گویا در افغانستان فقط سه روز وجود دارد
 
تاریخ انتشار:   ۱۶:۱۹    ۱۳۹۷/۲/۱۱ کد خبر: 150522 منبع: پرینت

سه روزیکه در تاریخ کشور ما عقده ها می کفد، رسانه ها و سایت های اجتماعی به لرزه می آید.!
سه روزیکه برای یک تعداد سیاه است و برای تعداد دیگری سفید...
سه روزیکه همه انقلابی و وطنپرست می‌شوند...
سه روزیکه هرکس می خواهد تمرین سیاست کند...
سه روزیکه چپی و راستی و به اصطلاع کافر و مسلمان، مجاهد و غیر مجاهد در فضایی مجازی به جان هم می افتند...
سه روزی که فقط یک تعداد چپی های دیروزی بازهم اتحاد تاکتیکی می کنند...
سه روزیکه اخوان و غیر اخوان؛ مجاهد و غیرمجاهد، شعله و ستمی و... علیه گروه های چپی دیروز در قدرت صف بندی می کنند و فریاد ملکوتی می کشند...
سه روزیکه یک تعداد درباره انقلاب، جهاد و مقاومت اینجا و آنجا درفشانی می کنند ولی یکروز بعد همه چیز فراموش می شود. بقول معروف بازهمان "خرک است و همان درک"، باز همان معامله گری و هویت فروشی... است...
سه روزیکه گروه های فرصت طلب که به این شاخه ها ارتباط ندارند؛ دریا را خت آلوده می کنند و ماهی می گیرند...
سه روزیکه تب و تاب اسلامیست ها و انقلابیون... به اوج می رسد...
سه روزیکه به حدی یکی دیگری را دشنام می دهند و تحقیر می کنند که گویی در قاموس زندگی شان چیزی را بنام ادب و اخلاق دیگر نمی شناسند و حتی یک تعداد شان هم مرز انسانیت را پایمال می کنند...
سه روزیکه بعد از همه این گلو پاره کردن ها و آنهم در فضایی مجازی، ثمر و نتیجه اش هیچ...
و...

بلی هموطن عزیز من!
این سه روز(7- 8 ثور و 18 سنبله) است.
دقیقآ یک تعداد هموطنان ما در این سه روز فشار درونی شان به جایی می رسد و انسانی فکر می کنند که گویی فردا انقلاب و یا قیام دیگری برای آزادی وطن در راه است و یا فرمانی در حالت تغییر و تحول است و فکر می کنند سایت های اجتماعی اکنون دارند انفجار می کنند.
به هرصورت ولی حرف من بالای این نیست که چه کسی چه قضاوتی می کند و در این سه روز چه می گذرد و چه شعار هایی را همراهی می کنند و... مشکل اساسی و جان سخن این است:

همینکه 9 ثور و 19 سنبله می شود یعنی بعد از گذشت یکروز از این تاریخ ها، متوجه می شوید که مطبوعات و رسانه های اجتماعی به حدی آرام می شوند و در یک سکوت سراسری فرو می روند که تو گویی این همه سینه چاک کردن، داوری ها... به تاریخ سپرده شده و حرف دیگری در میان نیست و گویا حقایق را درک کرده اند و همه چیز را فهمیده اند، در حقیقت نه حرفی در مورد به اصطلاح افتخارات فرو ریختن دیوار برلین است؛ نه حرفی در مورد انقلاب ثور است و بالاخره نه حرفی هم در مورد قهرمان ملی احمد شاه مسعود و مسعود شناسی وجود دارد. بقول معروف " آمدند، گفتند، خوردند و رفتند؛ تا یکسال دیگر همه در سکوت فرو می روند.
وضعیت بجایی می رسد بعضی اوقات انسان به این باور می شود که بقیه 362 روز خدایی در یکسال باید انسان استراحت نمود و در مقابل جامعه و مردم بی تفاوت بود و اگر فعالیتی هم انجام می دهید در حدود منافع شخصی باید انجام گیرد؛ زیرا این سه روز است که گویا اصالت ما را در مقابل مردم و جامعه تشکیل و تعیین می کند...

از همه جالبتر اینکه؛ همینکه سال می گذرد و باز یک دو روز به این روزهای متذکره نزدیک می شود بازهم "همان کاسه است و همان آش" باز فصل دهل و نقاره به صدا در می آید و خون ها به جوش می آید، چاقو ها تیز می شود و این سناریو پی هم تکرار می گردد.
بالاخره این است سرنوشت و آینده به اصطلاح یک "ملتی" و آنهم مسلمان بنام افغانستان ...!

عطا صفوی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
عطا صفوی
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   بلاخره همو خرک همو درک.

>>>   از دست افغانها نه مردم این دنیا روز دارند و نه خدای آن دنیا.
جنگ در مملکت شان در گرفته است و یک تعداد زیاد شان به اروپا آمدند و پناهنده شدند.هیچکدام شان نه زبان میفهمند و نه کدام شغل و دانش دارند و نه هم کارکرده میتوانند و بار دوش دولت شدند.
یک تعداد شان در جنگ ها شهید شدند و با وجودی که میدانند که مسلمان هستند و زبان رسمی جنت زبان عربی است،اما اکثر شان فقط چند سوره را بدون آن که معنی آن را بفهمند،از یاد کردند و نماز میخواند و خلاص.
بعد از مردن شان در قبر منکر و نکر می آید و میپرسد:
من ربک؟
جواب میدهند:چه گفتی بیادر،نفهمیدم.
من رسولک؟
باز جواب میدهند:والله اگه بفهمم.بیادر فارسی یاد نداری که به فارسی سوال کنی؟
اینجاست که همه آنها در عوضی که به جنت بروند و شراب و کباب بخورند و با حور ها و غلامان جنت ساعت تیری و عیش و نوش کنند،همه شان را به کورس های آموزشی زبان عربی میفرستند و از سر شروع میکنند که:غین دو زبر غین،غیر دو زیر غین.غین دو پیش غن،غن،غین ،غن.
تا وقتی که آنها زبان یاد میگیرند،عرب های شکم کته که از خوردن زیاد فشار پیدا کردند و مردند و به زبان عربی خوب بلدیت دارند،تمام حور ها و غلامان مقبول را میگیرند و به افغانهای بیچاره،یگان حور ها و غلامان هزاره گی میماند،که دل شان از هم بستر شدن با آنها بد میشود.
پس افغانهای بیچاره نه درین دنیا روز و روزگار خوب دارند و نه هم در آن دنیا.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است