یک اشتباه کشنده ی سیاسی
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۳    ۱۳۹۷/۵/۴ کد خبر: 153077 منبع: پرینت

شنيده می شود كه برخی از چهره های سياسی در صدد زنده كردن شخصي اند كه بارزترين سمبول فساد و تقلب و مزدوري و تعصب و فريب و خيانت در تاريخ افغانستان معاصر شناخته مي شود.

مى دانم اوضاع كشور غير عادي است ولي اگر خواسته باشيد با اين فرد اوضاع را سر و سامان دهيد خودتان را فريب داده ايد آنكه با يكصد هزار نيروي خارجي و اجماع داخلي نتوانست امنيتي ايجاد كند و آنكه بيشتر از صد میليارد دالر در پيش چشمش حيف و ميل شده است و آنكه اساسگذار بيشترين سنت هاي تباه كن در كشور است جايش محكمه است نه زعامت كشور.

حكومت موقت زاده شرايط خيلي استثنايي بود و حالا تلاش در جهت تكرار آن و آوردن اين نه تنها كاري عبث و ناممكن است كه حتى تصور آن تا سرحد خيانت ارتقا مي كند اگر از وضع موجود هم راضي نيستيد شما خود مي دانيد كه مهندس آن همين كسي است كه حالا همه را در دايره سحر و شعبده خويش جمع كرده است.

از زير چكک به زير ناوه دان مرويد بلكه در جستجوي راهي معقولتر، منطقي تر و عملي تري بيفتيد.

بشیر احمد انصاری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
اشتباه سیاسی
فرد فاسد
نظرات بینندگان:

>>>   اگر ان شخص ادم میبود در طول حکومت خود یک تهداب درست و یک سیستم خوب را ایجاد میکرد و کشور را از این حالت بیرون میساخت چون در طول تاریخ یگانه ریس جمهور که با پشتیبانی داخلی و خارجی انتخاب شد همان شخص بود ولی توان رهبری را نداشت و در ضمیرش خیانت و قوم پرستی موجود بود

>>>   سارقان بانک را سر کرزی است
جانیان را جمله، رهبر، کرزی است
از « ملاله» تا « انیسه» ، فاش شد
خودکش و بیگانه پرور ، کرزی است

>>>   حامد کرزی :
به عشق رياست ، وطن می فروشم
وطن را چو يک پيرهن می فروشم

من آن نره شيرم(!) که اولاد خودرا
به روباه شهر دکن می فروشم

من آن پا کبازم که دادم ، اتک را
کنون مشرقی تا چمن می فروشم

همه تاروپود کلاهم ، دسيسه است
وطن را به زير چپن ، می فروشم !

بيانات من ديکته ی ديگران است
فقط طمطراق سخن می فروشم !

ارسال ، بهروز، قلعه فتح الله، کابل

>>>   Nazir Tofan
با گذاشتن این نوار در اینجا برای آنهایی که می‌خواهند خود و دیگران را اوغان صدا بزنند و یا با اوغان خواندن خود و دیگران در اندیشه ی این باشند که اوغان پشتونها شما را می‌پذیرند، یاد آور می‌شوم اگر شما از طرف یزدان (خدا) هم در روی زمین فرستاد میشدید اینها هرگز شما را پذیرفتنی نیستند و نخواهد بود همین بهتر است که از این شاخه به آن شاخه نپرید و با مردمان خود باشید و صدای آزادی خواهانه ی آنها را نادیده نگیرید و با صدای آزادی خواهانه ی مردمان آزادی خواه سوداگری نکنید دیگر این بازار بازیگری را بر روی مردم و ملیت ببندید وگرنه روزی فرا خواهد رسید که بر دست همین مردمان آزادیخواه به هلاکت برسید.

>>>   احتمالا حرف انصاري محترم در مورد كرزي است . اگر ايتلاف نجات كرزي را كانديد دهد بدون تقلب كرزي در دور اول برنده ميشود. و اگر كرزي را كانديد ندهد اينبار اشرف غني قرض خود را به كرزي ادا نموده و وي را با تقلب رييس جمهور ميسازد. تشويش نكنيد اين را در اصطلاح سياسي پاسكان ميگويند.

>>>   Amirzada II
"ائتلاف نجات" امروز رنگ بدل کرد

"ائتلاف نجات" که تقریبا یک سال پیش در خانه جنرال دوستم در انقره برای نجات دوستم شکل گرفته بود، امروز در کابل رنگ بدل کرد و به "ائتلاف ملی بزرگ" تبدیل شد.
چگونه ائتلاف مذکور یک چشم زدنی بعد از بازگشت جنرال دوستم به "ملی و بزرگ" تبدیل شد؟
سازماندهندگان این ائتلاف به سه دلیل خود را " ملی و بزرگ" می دانند: نخست اینکه جنرال دوستم نجات یافته است و دیگر بحث نجات مطرح نیست؛
دوم اینکه چند نفر شخصیت نیمچه معروف پشتون تبار بحیث مار آستین در آن حضور دارند تا ائتلاف رنگ ملی بخود بگیرد.
سوم این که در پشت ائتلاف شبح "سلطان بزرگ فساد"، پدر طالبانیزم و فاشیزم، حامد کرزی بحیث" ذعیم ملی!" قرار دارد و ائتلاف مذکور را بدور انگشتانش می چرخاند.

دو توصیه از این قلم به بزرگان ائتلاف:
۱) با بزرگ نمایی های کاذب هرگز بزرگ و ملی نخواهید شد، بلکه باور به افکار بزرگ و گام های استوار بزرگ و ملی خواهید شد.
۲) با سلطان فساد و مار های آستین هرگز به منزل مقصود نخواهید رسید.

>>>   پیام جلالتماب جان کیری به مردم افغانستان:

«دولت وحدت » بود پنج سال مهمان شما
دورهء او ،میشودهر مشکل ، آسان ما
دولت وحدت، نگارین تحفهءما برشماست
هوشدار ،ای عاقلان، جان وی و جان شما!
دولت حاضر به دست و پنجهء من ، جان گرفت
پس نگردد دست «اشرف» از گریبان شما!
گر هزاران ناسزا گوئید به ارگ و « عین» و «غین»
اعتنایی نیست،به هتاکی و هذیان شما
ما که دادیم این دماکراسی ، مجانی، پس چرا
ننگریم خوشحالی وسیمای خندان شما؟
نوجوانان از چه ،هرسو ، ترک میهن میکند
کوه ماتم گشته یکسر، کابلستان شما؟
شرق ، داعش ، پادشاهی میکند ، آسوده حال
غرب، طالب ، باج می گیرد زمردان شما؟
یک طرف، سیاف ، دعوای خلافت میکند
کرد کرزی هم به نام خویش، میدان شما

>>>   رئیس جمهوری که « شیر» بود.....
یک روز صبح آقای رییس جمهور از خواب بر خاست ، دید ، چند ماه بیشتر از ریاست او باقی نمانده است. رییس جمهور یک گیلاس قهوهء ترکی خورد ، دید تب دارد و از صندلی و مبلمان و باد پکه ء دفتر خودش میترسد ، دید، قذرت های آنسوی اوقیانوس ها ، که درین سالیان ممتد ، پشت اورا گرم میکردند و به « چرندیات» او گوش میدادند، کم کم عقبش را خالی کرده اند وویرا در میدان « خدا و راستی» تنها نهاده اند!

رییس جمهور که خودش «شیر» بود، دوتا پلنگ آدمخوار را ،که معاونان او بودند ، برداشت رفت به مسجد ارگ تا یکی از پر هیجان ترین خطبه های دوره زمامداریش را ایراد کند؛ از مرد م، کمک بخواهد ، اگر خواست خدا باشد، یک دورهء ناقابل دیگر هم ، رییس جمهور باشد.

رییس جمهور بر سکوی خطابه بالا رفت و گفت :
« ملت عزیزم ,تشکر که مرا دوست دارید و به ذات ذوا لجلال قسم ، من از یگانه فرزندم ،نیز، شما ملت صبور را بیشتر دوست دارم ! شما، خوب است ، بدانید ، من یک آدم « ا یلایی و کم زور» نیستم، من بسیار « زورآور» و قوی هستم! من درین چند سال هم نشان دادم که هرگز به شرق و غرب ، باج نمیدهم! من ، مستقل، آزاد،خودسر و «خپلواک » هستم ؛ اگر بسیار عصبانی شوم، به مخالفان مسلح می پیوندم ، افغانستان، شکر، کوه های بسیار دارد ،من قلهء کوه پایه های غرور آفرین را برای اقامت ، ترجیح میدهم اما تسلیم زورمندان آنسوی دریاها، نخواهم شد ، من وعده میدهم که. .... »

رییس جمهور باری به سوی جمعیت حاضر نظر افکند ، دید، همه گان از صمیم دل می خندند ، حتا
معاونان او از خنده، روده بر شده اند!
رییس جمهور دیگر چیزی نگفت..


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است