اخيرا گروهی از جوانان ولايت غزنى پايگاه مركزى را تحت عنوان محور نهادهاى مدنى و جوانان ولايت غزنى ايجاد نموده اند. تا جایی كه من اطلاع دارم محور نهادهاى مدنى متشكل از چند نهاد مدنى است كه در غزنى فعاليت دارند نه همه نهادهاى مدنى غزنى. اخيرا تعدادی از جوانان شامل "محور" به كابل رفته اند و ضمن مصاحبه در رسانه ها با برخى از مقامات حكومتى و غير حكومتى نيز ديدار نموده اند. از طرف ديگر برخى از جوانان غزنى "محور" را به چندين دليل نقد نموده اند. من مى خواهم نظر خويش را در اين خصوص در چند نكته شريک سازم.

1- بنده از هر تلاشى چه فردى و چه جمعى كه منتج به بهبود امور غزنى شود قلبا استقبال مى نمايم.

2- از پنج سال به اينطرف فعاليت هاى مدنى در غزنى بيشتر گرديده كه اين روند در نفس خود كار بسا ارزشمند و موثر است. در آغاز كار چالش هاى گوناگونى را بايد انتظار داشت. تقابل، شكر رنجى، اختلاف نظر و اتهام بندى شايد تا يک مدتى وجود داشته باشد اما باور من اين است كه همه اين چالش ها در آينده كاهش يافته و امور بهبود ميابند.

3- تعدادی از جوانان غزنى توانستند برخى از نهادها را زير چتر "محور" هماهنگ كند كه اين كار در نفس خود خوب است. آنها بايد نهايت تلاش را به خرچ مى دادند تا فرصت اشتراک همه نهادها و اشخاص فراهم مى گرديد. ايجاد محور بايد آنى و عاجل صورت نمى گرفت. فرصت گفتگو و چانى زنى بيشتر فراهم مى گرديد اما حال نيز دير نشده. بايد آغوش "محور" باز باشد و گروه ها، نهادها، جريان ها، شوراها و اشخاص را فرصت دهند تا با محور همكارى نمايند.

4- نمايندگان "محور" در كابل بهتر بود از آدرس محور در رسانه ها ظاهر مى شدند نه به عنوان نماينده جوانان ولايت غزنى چون تا هنوز جوانان غزنى بر تعیين يا انتخاب نماينده خويش اتفاق نظر ندارند. از طرف ديگر مشكل است نمايندگى جوانانى را كرد كه يكى از ديگرى يک قد و قامت بالاتر اند و اين يک امر طبيعى است.

5- بر "محور" بود تا جوانان آگاه با زبان فصيح و مسلح با اطلاعات روز را به عنوان نماينده به رسانه ها معرفى مى كرد تا با شيوه مناسب مشكلات غزنى را به سمع مسوولين مى رسانيدند.

6- خواهش ما از مخالفين "محور" نيز اين است كه بگذارند جريانات مدنى گرچند با چالش، پر و بال بگشايند. حركت به از سكون و ركود است. آغاز كار با كوتاهى همراه است و رفته رفته امور و اشخاص بهبود مى يابند.

7- ريشه هاى نو رسته را نبايد از بيخ كند. بهتر است آب داد تا حاصل اش ميوه شيرين باشد.

8- هر كس را بايد حق داد تا به نحوه منحصر به خود براى غزنى "صدایى" شود. ميكروفون زياد است. براى هر كسى وقت كافى وجود دارد تا صداى مردم را بلند فرياد كند.

9- رقابت هاى شخصى را تحت نام غزنى بيرون ندهيم.

نصیراحمد تره کی

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است