چرا همه تخم های مانرا در سبد نور بلخ گذاشتیم؟
همه تصور می کردند جمعیت یک جریان سست عنصر است و استاد عطا یک شخصیت ثبات قدم. اما جمعیت در مذاکره با ارگ به اصول و باور های خود ثابت قدم باقی ماند، ولی عطا باقی نماند 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۵۱    ۱۳۹۷/۲/۲۲ کد خبر: 150925 منبع: پرینت

سه ما پیش همه تخم های امید و آرمانهای مانرا در سبد بزرگ ایستادگی استاد عطا نور در برابر فاشیزم تبهکار ارگ گذاشتیم و برای یک نبرد سر نوشت ساز در کنار او ایستادیم.

این حرکت مردمی در ظرف سه ماه به یک رستاخیز بزرگ دادخواهی در کشور تبدیل شد و معادله قدرت میان ارگ و بلخ را تغییر داد.
حتی تهدید های کاخ سفید حامی تبهکاران ارگ نیز نتوانست عطا را از پا در آورد. در نتیجه نور بلخ از یک والی مخلوع به یک رهبر بزرگ و تکیه گاه امید میلیونها انسان مظلوم تبدیل شد.

انتظار می رفت سال ۱۳۹۷ سال نبرد سر نوشت ساز میان رستاخیز مردم در تحت رهبری نور بلخ با فاشیزم تبهکار در ارگ صورت بگیرد. اما ناگهان استاد نور همه سبد پر از تخم های امید میلیونها مردم عدالت طلب را به فاشیزم به دو پول فروخت و کمر همه را شکست.
حتی یک هفته پیش وقتی خبر برکناری بلخ را از زبان عبدالله در شورای وزیران همه شنیدند کسی باور نمی کرد. استاد عطا با صدور یک اعلامیه ی این خبر را تکذیب کرد و آنرا شایعات دشمنان نامید و تاکید بر آرمانهای مردم کرد. این در حالی بود که او قبلا استعفایش را مثل باری قبلی بدست استانکزی و سلام رحیمی به ارگ فرستاده بود. حالا استاد عطا با افتخار خود را برنده میدان اعلام می کند.

اینکه استاد عطا نتوانست بیش از سه ماه در سنگر دفاع از منافع مردم ایستادگی کند یک بحث داغ روز است، اما او برای تبرئه خود یک بازی اتهام به آدرس حامیان اش را براه انداخته است. او نه تنها از پشت به آرمانهای مردم و متحدین سیاسی اش خنجر زد ، بلکه بر جمعیت اسلامی افغانستان که بزرگترین کارت بازی سازمانی او با ارگ بود نیز رحم نکرد.

واقعیت این است که همه تصور می کردند جمعیت یک جریان سست عنصر است و استاد عطا یک شخصیت ثبات قدم. اما جمعیت در مذاکره با ارگ به اصول و باور های خود ثابت قدم باقی ماند، ولی عطا باقی نماند.

جالب است استاد عطا مدعی است که " من را علیه ارگ دیگران تحریک کردند و من هر گز علیه جلالت مآب اشرف غنی نافرمانی نمی کردم. دیگران می خواستند که آب را گل آلود کنند و ماهی مراد شان را بگیرند. آنها تفنگ را بر سر شانه های من گذاشتند و من را به میدان جنگ پیش انداختند". این در حالی بود که او با افتخار و غرور بارها اعلام کرد که" من مثل دیگران دون صفت نیستم سرم را قربانی آرمانهای مردمم میکنم"

واقعیت این است که جمعیت اسلامی و متحدین سیاسی و مردم در بد ترین شرایط در کنار او ایستادند.
این مردم بودند که از یک والی مخلوع به یک رهبر قدرتمند تبدیل کردند.
قدرت صرف پول و یا لاف زدن نیست. قدرت تکیگاه مردمی و داعیه مردمی است.

استاد عطا قدرت مردمی داشت ولی داعیه مردمی نداشت. داعیه او چند تا چوکی بی ارزش و شرم آور بود. اما او از مردم بحیث ابزار در راستای چند تا چوکی بی ارزش استفاده کرد. او به هدف خود رسید همانان چند تا چوکی بی ارزش برای چند ماه ولی مردم را برای همیش از دست داد. او در انتخابات نمی تواند بر سر این مردم فریب داده شده حساب کند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امیرزاده
عطا
نظرات بینندگان:

>>>   چقدر زیبا اظهار داشته اید و. در حقیقت امر هم همین موضوع است که استاد عطا مانند زمان کمونستان خلقی وپرچمی از احساسات مردم با ایمان استفاده کرد. و احساسات مردم را جریحه دار ساخت ،بعد از این فکر نکنم کسی باللای چنین اشخاص وافراد نامطلوب اعتبار و اعتماد کند ،در افغانستان تقریبآ همه سیاستمداران و سیاسیون ما چنین مریضی را گرفتار اند فقط وفقط به پر کردن چیب های خودو زمینه را برای فساد خویش وقوم خود مساعد. میسازند تا از کاروان بی عدالتی به عقب نماند
عبدالله ریحان

>>>   میر زاده صاحب: تخم های گنده را در هر سبدی که بگذارید منتظر چوچه ازان نه باشید...... انتظار دارید جوقه جوقه مردم طرف شما روی بیاورند روی شانه های خود شمارا تا ارگ برساند.
شعیب

>>>   پول و سرمایه دزدی شجاعت و استقامت و مردم دوستی را از قوماندهای جهادی گرفته است آنها را زبون و خوار و فرمانبردار حکومت و قدرتهای خارجی کرده است. آنها مرده اند و تاریخ شان گذشته است.

>>>   ای امیر جان، تخم خود را حفظ کن
در زفاف آن دو ترا آید به کار
بهر نور جان ، کادوی دیگر فرست
عطا را با خایه های تو چه کار؟
عباس زارع، خیرخانه، کابل

>>>   کاشکی از اول معلم عطا را می شناختیم . اگر او رو ....شد اقلآ ما نمیشدیم
کا کا رجب مزار شریف

>>>   چیزی را که زر کند نه مادر کند نه پدر کند .
میگویند معلم عطا ء سی ملیون دالر گرفته .
سلطان محمد بلخ

>>>   آن شنیدستی که وقتی تاجری
در بیابانی بیفتاد از ستور
گفتند چشم تنگ دنیا دار را
یا قناعت پر کند یا خاک گور
معلم صاحب عطاء تاجر سیاست است .
حمید چوپان کاپیسا

>>>   چار مغز از زیر سنگ چارمغز شکن بیرون پرید . دیوانه گفت سبحان الله
چار مغز هم از مرگ می ترسد.
ناز پرورده تنعم نه برد ره به معشوق
عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد
معلم عطا ء تنها به پول ایمان راسخ دارد و بس
محمد امین پهلوان قندز

>>>   Abdul Hai Khurasani
احمدشاه ابدالی آخرین فرمانروای خراسان بزرگ بود و نه مؤسس افغانستان.
اتهام تأسیس افغانستان توسط احمد شاه ابدالی خراسانی یک دروغ بزرگ و تاریخ سازی یی جعلی فاشیسم است.
قندهار همیشه به عنوان یکی از مراکز مهم و تاریخی خراسان مطرح بوده و این موضوع را شادروان خوشحال خان ختک به وضاحت و روشنی بیان نموده است.
کابل و قندهار چی آشیانی دی- دا همه واله په نام خراسان دی

شاعر مشهور قندهار عبدالله خان پوپلزایی احمد شاه درانی را شاه خراسان نامیده و بنای مجلل قندهار نوین را اینگونه وصف می نماید:
دمی که شاه شهامت مدار احمدشاه
به استواری همت بنای شهر نهاد
جمال ملک خراسان شد این تازه بنا
ز حادثات زمانش خدا نگهدارد.
نه تنها احمد شاه ابدالی مؤسس افغانستان نیست بلکه تیمورشاه هم خود را شاه خراسان می دانست ، شاه ولی خان اشرف الوزراء ، وزیر تیمورشاه، وی را خدیو خراسان خوانده است:
خدیو خراسان دارا سپاه
گل باغ اقبال تیمورشاه
شهاب الدین ترشیزی در مدح شهزاده محمود سدوزایی سروده است :
خراسان چو خورشید است و خورشید است خفاشی
در آن کشور که این خورشید گردون آشیان آمد
نه تنها احمدشاه ابدالی که تیمورشاه هم خود را پادشاه افغانستان ندانسته و به خراسانی بودن خود افتخار می نموده است.
من از تمام دوستان تمنا دارم که تاریخ حسینی احمدشاهی را مطالعه کنند.
احمدشاه ابدالی آخرین فرمانروای خاندانی خراسان بزرگ می باشد و اتهام تأسیس افغانستان به او را بزرگ‌ترین اهانت و سنگین ترین اتهام تاریخی می دانم .
تنها مرجع معتبر و منبع منحصر بفرد در باره احمدشاه ابدالی تاریخ احمدشاهی است که نسخه ای اصلی آن در آرشیو مسکو موجود است و چاپ های بعدی آن با جعل عنوان کتاب در تهران منتشر شده است.
در تمام این کتاب حتی یک بار هم واژه افغانستان نیامده و احمدشاه ابدالی با صفات پادشاهان خاندانی فلات ایران و بلاد خراسان یاد شده است.
توصیه می کنم اگر تا حالا این اثر را مطالعه نکرده اید، مطالعه بفرمایید.

>>>   او از ابتدای جهاد همینطور بود. این استاد بی مدرسه وبی تعلیم یک شاگرد دیگر نیز دارد که آمر مالی مسعود شهید بود و وقتی ایشان شهید شدند همه پول را مخفی و به استاد ربانی ویا حکومت جدید تسلیم نکرد.
او با همدرد، محقق ویا داود کدام تمایزی ندارد.
حکومت که هم مانند اینها فاسد است. خداوند مشکل ما را حل کند
اینها همه غلامان نفس و حرص اند

>>>   عطا محمد نور به خاطر قدرت وپول هزاران حزب به پیش اواهمیت ندارد

>>>   افراد مانند عطانور و دیگر جنگسالاران خوب میدانند که با کدام تزویر از نام قوم و زبان و مذهب برای پُر کردن شماره های بانکی شان در خارج از قدرت و بسیج ساختن مردم سؤاستفاده کنند. اما این مردم ساده دل و خوشباور است که هنوز هم از اشتباهات خود نمی آموزند. این مردم است که آزموده ها را بار بار می آزمایند و هر بار فریب داده می شوند. حالا نوبت پدرام است که مردم را دَور خود جمع کرده و مانند عطانور همینکه به قدرت رسید، مردم را به حال خودشان رها می کند.

>>>   نباید از از تصمیم و آرارده خود پشیمان باشید استاد عطا یک سیاست مدار است میدانست که با این عمل خود پایه های حزب خود را قایم تر میسازد ایشان از همان اویل در فکر شهرت طلبی خود نبودند این حزب را یک بار دیگر در چانه زنی های سیاسی مطرح کرد چیزی بود که استاد عطا میخواست . همه میدانیم که غنی اختیار و نیروی برای حفظ چوکی خود ندارد اگر استاد هم ایستادگی می‌کرد به یقین پیروز می‌شد اما وضعیت سیاسی در داخل د خارج ایجاب نمی کرد که آیشان تصمیم ای را بگیرند که به نفع مردم نباشد .
استاد عطا شخصیت است که در شرایط فعلی افغانستان که همه جوانان امید استادگی در برابر سیاست دولت را از دست داده بودند دوباره این امید را به ایجاد کرد .

>>>   Abdul Hai Khurasani
ما از بحران زعامت و فقدان دیدگاه راهبردی رنج می بریم
الف
تاجیک‌ها، به عنوان یکی از میراثداران اصلی امپراطوری ،تمدن و فرهنگ
‏ Persian Empire و خراسان ، امروز در بدترین وضعیت سیاسی و انسجام تشکیلاتی به سر می برند و این وضعیت نابود کننده و فاجعه بار است.
از آنجا که هویت تاجیک، هویت فرهنگی و تمدن محور است و نه نژادی، لهذا زعامت و رهبری تاجیک ضرورتاً می بایست به چهار اصل هویت تاجیک ( زبان فارسی،هویت تمدنی و تمدن خراسان، قرائت مکتب حنفی و عرفان اسلامی) اعتقاد و باور داشته باشد.
این اعتقاد و باور در چهاراصل برای اعضاء شرط نیست، بلکه برای رهبری شرط است ،اما برای اعضاء داشتن یک عنصر مشترک کافیست.
ب
بسیاری از شخصیت های سیاسی مطرح امروز تاجیک، خود تعریفی درستی از دیدگاه و چشم انداز آینده ندارند و تمام کارنامه سیاسی آنها در محیط تاکتیک و آنهم فقط برای حفظ موقعیت سیاسی، امنیت اقتصادی و اتوریته اجتماعی خلاصه می شود.
ج
جمعیت اسلامی افغانستان که در زمان سپهسالار جهاد و فرمانده کل مقاومت ( شهید احمدشاه مسعود) و زعامت شهید استاد ربانی، به صورت طبیعی نماد و مظهر تفکر تاجیک تلقی می شد، امروزه بنا به دلایلی که بیان آن در این پنجره مفید نیست، در جغرافیای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی خود تسلط و زعامت لازم و کافی را برای بسیج تعیین کننده ندارد.
اگر جمعیت اسلامی همین امروز تفکر تاریخ زده‌یی سیاسی خود را رها کند و با ادعای زعامت تمدنی وارد میدان شود، بستر اجتماعی برایش کاملاً مهیاست.
د
وضعیت تاجیک‌ها در رهبری نهاد حکومت وحدت ملی بشدت خاکستری است، در جلسات شورای امنیت، اجلاس کابینه و شورای های غیر قانونی صلح و علماء، کسی ایکه مدعی هویت و تمدن تاجیک باشد و با جرئت از داعیه تمدنی ما دفاع و استدلال نماید، دیده نمی‌شود.
من اطلاع دقیق دارم ، که در جلسه شورای امنیت برای
تقسیم سبزوار ( شیندند) به پنج شهرستان جدید، هیچکدام از عناصر شرکت کننده تاجیک که تعداد شان کم هم نبوده است، از تقاضای جوانان مبارز و شهروندان هرات به؛ اسفزار و سبزوار هیچ دفاعی نکردند و سرانجام اشرف غنی توانست تمام تاریخ و تمدن اسفزار را دفن نماید.
همچنان تا امروز هیچ یک از اعضاء کابینه در مجلس وزراء به اشرف غنی نمی تواند بگوید که چرا دانشگاه هرات تا حالا نباید لوحه داشته باشد؟
اینها دو نمونه بود و از این نمونه ها زیاد داریم .
د
واکنش های شخصیت های سیاسی تاجیک در باره صدور فرمان غیر قانونی شناسنامه ها و تهاجم گستاخانه‌ی فاشیسم علیه هویت، بسیار ضعیف و توگویی از سر ناچاری بود.
عدم برنامه و پلان عملی علیه این اقدام فاشیستی نشان می دهد که زعامت تاجیک ظرفیت و پوتانسیل لازم برای توقف پلان شوم و ننگین فاشیسم را ندارد.
واکنش داکتر عبدالله به اقدام اشرف غنی یک رویکرد سیاسی و معطوف به توافقنامه سیاسی کابل بود و نه ضرورتاً یک واکنش راهبردی، ضمن اینکه این اقدام ضرورت به حمایت گسترده دارد، اما در موازات نهاد کاخ سپیدار می بایست زعامت تمدنی از هویت به عنوان یک اصل راهبردی حمایت نماید.
همچنان سکوت معنی دار شورای حراست و ثبات به رهبری استاد سیاف در باره شناسنامه ها قابل سوال جدی است، زیرا این شورای به خاکریز جمعیت تبدیل شده است.
پیشنهاد
اگر شخصیت های مطرح و جمعیت اسلامی افغانستان از داعیه برحق و تمدنی احیاء نهضت مقدس خراسان دفاع ننمایند، آنوقت مردم ما حق دارند اندک اندک از تمام این شخصیت ها عبور نمایند و ستاد رهبری مؤقت تاجیک با اشتراک تمام نهاد های سیاسی و اجتماعی تشکیل کردد.
این راهکار می تواند نخستین گام گذار از مدیریت بدوی به زعامت مدنی باشد

>>>   عطا محمد نور را من شناسم او یک پشثون است وبه او اعتماد کردن یک ا شتباه بسیار بزرگ است به خاطر یکه من ایشان را از دوره لیسه باخنر میشناسم زمانی که ایستاد تفسیر ما استاد مرحوم عبدالقادر خان شهید بود

>>>   استا عطا محمد نور با همه خالیگاه شخصیتی که دارد . برای اعاده حیثیت
سیاسی از دست رفته ای خود یک راه دارد که ازان همه مردم که به خاطر عدالت
اجتماعی و شکستاندن منش دکتاتوری و سیاست قبیله ای اشرف غنی آمادگی
قربانی را اعلان کرده بودند معذرت بخواهد و حقایق پشت پرده را نزد شورای
رهبری حزب جمعیت اسلامی آشکار کند تا این معمای منحوس حل وراه برای
همبستگی ادامه پیدا کند . این موضوع ضرورت قطعی است
باهمه ملامتی های که معلم عطا دارد این حرکت راباید به راه اندازد
م . ش .ف کابل

>>>   ایا عطا محمد نور با ارگ نشینان از تانک و توپ کار میگرفت و تاپه ایرانی میخورد دولت فعلی ما امریکا و انگلیس هست ایا کی میتواند با انها دست به گریبان شود باز دولت و مامورین دولت از خود قوانینی دارد بیشتر از ده سال به بلخ ولایت کرد و در طی این مدت مردم ارام و در امنیت و رفاه کامل زندگی کردند وطوریکه دیده میشود نسیت به بسیاری از افراد این از یک سواد رهبری برخوردار هست چون اوضاع کشور خیلی اساس هست از این عمل نور دشمنان در کمین نشسته کشور استفاده میکردند که انگاه از بد بد تر میشد و شاید باز حلیل زاد کدام بم افگن را بالای مزار و خانه عطا محمد پرواز داده باشد که دل او را به لرزه انداخته باشد با طیاره های بم افگن مقابله کردن مشکل هست چون همه چیز در اختیار و قدرت صاحبان طیارات هست و کون خود را با شاخ گاو جنگ دادن بی نتیجه اشتباه هست سیاست مدار هوشیار هم عقب نشینی دارد و هم تعرض اما در موقعی اش


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است