کرزی نامزدی اش در انتخابات رد کرد
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۴۲    ۱۳۹۷/۳/۲۶ کد خبر: 151965 منبع: پرینت

حامد کرزی نامزدی‌اش در انتخابات آیندۀ ریاست‌جمهوری را رد کرد.

وی در یک نشست خبری در کابل گفت: ابداً نمی‌خواهم که در انتخابات شرکت کنم، من تا حد توان خدمت کردم، حالا باید جوانان و کسانی دیگر پیش شوند.

این خبر در حالی به نشر رسید که از مصاحله قبلی کرزی برداشت شده بود که وی قصد شرکت در انتخابات آینده ریاست جمهوری را دارد.

کد (4)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
کرزی
انتخابات
نظرات بینندگان:

>>>   سفیر امریکا میخواست که کرزی را بخاطر امضأ نکردن موافقتنامه امنیتی، یک کم ذره بی آب کند.
سفیر امریکا در اول با او ملاقات کرد و برایش گفت که چه میشود که اگر یک بار دیگر خود را کاندید ریاست جمهوری کنی؟
او در جواب گفت:
والله نمی فهمم که آیا قانون اساسی به من اجازه میدهد و یا نه؟
یکدفعه صبر کنید که من ژورنالستان را بخواهم و ببینم که آیا کدام راه قانونی پیدا میکنم و یا نه؟
بعدآ سفیر امریکا با گلبدین و محقق و دیگر رهبران جهادی گفتگو کرد و به کرزی احوال داد که حاجت پالیدن راه قانونی برای ریاست جمهوری خودت نیست. گلبدین و محقق و سیاف و دیگر رهبران جهادی مخالف کاندید شدن خودت هستند و میگویند که چوکی میراثی پدرت نیست.

>>>   داکتر نجیب‌الله در روزهای پایان حکومتش وقتی عرصه بر او تنگ شده‌بود، تلاش کرد طرح واگذاری حکومت را به مجاهدین طوری رقم بزند که قدرت از میان گروه‌های مجاهدین، به نفع تنظیم گلبدین حکمت‌یار سقوط کند و ازین طریق استاد ربانی شهید و احمدشاه مسعود (قهرمان ملی) را منزوی سازند. این‌ تلاش‌های نجیب ریشه در گرایش قومی و تباری داشت و از میان همه، او گلبدین را ترجیح داده بود. واگذاری بقایای قدرت کمونیستی به نفع گلبدین نه تنها طرح نجیب‌الله بود، بلکه خلقی‌های پشتون اکثرا به این برنامه متفق گردیده بودند. داستان ایتلاف ناکام داکتر نجیب وحکمتیار و خلقی‌هارا حتمن شما در کتاب «رها در باد» به قلم بانو ثریا بهاء به‌طور مفصل خوانده‌اید.
در انتخابات ۱۳۹۳ نیز سناریو در حال تکرار بود. بر بنیاد یک مقاله در «واشنگ‌تن پست»، ازین‌که قدرت در چنگال یک قوم حفظ بماند، حامد کرزی علاقه‌مند بود تا به‌جای انتخابات، دست به ایتلاف با طالبان بزند و قدرت را از دست رقبای سیاسی (جبهه شمال)، به دامن گروه تباری طالبان سقوط دهد. این طرح با مخالفت جامعه جهانی مواجه شد و تحقق نیافت؛ اما کرزی با تمام وقاحت تلاش کرد تا قدرت را بعد از خودش به تیم اشرف‌غنی سقوط بدهد که موفق هم شد. کرزی می‌دانست که داکتر عبدالله پیروز قطعی انتخابات است و سعی کرد با بسیج طالبان، حزب اسلامی و دیگر گروه‌های قومی در تبانی با کمیسیون انتخابات، با مهندسی انتخاباتِ بحران‌آفرین، اشرف‌غنی را به عنوان یک پشتون‌تبار که نه پای‌گاه مردمی داشت و نه رای- به قدرت رسانید.
در حال حاضر که انتخابات در پیش‌رو قرار دارد، سناریو‌های ایتلاف قومی و کشانیدن پای طالبان به عنوان یک کارت قومی، یک بار دیگر روی میز ارگ قرار گرفته است. شعار «صلح و آتش‌بس» یک ستراتیژی‌یی است برای تصاحب قدرت به دست یک گروه قومی و جلو‌گیری از پیروزی جبهه شمال. اگر انتخابات پیش‌رو به‌طور شفاف و عادلانه برگزار گردد، نتیجه‌ی آن‌را هم ارگ می‌داند و هم جامعه جهانی، اما تنها کاری که می‌تواند معادله را به نفع استمرار قدرت غنی رقم بزند، کشانیدن پای طالب جمع حکمت‌یار و داعش در محور قدرت است. غنی دقیقن در همان وضعیتی قرار گرفته است که داکتر نجیب قرار داشت، اما با این تفاوت که نجیب زیر فشار مجاهدین قرار داشت و غنی زیر فشار سیاسی مردم. او در پیروزی مردم ضرر می‌کند و دراین میان علاقه‌اش میان دو انتخاب «مردم» و «طالب» طالبان است. پیروزی مردم به مردم‌سالاری و عدالت می‌انجامد، اما پیروزی طیف‌های همچوطالب و حکمتیار، منافغ قومی و قبیلوی غنی را بر می‌تابد. بنابر از قرایین معلوم است که ارگ به جای مردم و دموکراسی، بر «طالبان» حساب باز کرده. دیده شود این هیاهوی «صلح و آتش‌بس» به کجا می‌انجامد و چقدر در آن صداقت نهفته است و چقدر آلوده است با شیطنت‌های قومی، زمان پاسخ خواهد داد.
هارون معترف


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است