تمام امید ملت شدن را از دست داده ام...
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۴۴    ۱۳۹۷/۴/۲۳ کد خبر: 152647 منبع: پرینت

برادر کشی جنگ های داخلی به هرات نرسید... که اگر هم بود، در پشت و پناه کوه و تپه اش اتفاق افتاد... کابل با راکت خو گرفت و مردمانش با رقص مرده اشنا شدند .
برادرکشی وقیحترین کنش بشریست ... ننگ هر جنگی.

وقتی سینه برادر فاریابی با لگد برادر دیگرش -که ریشه اش در دور دور بلاخره به فاریاب می رسد... -به خون می نشیند من به تاریخ دیدنی هایم... به شرم چشم هایم، به خشونت و جهل جنگی که تمامی ندارد ، دردی اضافه می بینم.

شما مردهایی که اینطور بی مهابا به خودتان و به شرف این سرزمین لگد می زنید، نمی دانید با ما زنان که در بلندای این تاریخ مملو از ننگ تان، سرافکنده ایستاده ایم چه اسیبی وارد می کنید...

تنها ملت این سرزمین ما زنانی هستیم ، که به ندرت به سینه هم لگد می زنیم - نه اینکه هرگز نمی زنیم، ما زنان سرانجام حرمت مادرانگی هایمان را داریم.
از روزی که به سینه جوان فاریابی لگد خورده است من تمام امید ملت شدن را از دست داده ام...

در تمام این سال ها این ما زنان بوده ایم که در لابه لای زوزه مرمی های بی رحم، فریاد مملو از درد زندگی سر دادیم و فرزند به دنیا اوردیم ...
تمام مادرانگی ام این روزها تقدیم مادرانی که از فاریاب تا کندز چشم و چراغ این سرزمینند.

داکتر حمیرا قادری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
قادری
امید ملت
نظرات بینندگان:

>>>   احسن


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است