه ایشان چندین بار همرایی نمایند روس‌ها که افغان‌ها بودند در ناکال پشاور در خانه ربانی دیدار کردند و یک ما پیش از ورود لندغران به کابل ربانی مخفیانه به سفر مسکو رفته بود که دوسیه این اسلام گرا در ریاست اول امنیت ملی موجود بود و خاکه ان به پنسل نوشته شده بود تا که دوسیه اصلی ترتیب شود و این اسناد از طرف فهیم بینی به واسطه جنرال وابستگی بنام کرام دزدیده شد و از بین رفت.

>>>   بنده همانقدر که از مجاهد نماهای این کشور بیچاره کراهت احساس میکنم از وطنفروشان خلق و پرچم نفرت دارم ولی:
این نوشته حقیقتی را بیان میکند که آن وطنفروشان با وجود دست رسی به خزینه بیتالمال از اختلاس و حرام خوری ابا داشتند وگر نه فرید مزدک حالا مانند رهبران مجاهدین بایستی صاحب آرگاه و بارگاه میبود و با جیره امپریالیزم نمیساخت
فانوس از آسترالیا

>>>   آقای مزدک راست می گوید وقتیکه بنام تاجک ها علیه حزب خود ( حزب وطن ) با رفقای خود مثلآ جنرال عظیمی ,وکیل دوستم و مومن را علیه داکتر نجیب شهید تحریک نموده و خود را در دامن دشمن ایدیالوژی خود انداختن و دست به کودتا زدند که منجر به پیروزی مجاهدین شد . در آن وقت مزدک صاحب خواب دید که آقای برهان الدین ربانی او را دعوت مینماید و از کودتا علیه نجیب از او تشکر می کند و نبی عظیمی را هم بحیث وزیر دفاع
تعین مینمای که سالها خواب وزارت دفاع را میدید . متاسفانه در آن وقت از خواب بیدار می شود .

>>>   شاید دور از واقعیت نباشد زیرا اتحاد سمت شمال اتحاد بخشی چپی های تاجیک تبار با جمعیت اسلامی بود گلبدین و ربانی و مسعود در تباه کردن یکدیگر با هم مسابقه داشتند و این هم جای شک نیست که ربانی افکار نزدیک از لحاظ مسایل ملی با طاهر بدخشی داشته چون مجددی ممثل دولت بود شاید ربانی وقت انرا داشت که برای بسیج نیروهای چپ در صفوف جمعیت که
حزب کادر های مجرب در همه بخش ها داشت کار کند این تلاش را دگر تنظیم ها به شمول حکمتیار نیز کرده بود .مسعود با وارد شدن در کابل در قرار گاه گارنیزون تمام جنرالان اردو را که در جمله قوماندان اکادمی تخنیک نیز بود خواست وبرایشان توجیه کرد که اردو و کشور به شما ضرورت دارد به وظایف
تان برگردید. این نظر شخصی وی بود اما صفوف او چیز دگر میاندیشید
اخذ مقام های نظامی موتر قدرت چپاول و گرفتن رتبه های اعزازی نظامی
چون جنرال و مارشال. نگارنده محترم کاش رهبران تنظیم ها به اندازه ای
نیم دیگاه رو شنفکری اعضای حزب را میداشتند اتحاد انها با چپی ها
میتوانست خواب های پاکستان را برهم میزد ضرورت طالب و امدن القاعده
وامریکایی ها نمیبود و اینقدر خون نا حق نمیریخت .نگارنده محترم شما
در قضاوت های تان عجله کردهاید.
کارون.....
-------

>>>   نویسنده کمی خیالاتی شده.چه حرفهایی نوشته.مگر مجاهدین با جنگیدن پیروز شده بودند.گرفتار حال و احوال مملکت بودن.مزدک بشمول 15 نفر دیگر از کادر های حکومت انزمان بود که به استقبال مسعود و دیگران رفته بود میزبانی میکرد.آنهای که در حکومت نجیب بودن بشمول نظامی وملکي فکر میکردن که اگر شما ها را درآغوش بگیرند شاید مملکت از این وضعیت بیرون بیاید.نميدانستن که با آمدن شما ارازل و اوباش ها کابل به مخروبه تبدیل میگردد.حکومت اسلامی که هیج .بدتر از آن به کثافات دانی مبدل نموده بودید .شانس آوردید که اختلافات داخل حکومت نجیب.پای شما ها را کشید به کابل.واقعیت همیشه حقیقت دارد.هیچ وقت نمیشه با حرف بی معنی چیزی دیگری بگويم.گپ های که ما درحالی حاضر با در دست داشتند قدرت میزنیم هیچ ارزشی ندارد بعدآ ها تاریخ نویسان واقعیت ها را می نویسند.مثلا گپ ها و نوشته های که درباره عبدالرحمن خان.يانادرشاه میزنیم ویا می نویسیم آیا درزمانی حاکميت شان کسی جرعت وتوانايي این را داشت که از عملکرد آن هارا بنویسد ویا درباره آن ها گپ بزند.چه بخواهیم و چه نخواهیم مورخین آن چه که گذشته آنرا مينوسند
( عین الله سابق معلم تجربوي سید جمال الدین

>>>   در آن زمان اشخاص و افراد نافهم واحمق علیه نجیب الله قرار گرفتن فریب خوردن مملکت مارا خراب ويرانه نمودند.فکر کردند.با آوردن.مجاهدین همه چیز به آخر می رسد.آنطور نشد بلکه عملکرد از سوی مجاهدین براه انداخته شد که درهيج جای از دنیا تا حالا نیافتاده بود.یک شهر 5 میلیونی را با آن عظمت اش مخروبه نمودند آه وناله یتیمان .کشتن حق و ناحق مردم به هر شکلی راکت باران حکمتیار از آن طرف.دراخرت که جواب این ها را میدهد بلاخره این دنیا صاحب دارد یکی آن بالا بالا ها است ازدور نظاره میکند.اینقدر مردم به تنگ آمده بودند برای رسیدن طالبان لحظه شماری می کردند.با آن که میدانستن.واز عملکرد طالبان اطلاع داشتن ازخشن بودن شان از گردن زدن شان باز هم برای آمدن آن ها لحظه شماری می کردند
( داد محمد کارگر چوک دهبوري

>>>   خدا بیامرزد نجیب الله اینقدر که از داخل نظام اش خوف داشت .خارج از نظام اش نداشت.گارد خاص35 هزار نفری در اختیار داشت که تمامی مخالفان اش را جواب گو بود فقط بنده خدا از خون ریزی داخل ميترسيد.اشخاصی خائن مثلی منوکي منگل اطراف اش را احاطه نموده بودند.نجیب الله را تحریک میکردن .نجیب الله درآن شرایط خوداش را جز میدانست.فکر می کرد که اگر از مملکت خارج شود بهتر است.بلاخره در کشور ما از همان ابتدا اشخاص.خاين.مرتد.همیشه در بدنه حکومت وجود داشته.

>>>   این پرید مزدک در زمانش طوری استیل زده بود که گوئی خود لنین است اما زمانی از کش و پش افتاد ندامت می کشید که ما اشتباه کردیم کاش کودتا نمیشد!
ببینید فرق بین یک تاجک ویک اوغان را :
شهنواز تنی وگلاب زوی تا همین امروز هم میگویند: انکلاب شکوهمند ثور !
اما پرید مزدک میگوید ما اشتباه کردیم غلط کردیم !
ر

>>>   این ارامی ها تمام عمر مردم را فریب دادند حالا هم میخواهد مردم را بفریبد اما نمیداند که مردم حالا هوشیار تر از رهبران انزمان هستند

>>>   خلاصه اینکه سبب تاراج، تباهی، فروش دو باره و تمام بدبختی ها باند منفور شورای نظار و قهرمان مولی است
شمس تالقانی

>>>   اینکه حرف آقای مزدک چقدر حقیقت دارد، خودش میداند و وجدانش اما بقدرت رسیدن مجاهدین بصورت قطع در تبانی با پرچمی های جناح کارمل صورت گرفته است، مزدک از همان زمانیکه منشی عمومی سازمان دموکراتیک جوانان بود، در رشد و شخصیت سازی دوستم با نشر پوستر ها سهم فعالی داشته است و از حقیقت دور نیست که آتش فتنه را در وجود همین دوستم و جنرال مومن هم همین مزدک خیل ها شعله ور ساخته بودند، زمینه ساز ائتلاف نا میمون مجاهدین و جنرال مومن و دوستم هم همین جنایتکاران پرچمی بودند، حالا اهل فساد هنوز هم بر زانو نشسته تاپۀ کمونست بودن را بر پرچمی ها میزنند، ننگ تان باد

>>>   چنایت جنابت است از سوی هرکه انجام یابد ما با شما هستیم که ایتبلاف با پرچمی ها مذموم ومنفور است اما در چهار اسیا نیز یک ایتلاف نا مرغوب تشکیل گردید ودران جنرال رفیع وسلیمان نالایق و... گرد هم امده بودند وباز همین جنرال دوستم که بسیار به ان بد ورد میگوید دیری نگزشت که با شما در پیوند امد وشورای ناهم انگی تشکیل داد هرکه با شما بود خوب است در غیر ان مذموم ومنفور و... میباشد شما که باامین و تنی وزفیع ونجیب کنار می اید حلال است ومقبول ودیگران اگر از پهلوی مزدک بگذرد نجس میشود!!!
نه خوک د انصاف تلهدتا په لاس درکا
خپل تتو او دبل واسو به برابر کری
ولایت خان تگابی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است