حس تعلق ملی چگونه حسی است؟
 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۷    ۱۳۹۷/۵/۴ کد خبر: 153088 منبع: پرینت

يكی از الهام بخش ترين صحنه تاريخ اروپا نجات يهوديان دانمارک از چنگ گشتاپو و نازی ها به همكاري همه مردم اين كشور است.

می گويند مردم دانمارک در هنگام اشغال آن كشور توسط آلمان نازی نه تنها هيچ يهودی را به گشتاپو لو ندادند بلکه همه - از شاه تا گدا - كمک كردند كه چندين هزار يهودی را با قطار از اين كشور خارج كنند و از افتادن در چنگ نازی ها نجات دهند.

می گويند وقتي جنگ جهاني دوم پايان يافت هياتي از يهوديان امريكا به دانمارک رفتند و در ملاقات با نخست وزير آن كشور از كمكشان به يهوديان تشكر كردند و گفتند: "ما آمده ايم از شما بخاطر لطفي كه در حق مردم ما كرده ايد تشكر كنيم"

نخست وزير دانمارك گفت: "ما كاري براي مردم شما نكرده ايم نيازي به تشكر نيست. هر چه انجام داده ايم براي مردم خود ما انجام داده ايم." معناي سخن نخست وزير دانمارک اين بود كه ما يهوديان اين كشور را بيگانه نمي پنداريم بلکه مردم خود ما هستند نه مردم شما به اين می گويند حس تعلق به همه شهروندان يک كشور.

ما هم در افغانستان نياز به چنين حسي داريم نياز به حسي كه دنبال غيريت سازي و بيگانه تراشي نباشد خط فاصلي ميان اقوام كشور به نام "ما" و "آنها" نكشد و همه را شهروند اين سرزمين بداند هر وقتي اين حس در ميان مردم ما ايجاد شد كه يک قندهاري و يک بدخشي و يک فاريابي را به نظر واحد بنگرند در آن زمان مي توانيم بگوييم كه ملت شده ايم.

عبدالشهید ثاقب


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تعلق ملی
اقوام کشور
نظرات بینندگان:

>>>   حس تعلق ملی من به خراسان تاریخی است روز و شب در خواب و بیداری فکر خراسان و احیای نهضت خراسان میباشم ان شا الله آین روز را شاهد باشم
خ.م.روشن

>>>   متاسفانه در افغانستان قدرت در نزد زورمندان موروثی است ونزد مردم گوسفندی افغانستان تضمینی است.در حالی در همه جای دنیا قدرت دست به دست شده وافراد بر اساس لیاقت وخدمت انتخاب ودر صورت عدم خدمت کنار گذاشته وگروهی دیگر انتخاب میشوند وقدرت در یکجا انباشته نمیشود تا تبدیل به دیکتاتوری شود.

>>>   چه فکر میکنی؟
زمانی که صدر اعظم دنمارک به نمایندگان یهودیان امریکا گفت که ما کاری برای شما انجام نداده ایم، بلکه آنچه انجام دادیم برای خودمان است، چه مفهوم دارد؟
یعنی این که کسی که در داخل دنمارک است ما هستیم و کسی که خارج دنمارک است، شما هستید.
این خودش یک تقسیم بندی سرحدی است.
تقسیم بندی های بشری از فامیل شروع میشود ، به خویش و وقوم و دوست و رفیق و آشنا و هم کوچکی و هم قریه گی و هم ولسوالی و ولایت و ملیت و دین و مذهب و ایدیولوژی و غیره ادامه دارد.
هر فرد این تقسیم بندی ها، خواهان امتیازات بیشتر برای افراد موجود در تقسیم بندی های شامل خویش باشد.
همین که شما میگویید که دین اسلام کشتن مسلمان را توسط مسلمان منع قرار داده است، به چه معنی است؟
و یا این که میگویید الحمد لله ما مسلمان هستیم، به چه معنی است؟
و یا در دوران حکومت حزب دموکراتیک خلق افغانستان که به یکدیگر میگفتند رفیق فلانی و رفیق بسمدانی، به چه معنی است؟
بنأ تقسیم بندی های اجتماعی در طول حیات بشری موجود بوده است و در آینده نیز موجود خواهد بود و هرکدام آنها بخاطر حقوق و امتیازات خود مبارزه میکنند. بعضی اوقات مسالمت آمیز ، توسط اعتراضات مدنی و در صورتی که جواب نداد، شاید هم بشکل قهر آمیز و مسلحانه.

>>>   یل سامانی
تا زمانی که در ساختار نظام سیاسی وتغییر در قانون اساسی کشور مبنی بر جایگاه دیگر اقوام روشن نشود مشکل افغانستان قرن ها باقی خواهد ماند...اگر مشارکت است باید ریاست جمهوری بین پشتون وتاجیک شکل نوبتی باشد نه انحصاری وتک قومی.
1

>>>   قانون دوم نیوتن میگوید مزدورها هیچ گاه از بین نمیروند بلکه از حالتی به حالت دیگر و از افرادی به افراد دیگر منتقل میشوند


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است