حکایت تلخ دو دلداده و رسوایی والی بامیان
 
تاریخ انتشار:   ۱۰:۴۹    ۱۳۹۶/۱۲/۲۷ کد خبر: 148700 منبع: پرینت

داستان عاشقی ماموره و قدوس مانند هر داستان تلخی وابسته به سنت های سخیف خانوادگی و قبیلوی به شکست و ناکامی محبت این دو جوان منجر گردید.

ماموره دختر پشتون تبار دل در گروی عشق قدوس پسر هزاره تبار می سپارد و این دو به رضایت هم تصمیم می گیرند که به بامیان بروند و ازدواج نمایند برای اینکه مصون تر به هدف برسند خود را به حکومت محلی تسلیم می کنند اما والی بامیان خلاف عرف اجتماعی و بدون درنظرداشت پیامد این رویکرد ناجوانمردانه و به دور از رسم عیاری، ماموره را به خانه پدرش از طریق شخص دیگری می فرستد و قدوس را زندانی می کند. اصلا به زندگی و آینده این دخترجوان که در خانه هزاره پناه آورده و ناموس هزاره به شمار می رفت توجه نکرد و عملا او را در زیر ساطور سنت قبیله قرار داد و در واقع مرگ را بر او رقم زده است.

پناه آوردن یک دختر بی پناه در قلمروی حکومت محلی بامیان هرگز غیرت طاهر زهیر را برنیانگیخت که از او حمایت می کرد و تمام دم دستگاه دربار خود را بکار می انداخت تا پدر ماموره را راضی نماید که تن به ازدواج دخترش با قدوس پسر همتبارش بدهد. مگر زهیر از مناسبات اجتماعی نیاموخته بود که با یک دختر پناه آورده به مردم هزاره چگونه برخورد نماید؟

ماموره که از قوم دیگری بود و ناموس هزاره به شمار می رفت دست نیاز بسوی والی دراز کرد اما چه پاداش بدی را نصیب شد دختری که مادر و خواهرش زمینه فرار او را با قدوس مساعد ساخته بود سپس آن مادر باعزت دختر حق داشت که با صدای بلند بگوید که "هزاره ها از ناموس تان دفاع نتوانستید"؟

برای آن مادر دیگر تشخیص غیرت والی از همه هزاره ها، کار دشوار بود درحالیکه این والی بامیان بود که از ناموس و عروس هزاره نه تنها دفاع نکرد بلکه او را بسوی سرنوشت تاریک و مبهمی فرستاد والی بامیان خودش به تنهایی مسوول این بی عزتی بوده و هیچ هزاره ی دیگری در این بی همتی شامل نمی باشد.

جامعه مدنی بامیان با تظاهرات امروز خود نشان داد که هزاره ها برجسته ترین مدافعان عزت و ناموس خویش اند و در قطعنامه این تظاهرات برکناری والی بامیان تقاضا گردیده است. از دید من اگر طاهر زهیر بعنوان والی بامیان زمینه ازدواج آبرومندانه ماموره و قدوس را در همان مقر ولایت برگزار نکند از ولایت بامیان باید استعفا داده و کنار برود.

جامعه مدنی، فعالان حقوق بشر و مردم بامیان چه از منظر انسانی و چه از منظر "ناموس داری" التزامی به حفظ حیات ماموره و قدوس دارند و نگذارند که سنت قبیله بر ماموره جاری شود چون ماموره دیگر ناموس هزاره است و بس.

علی تقوایی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
تقوایی
هزاره
پشتون
والی بامیان
نظرات بینندگان:

>>>   بااین وصلت وحدت ملی هم تقویه میشد
این والی ناکام راباید مردم با میان از خود برانند سخت آدم بی حس وبی عاطفه بوده ، اگر یک زن پشتون والی می بود این کگار را نمیکرد

>>>   طاهر پشتون
هزاره و پشتون هردو از قبايل افغان اند و اين دو دلداده را بايد والى صاحب به هم ميرساند اگر حقيقت همينطور باشدو دختر به خبر اورده نشده باشد.
نويسنده محترم چرافقط به پشتون قبيله و قانون قبيله يى خطاب ميكنى در حاليكه هزاره هم قبيله است ازهمين خاطر مظاهره كرده به خاطر ناموس شان. وقبيله هم چيز بد نسيت و باعث حفظ هويت, ناموس و خاك ميشود.

>>>   طاهر زهیر استعفا نماید.

>>>   ز حیوانات قانون وفا جستن بدان ماند...... مگر شما مردم هزاره چه زود فراموش کردید همین طاهر زهیر نبود که بخاطر بقدرت رسیدن غنی چه دروغ ها و جفنگها در برنامه های انتخاباتی سر هم نکرد بخاطر غنی کوچی و امروز مردم هزاره در غزنی و دیگر ولایات چه ها که نمیکشند . پس بخود اید و هزارهای دل سوز کم نیست کسی دیگر را به منصب ولایت بیاورید با زور ملت خود . و از طاهر زهیر امید ببرید چون هزاریست در خومت قبیله گرا . نه هزاره دل سوز مردم خود .
رضا

>>>   ننگ براین والی پست بیغیرت ...براین والی ترسووبزدل

>>>   دوستان من باشما تاحدودی هم نظرهستم، ولی والی بی تجربه بامیان شاید تهدید شده باشد، جان شیرین است، والی صاحب نیز کمسال وترسو، چاره ای جزاین ندیده، شاید هریک ازمن وشماهم بجای ایشان بودیم همین کاررامیکردیم.
علاوه برآن، دراین مورد باید محکمه دادگاه قضاوت واین مشکل راحل میکرد، شاید این کار والی اجرای حکم قاضی محکمه باشد، دراین صورت والی وظیفه اش راانجام داده.
درغیراین دوصورت، والی کارناجوانمردانه کرده است. والی که نتواند رضایت یک خانواده را برای ازدوان دونفر ازدو قوم بگیر به درد چوپانی هم نمیخورد.
تمام حرف من این است که احساساتی برخورد نکنیم، احساساتی قضاوت نکنیم، بلکه تمام جوانب قضیه رادرنظرگرفته سپس بجای قاضی به قضاوت بنشینیم.
باکول باتجربه.

>>>   این کارای والی خود پسند مغیر از عقل وانسانیت است.
اگر من به جای مردم بامیان بودی میگفتم والی صاحب ... چه بخواهی چه نخواهی ما خواهان برکنار کردنت هستیم.اینجا خانه خانه خاله نیست هرکار دلت خواست انجام میدی فرقی نمیکنه والی بامیان پشتون باشد ازبگ باشد هزاره باشد یا تاجیگ.هر کسی باشد فقط قوم پرستی نکند همه یگ ملت هستیم...
مصطفی هزاره

>>>   بیغیرت ترین و عقب مانده ترین انسان روی زمین نشان از تشخیص حکومت بی کفایت و نوکر در انتخاب کادر مهم رهبری مردم

>>>   راستی هم بسیار بی غیرت ادم بود والی
بامیان یک انسان یک دختر ره به دست خود روانه مرگ و دار یک خاندان متعصب پشتون کرد

>>>   اینجا و در این عصر بیداری و عدالت اجتماعی و تعمیم حقوق بشری و شهر وندی گپ از ناموس و ناموس باری و پره و جنبه نیست .
حرف اساسی اینست که ماموره یک افغانستانی است و عبد القدوس هم یک افغانستانی . اگر به اساس قانون و شریعت که قانون از شریعت جدا نیست
موانعی در ازدواج این دو جوان موجود نباشد و ان مانع یگانه است که ماموره
ار قبل شوهر دار نباشد البته به اساس عقد شرعی و سند و ثبوت که دران صورت اگر طلاق رخ داده باشد موانع رفع است . نامزادی موانع قانونی و شرعی نیست و آن برای شناخت طرفین است که اصطلاح دینی و شرعی آن خِطبه میباشد ( خ مکسور ) نامزادی قابل انصراف و فسخ است .
در غیر آن اگر والی یا هرکس از صلاحیتداران و لو زیر فشار حتی
رییس جمهور اشرف غنی یا هر قدرت و انگیزه دیگر باشد ، این اجراات او
خلاف قانون و ظلم در حق دو جوان است .
منتهی از روی عاملیت و تجربه اولس داری والی باید این کفایت انسانی و قومی را داشته باشد که قضیه نه به خشونت بلکه به عاملیت حل گردد
سلب آزادی عبدالقدوس دلیل نه دارد . مگر عملی که قانونآ جرم تعریف شده باشد رخ داده باشد نه دسیسه و جعل و تذویر افراد زور دارو کمیشن کاران
و دلالان که ازین قضایا به استفاده مادی توجه دارند
م . ش.ف کابل

>>>   او تقسیم جو دو اولاغ را بلد نیست

>>>   نمیدانم چرا مردم پای لچ و استین بالا میدوه تا زهیر را برطرف کنه
آینده دو جوان هیچ ربطی نداره
اگر قدوس مرد میبود حرف ب والی نمیکشد عروسی می‌کرد و بعد هر اتفاقی که میافتاد بی خیال آن می‌شد

>>>   با نظری به تاریخ صدر اسلام وازدواجهایی که پیامبر اسلام صلوات الله علیه واله داشتند. ازدواج افراد دو قبیله مایه وحدت وهمدلی وحلقه وصل است؛ وجلوی کینه ها وعداوت ودشمنی را میگیرد وامری خداپسندانه است.متاسفانه والی بامیان بابی سلیقگی وندانم کاری کار درستی انجام نداده وبهتر بود بنحوی رضایت پدر دختر را فراهم میکرد واز این فرصت خوب گامی برای پیوند دوقوم برمیداشت وبا توجه به اینکه در طول تاریخ نشان داده شده که قوم هزاره انسانهای خونگرم بامحبت دلسوز وسخت کوش ومهربان وصلح طلب هستند به اهداف کلان یک والی در حوزه منطقوی خود که همانا ایجاد وحدت وهمدلی وایجاد اخوت بین برادران دینی قومیتهاست و در شرایطی که دشمنان وسیاستهای مداخله گرانه امریکا ووهابیزم عربستان ومزدورانشان اعم از طالب وداعش در صدد ایجاد نفاق ودشمنی بین قومیتها ومذاهب در افغانستان است.والی صاحب میتوانست یک جشن ازدواج باشکوه برای این دوفرزند افغانستان ترتیب دهد اما با بی تدبیری به این نفاق دامن زد/
داکتر عیدالرب آچکزی


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است