چرا این دو جنرال مغضوب ارگ شدند؟
بعد از پلان ناامن‌سازی شمال، اکنون پلان ناامن‌سازی مناطق مرکزی روی دست است، در غزنی این پلان آغاز شده و با سقوط ولسوالی دایه، دایکندی نیز در معرض تهدید قرار گرفته و بامیان نیز از تاله و برفک و شیخعلی، مورد تهاجم قرار گرفته است 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۲۷    ۱۳۹۷/۳/۱ کد خبر: 151287 منبع: پرینت

سترجنرال مراد، زمانیکه قوماندان قول‌اردوی شاهین بود، صفحات شمال کشور از امنیت کامل برخوردار بود و طالبان حتی توان نفس کشیدن هم نداشت.

در دوره دوم ریاست‌جمهوری حامد کرزی، پلان انتقال ناامنی از جنوب کشور به شمال کشور در ارگ ریخته شد، لذا جنرال مراد را از فرماندهی قول‌اردوی شاهین برکنار و به عنوان فرمانده نیروی زمینی اردو مقرر نمودند تا بتوانند پلان شان را در شمال بسیار راحت، عملی سازند.

در آغاز حکومت اشرف‌غنی، جنرال مراد به عنوان معاون ستاد ارتش مقرر گردید، او در این مقام بسیار خوش درخشید و به محبوب‌ترین جنرال اردو تبدیل گردید، هر جا سقوط می‌کرد و یا در معرض سقوط قرار می‌گرفت، جنرال مراد مانند عقاب تیزپرواز خود را به میدان جنگ می‌رساند و میدان جنگ را به نفع نیروهای امنیتی تغییر می‌داد.

درخشش مراد در اردو و محبوبیت ملی او باعث گردید که خشم قبیله‌گرایان برانگیخته شود، لذا او را از اردوی ملی منفک و به صورت موقتی به معاونت امنیتی وزارت داخله منصوب نمود، مراد از زمانی که از اردو منتقل گردید، نامش تقریباً از زبان‌ها محو و به یک فردی که هیچ نقشی در حکومت ندارد، تبدیل شد.

مراد را برخلاف قوانین نظامی که به پاس رشادت‌هایش، باید ترفیع داده می‌شد، تنزل مقام داده و از معاونت امنیتی وزارت داخله و فرماندهی کل پولیس کشور برکنار و به فرماندهی یک قطعه کوچک نیروی امنیتی که فقط در پایتخت مستقر است، منصوب کردند و به زودی از آنجا هم برکنار و به فرماندهی کدام حوزه امنیتی گماشته خواهد شد.

۲. جنرال دوستم را غنی به کمک خلیلی از جبهه متحد ملی جدا و به تیم انتخاباتی تحول و تداوم ملحق نمود، به پاس حضور جنرال دوستم در این تیم، تقریباً همه آرای ازبیک‌ها به صندوق اشرف غنی ریخته شد. بعد از به قدرت رسیدن این، جنرال دوستم نتوانست مانند معاون دوم فقط اجرا کننده دستور غنی باشد و مردم خود را در معرکه تنها بگذارد و صرفاً به منافع شخصی و زرق و برق ارگ رضایت دهد.

او چندین بار، چوکی نرم و گرم ارگ را رها کرد و برای نجات مردم خود به صفحات شمال رفت و در برابر تروریست‌ها به مبارزه پرداخت، این امر برای ارگ گران تمام شد و حکومتی‌های پشتون، جنرال دوستم را به پشتون‌کشی متهم نمودند. اما جنرال دوستم بدون توجه به این اتهامات، به مبارزه خود با تروریست‌ها ادامه داد.

ارگ‌نشینان پلان دقیق حذف فیزیکی جنرال دوستم را ریختند، اما جنرال دوستم از این توطئه نیز جان به‌سلامت برد و البته بهترین افراد خود را از دست، ارگ‌نشینان نمی‌توانستند بپذیرند که جنرال دوستم پلان ناامن‌سازی شمال را که در دوره دوم حکومت کرزی طراحی کرده بودند، خراب کند، لذا داستان یشچی را روی کار و با حمایت آمریکا، جنرال دوستم را تبعید نمودند.

نوت: بعد از پلان ناامن‌سازی شمال، اکنون پلان ناامن‌سازی مناطق مرکزی روی دست گرفته شده است، در غزنی این پلان استارت زده شده و با سقوط ولسوالی دایه، دایکندی نیز در معرض تهدید قرار گرفته و بامیان نیز از تاله و برفک و شیخعلی، مورد تهاجم قرار گرفته است. به همین دلیل جنرال مراد را از وزارت داخله که می‌توانست در سطح کل کشور اعمال نفوذ و از ناامن‌سازی مناطق مرکزی ممانعت کند، برکنار شد تا راحت بتوانند، مناطق مرکزی را ناامن سازند.

محمد نسیم جعفری


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جعفری
ناامن سازی
نظرات بینندگان:

>>>   چند روز پیش جنرال مراد خطاب به نیروهای ملی و امنیتی گفته بود: از این به بعد در کوبیدن اشرار و تروریستان منتظر دستور من نمانید.
تصمیم ارگ بیانگر این است که امثال جنرال مراد حق تصمیم گیری ندارند یا باید مانند دانش کاملا دنباله رو باشند یا منتظر عزل و نصب های جدید.

>>>   کودتای فاشیزم آغاز شده است.

>>>   Omar Mehraban
کرزی علنآ به کاروان یون و تاقت پیوست و ازآنها پیشی گرفت :
كرزى در مصاحبه با تلويزون NDTV
بخاطر وحدت ملى بايد اقوام افغانستان به مناطق مختلف كوچ داده شوند تا در آينده از قيام ها و خيزش هاي ضد ملى جلوگيري صورت گيرد.
سخنی به این اندازه شرم آور، سخیف ،کینه توزانه و نفرت زا را از هیچ جنایت کاری نشنیده بودیم. ....بر آنها یی که دنبال کرزی رفتند ، شرم و ننگ باد بر آنهایی که ازاین به بعد باوی دیدار می کنند.

>>>   Kabir
کرزی ...بخاطری پهلوی غنی نگهداشته شده است تا به مشوره ای همدیگر پلان های فاشیستی خودرا عملی کنند. کسانیکه ازین دو .... بدوی پیروی میکنند مخصوصا وکللا وکلان های شمالی، دشمن مردم خود هستند.

>>>   Ariaie
از برگه پاسداران بدخشان:
لِست شهدای غزنی:
۱ـ سمونوال حاجی برکت الله، فرمانده قطعه ی منتظره، از شکی درواز؛
۲ـ داد محمد ولد عوض محمد، سرباز از قریه پایان شهر بهارک؛
۳ـ غلام فرزند ع. رسول سرباز از یفتل؛
۴ـ ضیاءالدین، سرباز از شهر بزرگ؛
۵ـ عبدالقدوس، سرباز از قریه چاکران وردوج؛
۶ـ عبدالکبیر، سرباز از وردوج.
بدخشانیان عزیز اطلاع رسانی کنید تا خانواده شهدا، جنازه های خویش را از دوصد بستر پولیس تسلیم شوند.

>>>   Najib Salam
من دها بار گفته ام و يكبار ديگر تكرار مى كنم ، مردن و كشته شدن براى اين حاكميت قبيله يى خيانت به خود و فاميل خود است ، بى هوده ترين مرگ همين مرگ است ، اين حكومت با طالب هم تبار خود قشنگ همدردى دارد ، وقتى ترا طالب در جبهات مى كشد ، اين حماقت بيش نيست ، برويد نيروهاى دفاع خودى در مناطق خود تشكيل دهيد و آنجا طالب و نيرو هاى فشار اين حاكميت را شكست دهيد . تجربه يى حكمتيار بايد درسى خوبى براى افسران و سربازان باشد ،شما با او جنگيديد او دها تن هم كيشان شما را ترور كرد و يا درجبهات كشت ، اما او اكنون ستون اصلى اين حكومت است ، اين مرگ ها مگر ارزش اين را داشت !
طالب هم روزى ستون اين حكومت خواهد بود و بيوه ها و يتيم هاى بازمانده بد بخت تر خواهد شد .
نكنيد خود را بى هوده نكشيد . يك شكم نان ارزش اين شهادت ها را ندارد.

>>>   Azizi
پلان های تازه در ارتباط به سرنوشت ملت افغانستان در راه است، این پلان از کشتن مردم « تاجیک، ازبیک و هزاره شروع و الی بعضی پشتون های حق خواه ختم می شود » مدیریت انتخابات پارلمانی و انتخابات آینده ریاست جمهوری از جمله ماموریت های تازه تیم تقلب ارگ است.
تاجیک های سیاست بلد نیستند و ضعیف اند، رهبران شان هیچ گاهی مشورت نمی کنند همیشه به یک چوکی نمایشی خوش اند، اتفاق عنصر بزرگ ملت شدن است که تاجیک ها از آن محروم اند.
ازبیکان هم هرچه رهبر ان شان تصمیم بگیرند همان خواهد شد.
هزاره ها با دانش که دارند کسی نیست حمایت شان کند، پشتون ها نیز در یک سردر گمی خیلی پریشان کننده به سر می برند و هیچ گاهی فکر تعصب را از سر دور نمی کنند.
این گونه جامعه مان، یک جامعه افراطی و غیر انسانی و دور از منطق و فکر شده است

>>>   Dehganpoor
حکومت تک قومی که درراس آن اشرف غنی احمدزی کوچی است این ژنرال واقعی و باجربه را تحمل نکرد و به جای او کسی را مقررکرده است که مربوط به قوم و قبیله خودش است .
واقعی انست که اشرف غنی احمدزی شروع از تشکیل این حکومت « وحدت ملی » که بهتراست بگوییم « وحدت تک قومی » تا به امروز ، بسیاربا بی شرمی و بی باکانه مانند رییس یک قبیله کوچک عمل کرده است نه رییس حکومت یک کشور چند قومی و طوریکه دیده می شود حضور شخصت های ملی اندیش را هرگز تحمل نداشته است زیرا میداند که چنین شخصیت های مانع بزرگی برای یکه تازی و تطبیق پلانهای تک قومی اوهستند و ن باعث شده ست که بی اعتمادیها و وفاصله ها در بین اقوام این کشوربیشترشود و وضعیت امنیی ، اقصادی و سیاسی خرابتراز گذشته ها.
باید به هروسیله ممکن جلو سیاست های تک قومی اشرف غنی احمدزی گرفته شود و مردم افغانستان و بخصوص نخبه گان مردم افغانستان نگذارند که چنین انسانهای متعصب ، یکه تاز و قبلیه گرایی چون اشرف غنی احمدزی درراس یک دولت چندقومی غرق تضادهای منافع قومی قراربگیرند که عاقبت خوبی برای هیچ قومی ندارد.

>>>   Mazdak Farid
باید برای مناسبات خوب و مفید با همسایه ها برنامه ریخت و کار کرد . ما و همسایه ها راهی به غیر از مناسبات خوب و مفید و رعایت منافع همدگر نداریم . ما به واقع بینی، سیاست روشن و استراتیژی خودی نسبت به همسایه ها نیاز داریم . قدرت های بزرگِ حامی ؛ افغانستان را در خط منافع خودشان در برابر همسایه ها قرار می دهند . گروه حاکم هم با مردم کشور و هم با همسایه ها برنامه های هرج و مرج آور و ویرانگر را پیش می برد . دیگران می روند و ما با انبوهی از کینه ، دشمنی و بد بینی نسبت به خود و نسبت به همسایه ها می مانیم .

>>>   Homayoun Paiez
کلید صلح در کشور ما به دست تمامیت خواهان است. اگر این ها از خواست های نا مشروع شان، مثل تحمیل هویت خود شان بر دیگران، جعل تاریخ، جعل هویت، فارسی گریزی و فارسی ستیزی، صرف نظر کردن از قبالهء این ملک به نام یک قوم، تمکین نمودن به دیموکراسی وبه رسمیت شناختن حقوق شهروندی در عمل، گذشتن از انحصار سر چشمه های مالی کشور؛ و بدینسان، واگذاری سکتور های دفاعی کشور به شایستگان همهء اقوام تن در دهند؛ دیگر، هیچ فرد و گروهی، آز آنها و دیگران، تن به مزدوری بیگانگان نخواهند سپرد؛ و بسیار به آسانی و در مدت کوتاهی، صلح و برادری و برابری، به کشور باز خواهد گشت؛ زیرا، برای رسیدن به این آرمان های نا عادلانه و نا مشروع است که متاسفانه، یک عدهء شناخته شده و معلوم الحال، برای مهار عدالتخوان، تن به مزدوری بیگانه می دهند و کشور را در بحران وفاجعهء بی پایان، نگهداشته و نگهمیدارند!

>>>   مردن و كشته شدن براى اين حاكميت قبيله يى خيانت به خود و فاميل خود است ، بى هوده ترين مرگ همين مرگ است ، اين حكومت با طالب هم تبار خود قشنگ همدردى دارد ، وقتى ترا طالب در جبهات مى كشد ، اين حماقت بيش نيست ، برويد نيروهاى دفاع خودى در مناطق خود تشكيل دهيد و آنجا طالب و نيرو هاى فشار اين حاكميت را شكست دهيد . تجربه يى حكمتيار بايد درسى خوبى براى افسران و سربازان باشد ،شما با او جنگيديد او دها تن هم كيشان شما را ترور كرد و يا درجبهات كشت ، اما او اكنون ستون اصلى اين حكومت است ، اين مرگ ها مگر ارزش اين را داشت !
طالب هم روزى ستون اين حكومت خواهد بود و بيوه ها و يتيم هاى بازمانده بد بخت تر خواهد شد .
نكنيد خود را بى هوده نكشيد . يك شكم نان ارزش اين شهادت ها را ندارد.

>>>   تحلیل زیبا وبجا بود

>>>   آقای جعفری! اشک تمساح ریختن برای دو جنرال کمونیست یا به تعبیر افغان ها (صاحب منصب خلقی و پرچمی و گلم جمی) هیچ فایده ای ندارد. شاید علت اصلی بدبختی مردم ما این تحلیل های واهی و دفاع کورکورانه باشد. کسانی پس از سال ها بزرگ شدن سر سفره اسلامی مدافع پروپا قرص کمونیست ها باشند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است