یادآوری یک رویداد جالب!

در 3 مى سال 1995 كه 9 ماه از تصرف شهر قندهار توسط طالبان مى گذشت يک فروند طياره نوع llyushin 11_76TD از فضاى قندهار به سمت كابل در حركت بود شايد كسى تصور نمى كرد كه طالبان امكان كنترل فضاى قندهار را دارند.

زمانيكه طياره مشكوک در رادار ديده شد و در تماسى با برج مراقبت قندهار مسير خود را كابل اعلان نمود فرمانده قواى هوايى طالبان در يک تماس عاجل با رهبرى طالبان دستور نشست طياره را در ميدان هوايى قندهار صادر نمود. فورا يك فروند جت شكارى كه پيلوت آن دگروال جيلانى نورزى بود به هوا برخاست و طياره را مجبور به نشست در قندهار نمود.

بعدا معلوم شد كه طياره مربوط خطوط هوايى تاتارستان فدراتيف روسيه بود. عمله ى پرواز در يک مهمانخانه جابجا شده، يک نفر ترجمان كه قبلا با قواى شوروى در افغانستان كار مى كرد با تعدادى محافظين زير نظر على خان متقى برادر امير خان متقى براى نگهدارى عمله پرواز توظيف شدند كه بعدا بجاى متقى مولوى سليمان للندرى آن مسووليت را به عهده گرفت.

روس ها تلاش هاى زيادى براى رهايى طياره و عمله ى پرواز شان نمودند. طالبان در بدل آنها مطالبه رهايى 50 هزار افغانی را كه در دوران حاكميت كمونيستان لادرک شده بود را نمودند. مذاكرات طالبان با روس ها طولانى شد در آنوقت هيچ كشورى طالبان را به رسميت نمى شناخت گفته مي شود يک نفر سناتور آمريكايى به نام براون هينگ ميانجى ميان طالبان و روس ها بود.

در جريان مذاكرات روس ها از طالبان خواستند تا براى حفظ سلامت طياره بايد به عمله ى پرواز اجازه داده شود تا هفته ای يكبار انجن هاى طياره را چک و كنترل تخنيكى نمايند تا از كار نيافتد طالبان هم از ساده لوحى پذيرفتند براساس اين توافق هر هفته يكبار هفت تن عمله ى پرواز همراه با شش تن محافظ مسلح توسط موترى به ميدان هوايى آورده شده طياره را چک مى نمودند.

آهسته آهسته طالبان با عمله ى پرواز و چک تخنيكى طياره عادى شدند و هر روز جمعه كه ادارات طالبان تعطيل مى بود شش تن طالب با هفت تن عمله پرواز داخل طياره مى شدند تا از وقت معين و كار محدودى كه اجازه داده شده بود مراقبت نمايند اما فردى در ميانشان نبود تا از كار تخنيكى آنها آگاه باشد.

در 16 مى سال 1996 كه يكسال از نشست اجبارى طياره روسى مى گذشت. طبق معمول نوبت كنترل طياره بود و از شش تن محافظين سه تن شان به نماز جمعه رفته بودند و عمله ى پرواز با سه تن ديگر وارد طياره شدند طالبان منتظر بودند كه كار عمله تمام شود يا اينكه سه تن همراه شان از نماز با موتر مخصوص انتقال عمله برگردند.

عمله ى پرواز كه از قبل پلان فرار را طراحى نموده بودند آن روز را مناسب دانسته ابتدا يک انجن طياره را با بطرى روشن و فعال نمودند زمانيكه مطمین شدند كه انجن هاى ديگر كه به سادگى روشن و فعال مى شوند دروازه را به روى طالبان محافظ بستند و شروع به پرواز طياره نمودند البته در نتيجه ى غافلگيرى و درگيرى كه ميان طالبان و ساير عمله ى پرواز صورت گرفت آنها هم خلع سلاح يا كشته شدند كه از سرنوشت شان اطلاعى در دست نيست.

طالبان غافل تصور مى نمودند: در صورتيكه امكان پرواز از فضاى قندهار ميسر نيست چگونه بدون اجازه ى آنها امكان پرواز از ميدان هوايى خواهد بود اما روس ها از خواص رادارهاى افغانستان كه ساخت روسيه بود به خوبى آگاه بودند كه امكان فرار در ارتفاع كم وجود دارد و برنامه فرار از رادار را هم سنجيده بودند آنها قصد پرواز با ارتفاع كم را به سمت شارجه كه هيچ كوهى در مسيرشان نبود داشتند و سرانجام با عبور از ريگستان هاى شارجه طياره را به آنجا رساندند.

بدبختى طالبان آن بود كه يک فروند ميگ مستقر در ميدان قندهار در آنوقت عوارض تخنيكى داشت. زمانيكه آماده ى پرواز شد طياره روسى فرار نموده بود. طالبان تصور مى نمودند كه به احتمال قوى طياره يا به سمت تركمنستان و يا هم ايران رفته باشد هرگز گمان نمى كردند به سوى شارجه رفته باشد.

فرار اين طياره كه رسوايى بزرگى براى طالبان محسوب مى شد نه تنها در خارج از افغانستان حيرت آور بود بلكه بدگمانى هايى را هم در رده هاى بالا و پایين طالبان ايجاد نمود تهمت زدن به همديگر و بدگمانى تا جايى رسيد كه ملا عمر كه مى دانست كار از كار گذشته با صدور اعلاميه اى به همه ى طالبان گفت كه من قضيه ى فرار طياره را بررسى كردم هيچ كس مقصر نيست تقدير چنين بود و از همه ى طالبان خواست كه از خدا بترسند و بر همديگر تهمت نبندند.

متعاقبا در ديوارهاى شهر قندهار اخطاريه هاى براى مردم نصب شد كه احدى حق ندارد در مورد طياره روسى گپ بزند.

آرى اينگونه بود فرار طياره روسى از قندهار و رسوايى طالبان!

محمد عارف منصوری

>>>   ملا عمر گمراه دعوی غیب دانی داشت . ما در هر سطوح چه مردم ساده هستیم .

>>>   امتحان الهی بود

>>>   کسی اگرداستان فرار طیارات روسی توسط تنی به پاکستان را همینطور از سیر تا پیاز بنویسد ،

>>>   اینها همه یک آوازه است و نشان دادن قهرمانی خودشان است، چه در مورد طیاره روسی و چه در مورد گریختن اسمعیل خان.
طالبان به مشکلات مالی مواجه بودند و فقط پول میخواستند.
هم روس ها بخاطر رهایی طیاره شان به طالبان پول دادند و هم دولت ایران بخاطر رهایی اسمعیل خان برایشان پول دادند.
برای آن که در انظار مردم خود را معامله گر نشان ندهند، ادعا کردند که آنها فرار کردند.

>>>   این یک دروغ شاخدار است.
بدون کدام معامله رسمی یا مخفی هرگز چنین واقعه رخ نمیدهد. طالبان چگونه یافتند که طیاره مشکوک است و آنرا پایین کردند؟ مگر همه گول دروغ های آن ها خواهد خورد.؟

>>>   منصوری گرانقدر!در حقیقت چنین نیست.کسانیکه میانجی رهایی طیاره روسی با طالبان بودند،زنده هستند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است