نشست صلح افغانستان با حضور نمایندگانی از کشور های مختلف در تاشکند ازبکستان آغاز بکار کرده است در حالیکه هیچ نماینده از گروه های مخالفت حکومت افغانستان به شمول طالبان ویا داعش در این نشست حضور ندارد.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، طالبان با وجود سقوط حاکمیت و خزیدن در پناهگاه های دورافتاده طی هفتده سال گذشته نه از جنگ خسته شده و نه دیگر یک گروه درهم شکسته می باشد بلکه با لشکری از نیرو بر نیمی از جغرافیا و جمعیت حاکمیت و نفوذ دارد و به تازگی با وجود تلاش های حکومت غنی برای صلح از امریکا خواهان گفتگو شده است.

این گروه تروریستی که در ایدیولوژی چنان سرسخت می باشد که همواره از هرگز برای وارد شدن به گفتگوی صلح استفاده می کرد نتوانست در برابر تغییرات اجتماعی و سیاسی مقاومت دوران حاکمیت را داشته باشد و اکنون در ساختار و رویکرد سعی در تطبیق پذیری با جامعه، مناسبات منطقه ای و سیاسی دارد.

در این میان، اگر چه سران این گروه تروریستی دلیل کشتار مردم و جنگ را حضور امریکا عنوان می کنند اما باید به این سوال نیز پاسخ گویند که طالب چگونه و با کمک کدام قدرت شکل گرفت، به حاکمیت افغانستان رسید و اکنون بدل به نیروی ویران کننده بر 50 فیصدی افغانستان شده است؟

و کشت کوکنار و گسترش بی حد و اندازه قاچاق مواد مخدر و فساد حکومتی که سبب ایجاد ناامنی و فرصت قدرت یابی این گروه در کنار حاشیه امن رفت و آمد به پاکستان و گسترش دامنه نفود، چگونه برقرار شد.

امریکا که دهه ها رویای نفوذ به خاورمیانه را در سر داشت تجاوز شوروی به افغانستان را بدل به فرصتی بزرگ کرد، نیروهای افراط گر جهان را از راه پاکستان به جبهه های جنگ فرستاد و از جبهه جهاد برای شکست ارتش سرخ استفاده کرد اما پس از پیروزی با ایجاد جنگ داخلی در دسیسه سبب به قدرت رساندن طالبان شد و حال، مگر نیروهای طالب همان افراط گرایانی نیستند که زیر سایه کاخ سفید جان گرفتند و بدل به ترویسم شدند؟!

این کشور پس از نشان دادن خطر بزرگ تروریسم در حاکمیت طالبان و استفاده از حمله یازده سپتامبر، رویای تسخیر افغانستان را بدل به واقعیت کرد و با ایجاد پایگاه های نظامی دایمی دامنه نفوذ رقبای منطقه ای خود را کاهش داد در حالی که روسیه دیگر به مانند گذشته از دخالت در افغانستان دوری نمی کند و با ارتباط با طالبان خواهان مقابله با واشنگتن است.

از جانب دیگر، نزدیکی روسیه و ایران در کنار تلاش هند برای همکاری با امریکا و روابط اقتصادی کلان میان چین و پاکستان سبب پیچیدگی روابطی شده که هر قدرتی به دنبال استفاده از گروه های تروریستی در جهت تامین منافع خود در افغانستان هستند در حالی که حکومت برحال کشور چنان ضعیف و زیر نفوذ امریکاست که توان سامان دهی به روابط خارجی را ندارد.

به همین دلیل می باشد که طالبان بدون اعتنا به حکومت کرزی و اکنون غنی، همواره امریکا را طرف جنگ و صلح می داند و از جانب دیگر، سقوط حاکمیت را نه خواست مردم افغانستان بلکه دلیل حمله این کشور عنوان می کند در حالی که بدون حمایت کاخ سفید و آغوش باز پاکستان تهی از حفظ بقا در یک ولایت است چه رسد بر نیمی از کشور.

در همین راستا، جمیعت 50 فیصدی کشور که در مناطق تحت حاکمیت و نفوذ طالبان زندگی می کنند با تجربه تلخ دوران حاکمیت با رد افراط گری در دوران جدید، خواهان برقراری قانون و حکومت مشروع بوده و هستند و بنا به دولت های ضعیف و دست نشانده مجبور به پذیرش طالبان شده اند زیرا در عدم توان مقابله با تروریستان، دولت و کشورهای خارجی نیز هیچ کدام در پی حفظ جان و مال آنان نیستند.

در این میان، اشرف غنی که با تمامی جناح های شکل دهنده حکومت وحدت ملی سر نزاع دارد و در باتلاق اختلاف ها گیر مانده در پی استفاده از صلح برای تداوم جنگ و ناامنی است تا نظام فاسد و بقای دولتمردان دست نشانده حفظ شود.

در حالیکه کشورهای منطقه ای در تغییر مناسبات سیاسی هر کدام در پی دست یابی به حداکثر منافع می باشد تا جایی که گروه های تروریستی بدل به طرف گفتگو شده و جنگ نه نبرد علیه ترویسم بلکه میدان رقابت برای رقیب کشی است.

امریکا اگر اقدام به کاهش نظامی در یک دوره می کند و از جنگ، بن بست می سازد و دگرباره با افزایش نیرو خواهان نبرد در خط مقدم می باشد تنها خلاصه در تروریست پروری دارد و رسیدن به اهدافی که شومی آن گریبانگیر سرزمینی شده که هر روز از هر سوی جبهه قربانی می دهد.

کد (18)

>>>   تا بادارطالبان نخواهد صلح شود طالبان مزدورصلاحیت صلح وجنگ راندارند این صلاحیت نزد باداران شان است وبادارشان هرگزنمیخواهد صلح شود بیغم باشید
بازهم این نشست رابه فال نیک می بینیم

>>>   بلفرض که صلح شود .
ایا به نظرتان آرامش به این وطن بر میگردد. متاسفانه باید بگویم که خیر .
چونکه مشکل وطن ما فرهنگی است .وتا فرهنگ اصلاح نشود ارامش به وجود نخواهد امد.
به نظر من تنها راه نجات دولتی سکولار وکاملا لائیک است
که قانون فصل الخطاب باشد ودیگر هیچ.
دولت سکولار به معنای بی دینی نیست وتنها سیاست دولت بر مبنای قوانین ملی شود .ومردم با حفظ دین وشریعت خود مطابق قانون اساسی با ارامش زندگی کنند
نمونه اش کشور ترکیه ، مالزی و.....
هر جا که دین ومذهب با سیاست یکجاشد سلیقه ودو دستگی ونظرات دوگانه وتعریف های مختلف از دین وقانون پیش می اید وانجاست که اختلاف ونزاع بالا میگیرد.و...........

>>>   طفلان خوردسال افغانستان هم میدانند که تشکیل طالبان ودشمنان قسم خورده افغانستان چطور شکل گرفت وچطور روی قدرت آمدند آنها از نام خدا وقرآن اسفاده کردند و در عقب شان دولت مرتجع پاکستان قرار داشت ویک تعداد از خایینین آنها در افغانستان کمک کرد تا به قدرت برسند آنها با وجود فجایع کردند. هنوز هم این فجایع شان اپامه دارد و میخواهند به شکلی از اشکال به واسطه باداران خود دوباره قدرت را بدست آرند مگر نمی انند که فعلآ افغانستان آنزمان نیست مردم همه بیدار ونظاره گر نیستند شعور سیاسی مردم بالا فته ومیدانند که دشمن کیست و دوست وطن کیست امید آنها این آدمکشی و ترور را کنار بگزارند و در دامن صلع وصفا به ملت نجیب افغانستان بپیوندند
عبدالله ریحان

>>>   حکومت افغانستان بیشتر از پاکستان به طالبان هخدمت کرده است کرزی برای آنها کمپ تربیوی ساخته بود جناب اشرف غنی هر روز درصحنه بین المللی برای آنها کریدت مکیدهد وآنهار مطرح میسازد
درطول پانزده سال هرپیشنهادی کردید لاشرار رد کردند چون اگر کسی به صلح آماده شود معنی اش اینست که بدست خود قبرش را کنده است آی اس آی گوش وبینی صلح کننده را از بیخ قطع میکند، بهتر است اشرار منحیث دشمن شناخته وتا آخره با اراده قوی درجهت نابئودی شان اقدام شود

>>>   دولت افغانستان کدام برنامه صلح ندارد و شورای صلح یک گاوشیری میباشد .
زره

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است