جایگاه "رهبر" در گفتمان قومی افغانستان
شاهد هستیم که چگونه امرخیل دست پرورده گلبدین از میان صندوق های گوسفندی تقلب به بابای جامعه پشتون تبدیل گردید و در حال حاضر اشرف غنی از طریق جیغ زدن و جفنگ گویی به بابای جامعه پشتون تبدیل شده است 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۹    ۱۳۹۷/۵/۱۱ کد خبر: 153322 منبع: پرینت

افغانستان از لحاظ تنوع قومی، فرهنگی، روانشناسی و آگاهی سیاسی و اجتماعی یک جامعه پیچیده است جایگاه "رهبر" در چنین جامعه ای یکی از گفتمان های داغ جامعه شناسی است.

معیارها و شاخص های رهبر شدن در این جامعه بیشتر براساس منافع شخصی، قومی و یا محلگرایی سنجش می شود اما هر قوم و طایفه و یا گروه براساس معیارها و ارزش های خود تعریفی جداگانه از رهبر دارد در این گفتمان جامعه ازبک، هزاره، تاجیک و پشتون به بحث گرفته شده است.

1) جامعه ازبک
ازبک ها که بیشتر در شمال افغانستان سکونت دارند مردم شریف، شجاع و نقش برازنده در تحولات سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی کشور دارند. دارای استعدادها و شخصیت های سیاسی، علمی، مذهبی و قومی برجسته هستند اما جامعه ازبک های افغانستان با سایر اقوام کشور تفاوت های زیادی دارد.

واقعیت این است که جامعه ازبک یک جامعه باز و منتقد به کارنامه رهبران نیست در این جامعه مردم پاسخگو نزد رهبر هستند نه رهبر نزد مردم. از لحاظ جامعه شناسی این یک جامعه شبه قرون وسطایی یعنی عصر ارباب رعیتی است که رهبر قومی نقش ارباب را بازی می کند در واقع جامعه مطیع امر ارباب است.

در حال حاضر کیش شخصیت یک ارباب بر این جامعه حکمفرمایی می کند و آن ارباب "جنرال دوستم" است او این مقام را از میان صدها ارباب به سادگی بدست نیاورده است او از یک ملیشه لومپن تا سطح رهبر "مدام العمر" صعود کرد. کیش شخصیت او تا آن حدی بر این جامعه نفوذ محکم دارد که حتی رفتار زشت و ناپسند او هم نتوانسته جایگاه او را تضعیف کند او پاسخگو به مردم نیست بلکه مردم نزد او پاسخگو هستند اگر رهبر نباشد مردم نزد پسران و دختران او پاسخگو اند و دست آنها را می بوسند.

2) جامعه هزاره
تا جاییکه ما می دانیم جامعه هزاره یک جامعه باز و منتقد است رهبران حساب ده به مردم هستند نه مردم حساب ده به رهبران چنانچه ما شاهد صدها اعتراض و نقد به بازی های سیاسی استاد خلیلی، دانش، محقق و یک تعدادی دیگر هستیم به همین دلیل است که رهبران نمی توانند کیش شخصیت شان را به آسانی بر مردم بقبولانند.

3) جامعه تاجیک
جامعه تاجیک با توجه به فرهنگ شهرنشینی، پراکندگی قومی، محلگرایی و یا آیدیو گوژی زدگی چپ و راست با جامعه هزاره و ازبک و یا پشتون از لحاظ روانشناسی و ارزش ها کاملا تفاوت دارد. جامعه تاجیک با القاب "بابا"، "پدر"، "بابه" و یا "مشر" برای رهبرانشان بیگانه است تا نیم قرن قبل جامعه تاجیک بطور سنتی یک جامعه خودسر و متکی به خود بود و نیاز به رهبران نمی دیدند.

رهبر پالی برای جامعه تاجیک یک عیب بزرگ بود هر کس خود را رهبر خود می دانست اما امروز در فضای رهبرپرستی در کشور تاجیکان نیز در جستجوی رهبر برایشان شدند اما معیارهای ارزشی رهبریت در جامعه تاجیک با اقوام دیگر افغانستان تفاوت های اساسی دارد.

در جامعه تاجیک مثل جامعه غربی رهبران حیثیت "ظروف یکبار مصرف" را دارند هیچ کسی تا به آخر عمر عاشق کیش شخصیت رهبران نمی ماند بگونه مثال مسعود با تمام قهرمانی هایش که تاریخ و سرنوشت تاجیکان را عوض کرد برای جامعه تاجیک یک فرمانده بیش نیست او نه "پدر" است و نه "بابا" و نه قاعد اعظم نه دست پسر او را کسی می بوسد و نه دست دختران او را برادران او را کسی در 18 سال اخیر بر پایه استعداد و کارنامه های سیاسی خودشان قضاوت کردند نه بر اساس تعلقات خانوادگی آنها با مسعود.

واقعیت این است که اگر مسعود فرزند جامعه پشتون تبار، هزاره تبار و یا ازبک تبار می بود حالا در هر خانه آنها بجای عکس احمد شاه بابا و میرویس نیکه، مزاری "بابه" و یا دوستم "پادشاه" مجسمه او را نصب می کردند. لقب "قهرمان ملی" مسعود را همه تاجیکان بویژه تاجیکان چپ گرا نمی پذیرند.

بسیاری از شخصیت هایی که در 18 سال اخیر به نمایندگی تاجیکان در قدرت وارد شدند نتوانستند به رهبر تمام تاجیکان تبدیل شوند حتی بسیاری از آنها جرات نکردند که خود را رهبر تاجیکان معرفی کنند چون می دانند که مفهوم رهبر در جامعه تاجیک مثل ظروف یکبار مصرف را دارد وقتی شکست بخورند کسی دیگر آنها را تحویل نمی گیرد.

امروز اکثریت اعضای جامعه تاجیک از عبدالله نفرت دارند و از او روی گشتاندند استاد عطا جایگاه مردمی که چند ماه پیش در بلخ داشت و مردم در کنار او ایستادند ولی تسلیم ارگ شد دیگر آن حیثیت و اعتبار نزد مردم را ندارد امروز لطیف پدرام نسبت با تمام رهبران بی داعیه و فاسد تاجیک یک رهبر مطرح در میان جامعه تاجیک است ولی هنوز او را بسیاری از تاجیک ها نمی پذیرند از اینرو در جامعه تاجیک ظهور "بابا"، "پدر" و یا "مشر" کار آسانی نیست و تا حال کسی موفق به کسب این القاب نشده است.

بطور خلاصه جامعه تاجیک معایب و مشکلات زیادی دارد ولی دو صفت برجسته دارد:
نخست؛ جامعه تاجیک یک جامعه گوسفندی نیست که لجام آن در دست کدام رهبر سیاسی، مذهبی و یا فرمانده جهادی باشد. خریدن یک رهبر و یا فرمانده توسط ارگ به معنی خریدن تمام تاجیکان نیست.

دوم؛ جامعه تاجیک در سایه "صبر استراتژیک" خود در برابر چالش ها ایستادگی نموده و هرگز تسلیم نشدند بگونه مثال صرفا در 18 سال اخیر در یک توطیه جهانی و منطقوی و داخلی اکثریت رهبران منسوب به تاجیک مورد ترورهای هدفمند قرار گرفتند از مسعود تا ربانی و تا فرماندهان مطرح ولی به روحیه این مردم تاثیری نکرد و هرگز تسلیم اهریمن نشدند.

4) جامعه قبیلوی پشتون
بر خلاف جامعه تاجیک "بابا" و یا "مشر" شدن در جامعه پشتون نظر به بافت قبیلوی و فرهنگ پشتونولی بسیار آسان است بگونه مثال در 18 سال اخیر شاهد هستیم که چگونه امرخیل یک پسر بچه دست پرورده گلبدین با یک چشم زدنی از میان صندوق های گوسفندی تقلب به بابای جامعه پشتون تبدیل گردید همچنان شاهد هستیم که چگونه حامد کرزی "سلطان فساد" بحیث شاه شجاع آمریکایی به بسیار آسانی لقب "ذعیم ملی" را کسب کرد.

در حال حاضر اشرف غنی از طریق جیغ زدن و جفنگ گویی به بابای جامعه پشتون تبدیل شده است در همین سلسله شاهد هستیم که گلبدین "قصاب کابل" با وصف تمام‌ جنایاتش به مقام بابای جامعه پشتون تبدیل شد حتی بی بی گل لبنانی با یک چشم زدنی لقب "د ملت لوی موری" را از آن خود کرد همچنان شاهد بودیم که شاه مخلوع و عیاش در زیر سایه قدرت های خارجی چگونه به بسیار راحتی لقب "بابای ملت" را کسب کرد و ده ها مثال دیگر.

روی تصادفی نیست که در تاریخ این مردم ما با ده ها بابا و مشر برمی خوریم این در حالی است که اگر تاجیک ها برایشان باباها، پدرها و مشران انتخاب کنند در تاریخ خراسان بزرگ و افغانستان نوین سرفرازترین قهرمانان، آزادی خواهان، سپهر سالاران، عارفان، دانشمندان و ادیبان دارند ولی سیکالوژی و جهان بینی اجتماعی جامعه تاجیک بر اصل "ظروف یکبار مصرف" ساخته شده و هیچ کسی جاویدان در قلب این جامعه جای پای ندارد.

در فرجام بعنوان نتیجه گیری باید گفت که جامعه افغانستان بصورت عموم یک جامعه رهبر پرست و رهبر کُش است. رهبرانی که باید کشته شوند تا روز قیامت برای کشتن مردم زنده می مانند برخلاف رهبرانی که باید در زمان حیاتشان ارزش مبارزه و فداکاری آنها را جامعه باید درک می کرد نکرد. قهرمان شدن بعد از مرگ سودی ندارد.

در حال حاضر پرستش جنایتکاران "مقدس" در زیر کشمکش قومی به یک رقابت تبدیل شده است همه جنایتکارانی که جایشان باید در پشت میله های زندان و یا گورستان باشد در قلب مردم با عیش و عشرت و تداوم خیانت و جنایت جا باز نموده اند از اینرو رهبر ملی و یا پدر ملی و قابل قبول برای همه در شرایط کنونی غیر ممکن به نظر می رسد تا زمانیکه مردم از این رهبران جنایتکار و خاین عبور نکنند هرگز کشور از جهنم تروریزم، فاشیزم و اشغال رهایی نخواهد یافت.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
رهبران
تاجیک
ازبک
پشتون
هزاره
نظرات بینندگان:

>>>   Davaie
اینها را انگلیس ۲۵۰سال قبل بدون پوقانه صومبه کرده است، گناهشان نیست مزدوری قبله شان شده است

>>>   عمر راوی·
تصمیم امریکا این است که حاکمیت سیاسی خراسان ( افغانستان ) تا سالیان دراز به دست پشتونها باشد. در این تصمیم پاکستان با امریکا همنظر است. روسیه و دیگر کشورهای همسایه نیز کدام مخالفتی با این طرح ندارند.
در انتخابات فرمایشی و تقلبی که میخواهند برگزار کنند، احتمال قوی وجود دارد که در پیشاپیش هر دو جناج اصلی که ظاهرا با هم رقابت دارند، یک فرد پشتون قرار گیرد. شک نیست که رییس دولت بعدی از همین حالا تعیین شده است و نمایش انتخابات را برای فریب مردم ما و فریب مردم دنیا به راه می اندازند.
برای افراد غیر پشتون که در این نمایش ها شریک استند تنها عرصه معامله و امتیازگیری در لایه های پایین تر از ریاست جمهوری باز است و بس.
تاجیکهای که در این غایله ها گرفتارند، بیشتر به فکر منافع شخصی خود استند و هیچ طرحی برای بالا بردن موقعیت تاجیکان در ساختار دولت ندارند. حدس زده میشود که در این نظام و سیستم متمرکز تکقومی پشتونی، تاجیکان حتا همان نقش درجه دومی خود را نیز دیگر بدست نخواهند آورد و بیشتر به حاشیه ها رانده خواهند شد.
بهترین روش، عملی ترین طرح ، مناسب ترین شکل مبارزه برای تاجیکان در این لحظه حساس چیست ؟! خواست اساسی شان چه باشد و چگونه به آن برسند؟!

>>>   Mahmoud Bieg.
محمد امین کریم مشاورارشد حکمتیار، مشاور ارشد اشرف غنی درامورانفجارات وشهادت های "استشهادی" شد.

>>>   عمر راوی
ما چندین هویت داریم. هویت انسانی، هویت جنسیتی ( مرد و زن ) هویت دینی، هویت سرزمینی / کشوری ، هویت زبانی ، هویت قومی / ملتی، هویت قاره ای ( مثلن ما آسیایی استیم ) ، هویت شغلی ( مثلن داکتر، معلم ) و ده ها هویت دیگر. همه این هویت ها هم جنبه شخصی و فردی دارند و هم جنبه گروهی و جمعی .
هویت تاجیکی ، هیچ تضاد و تناقضی با هویت انسانی ، هویت دینی ، هویت زبانی و دیگر هویت های ما ندارد. ما همزمان انسان استیم ، مسلمان استیم ، پارسی زبان استیم ، خراسانی استیم ، تاجیک استیم. کسانی که میگویند از هویت تاجیکی تان به خاطر فلان هویت دیگر بگذرید ، سخن شان هیچ بنیاد علمی و منطقی و عقلانی ندارد.

>>>   Baha
همانگونه که شوهررولاغنی به گونۀنامشروع به ریاست جمهوری گماشته شد، رولا نیز به گونه نامشروع وارد بحث های سیاسی کشور بیگانه می شود که کوچکترین دانش و شناخت از مردم و جامعۀ ما ندارد و با یک مشت گپ های تبارگرایانه لکۀ شرمی است برهویت و عواطف زنانه که همین اکنون خودش ملیون دالرامریکا را که برای رشد زنان کشور کمک کردند، رولا غنی بلعیده با زهره یوسف و چند دزد دیگردفتری ساخته برای تاراج آن دالرها . خانم بی بی گل در مصاحبه خود به شبکه طلوع گفت من در خانه به زبان فارسی گپ می زنم ، نگاه کنید، زبان نیم بندش، چادرش، لباسش همه فرهنگ تاجیکان کابل است و اما مغز بیمارش هنوز در گرو مردان زنانه پوش قبایل وحشی پشتون است که هر روز جان صدها انسان را با یک انتخار و انفجار می گیرند و تعریف بی بی گل لبنانی از تمدن کشتار، کشت تریاک، انتحار و انفجار و حذف اقوام دیگر است .

>>>   Abdul Lalzad
سخنان رولا غنی!
==========
آنچه رولا غنی در مصاحیه خود گفته، تبلیغات دروغین و تلخی است که نمایندگان فاشیزم دولتی در طول سالیان طولانی از «طریق لابیگری» و «مظلوم نمایی» در محافل و نشرات رسمی و شخصی با جامعه جهانی بر آن تاکید کرده اند. اگر شما با هر خارجی صحبت کنید، همین جملات را می شنوید:

«پشتون ها باشندگان اصلی و اکثریت نفوس افغانستان را تشکیل می دهند. پشتون ها مردمان متمدن بوده و تاریخ چند هزار ساله دارند؛ کسانیکه در آن جغرافیه زندگی می کنند، خود را با افتخار افغان و پشتون می دانند...

تنها پشتیبانی پشتون ها کافی است که یک شخص به آسانی در انتخابات پیروز گردد. اما اقوام دیگر مانند ازبیک ها، تاجیک ها و هزاره ها چنین ظرفیتی ندارند که بالای خود اتکا کنند.

دموکراسی ضعیف و عدم احترام به قوانین دموکراسی در افغانستان باعث گردیده که اقلیت ها با این واقعیت مخالفت نموده و تفوق خود را از طریق سلاح و خشونت تحمیل کنند. در هر کشوری که اکثریت در حاکمیت نباشد، کشور به بحران و خشونت سوق داده شده و در آستانه سقوط قرار می گیرد»...
+ + +
واقعیت تلخ این است که بزرگان و سیاسیون اقوام دیگر در حالیکه نه لابیگری را یاد دارند و نه کدام نشرات و تبلیغانی در این راستا دارند؛ غربی ها را متهم می سازند که آنها فقط بالای افغان ها = پشتون ها سرمایه گزاری می کنند و بر ضد اقوام دیگر اند...

>>>   Najib Salam
اى كاش رولا غنى از تمدن و فرهنگ تاريخى و نوين تبار بر گزيده اش مثال مى زد تا ما با خبر مى شديم .از رولا غنى كسى باشد بپرسد كه پشتون ها سه سده است در خراسان حكومت مى كنند ، كجا است يك اثر تمدنى حاكميت اين تبار . من قصد توهين ندارم اما با مسوؤليت مى گويم اينجا آن چه نيست همين تمدن است و انسان تمدن پذير ورنه امروز سه قرن قربانى نمى شد .
و اما او حق دارد كه گفته است پشتون ها استعداد سلطه و حاكميت دارند . اقوام ديگر به مزدورى اينها عادت كرده اند .

>>>   برادر عزير
اين شما بسيار دور از واقعت فعلي نوشتيد.. اول: همين كه از طياره پاين شوي عكس مسعود است الي تمام از وزارتخانهايكه تاجكان استند عكس مسعود است. دوم شما گفتيد ناجكان فروخته شده نيستند؟ به روسها خود را قروختند و حالا به امريكايها هم ، چونكه پشتون قوم بزرگ است نيم اش با دولت و نيم اش ضد دولت استند... شخص پرست نبوده بلكه رهبري شان با اعمال شان ارتباط دارد از احمد شاه كبير گرفته الي نجيب الله .. هر كسي در پشتونها نه بابا ميشود و نه دادا... تاجكها كدام رهيري داشتند كه بغير از مسعود كه تنها در يك دره پنهان بود، و هر رهبر ازبك ها ظالم بود اگر نه به مقام نميرسد اين در فطرت انها است

>>>   Saif Ullah Formuli.
شما زن اشرفغنی ( رولا غنی ) را دیده اید که چگونه نگرش و روایت سنتی فاشیزم پشتونی را شیرین و زیبا بیان میکند و در جهان ذهنیت سازی می نماید. اگر زن زلمی خلیلزاد ( شیرل بنارد ) را ببینید، سخنانش را بشنویید، نبشته هایش را بخوانید ، حیرت تان بیشتر از این خواهد بود. زن او نیز امریکایی است و عضو برجسته مهمترین اتاق فکر برای طرح سیاست جهانی امریکا (RAND) می باشد. اشرفغنی، خلیلزاد و چند تای دیگرش در رکاب همین زنان امریکایی و کجایی و کجایی توانستند خود را به جای هاییکه میخواستند برساندند. فاشیستها ، همه چیزشان ، در خدمت هدف شان است.

>>>   Kakar
اګر رولا غنی با کدام مرد غیر پشتون هم ازدواج میکرد به یقین که برای تمجید وتحسین قوم مربوط شوهرش همین حرفها را میزد۰ ازین ګذشته این را باید اضافه کرد که این خانم از مسیحی های متعصب مارونی لبنان است۰ تمام وجودش را کینه وکدورت مسلمانان فرا ګرفته است۰ مسیحی های مارونی بزرګترین جنایات ضد بشری را در جنګهای داخلی لبنان علیه مسلمانان بخصوص آواره ګان فلسطینی انجام داده اند۰ این ها بحیث ملیشهء داوطلب اسراییل در لبنان عمل کرده اند وهموطنان مسلمان عرب خود را قتل عام کرده اند۰ جنګ سالاران مسیحی مارونی روی طالبان را در جنایت سفید کرده اند ولی امریکا واسراییل هرګز این ها رابجرم نقض حقوق بشر محکوم نکرده است۰ حالا این خانم میخواهد تخم تفرقه های قومی

>>>   Anwar Rawi
من هم با آقای یوسفی در این مورد همنظرم ؛ این کار ها برای انحراف اذهان مردمان ما راه اندازی میشوند ؛ بهتر است ما از حالت دفاعی و دنباله روی فاشیست های نر و ماده و ازحال واکنشی بیرون بیاییم و در فکر کار خودمان شوییم ؛ ما و مردم مان به اندازه کافی دشمنانمان را شناخته ایم و دیگر نیازی به شناخت بیشتر آنها نداریم ؛ و هم همه میدانیم که انتقاد از این نظام و بخصوص فاشیست های ارگی و انتظار نیکی و عدالت از آنها حماقتی بیش نیست ؛ ما باید در جستجوی راه ها و شیوه های براندازی فاشیزم باشیم و وقت و نیروی های مانرا صرف نجات کشورمان سازیم ؛ ما همیشه در انتظار نشسته ایم تا نقاط ضعف و گپ های و عمل کرد های ضد انسانی فاشیست های قبیله را نقد کنیم , ما باید در کل سر فاشیزم خط چلیپا بکشیم و ذهنیت ها را در قبال براندازی فاشیزم و فاشیست ها بسیج کنیم ؛ فاشیست های قبیله همین را میخواهند که روشن فکران و با سوادان ما را مصرف خود بسازند ؛ در واقع آنها ما را در جهت که خود میخواهند سوق می دهند ؛ ما باید هوشیار شویم و در جهت منافع خودمان حرکت کنیم ؛ شما از زن یک فاشیست که از پدر پدر دشمن مسلمانان و مردم ما اند چرا باید انتظار داشته باشید که درست گپ بزند و حق بگویید و با ما و منافع ما عادلانه بخورد کند ؟! فاشیزم یک اندیشه مکرو و ضد انسانی است و هیچگونه خوبی در آن متصور نیست ؛ بنابراین از فاشیست ها نباید انتظار عدالت قضاوت درست و عادلانه و عدالت داشت ؛ ما باید از خود بپرسیم برای نجات کشورمان از چنگ فاشیست ها چه باید بکنیم و چگونه خودمانرا از شر این نجاست نجات بدهیم ...

>>>   ۲۵۰ سال است که حاکم و فرمان روا هستید ، از شما آموختیم ! مردم عادی تان خبر نداشتیم و از پادشاهان تان یاد گرفتیم ،
کور کردن برادر را از امیر دوست می خان ،
وطنفروشی را از امیر عبدالرحمن خان ،
پدر کشتن را از امیر امان خان ،
قسم خوردن به ورق قرآن را از نادر خان ،
خواب کردن را از ظاهر خان ،
مال مردم خوری را از وزیرمامد گل خان ،
چال و نیرنگ مردم فریبی را از داود خان ،
استاد خود توسط بالشت کشتن را از حفیظ الله امین خروتی ،
گریختن شبانه را از داکتر نجیب ،
آدم کشتن را از ملا عمر ،
شیر شدن را از کرزی ،
نان خوردن و به نمک دان شاشیدن را از غنی کوچی .

>>>   واقعیت امر این است که از هر طرف که مطالعه بفرمایید خاستگاه و زادگاه افغان کوه سلیمان و نواحی آن است.
بهترین راه برای حفظ یکپارچگی کشور رفتن به طرف یک ریفرندم با دو گزینه خراسان و افغانستان هستیم تا تکلیف برای همیشه مشخص گردد.

>>>   شما افغان يك كتيبه برايم نشان بدهيد كه بين ٣٠٠-٤٠٠ سال بودو باش شما را در اينجا نشان دهد و موجوديت كشور بنام افغانستان دروغين بيش از 110 سال .

>>>   پشتونها بیش از 20 درصد نفوس ندارند انهم طبق احصاییه های رسمی خودشان و دلیل اینکه شناسنامه های برقی راتوزیع نمیکنند همین است که درصدی اصلی شان آشکار میشود.

>>>   تحیل اقای میرزاده واقعیت جامعه ما را انعکاس داده به امید اینکه ملت ما یگدیگر را من حیث شهروند بپذیرند وذهنیت قوم وقبیله گرایی را کنار بگذارند

>>>   عمر راوی
حاکمیت واداره مناطق پشتون نشین شرق و جنوب در دست خود پشتونهاست. در این زمینه کدام مشکل بزرگ ندارند. اما همه گپ،همه تپ و تلاش شان در این جهت است که مناطق غیر پشتون را تابع خود سازند و حاکمیت پشتونی را در آن قایم و دایم گردانند. همه نیروهای مسلح و ملکی پشتون، همه حزبها و افراد مطرح سیاسی اش، هرقدر که با هم اختلاف داشته باشند، در این گپ همنظر و همپیمان اند که مناطق غیر پشتون را به قیمومیت و اسارت خویش درآورند. این کار را هم از طریق دولت پشتونی - تعیین والی های پشتون، تعیین مسوولین امینتی پشتون، تعیین رییس های پشتون و غیره - هم از طریق نیرو های مسلح به ظاهر غیر دولتی طالب ، گلبدینی و دیگران شان ، انجام میدهند. از چندین جهت ، با چندین نیرو ، با چندین طرح و نقشه ، به سوی تامین همین هدف به پیش میروند تا حاکمیت مطلقه پشتونی شان تکمیل شود. بعد برنامه های خطرناک دیگری که دارند عملی خواهند کرد. مناطق زیست تاجیکان آماج اصلی کنونی شان است.

>>>   بهروز جلال آبادی
این یک حقیقت است که تاجیکان قوم اکثریت و باشندگان اصیل و بومی این سرزمین اند لیکن این حقیقت به معنی این نیست که ما قوم درجه یک ایم و اقوام دیگر درجه دو و سه و اکثریت بودن ما به این معنی هم نیست تا دولت عام تام در اختیار ما باشد و اقوام دیگر را زیر ستم بگیریم
هدف ما عدالت و حقوق مساوی برای همه است
کار باید به اهل کار سپرده شود بدون با نظر داشت که از قوم اکثریت است یا از اقلیت
هیچ قومی بنام اقلیت چی اقلیت قومی و یا چی اقلیت مذهبی زیر ستم قرار نگیرد
جوان بلوچ مطمئن باشد که اگر اهلیتش را داشت میتواند ریس جمهور شود
فرزند گجر بتواند وزیر دفاع باشد ، ترکمن بتواند والی ننگرهار و قندهار شود
این مرام و هدف ماست و برای بدست آوردن این هدف از هر راهی که بتوانیم انشاالله مبارزه خواهیم کرد
ما بر ضد هیچ قوم و تبار نیستیم بلکه دشمن ما تعصب ، برتری جوی ، ستم ، و دورغ های شاخدار تاریخی و سیاسی است

>>>   بهروز جلال آبادی
رولا غنی راست گفته : اگر قدرت بدست قوم اکثریت نباشد کشور سقوط میکند ! بلی همانطور که در دامن روس و پاکستان سقوط کرده بود و حالا در دامن آمریکا سقوط کرده و این سقوط ها آن وقت متوقف خواهد شد وقتیکه کشور بدست مردمان اصیل و بومی این کشور بیافتد تاکه امور بدست اقلیت خائن گمنام باشد این سقوط ها را دوام دار تجربه خواهیم کرد !

>>>   r Raheel
چرا مسوولیت ناپذیری و بی برنامگی عبدالله را نخبگان تاجیک تیم اصلاحات و هم‌گرایی پذیرفتند بیعرضه‌گیهای عبدالله را نادیده گرفتند؟

باور من اینست که اکثریت اینها تصور می کردند، یا عبدالله به آنها گفته بود، که پیروز انتخابات عبدالله است. اینها خاموش ماندند و پس از رسیدن عبدالله به قصر سپیدار نیز خاموش ماندند که تصور می کردند چوکی گگی، سفارتی و وزارتی نصیب شان می شود. آنهایی که در دربار عطامحمد نورهم چله نشستند و به چاکران دربارش تبدیل شدند نیز اکثرا همین طمع را داشتند.

آیا این عالیجنابان اکنون و در دور تازه انتخابات کدام برنامه مشخص و روشن مردمی بالاتر از خود و منافع شان دارند؟‌

از خود باید گله کرد نه از دشمن. غنی پیروز است به خاطری پیروز است که سرنوشت مردم ما به دست معامله گران تنگنظر، طماع،‌ مفسد،‌ زراندوز و کوته‌بین افتیده است. غنی را همین‌ها پیروز کرده اند. ملامت کردن غنی و غرب و امریکا و اروپا و انگلیس چیزی نیست جز خودفریبی و مردم‌فریبی!

دیدگاه شما چیست؟

>>>   Eqbalalishah Dehganpoor
برای این بانو باید یک کسی بفهماند که حکومت کردن در این عصر خردگرایی و نوآوری حق قوم و کسانی است که خلاق و تمدن ساز باشند نه تمدن ستیز و عقب گرا .
برایش بگویند که متاسفانه هیچ یکی از شاهان پشتون تبار که شما حاکمیت را میراث پدری شان میدانید چیزی بنام تمدن نساخت که ثبت تاریخ تمدن بشر شود برعکس تمدن ها را خراب کردند و مردم افغانستان را در یک تاریکی و عقب ماندگی اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی نگه داشتند که خودت امروز می بینی.
باید به وضاحت گفته شود که دیگر هیچ شاه و شاهزاده پشتون تباری از نظرمنطق و بادرنظرداشت تجربه ۳۰۰ ساله حق ندارد که در این سرزمین حاکمیت کند و هیچ کسی هم به شمول بانوی اول حق ندارد که چنین یک ادعای بی اساس کند و حاکمیت را حق پشتون ها بداند.
بانوی اول باید ازبابت سخنان غیرمسولانه و ادعاهای بی اس اش رسمآ در پیشگاه مردم افغانستان معذرت خواهی کند و تعهد بسپارد که دیگر به چنین مسائلی جنجال برانگیز باشد دست نخواهد زد در غیراز ازآن حقش است که برود به همان جایکه آمده است.

>>>   خراسانیان! فقط یک جواب دهید: با وجود این همه نواقصیکه شما به پشتونها راجع می سازید ولی باز هم دارای سابقه 1000 ساله دولت داری دارد و هنوز هم حکومت می کند! چرا! در حالیکه شما باز بانهای چرب چون عنصری با شمشید کند میگردید!


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است