ایجاد اسراییل دوم در منطقه ما
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۳۷    ۱۳۹۷/۱/۲۹ کد خبر: 149961 منبع: پرینت

با وجود امضاى پيمان استراتژيک افغانستان با آمريكا و انگلیس و حضور فعال نظامى اين دو كشور كه هم كنترل ارضى و هم فضایی ميهن ما را در اختيار دارند اما در برابر تجاوزات آشكار و انكارناپذير ارتش و مليشه هاى پاكستانى خاموش اند گويا آب از جايش تكان نخورده است.

اخيرا علاوه بر ارتش و مليشه هاى پاكستانى پشتون هاى پاكستانى هم با دهل و نغاره زوزه كشان مانند لاشخوران چنان با عجله و شتاب بطرف سرحد يورغه می رفتند تا از پيكر بی جان و به خون خفته ما چيزى نصيب شان بشود و اما هم پيمانان ما باز هم خاموش اند.

آيا اين خاموشى قبل از طوفان است؟ من فكر می كنم آمريكا و غرب در پى ايجاد يک اسرایيل جديد در منطقه می باشند همانطوريكه در در سال 1948 يهودی ها اروپا را درشرق ميانه انتقال دادند و بخاطر تامين منافع ملى و مهار كردن عرب ها و كوتاه ساختن دست اتحاد شورى سابق از كشورهاى خليج نفت خيز در كشور فلسطين اسرایيل را ساختند و تا امروز آن را حمايت می كند و مانند دانه سرطانى خون مردم را می مكد.

از قراین چنين استنباط می شود كه باز هم غرب بخاطر تامين منافع كلان خود و جلوگيرى از رشد روز افزون چين و روسيه معاصر و استفاده از منابع بزرگ و دست نخورده آسياى مركزى اسرایيل دوم را توسط پنجابى ها و پشتون ها در پاكستان و مناطق جنوبى و شرقى افغانستان ايجاد نموده تا باشد براى حداقل صد سال ديگر كنترل منطقه را در دست داشته و از منابع سرشار آن استفاده كنند.

در اين جاى شک نيست كه پنجابى ها و پشتون ها هم از آن نفع می برند و از چند سال است كه پروژه شجره يهود بودن پشتون ها را آغاز كرده اند و آهسته آهسته پشتون ها به افتخار می پذيرند كه يهود هستند و اين كدام عيب ندارد از اينكه يک قوم بی تاريخ و بى هويت بودند و مهد اصلى شان كوه هاى سليمان بود حالا كه تاريخ يهودى و هزاران ساله پيدا كنند از اين چه بهتر.

به هر ترتيب با ايجاد اسرایيل دوم در منطقه اقوام غيرپشتون و پنجابى بايد مانند فلسطينى ها قربانى بدهند و همه روزه قربانی شوند، سر زمين شان بايد غضب شود و جوانان كشته شوند و فقر و بدبختى دامنگيرشان باشد چنانچه اين پروسه همين حالا بشدت جريان دارد اما سوال اين است كه ما اقوام غيرپشتون چه بايد كنیم؟ دست زير علاشه نشست و تماشا كرد و يا باید از خواب غفلت بيدار شد؟

اندیشه نوین


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
جنگ
افغانستان
اسراییل دوم
نظرات بینندگان:

>>>   اگر اسرایل بقایای گم شده خودرا در افغانستان تمویل نظامی و اقتصادی کند واقعآ که در سرحد بین اوغانستان و پاکستان هم یک کشور دیگر صهیونست ایجاد خواهد شد.

>>>   ....خودت اسرائیل هستی که قوم پر اففتخار را اسرائیل خطاب میکنی همین قوم آزاده پشتون است که در مقابل پاکستانی ها از وجب وجب خاک خود افغانستان دفاع میکند و نظامیان متجاوز پاکستان را مردار و اسیر کردند و تو انسان متعصب.... اظهارات غیر منطقی و خلاف مردم اصیل افغانستان توطعه میکنی
وطن دوست.

>>>   این آقا " اندیشه نوین " از همان مریض های قومی در درجه سوم است. مرض های قومی به سه نوع اند: یکی اینکه با دیدن شخص غیر قوم خود تب می کند و تبخال میکشد.
دومی ره خارش در بدن می افتد و پت می کشد.
و از سومی بیچاره قوخ هایش تور می خورد که لاعلاج است.
احمد آرام

>>>   اندیشه جان! تشویش نکن پشتون چا خورده است! ۸۰۰ سال حکومت کرده است ! اقوام غیر پشتون یعنی تاجیک می خواهد اقوام دیګر را عقبش بکشاند و غارتګری و دزدی را رونق دهد؟ این وطن تاجیکستان نیست که همه دار ومدار مادی ومغنوی اش را تزار بلعید ! در کنار پشتونها هستی که اندیشه نوین هستی و رنه اندیشه نوینوف نوینویچ می بودی! در چشممردم خاک نیانداز! کو تاریخ تاجیک؟ کدام سلسله شاهان تاجیک را نام برده می توانی؟
پشتون

>>>   این اندیشه بیمار و آن امیر غل که همیشه افکار فاشیستی او ضد پشتون ها دارند از بیماران روانی هستند که عقل شان کار نمی کند و چاره ار با دشنام دادن به یک قوم میبینند، شفا برای تکلیف شان میخواهم.
کابلی

>>>   انديشهء بي انديشه !
پشتون ها قبلا هم تاريخ درخشان داشت وحالا هم از نام ان شما وبادارن شما لرزه به تن دارند!
در جستجوي ايجاد هويت خود باشيد كه نه تاجكستان نصواري شما را قبول ميكند ونه هم زرتشتيان ايراني!
خيلي زود شاهد پرداخت اشتباهات بي انديشانه خويش خواهيد شد كه دامن پرمهر پشتون ها را كم مهري نموديد.
بهروزاز بدخشان

>>>   پشتون -افغان- افغانه يا-پتان- روه و روهيله با ترکيبات و مشتق هاى پختون پختانه و پشتانه اوغان و افاغنه و ريشه واژه يابى از پشت اسپ و سوارکار و اپه گان و اودال وابدال نظريات و تيورى سازى هويت گاه ى (معرب گاه ى= واژه مکانى و زمانى) يعنى گاهى اسراييلى و يهودى بودن و گاهى آريايى و ايرانى بودن شان نه تنها برجسته تصوير نمى شود بلکه ريشه اصلى و بافت هاى زبانى و فرهنگى اجتماعى ساختارهاى سوسيالى و روانى هويت اين مليت با زبان ايرانى يعنى پشتو و پيدايش اسراييلى يهودى کنده گهور (جوهر فلسفه اى موجوديت هستى - عصاره و ارگنون =ارغنون =اورگانيگ و يا ارگ= سازواره پيوندهاى خانواده گى نامعلوم و مهجول بهتر برجسته تصويرمى کنند.
نظريه ى يک دانشمند پشتون شادروان خان عبدالغنى خان در باره كلمه " افغان " بنا به روايت سياستمدار معاصر پيشاور آقاى افراسياب ختك .
افراسياب ختك در اين سخنرانى در جمع برجسته ترين رجال سياسى و علمى معاصر پشتون در شهر پيشاور در ماه مارچ 2012 نظر محقق و فيلسوف برجسته ى پشتون خان عبدالغنى خان را در باره واژه ( پشتون ) اينگونه بيان مى نمايد :
" ...ما خود را " پشتانه " مى گوييم بعنى( پشتون يا پختون ) مى ناميم اما هندى ها ما را بنام ( پتان ) ياد مى كنند و ايرانيان ما را (افغان) مى نامند."
شادروان خان عبدالغنى خان با استناد به اسناد يافت شده از مقبره شاپور شاهنشاه ساسانى اضافه مى نمايد :
" ... بر اساس كتيبه ى يافت شده از مقبره شاهپور يكى از أقوامى ايرانى ايكه شاهپور بر آنها حكومت مى نموده است ، بنام " ابگان " ياد شده است .
از آنجا كه در عصر ساسانى نام يكى از خدايان ايرانى بنام (بگن ) ياد مى شده است و كسانيكه آن خدا را مى پرستيده اند را بنام (ابگان ) خوانده اند .
كه همين( ابگان ) بعداً افغان مى شود ."
براساس اين نظريه پشتون = پختون = پتان = افغان = ابگان ابگان يعنى كسانى كه خداى بنام( بگ )را مى پرستيدند إطلاق مى شده است و تعلقى به ديگر اقوام ايرانى ندارد .
ناگفته نماند كه ( بگان ) نام يكى از خدايان ايرانى را بنام ( پگان ) هم مى خوانده اند.
در هر حال كلمه ى ( افغان ) بر اساس تحقيق شادروان خان عبدالغنى خان و تأييد و تأكيد شخصيت برجسته اى سياسى معاصر پيشاور سناتور افراسياب ختك به قومى إطلاق مى شده است كه در وادى كوه سليمان و خَيْبَر از توابع كشور (كابلستان ) مى زيسته اند و از اقوام ايرانى محسوب مى شوند
درباره اینکه قومهای پشتون خود شان را یهودی نامیده اند در تاریخ افغان سید جمال الدين سه لقبه که متن عربی اش در مصر سال 1901 میلادی به عنوان یک کتاب چاپ شد و در یک مجله ترکی عثمانی هم چاپ شد. این کتاب ا ز سوی امین خوگیانی فرزند شهید اسرائیل خان خوگیانی به زبان فارسی ترجمه شد و ترجمه فارسی اش در سال 1940 یعنی درست 24 سال پیش از حماقت تاریخی ، زبانی ، فرهنگی- اجتماعی حاکمان افغان پشتون و مبنی بر حذف واژه فارسی معرب شده که همان پارسی پارسایی و سوءاستفاده از تاجیکان و پارسیزبان برای آسیب دیدن و پارسیستیزی نام اصلی را بزدودند به نام جزءی و چگونگی و توصیفی یعنی صفت ساخته شده از اسم جامد "در" باجمع ی که این ی هر اسم را صفت و صفت را دوباره اسم می سازد وحتى خود صفت درى ساختگى است وصفت اصلى مانند وبد وخوب بلند و پايين خورد وکلان يا تمام رنگها در جمله صفت هاى اصلى مى باشند که صفت هاى ارتقاع پله اى دارند . هرصفت اصلى با "تر" و "ترين" چگونگى ويا خواص و يا بلند وبلندتر وبلندترين مى سازدآيا درىتر و دريترين وجوددارد . اين علامه ها و اکادمیسیون کاذب حاکمان افغان هم نمی دانند بک بار می گویند دری صفت در است یک بار صفت دره که صفت ها ساختگى از قيد و فعل يا مصدر اسم فاعلى واسم معفولى با پسوندهاى توصيفى ساخته مى شود
يهودها درهر زمان تا امروز در تجارت سنگ هاى گرانبها هندوکش دست کلان دارند يهودان هرات وکابل وبخارا وباختر نشين هندوکش دست کلان دارند بويژه يهودان هرات وکابل وبخارا وباختر نشين و مناطق هند و اکنون پاکستان.
سفير اسبق کابل درامريکا اين مطلب را در توجيه ديدار خود با يهود ها در نيويارک بيان داشت
پیشینهٔ پیدایش یهودیان در هندوکش ناروشن است. ولی حقيت است اسرای یهودی در بابل به یهودیانی گفته می‌شود که در سال 597 پیش از میلاد، بعد از سقوط اورشلیم توسط پادشاه بابل بخت النصر، به بابل به اسارت برده‌شدند. معبدشان در "اورشلیم" (بيت المقدس) « اسراییل کنونی» به دستور « بخت النصر ـ فرمانروای بابل ويران شد.
اقامت این گروه از یهودیان در بابل 58 سال بطول انجامید نام يک پسر و يا نواسه از شاوول يا ساوول "افغانه" ويا "افغانه" بود که با گمان امکان دارد تغير آوازى زبانى پارسى باستانى شده باشد. و سرانجام در سال 539 پیش از میلاد کوروش بزرگ با ورود به بابل و آزادسازی یهودیان به این اسارت پایان داد. و به يهوديان در سر زمين "آريانم" شمال آمو تا آمور ( امروز کشورهاى با ستان پارسى :ترکمنستان، ازبکستان.... ) کوچ کردند.
تعداد زياد شان از "پگان"
"اپگان" به معناي شيران و دليران ?
واژه "اپگان" از کدام زبان است?
ريشه اين زبان ريگودايى ايست و يا اويستاى است?
يا به عبارت ديگر سانسکريت است ها ازگاهتاهاى زردشتى?
من زبان شناس زبانهاى باستانى ام
بيانات که شما بزرگوار نقل قول نموديد از ارتشاحات تعفنى و
ارتعاشات مغزى تقلبکار اوغان "علامه" عبدالحى حبيبى متقلب پته خزانه است که همين جفت نقصان شده و از سوى سازمان فرهنگى جهانى ردشده را داکتر تنوير تقلب را نشخوار مى کند
"در طول زمان غلبه عرب ها وقتی آنها به اين منطقه آمدند چون آنها حرف (پ) در زبان عربي ندارند آن را تبديل به (ف) و حرف (گ) را تبديل به (غ) ساخته اند در آن صورت شده است افغان.
فاميل زبانى بزرگ "زبان سامى" به سه دسته تقسيم شده است:
1- عبرى (زبان يهودى و قوم اسراييل)
2- عربى ( زبان عرب ها) لطفا به عبرى و عربى دقيق نگاه کنيد. هردو اش از چار دبيره ساخته شده و گردان شده يک ديگر اند مانند گردانهاى اران و ايران وارين وآريانا.
3- زبانهاى افريقايى که نه عبرى ونه عربى اند
4- زبان زبان "جودى" "ييدى" (ييديش) زبانيست که در پريوسن (آلمان و پولند ) است که واژه هاى عبرى دارد و زيادتر زبان جرمنى است اين زبان چار "واج" (آوه يا آواز) را مانند (پ گ چ و ژ) دارد.
اما عربى و عبرى بدون چاردبيره است.
"افغانا" که در روند تاريخ "افغانه" و "افغان" و آخرين بار سيد محمد بن صفدر الحسيني سه لقبه (جمال الدين کابلى٬ جمال الدين اسدآبادى وجمال الدين الأفغاني) اصل ونسب افغان را در کتاب خود "تتمة البيان في تاريخ الأفغان" (بيانات متعاقب پيرامون گذشته افغان) مفصل بيان نمود. کتاب اين پيشينه نگار چاڀ 1901 مصر از سوى محمد امين خان خوگيانى فرزند اسراييل خان خوگيانى ترجمه به فارسى ودر سال 1940 چاب شد . کتاب جمال الدين به عربى و ترجمه فارسى خوگيانى (در سال 1940 درى ورى نبود) در مخزن انترنيتى قابل دريافت است.
اما پيش از نگارش اين تاريخ نگار تاريخ افغان سيدجما ل الدين در قرن 20 خاورشناسان وايرانشناسان انگليسى و آلمانى قرن 18 ميلادى (جان ريچاردزون لندن در زمان درانى ها 1767 ) و قرن 19 ميلادى (ايدوارد بوريرمن کتاب پيرامون يهود بودن افغان) فقط لقب افغان وپتان وروهيله رامى شناختد.همه اين دانش مندان نام بومى وصادق شانرا نمى دانستند

مونت استوارت الفینستون " پدر افغانستان " پشتونان را بکلى فراموش نموده پشتونان پختونخوا دارد بسیار جالب است، آنچه در کتاب «سر مونت استوارت الفینستون» ژنرال و نايب شاه برتانينه درهند ، يکى از دو ژنرالان (سر جان مکلم) که مامورت تجزيه و تقسيم ايران و اساسگزار سنگ تهداب افغانستان استاندار و فرمانده درهندبرتانيه سفیر انگلستان در کابل نامگذار افغانستان و نويسنده کتاب "گزارش سلطنت کابل" (ترجمه محمد آصف فکرت ) دلیل نامگذاری افغانستان را از جانب خود چنین افاده می کند: "افغانان نام عمومی برای کشور خویش ندارند"( 1 ) ولی گاهی نام فارسی افغانستان را بکار می گیرند... نامی که توسط ساکنان این سرزمین بر تمام کشور اطلاق می شود، خراسان است نوشته شده است. او در صفحه 125 کتاب چاپ سال 1842 می نویسد که "افغان ها" نام عمومى برای کشور خود ندارند. در این کتاب، که به طور کلی کتاب نامگذاری افغانستان مشهور است. مونت استوارت الفینستون خراسان را افغانستان تبديل کرد همه مردم غیر پشتون را در کتاب اش فهرست شده اند. مانند تاجیک ، اوزبيک ، هزاره، ترکمن، قرقيز، بلوچ ، چهار ایماق....و حتى افغانها. سرشماری و آمار و نظرسنجی آماری به شیوه شرکت هند بریتانیا. مونت استوارت الفینستون پشتونان را بکلى فراموش نموده واين نفر پدر افغانستان است (1) : ملت های مختلفی که در سلطنت کابل زندگی می کنند، که مقدار جمعیت در مقیاس کمک حاکى اند: افغانها: 4،300،000
بلوچها: 1،000،000
تاتارها ( تورکتباران) : 1،200،000 پارسيان :(از جمله تاجیک ها): 1،500،000
هنديان (کشميريان جتها و غیره): 5،700،000
قبایل مختلف: 300،000
پشتونان کجا شدند ?
و بلاخره اين افسانه "اپگان که رد شد نقشه ديگرى از سوى پشتونيسم کشيده شد
واسراييل لهاب دهن تحليل وتجزيه مى کنند.
يهوديان چرا ضد ايران زمين ايد پيشداديان ما شما را از ستم بخت نصر نجات داد و به شما ما پناه داديم نام يک کوه کوهان هندو را به شما داديم واورا کوه شاه خود سليمان کرديد پختونخواه ساختيد.
شباهت هاو تفاوت حاکمان اسراييلى يهودى و حاکمان افغان چه اند?
* شهرک سازى
* تخريب و آور نمودن فرهنگ تاريخى وآثار اقوام باستانى پيليستر Philister (پلستين) Pentapolis
پنتا پوليس از اتحاد پنج شهر ساخته شده مانند پنتاگون ويا پنتاگرام اسراييل هنوز وجود نداشت . که پفليستر ها 1600 سال پيش ميلاد در آنجا زندگى مى کردند.توجه که سال قمرى يهوديت درآنزمان 255 روز بود
* کشتار دسته جمعى
* اسراييل و افغان تون دو مکان با منافع ملى امريکا واروپا
* تعرضى بودن حاکمان اسراييل و افغان تون
* جنگ جوى و غضب زمين
شباهت ها زياد تفاوت کمکى (پشتو شاخه هندو ايرانى است)


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است