انفجار در غرب کابل نیروهای امنیتی را غافلگیر کرد.
انفجار در مربوطات حوزۀ ۱۸ امنیتی پولیس در ساحۀ پل‌خشک در غرب شهر کابل رخ داد.

مقام‌های امنیتی گفتند که انفجار ناشی از ماین مقناطیسی بوده‌ و در این رویداد، یک پولیس ملی زخمی شده است.

کد (10)

>>>   Haroon Amirzada II
قصه مفت "پل اتک" در گفتگوی داغ میان کرزی و بوش

برغم اینکه کرزی بطور غیر دموکراتیک بحیث رئیس جمهور حکومت موقتی توسط بن انتصاب شده بود، ولی درعمل قدرت سیاسی،و نظامی بدست نیروهای مقاومت ضد طالبان در تحت رهبری مارشال فهیم بود. در رسانه ها به تعنه کرزی را شهردار کابل می گفتند و در محافل دپلوماتیک او را دستیار قسیم فهیم می نامیدند، که بدون اجازه او حتا نفس هم کشیده نمی توانست.
اما به زودی معادله قدرت تغییر کرد، فهیم و نیروهای ضد طالبان بگونه دراماتیک از قدرت به حاشیه رانده شدند و سیاسیون پشتون تبار در تحت حمایت غرب ابتکار عمل را در دست خود گفتند و با مظلوم نمایی دپلوماتیک توانستند امتیازات گسترده را بدست بیاورند و دامنه گرفتن این امتیازات از طریق لابینگ و فریب افکار جامعه جهانی ادامه دارد و معلوم نیست تا چه وقت این امتیاز گیری ها ادامه خواهد داشت.

در کتاب سپنتا" سیاست افغانستان: روایتی از درون" بحث" پل اتک" میان بوش و کرزی مطرح شده، ولی در مورد آن زیاد معلومات داده نشده است.
این قلم درین مقاله داستان بحث "پل اتک" و پیامد های آن به زبان دیگر به تحلیل گرفته است.
رئیس جمهور بوش در ملاقات با حامد کرزی رئیس جمهوری افغانستان در کمپ دیوید از کرزی می پرسد: "آقای رئیس جمهور از من چه می خواهید، من چه کاری برای کشور شما کرده می توانم؟
کرزی پنج خواست مظلومانه را به بوش یکی بعد از دیگری مطرح می کند و می گوید در بدل این ها " من افغانستان را مثل "چک سفید" در اختیار تان قرار می دهم و اگر بخواهید می توانید از آن بحیث سکوی قدرت بر علیه هر کشور رقیب تان مثل ایران، چین و روسیه استفاده کنید."
بوش می گوید: ممنون آقای رییس جمهور ازینکه وطن تان را بحیث "چک سفید" در اختیار ما قرار می دهید. بسیار خوب گوشم با شماست در بدل این "چک سفید" از ما چه می خواهید، آقای رییس جمهور؟

پیشنهاد مظلومانه اول کرزی: "حکومت کردن در افغانستان صرف حق قوم اکثریت پشتون ها است. اما شما اقلیت ها را بقدرت رسانده اید. من می خواهم، که قدرت را دوباره به صاحب اصلی افغانستان یعنی پشتونها انتقال بدهید، در غیر آن پشتونها از حضور شما در افغانستان ناراض خواهند شد."
بوش: " مگر ما شما را رئیس جمهور افغانستان نساختیم؟ قدرت در دست شما و رهبر کشور شما نیستید؟"
کرزی: "بلی، شما لطف کردید من را بحیث رئیس جمهور افغانستان تعین کردید، ولی ،به من قدرت ندادید. قدرت در دست تاجیکان در تحت رهبری قسیم فهیم است. بدون اجازه او من حتا کوچکترین کاری کرده نمی توانم. شما فهیم را بقدرت رساندید صرف شما می توانید او را برکنار کنید."
بوش: این مشکلی نیست، اگر این شما را خوش می سازد بزودی این خواهش تان بر آورده میشود. امری دیگر تان چیست؟
کرزی: خواهش میکنم، امر نیست چند تا خواهش مظلومانه دیگر هم دارم. ممنون ازینکه فهیم را برکنار می کنید و قدرت واقعی را به من انتقال می دهید."
پیشنهاد دوم مظلومانه کرزی: "جنگ سالاران شمال خطرناک تر از طالبان هستند. در نتیجه ظلم آنها طالبان بیچاره مجبور شدند سلاح بردارند از خود و مردم خود دفاع کنند. بجای سرکوب طالبان باید جنگسالاران باید خلع سلاح و سر کوب کنید."
بوش: خوب این خواهش تان هم برآورده می شود.
پیشنهاد مظلومانه سوم کرزی: سیستم قبیلوی در طول قرن ها ضامن ثبات و امنیت بود، ولی ظهور افراطیت اسلامی در نتیجه جنگ ها و جهاد تخریب شد. در نتیجه زندگی قبایلی در هرج و مرج قرار گرفته و جای قدرت خان ها را ملاها و اسلامیست های تندرو گرفتند و قبائل دو طرف خط دیورند فقیر شده اند. از شما می خواهیم که در باز سازی اقتصادی و احیای سیستم عنعنوی قبیلوی به ما کمک کنید."
بوش: این هم یک پیشنهاد معقول است.کمک های مالی و اقتصادی خود را در بازسازی مناطق جنوب بیشتر می سازیم و برای رشد سیستم خان سالاری و تضعیف ملاها هر چه در توان ما باشد انجام خواهیم داد."
کرزی از قبولی این پیشنهادش توسط بوش از وی سپاسگذاری و قدردانی کرد.
پیشنهاد مظلومانه چهارم کرزی:
"دهقانان پشتون در هلمند و قندهار بسیار فقیر اند و تمام در آمد شان از پول ناچیز کشت تریاک بدست می آید . از شما می خواهیم برنامه سمپاشی از هوا را لغو کنید. این کار باعث قیام مردم پشتون علیه دولت میشود و از شما خواهش میکنیم که این امتیاز استثنایی را به این دو ولایت فقیر بدهید."
بوش زمانیکه به این پیشنهاد کرزی گوش می کرد، لبخند به لبهایش آمد و تعجب کرد.
بوش گفت: "رئیس جمهور این یک پیشنهاد فوق‌العاده دل چسپ است. همین فوری دستور توقف سمپاشی را می دهم، ولی این حرف میان خود ما باشد، که ما را هم شریک در آمد مواد مخدر کنید. شما تولید کنید انتقال آن به اروپا را بگذارید به ما و انگلیس ها."
کرزی نیز از اینکه از این پیشنهادش بوش استقبال کرده و تولید و قاچاق مواد مخدر بحیث پروژه مشترک افعانی- آمریکایی و انگلیسی مبدل میشود، اشک از چشمانش از خوشحالی جاری شد. از بوش بسیار سپاسگذاری کرد و امیدواری کرد، که به زودی کارتل مواد مخدر افغانی بدست تمام معتادان در جهان خواهند رسید. در ادامه کرزی به بوش گفت که من این خبر خوش را به برادرانم در قندهار می دهم، که زمینه مشارکت گسترده و همکاری را با شما شروع کنند و بدون ترس به قاچاق مواد مخدر ادامه بدهند و این خبر خوش را به دهقان نیز برسانند.
بوش گفت: آقای رییس جمهور این همکاری استراتیژیک میان ما باید سری باقی بماند. شما به برادران تان این پیام خوش را برسانید ما هم به نظامیان و سفارت ما در کابل می رسانیم. ساز مان سیا ازین پیشنهاد شما خیلی خوش خواهد شد. چون این سازمان در سالهای ۸۰ تجربه تجارت مواد مخدر را در افغانستان زمان‌جهاد شما علیه شوروی ها دارد."
بوش گفت:" تبریک مان باشد، آقای رییس جمهور! من عاشق این هوش شما شدم"
کرزی بسیار بخود می بالید و در چپن نمی گنجید.
پیشنهاد مظلومانه پنجم کرزی: "پشتونها تاریخ ۵ هزار ساله دارند. مطابق به کتاب" پته خزانه" و یا secret treasure سر زمین آنها از دریای آمو تا پل اتک در پاکستان ثبت است. انگلیس ها در نتیجه تحمیل معاهده سیاه دیورند بر امیر عبدالرحمن خان در ۱۸۹۳ قسمت زیاد خاک های پشتونها را به هند بریتانوی بخشید و قبائل برادر دو طرف خط دیورند را از هم جدا کرد. پاکستان خود را جانشین هند بریتانوی بعد از تاسیس در ۱۹۴۷ می بیند و سر زمین های ما را تا "پل اتک" اشغالکرده اند. دولت های افغانستان هرگز خط دیورند را برسمیت نمی شناسند و طرفدار آزادی خلق های پشتون و بلوچ از اسارت پنجابی ها اند و با یکجا شدن سر زمین اجدادی شان یعنی افغانستان خواهان ساختن "لوی پشتونستان" هستند.
در حال حاضر این مناطق به مرکز تربیت تروریزم بین المللی در تحت دهبری آی اس آی مبدل شده است.
از شما می خواهیم که قلمرو جنگ علیه تروریزم را تا "پل اتک" گسترش بدهید. در نتیجه ما صاحب "پل اتک" و " لوی پشتونستان" خواهیم شد و شما صاحب "چک سفید" افغانستان و تسلط بر منطقه میشوید.
بوش که قبلا از شنیدن مواد مخدر بسیار خرسند شده بود، در حالیکه به سخنان کرزی با دقت گوش می کرد از شنیدند حرفهای او لحظه به لحظه خشمگین و نا خوش آیند شده می رفت و رنگ او سرخ شده بود.
کرزی زمانیکه این پیشنهاد را می کرد، کمی می لرزید و چشمک زدن و شانه زدن هایش زیاد شد و هر لحظه آب می نوشید و تلاش می کرد با ارامش و انتخاب کلمات درست انگلیسی هدف خود را به بوش برساند.
هنوز توضیحاتی کرزی به پایان نرسیده بود، که بوش عصبی شده با زدن مشت خویش به سر میز و خطاب به کرزی گفت: "بس است آقای رئیس جمهور فهمیدم، که شما چه می خواهید."
بوش با لهجه غلیظ انگلیسی آمریکایی با عصبانیت به کرزی گفت:" آیا با من شوخی می کنید، آقای رییس جمهور؟
are you joking, Mr President?
ما را احمق فکر کرده اید؟

بوش در ادامه گفت، که مرز دیورند یک مرز شناخته شده بین‌المللی است. اینکه شما آن را به رسمیت نمی شناسید، مشکل شماست و برای جامعه جهانی و آمریکا ارزش ندارد. توصیه من به شما اینست که عاقلانه فکر کنید، کوشش کنید خاک فعلی تان را اگر بتوانید حفاظت کنید و آنرا آباد کنید.
برای ما پاکستان ۲۰۰ میلیونی یک کشور قدرتمند دارای اسلحه اتمی ده برابر افغانستان ارزش دارد. کوشش کنید این حرفهای تان به گوش پاکستانی ها نرسد، در غیر آن پاکستانی ها خشمگین شده توسط قبائل خود تان متباقی خاک تان را به خاک خود ضمیمه خواهند کرد یا به جهنم روی زمین تبدیل خواهند کرد طوریکه تا حال کرده اند. ما در آن صورت هیچ کمکی به شما کرده نخواهیم توانست."
بوش با گفتن این حرفها مجلس را ترک کرد و کرزی با خشم و عصبانیت بطرف هوتل اقامتش برگشت.

پیامد های توافقات بوش و کرزی

واقعیت اینست به غیر از پیشنهاد جنجالی "پل اتک"، بوش به سر چهار وعده اولی اش به کرزی وفادار باقی ماند و دولت اباما نیز همان راه او را تعقیب کرد.
مارشال فهیم از مقام معاونیت اول در تکت انتخاباتی کرزی در ۲۰۰۴ حذف شد. قدرت کامل به کرزی انتقال یافت و در نتیجه فرماندهان منسوب به تاجیک ها کاملا به حاشیه برده شدند.
تمام نیروهای شمال خلع سلاح شدند. استاد ربانی و فرماندهان نیرومند تاجیک ها یکی بعد از دیگری مورد ترور های هدفمند قرار گرفتند. مارشال فهیم هم در اوج انتخابات ۲۰۱۴ بگونه مرموزی توسط کرزی زهر داده شد و تابوت وی بر سرشانه های کرزی با شان و شوکت بخاک سپرده شد.
کرزی از لقب شهردار کابل و دستیار فهیم به سلطان بزرگ فساد تبدیل شد.
کشت تریاک و قاچاق مواد مخدر بطور چشم گیر افزایش یافت و تنها هلمند بیشتر از نیمی از مواد مخدر دنیا را تولید می کنند.
از سراسر جهان مافیای مواد مخدر به قندهار و هلمند سرازیر شدند. نیمی از در آمد های طالبان از قاچاق هروئین قندهار و هلمند تکمیل میشود.
برادران کرزی به سرداران قاچاقچی هروئین تبدیل شدند.
آمریکایی ها و انگلیس ها هم هیچگاه بعد از آن توافقنامه سری میان کرزی و بوش بحث سمپاشی و یا ریشه کن کردن تریاک و قاچاق مواد مخدر را در مجامع بین المللی مطرح نکردند.
در حال حاضر آمریکایی ها و انگلیس ها امنیت کشتزار های کوکنار و تولید مواد مخدر را تامین می کنند و زیر مراقبت آنها هلمند مقام اول در تولید مواد مخدر در جهان کسب کرده است.
این در حالیست که کرزی در برنامه سیاه و سفید تلویزیون طلوع چند سال پیش آمریکایی ها را متهم کرد که دهقانان کمتر از کشت کوکنار سود می برند، بیشتر در آمد به جیب قاچاقچیان مافیای آمریکایی و کارتل های هیرویین جهانی می رود. آمریکایی ها منبع فساد اند و ما را ملامت می کنند.
پیشنهاد کرزی در زمینه مصارف کمک های جامعه جهانی در مناطق جنوب کشور هم عملی شد. چنانچه بیش از ۷۰ فیصد کمک های جامعه جهانی در جنوب مصرف شد. اما بیشترین پول در جیب مافیای حاکم می رود. در نتیجه کرزی لقب سلطان فساد را در جهان کسب کرد.
دولت آمریکا بخاطر احیای سیستم قبایلی یا ترایبالیزم وفا کرد و میلیونها دالر کمک کرد. چنانچه برای نخستین بار جرگه قبایلی دو طرف مرز دیورند در کابل برگزار شد. قرار شد دور بعدی در پاکستان برگزار شود، ولی هرگز برگزار نشد.
کرزی توانست به کمک آمریکا سیستم و ساختار پوسیده قبایلی را در وجود جرگه ها زنده کند و ازین طریق بحیث خان قبیله حکومت فرا تر از قانون را حاکم ساخت. در نتیجه بحران مشروعیت بحران قانون اساسی، بحران اعتماد و بحران امنیتی پیامد سیاست قبیله سالاری است.
کرزی طالبان را تحت نام " برادران ناراضی" و فرزندان اصیل قبیله زیر بیرق پشتونولی به کمک پاکستان و پول آمریکا زنده ساخت و به هیولای بزرگ تبدیل کرد و وارد بازی نمود.
حملات هوایی را قطع کرد و هزاران تن آنانرا از زندانها رها کرد و توسط چرخ بالها به شمال افغانستان انتقال داد و در میان ناقلان جدید در کابل، اطراف کابل و شمال افغانستان در مناطق پروان کاپیسا، قندوز، بغلان، تخار بدخشان، هرات و بسیاری ولایات دیگر جابجا کرد.

چرا قصه "پل اتک" مفت شد؟

باوجود اینکه بوش با خشم پیشنهاد احمقانه "پل اتک" کرزی را رد کرد، ولی کرزی دست از پل اتک نکشید. وقتی اوباما جای بوش را گرفت کرزی قصه پل اتک را با اوباما در میان گذاشت، اباما نیز قصه پل اتک را مفت کرد و آنرا یک حماقت سیاسی نامید و بوی توصیه کرد، که توجه اش را به حفظ تمامیت ارضی فعلی افغانستان کند.
اوباما به کرزی هوشدار داد، اگر نیروهای نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شوند دولت تان در طرف یک هفته سقوط می کند و افغانستان به زودی توسط نیروهای طرفدار پاکستان اشغال خواهند شد.
اما کرزی دست از پل اتک بردار نشد.
بقول "روایت درونی" کتاب سپنتا، کرزی درتمام محافل جهانی و مذاکرات بحث "پل اتک" را در پیشاپیش پیشنهادش برسر میز مذاکره می گذاشت.

اما کرزی زمانیکه از آمریکاییها مایوس شد، خشمگین شده و مخالف دولت آمریکا شد و رو بطرف پوتین کرد.
کرزی تصور می کند، که پوتین شاید مثل بریژنف عاشق " پل اتک" باشد. ازینرو در چند سال اخیر او تقریبا تمام تخم هایش را در سبد پوتین گذاشته است. وقت و ناوقت نزد پوتین بخاطر قصه پل اتک می دود و یا لابی گری برای نزدیکی میان طالبان و روسیه و خارج کردن نیروهای شمال از معادله قدرت می کند.
واقعیت اینست که شوروی سابق بخاطر قصه مفت پل اتک فرو پاشید. اما پوتین بقدر کافی زرنگ است، که از فروپاشی شوروی بخاطر پل اتک درس گرفته باشد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است