انتخابات یک اسلوب انسانی است که مختص به کدام دین و آیین و یا اندیشهای بشری نمیشود، بلکه در تمام ادوار تاریخ و تمام نظامها نظر به اندازۀ نیازشان کار گرفته شده و میشود | ||||
تاریخ انتشار: ۲۳:۱۵ ۱۳۹۷/۳/۶ | کد خبر: 151448 | منبع: | پرینت |
عدهای کثیر از مردم انتخابات را یک پدیدۀ نوظهور دانسته و آن را یکی از دستآوردهای نظامهای دموکراتیک در عصر حاضر میپندارند. در حقیقت انتخابات پدیدهای قدیمی است که تاریخ آن به 500 سال قبل از تولد حضرت عیسی علیهالسلام-که در آن زمان یونانیها از آن در مجالس "مجمع عام" و "شورای پنجصد"، رومیها در مجلس "سنا" و عربها در مجلس "دارالندوه" استفاده میکردند- بر میگردد.
همچنان در نظام اسلام برای انتخاب خلیفه و اعضای مجلس امت انتخابات برگزار میشود، حتی انتخابات به مقیاس و اندازۀ خاصی در نظامهای کمونیستی نیز وجود داشت. جدا از مسایل سیاسی، انتخابات در مسایل غیر سیاسی مثل: برنامههای ورزشی، فرهنگی، اجتماعی و... به طرق مختلفهای صورت میگیرد. بناءً میتوان گفت: انتخابات یک اسلوب انسانی است که مختص به کدام دین و آیین و یا اندیشهای بشری نمیشود، بلکه در تمام ادوار تاریخ و تمام نظامها نظر به اندازۀ نیازشان کار گرفته شده و میشود.
در نظامهای دموکراتیک موضوعیکه قابل تعمق میباشد، مفکورۀ اکثریت آرا است که در پشت پدیدۀ انتخاباتیکه یک اسلوب انسانی است، پنهان گردیده است. اکثریت آرا مفکورهای است که بعد از انقلاب کبیر فرانسه با قدرت گرفتن لیبرالها در اروپا پدیدار شد؛ چون قبل از انقلاب کبیر فرانسه کلیساها به زعم خودشان به نمایندگی از الله سبحانه وتعالی در اروپا قانونگزاری میکردند و بعد از شکست کلیسا نهاد دیگری نبود تا قانونگزاری کند، از این رو متفکرین اروپایی به این نتیجه رسیده بودند که قانون بر اساس اکثریت آرا در پارلمان، که یک نهاد مردمی است، به تصویب رسد.
اکثریت آرا به مفهوم نصف به علاوۀ یک رأی اطلاق میشود که در برخی از موارد دو سوم آرا را نیز در بر میگیرد. در نظامهای دموکراتیک تصمیم اکثریت آرا به منزلۀ نظر قطعی و لازمالاجرا تلقی میگردد که اگر آرای اقلیت درست هم باشد، باید از اکثریت آرا اطاعت کنند. طوریکه در مرحلۀ اول همۀ مردم حق رأی را داشته و جامعه هیچ محدودیتی را برایشان قایل نمیشود؛ ولی هنگام تصمیمگیری، آرای مردم شمارش شده و بر اساس اکثریت آرا، که نصف به علاوه یک رأی میباشد، ولوکه نادرست هم باشد، تصمیمگیری میشود.
همچنان در نظامهای دموکراتیک رأی اکثریت در تمام موارد چه در تشریع باشد و یا غیر از آن، الزامآور است. ولی در نظام اسلام رأی اکثریت یا اقلیت معیار نبوده، بلکه بر همه واجب است که در قدم نخست به دلیل شرعی لبیک گویند و بعدش در مواردیکه شرع سکوت کرده بود و موضوع آن نیاز به کاوش کارشناسان داشت، بعد از تحقیق و جستجو به اجرا یا هم عدم اجرای آن دست زده شود؛ نه بر اساس اکثریت آرا باشد. در اسلام تنها در مواردی به اکثریت آرا رجوع میشود که موضوع مورد بحث مباح بوده و نیازی به کاوش کارشناسان و علما نداشته باشد. چنانچه الله سبحانه وتعالی دربارۀ اکثریت آرا میفرماید:
﴿وَإِنتُطِعْأَكْثَرَمَنفِيالأَرْضِيُضِلُّوكَعَنسَبِيلِاللّهِإِنيَتَّبِعُونَإِلاَّالظَّنَّوَإِنْهُمْإِلاَّيَخْرُصُونَ﴾
[انعام: ١١٦]
ترجمه: و اگر از اکثر مردم پیروی کنی، ترا از راه الله(سبحانه وتعالی) دور میکنند؛ چرا که آنان جز از ظن و گمان پیروی نمیکنند و آنان جز به دروغ گزاف سخن نمیگویند.
بناً در نظام اسلام شخصیکه در انتخابات برنده میشود، مکلف است که بر اساس حکم الله سبحانه وتعالی حکومت کند، نه بر اساس اکثریت آرا. همچنان در نظام اسلام برای حل مشاکل جدید بهجای کار گرفتن از روش دموکراسی، از اجتهاد کار گرفته میشود که خود یک ادلۀ شرعی است. اما در نظامهای دموکراتیک شخصیکه در انتخابات برنده میشود، مکلف است که بر اساس اکثریت آرا حکم کند، نه بر اساس حکم الله سبحانه وتعالی. بیشتر قوانینیکه از این طریق به تصویب میرسد، در مخالفت آشکارا با قوانین الله سبحانه وتعالی قرار دارد؛ به طور مثال در قوانین بانکداری سود را حلال کردند، در بخش رسانهها پخش و نشر برنامههای مبتذل را آزاد گذاشتند، بجای حکم قصاص و قطع دست دزد حکم زندان را ترجیح دادند و... الله سبحانه وتعالی دربارۀ کسانیکه غیر از حکم او حکم میکنند، چنین میفرماید:
﴿وَمَاكَانَلِمُؤْمِنٍوَلَامُؤْمِنَةٍإِذَاقَضَىاللَّهُوَرَسُولُهُأَمْرًاأَنيَكُونَلَهُمُالْخِيَرَةُمِنْأَمْرِهِمْوَمَنيَعْصِاللَّهَوَرَسُولَهُفَقَدْضَلَّضَلَالًامُّبِينًا﴾
[احزاب: ۳۶]
ترجمه: و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد که چون الله(سبحانه وتعالی) و فرستادهاش به کاری فرمان دهند، برای آنان در کارشان اختیاری باشد و هر کس الله(سبحانه وتعالی) و فرستادهاش را نافرمانی کند، قطعاً دچار گمراهی آشکاری گردیده است.
﴿وَمَنلَّمْيَحْكُمبِمَاأَنزَلَاللَّهُفَأُولَٰئِكَهُمُالْكَافِرُونَ﴾
[مائده: 44]
ترجمه: هر کس به احکامیکه الله(سبحانه وتعالی) نازل کرده است، حکم نکند؛ کافر است.
﴿وَمَنلَّمْيَحْكُمبِمَاأَنزَلَاللَّهُفَأُولَٰئِكَهُمُالظَّالِمُونَ﴾
[مائده: 45]
ترجمه: هر کس به احکامی که الله(سبحانه وتعالی) ا نازل کرده است، حکم نکند؛ ستمگر است.
﴿وَمَنلَّمْيَحْكُمبِمَاأَنزَلَاللَّهُفَأُولَٰئِكَهُمُالْفَاسِقُونَ﴾
[مائده: 47]
ترجمه: هر کس به احکامی که الله(سبحانه وتعالی)ا نازل کرده است، حکم نکند؛ نافرمانند.
با توجه به گفتههای فوق، میتوان چنین نتیجه گرفت که اشتراک در انتخابات نظامهای دموکراتیک باعث مشروعیت بخشیدن به کسانی میشود که خود را در جایگاه الله سبحانه وتعالی قرار داده، بر اساس اکثریت آرا دست به تقنین میزنند و اکثریت قوانینی را که به توشیح میرسانند، در مخالفت آشکارا با حکم الله سبحانه وتعالی قرار دارد. بناءً کسانیکه در انتخابات نظامهای دموکراتیک اشتراک میورزند، در هر قانونیکه غیر از حکم الله سبحانه وتعالی به توشیح میرسد، آنها هم شریک اند.
ارسلان مدبر
>>> محمد همایون صادقی
در شروع فرصت طلب و تسلیم طلب شد و از نام پرچم فاشیزم آرای مردم را به عنوان یکی از کاندیداتور ها خرید میکند آینده خوب ندارد .
هر کاندید تاجیکتبار نگاره ها و پرچم هایش از نام جمهوری فدرالی خراسان با رنگ آبی و نشان خورشید و گندم با چرخ فضای سیاسی انتخابات را رنگ بدهد نه با پرچم فاشیزم اوغانی
>>> پیشرفت یک کشور ارتباط مستقیم به کسانی دارد که او کشور را رهبری و مدیریت می کنند پس برای من بگو که در این سه صدسال اخیر کی ها براین خاک حکومت کردند که نتیجه اش افغانستان امروزی است ؟
امان الله خان را قشرروشنفکر آنزمان که مشروطه خواهان نام داشتند از قبیل محمدولی خان درازی ، محمود طرزی و غیره مشوره میدانند و امان الله خان ساختند ولی متاسفانه امان الله خان به آنها پشت کرد ، قوم و قوم بازی کرد و بالاخره فرار را ترجیح داد .
لطفا یک مرتبه نامه محمدولی خان درازی را به امان الله خان بخوانید تا بدانید که این قوم پرستی ریشه در تاریخ دارد.
داود خان هم هرچه کرد قربانی پشتون ولی اش شد و همچنین داکترنجیب که می خواست کابل را تسلیم حکمتیار کند و خودش هم یک پشتوالی متعصب بود.
>>> Dehganpoor
برگشت از یک دین به دین دیگری یک امر عادی و حق انسانی هر انسان است که برای من هیچ جای سوال نیست بشرط آنکه صادقانه باشد نه بخاطر فریب دادن مردم ولی اینکه یک لبنانی پشتون ( افغان) می شود خیلی پرسش برانگیز است .
شوهرش هم یک وقتی گفته بود که اگر قرارباشد دینی را انتخاب کنم او دین مسیحیت است ولی می بینیم که یک تسبیح یک متره دارد و سالی چند مرتبه از کیسه مردم حج میرود .
جای تعجب نیست زیرا اینجا افغانستان است ، یک کشور استثنایی و یک سرزمینی که هرکس می تواند با انگیختن احساسات دینی - مذهبی و غیرت افغانی مردم بالای مردم این کشور و این سرزمین ، تاوقتی که خواسته باشد یا کشته شود ، به آسانی حکومت کند .
>>> لطیف پدرام:
این آقا دوبار ریس جمهوری افغانستان بوده است یک حزبی هم به نام "محور" ساخته است. قرون وسطی که خیر، در جنگل هم کسی این گونه سخن نمی گوید. آقای کرزی می گوید هر که هر جا را می تواند بگیرد به شرطی که افغان باشد. پس معنای قانون،نظم،دولت، سرزمین، امنیت و مصوونیت حقوقی چه می شود؟
یک کودک هم این گونه سخن نمی گوید. من تعجب می کنم یک عده گول و گنس در اطراف این آدم جمع شده اند و می خواهند افغانستان را "نجات" بدهند.
به سخن فردوسی:
تفو بر تو ای چرخ گردون، تفو!
>>> در افغانستان انسان از کجا شد که حال امدین از اسلام حرف میزنین
به نظر بنده هر وقت انسانیت را درک بعد میشه با ایشان دعوا کرد
حال هم از چوکات انسانیت خارج استن و یقین دارم که مسلمان نه بودن و نه استن
احمد از کابل
>>> بنا تمام مردم باید به یک عالم که صد فی صد مطابق شریعت خداوند متعال باشد باید به او رای داد.
>>> Pedram
شهروندان عدالت خواه بدخشان یک بار دیگر از دکترلطیف پدرام خواستند تا در مجلس نمایندگان کاندیدا کند.
لطیف پدرام در مورد خرید و فروش تذکره و فساد گسترده چنین گفت:
برخی کاندیدا ها که هنوز به مجلس راه نیافته اند و در آینده می باید مدافع قانون باشند، قانون گذار باشند، آغاز گر این فساد بودند و این هایی که هنوز وکیل ناشده و سنگ بنای یک فساد را می گذارند به هیچ وجه قابل اغماض و بخشش نیستند.
>>> حکومت باید کرسی های پارلمان رابه مزایده بگذارد ، چون بهر صورت تقلب صورت میگیرد وخلاف کاران دوباره بحیث کمیش کاران می ایند بنا آسانترین ومفید ترین کار اعلان وبه مزایده گذاشتن چوکی هاست بلند ترین قیمت برنده است به این روش خزانه حکومت هم پر میشود وضرورت به تقلب هم نمیماند معامله دست بدست !
ر
>>> جیزی که شما گفتید منجر به ایجاد یک حکومت دیکتاتوری دینی می گردد که به نام الله هرکاری که دلشان خواست انجام می دهند. نه برادر عزیز تجربه بشری و عملی نشان داده است که نظام اکثریت می تواند پاسخگوی نیازهای جوامع امرکزی باشد و انها را به پیشرفت، ترقی و قانون مداری برساند. شما که از حکومتهای غیر دموکراتیک دفاع می کنید می توانید چند حکومت موفق در دنیای امروز را براساس نظریاتی که گفتید نام ببرید؟
>>> سرنوشت مردم باید بدست خودش باشد دیگر دوران چوپان و گوسفند بازی تمام شده است/ امروزه دموکراسی سرنوشت هر کس و هر جامعه ایی را به طریق انتخابات آزاد بدست خودش می سپارد و صاحب و ناظر و حاکم بر سرنوشت خود می کند و بقیه روش و طریقها خودکامگی آفریده و کهنه و به گذشته تعلق دارد.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است