حنیف اتمر "لغمانی" در مراتب قدرت غلجایی و درانی
شاید برای یک پشتون و یا غیر پشتون ننگرهاری، کنری، لغمانی، وردکی بهتر باشد بجای تقویت غلجایی محوری، کوچی محوری و یا درانی محوری باید برای شکستن زنجیر تعصب و برتری طلبی تلاش کند 
تاریخ انتشار:   ۱۷:۰۴    ۱۳۹۷/۶/۸ کد خبر: 154222 منبع: پرینت

حنیف اتمر "لغمانی" در سلسله مراتب قدرت میان غلجایی و درانی در کجا قرار دارد؟

اخیراً حنیف اتمر در جنگ قدرت با غنی شکست خورد و مجبور به استعفا شد. برخی ها به این باور اند، که اتمر خودش را در انتخابات پیش رو در برابر اشرف غنی کاندید می کند تا انتقام شکستش را از وی بگیرد.

به باور این قلم حنیف اتمر مثل هر شهروند دیگر کشور از لحاظ قانون اساسی کشور حق دارد، ولی دو مشکل اساسی دارد: نخست اینکه اگر حمایت آمریکاییها را نداشته باشد به مشکل می تواند به مقام ریاست جمهوری برسد. دوم اینکه در سلسله مراتب قدرت میان غلجایی و درانی ها لغمانی ها، ننگرهاری ها، کنری ها، وردکی ها و ده ها قوم کوچک پشتون شده نمی توانند رییس جمهور شوند. با آنکه اقوام نامبرده بیش از هر پشتون قندهاری و یا پکتیایی کرده خود را پشتون تر می شمارند، و نقش بزرگ در سیاست گذاری ها، فرهنگ، زبان و ادبیات پشتو و اقتصاد در رژیم های مختلف بازی کرده اند، ولی از لحاظ نسب، طائفه و عشیره نه به پشتون های غلجایی تعلق دارند و نه درانی.

این در حالی است که چندین قرن است جنگ بر سر سلسله مراتب قدرت میان درانی و غلجایی جریان دارد. در چنین ساختار متنازع قدرت جای برای مقام رهبری برای پشتون های لغمانی، ننگرهاری، کنری و یا وردکی وجود ندارد.

صرف نظر از اینکه ساختار ها و بافت های قبیلوی در نتیجه جنگ ها و تحولات ۴ دهه اخیر تضعیف شده است، ولی با تاسف ذهنیت قبیله پرستی، قومی پرستی و تبار گرایی و محل گرایی به مراتب نسبت به گذشته تقویت یافته است.

بعد از سقوط طالبان یک فرصت طلایی برای ساختن یک کشور دموکراتیک بجای قوم محوری میسر شد، ولی به تقصیر نخبگان قبیله سالار سلسله مراتب قدرت در بن بر محور غلجایی و یا درانی به زور قدرت نظامی، سیاسی و مالی امریکا گذاشته شد. در نتیجه برای لغمانی ها ، ننگرهاری ها و یا وردکی های پشتون طلب در سلسله مراتب قدرت ریاست جمهوری در نظر گرفته نشد.

اگر سنگ بنای سلسله مراتب قدرت در بن عادلانه گذاشته میشد شاید بجای حامد کرزی، یک شخصیت نا شناخته و مرموز حاجی قدیر از ننگر هار که نقش مهم در جنگ ضد تروریزم و طالبان داشت باید رئیس حکومت موقت انتخاب میشد نه بحیث معاون کرزی. این در حالی بود که یگانه امتیاز حامد کرزی تعلقات او به قبائل درانی بود نه کدام قدرت نظامی و یا نبوغ سیاسی.

چرا اشرف غنی با تمسخر می گوید" زنده باد لغمانی ها"؟
ذهنیت برتری طلبی را حتا در اشرف غنی که در بستر فرهنگ غرب تربیت شده بخوبی می توان دید که از تنگناهای ذهنیت یک کوچی بیرون نشده است.
او وقتی با تمسخر و چیغ زدن می گوید" زنده باد لغمانی ها!" و یا میگوید "سیاست را از لغمانی ها یاد بگیرید" این در واقع برای تمجید از مردم لغمان نیست، بلکه ناشی از ذهنیت پایین بینی او از لغمانی ها نسبت به کوچی ها در سلسله مراتب قدرت است.
چنانچه او با یک فرمان اتمر لغمانی زرنگ را که می گفت" سیاست را از لغمانی ها یاد بگیرید"با تمام قدرتش به کمک آمریکاییها از قدرت بیرون انداخت.
چرا غیر پشتونها فکر می کنند که جامعه پشتون یک دست و بدون تبعیض است؟

واقعیت این است که برای بسیاری غیر پشتون ها جامعه قبیلوی پشتون یک دست و بدون تبعیض و بدون سلسله مراتب قدرت پنداشته میشود. هم چنان هر کسی دو آتشه خود را پشتون بنامد و از آدرس پشتون ها به آدرس اقوام غیر پشتون بتازد پشتون اصیل و عاشق پشتون پنداشته میشود و در میان پشتون ها جایگاه بابا و یا مشر را کسب می کند. اما در اصل بیشترین پشتون پرستان دو آتشه کسانی هستند، که از لحاظ نسب پشتون نیستند. بگونه مثل اسماعیل یون یکی از همین دسته افراد است. او در نسب نه پشتون غلجایی است و نه درانی. بد تر ازهمه او از کاست های هندو های مهاجر در سر زمین خراسان و باشنده ننگر هار است و از نام پشتون برای خود قدرت و شخصیت در میان پشتونها ساخته است. او اگر خود را کاندید ریاست جمهوری کند کمتر پشتون غلجایی و یا درانی به او رای خواهند داد. به همین گونه انورالحق احدی، رهبر افغان ملت که از جمله عرب های ننگرهار است، بیشترین اعضای حزب او از لغمان، کنر، ننگرهار و یا از وردک اند، تا حال چندین بار خود را کاندید ریاست جمهوری کرده کمتر پشتونی درانی و غلجایی به او علاقمندی نشان دادند. او از کارت برتری طلبی پشتون در میان غیر پشتونها استفاده می کند، این در حالیست که او در میان پشتونهای قندهاری و پکتیایی جایگاهی ندارد.

مثال دیگر زلمی خلیلزاد که اصلا از لغمانی های ناقل در بلخ است و از او به عنوان معمار و اساسگذار سلسله مراتب قدرت پشتون‌محور در کنفرانس بن یاد میشود ، اگر خود را کاندید ریاست جمهوری کند بدون حمایت خارجی شاید کمترین رای غلجایی ها و درانی ها را بدست بیاورد. این نشان دهنده اینست، که تعصب و برتری طلبی نه تنها در قانون اساسی نهفته است، بلکه در ذهنیت جامعه نهادینه شده است.
بد بختانه در دو سده اخیر اکثریت ذهنیت جامعه جهانی بر اساس روایت های کاذب درانی و غلجایی محور لابی گری شده است.

چگونه می توان سلسله مراتب قدرت راسیستی را تغییر داد؟
تاجیکان پیشتاز ترین نقش را در تغییر معادلات قدرت در ۴ دهه اخیر در صحنه سیاسی و نظامی افغانستان بازی کرده اند، ولی هنوز برای عادلانه ساختن قدرت قربانی های بیشتری باید داد.
باید گفت این سلسله مراتب قدرت راسیستی که به زور خارجی ها در بن گذاشته شده است تا زمانیکه آمریکاییها از آن حمایت کنند، با کشمکش از راه تقلب و زورگویی نفس خواهد کشید، ولی به مجرد خروج قدرت های خارجی مثل شیشه می شکند.

شاید برای یک پشتون و یا غیر پشتون ننگرهاری، کنری، لغمانی، وردکی بهتر باشد بجای تقویت غلجایی محوری، کوچی محوری و یا درانی محوری باید برای شکستن زنجیر تعصب و برتری طلبی تلاش کرد تا بتوان از حقوق مساوی با یک پکتیا وال و یا قندهاری در بلند ترین سطح قدرت اشتراک کرد.

برای پایان دادن به سلسله مراتب قدرت بر اساس برتری طلبی قبیلوی باید نیروهای سالم و عدالت طلب پشتون و غیر پشتون متحد شده و سلسله مراتب قدرت نا عادلانه را در چهارچوب دموکراسی بر محور شایسته سالاری، وطن دوستی و خدمت به کشور بنا ساخت تا یک لغمانی، ننگرهاری، وردکی، با میانی، فاریابی، غوری، و یا خوستی و قندهای بر اساس شایسته سالاری به رهبری کشور انتخاب شوند. دیگر نیازی نباشد که با تمسخر گفته شود" اگر سیاست میاموزید به لغمان بروید!"

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امیرزاده
حنیف اتمر
لغمانی
نظرات بینندگان:

>>>   خیرخواه:
آقای هارون امیرزاده ، در این جای شک نیست که برتر طلب قومی و ملیتی هم در گذشته و هم امروز پیکر جامعه را چون موریانه خورده و میخورد، اما امروز هر تغییر یا تبدیل در سطح رهبری دولت دست نشانده ایجاد شود ، قلم های شما به کار میافتد و به جای ارایه ای تحلیل های منطقی و صحیح مستقیما قلم های تان به سوی مسایل قومی میلغزد در گذشته روی تضاد ها و اختلافات میان تاجیک و پشتون از دیدگاه شما مینویشتید و حالا ماشالله مشکلات بین آلقومی پشتون ها را موشگافی میکنید، شما شاید هزاره باشید و شاید هم تاجیک ، بفرمایید زبان پشتو را همانطوریکه دکتور نجیب الله فارسی حرف میزد و یا هم اکنون. اشرف غنی فارسی صحبت می‌کند، فرا گیرید و فصاحت کلام پیدا کنیداز شرق تا غرب و از جنوب تا شما ل کشور مردم را ملاقات کنید به مناطق پشتون نشین سربزنید و آنها را از توطیه های ،
عده ای افراد فروخته شده ای پشتون ، تاجیک و هزاره ، واقف سازید ، به آنها توضیح کنید که چگونه حقوق همه ملیت به شمول یک پشتون غریب هلمندی یا هویتی با قندهاری غصب گردیده و چگونه عده ای محدود بنام شان قصر ها از پول اعراب و آمریکایی‌ها در دوبی خریده اند. افغانستان دو زبان رسمی فارسی و پشتو دارد ، بفرمایید بگویید که به جز نور محمد تره کی و ملا عمر در دو قرن اخیر کدام دگر کدام رهبر افغانستان نتوانسته است به فارسی با فصاحت صحبت کند. لطفا اختلافات کاری رکدام شاه یا امیر و یا شاه و ریس جمهور پشتون نم

>>>   هارون جان بگفته مشهور فلم شیراغانام نو ات مبارک درگذشته میگفتی در مقابل پشتونها متحد ومقاومت کنید دیدی که نتیجه نداد حالا شروع کردی نفاق انداختن در بین پشتونها عجب آدم بیکار استی برواز خیرات سوسیال دولت خبیث انگلیس بگذر مصروف پیدا کردن یک لقمه نان حلال از آبله دست خود شو.وقت فارغ خود در نفاق انداختن انسانها ضایع مکن گرچه شمارا خوب درک میکنم که از بیکاری کرده...‌زایدن خوب است برو مصروفیت سالم پیدا کن اولاد خویش را توسط شکوه وشکایت که از همه داری سیرمکن نان وشرایط بهتر زندگی برایش مهیا کن،آمدی برای ما قصه میخوانی
اگر توخود را ناجی دیگران میدانی بیا افغانستان از بغل انگلیس خبیث خودرابکن ودر داخل کشور مقابل هر کس وگروه که میخواهی مبارزه کن در غیر آن صدای دهل شنیدن از انگلستان خوش نسیت.این ملیتها دیگرکه تو آنهارا با مبارزه فرا میخوانی در کجای آفعانستان است ۴۵ الی ۶۰ فیصد خاک وطن زیر کنترول طالبان که اکثریت مطلق آنها پشتونها ااست ودولت هم بگفته عالی جناب توسط پشتونها اداره میشوند پس طبق فرموده
"جناب عالی "همان دیگران کجا استند"

>>>   اقای خیر خواه در نوشته محترم هارون امیرزاده کدام کجروی و دوری از حقیقت جاری در کشور ما دیده نمیشود که شما را وادار ساختته تا زیک زاکانه سخنان اقای امیر زاده با قلم نقعد و انتقاد پردازی میخواهید تغیر ذهنیت سازی مردم را در برابر سخنان نوشته شده واقعیت عینی جامه از جانب یک شخصیت دلسوز جامعه ما که نه تعصب در ذهن و دل دارد و نه خواهان قدرت بخود است با انتقعاد بی جا و بی ثمر خواسته اید که مردم را در برابر این نوشته محترم امیرزاده به کجراهی و گمراهی سوق دهید برادر گلم بهتر ان است بعوض این انحراف سازی ها و ذهنیت سازی ها اگر دوستدار مردم و کشور خود هستی با چنین شخصیت های دلسوز مردم کشور که نه معتصب است و نه اهداف خاص بخود دارد بخاطر بهبودی جامعه و مردمش قلم بر میدارد تا مردم را از حقایق روزگار تلخ جاری و نفاق افگنی بیرون کند و همه شهروندان کشوررا دربرابر مسولیتها و مکلفیت های شان و حقوق و امتیاز مساوی بدون تعلقات سمتی و زبانی و غیره به حقوق یکسان شان رساند بنظر من کار نیک و در خور ستایش و افتخار مردم و کشورماست .

>>>   خیرخواه»»به جواب دوست ما که منتقد نوشته ای من است ، باید به کمال احترام ، نوشت که مسایل ملی ، بنیاد و اساس طبقاتی دارد ، بدون موشگافی مسایل طبقاتی حل مسایل ملی کاری بس دشوار است ، طبقات از هر ملیتی که باشند برای حفظ منافع شان با هم متحد می‌شوند چنانیکه ما امروز شاهد
هستیم ، باز هم تکرار می‌کنم توده های ملیونی قربانی توطیه های این گروه ها اند و این توده ها شامل. تمام ملیت های ساکن کشور است ، در جنگ امروز تر و خشک در حال سوختن است طفل پشتون از یک فامیل بی بضاعت از هر قبیله و قومی که است همانند طفل تاجیک و هزاره و بلوچ در آتش جنگ سوخته و میسازد ، اگر دل به حال این وطن میسوزانیم باید در راه حفظ وحدت و همبستگی تمام ملیت ها و افشای توطیه های خاینین به مردم را از هر تباری که باشد کوشا باشیم ، در معضلات کنونی افغانستان دهن جوال را گروه از تاجیک و هم پشتون و هم هزاره باز گرفته است زیرا منافع شان مشترک است.

>>>   خاموش :
جناب هارون جان امیر زاده : _ نمیدانم که شما در داخل افغانستان هستید ویا در خارج آنهم در کشور که برادر بزرگ شیطان یعنی انگلیس هستید ؟ خیر به هرصورت فکر میکنم که به مریضی شدید تعصب وقوم گرای درد بی درمان مبتلا شدیدوواکسین ویروس تفرقه اندازی را هم در بدل سند پناهندگی در وجود شما ترزیق نموده است
آنهم در کشوریکه خودش عامل ا مراض خطر ناک ساری تفرقه اندازی میباشد من معتقد هستم هرانکسی که تابعت کشور دوم را با تمامآ زلت ضعف اخلاقی وایمانی ضعیف کسب کند ویا کرده باشد اگراودر باره مردم ووطن از راه انتر نیت وفیسبوک همدردی میکند سخت برایش جای خجالت وشرمندهگی است اگر شما وامثال شما کوچک ترین درد وطن ومردم در قلب ، ضمیر ووجدان تان میبود از وطن سگ واری فرار نمیکردید وحلقه های غلامی وجاسوسی را در گردن نمی انداختن ودین یهودیت ونصرانیت را قبول نمیکردید ای نظریه وصحبت ها به آن میماند که سگ از راه دور غوغاکند ودمبک بزند

>>>   " اگر سیاست میاموزید به لغمان بروید!"

>>>   هرموقع ما بتوانیم حول محور آرمان و اهداف ملّی خود یعنی آزادی و حاکمیت مردم (دموکراسی) و قوانین حقوق بشر جهان در کشورمان متحد شده و دست از جنگ و خونریزی و تفرقهً های نژاد و زبان و قوم و مذهب پرستی برداریم، آنوقت کشور ما به ثبات سیاسی رسیده و دیگران و فرصت طلبان و سودجویان روباه صفت دیگر فرصت و مجال نفوذ و دخالت و فتنه و تفرقه را در افغانستان نخواهند یافت و نخواهند داشت. درود و پیروز باد مردم آگاه و غیور افغانستان که منافع ملّی کشور را بر منافع شخصی و نژادی و قومی و مذهبی قربانی نمی کنند.
درود


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است