کاش بریالی نامه سرگشاده خود را چنین می نوشت
 
تاریخ انتشار:   ۱۴:۱۹    ۱۳۹۶/۱۰/۱۸ کد خبر: 144477 منبع: پرینت

آقای انجینیر داوود متاسفم که ارگ شما را در سطح ایشجی و آصف مومند چنان تتزل انسانی داد که تا هنوز به هوش نیامدید و در تارهای عنکبوتی ارگ رقص آتش می کنید. در این نوع حکومت "هر کس کورکورانه تسلیم اراده ی مطلق فرمانروا است" تسلیمی زبونانه آدمی را از ماهیت خویش تهی می کند و در ردیف گله های حیوانی قرار می دهد. حکومت استبدادی آدمک ها را به فرومایگی تنزل می دهد. در نظام های استبدادی حتی حاکم و سلطان در تارهای بندگی اسیر می شود زیرا سلطان مستبد برده ی کسانی می شود که لذایذ زندگی اش را فراهم می کنند. همانند آنگونه که هگل نیز در شرح رابطه ی خدایگان و بنده به آن اشاره کرده است که در نسبت میان خدایگان و بنده و برای بقا و تداوم این رابطه خدایگان به بنده گان بیشتر وابسته و محتاج اند تا بندگان به خدایگان.

تاریخ خودکامگی نشان می دهد که سیاست در نظام های استبدادی، از معنای اصلی خود خارج می شود و "به حد دسیسه های تیم حاکم نجوای اسرار و منازعات و شایعه پراکنی های حرمسرایی تنزل می یابد." کارمندان اداری مستخدمین به گماشتگان حاکم مستبد تبدیل می شوند. شما آقای داوود اگر ابزار حقیری در دست حکومت نباشید که بتوانند خردتان کنند پس چه هستید؟ شمایانی که فقط تا زمانی وجود دارید که بدانید چگونه اطاعت کنید، شمایانی که فقط به این دلیل در این جهان وجود دارید که ابزاری در دست حکومت های مستبد توطیه گر باشید و زندگی کنید یا به محض اینکه ارگ دستور داد بمیرید."

در نظام های استبدادی ارکان زندگی اجتماعی و نهادهای حقوقی در هم می شکند. در نظام های خودکامه انسان به "شیی" تبدیل می شود تا به "شخص". مردم به منزله ابزارها و اشیایی تابع و پیرو در خدمت چنین نظام هایی به کار گرفته می شوند و به سمت اطاعت (حتی اطاعت خودخواسته و پیروی از روی رضایت) تمایل پیدا می کند تا در پناه آن به امنیت برسد و در سایه ی قدرت، بتواند زندگی کند. انسان میان تهی البته از زیستن بدون تکیه گاه قدرت و رویارویی با خود و مسوولیت انتخاب کردن می هراسد و می گریزد.

والی نام نهاد پاهای سست و لرزان شما به کمک چوب دست غنی توان ایستادن در برابر قامت استوار و بلند عطای نور را ندارد چه بهتر که طلسم غنی را بشکنید و سرنوشت متفاوت از ایشجی و مومند انتخاب کنید.

ثريا بها


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
داوود
حکومت
بریالی
نظرات بینندگان:

>>>   انجنیر داود صرف بر ای سه الی شش ماه والی است والی اصلی جمعه خان همدرد است که بعدا فرستاده میشود اول باید جمعیتی ها باهم بجنگند ومتفرق شوند بعد همدرد برود ووالی شود

>>>   سر پیری معرکه گیری
حاجی داود فکر میکند هرکس والی بلخ شد مردم برایش کف میزنند.
خوورا ذلیل کردی و شمشیر بر رخ بلخیان آزاده کشیدی خواهی دید آنچه را خوابش را هم ندیده یی.

>>>   داود خان که انجینر هم گفته میشوی اگر واقعیت داشته باشد ،انجنینر یک انسان حسابی و کتابیست ، شما که خود را مجاهد و سنګر دیده و جمعیتی و همسنگر عطا محمد نور میدانید ، برای یک مجاهد و مبارز و تحصیل یافته پیمانیکه به مردم ، حزب و عقیده اش بسته است لازم است به خاطر اهداف دشمن دوست و وطن و مردمش به اراده خارجی ها که اهداف خود را دارند و همه میدانند تسلیم شود و در برابر برادر همسنگر دشمنانه ایستاده شود . این کمال بی غیرتی و بی ننگی و صداقت و قول و قرار انسانی و اسلامیست . مشوره من به حیث هموطنت به شما این است که هر چه زود به مزار شریف بروید و از عطامحمد نور و مردم بلخ معذرت بخواهید و در کنار ایشان استاده شوید و بگوئید تا وقتی که عطا محمد نور و مردم بلخ موافقه نکنند و راضی نشوند من از هر چیز تیر هستم . شما بدانید که درانوقت شما انسان بسیار با آبرو و با عزت میشوید . حالا غنی دست نشانده انگلیس و امریکا از شما سؤ استفاده میکند و در شرایطش یک جو اهمیت هم به شما نمیدهد . این شخص که دوستم که عامل پیروزی اش بود به مسعود و خود عطا محمد نور قول مردی نداشت به شما هم نامردی خواهد کرد . از همتت کار بگیر و خود را تا ابد سرافگنده نساز برو به مزار راست نزد عطا محمد نور و قول برادری و مردانگی برایش بده و زیارت سخی را انجام بده که سالار مردان بود .

>>>   نیک میدانم که ان نامه را محترم بریالی ننوشته واقای عتیق الله انقدر کوچک نیست که برای یک .... نامه بنویسند بهرصورت کسی دیگری چیزی نوشته واسم بریالی رااستعار گرفته اندچون درین نامه از داود باسم مجاهد وهم سنگر نام برده که او گاهی مجاهد نبوده یک خاین وقاتل ده ها وصد ها انسان بی گناه ومظلوم بوده که بسیاری ها در لندن اورا قاتل خطاب مینمایند
فعالیت های تخریبی داود علیه اقای نور نه از حالا بلکه در زمان مقاومت برمیگردد که با جمع نمودن عده ای از قوماندانهای جمعیت در تخار میخواست علیه ایشان کودتا نماید که این توطیه ای انها ناکام وفراری گردید همچنان در حکمروای کرزی نیز او در کابل تردد داشت وهمیشه پروفیسور داکتر پرویز !!!
درمحافل ومجالیس از داود به والی پدر نام می برد واز همان ابتدا میدانیست که از کلاه برداری وان لاین ونیرنگ وفریب نمیشود پول بدست اوردوکمی را به فخرو ما ما وویس ما ما هم بدهد ازینرو سرکن وپای کن خودرا در محفل غنی در لندن رسانید واز اقای نور شکایت برد وارتباط خودرابا اداره ای جهنمی غنی واتمر مستحکم نمودبالمقابل وقتی داود به مزار شریف رفت عطا نور به خانه ای او رفت واورا مهمان کرد وبه افتخارش دعوتی بزرگی راتر تیب داد وبا هدایا وتحایف اورا به لندن فرستاد ودر نشست های که با غنی از سوی جمعیت داشت داود را به حیث قوماندان امنیه ای بلخ پیشنهاد نمود اما این نمک حرام وناسپاس یکبار دیگر از گریبان اتمر وغنی وایم ای سکس سربدر اورد وپاس بلخ وبلخیان را نکرد ونمکدان را شکست وانشا الله اینبار نیز رو سیه ورسوا به لندن خواهد رفت وخوابهای فخرو ماماوپرویز کا کا واقارب تمع کارشرمنده ای تعبیر میگردد
حاجی جان محمدپارسا

>>>   Raheel

در وضعیتی که حتی دستارهای سیاستمداران قومی است با کدام منطق و عقل می شود عبدالله پشتون را نماینده تاجیک پذیرفت و مصلحت سیاسی این قوم را که از هزاران جهت مورد حمله و توطیه است، به دست او سپرد؟ در حالی که او هرگز و هیچگاهی و حتی برای یک بارهم از هویت و یا منفعت تاجیکی دفاعی نکرده است.

در حالی که از گلبدین تا سلیمان لایق،‌ از غنی تا خلیلزاد، لز کرزی تا ملا عمر و انوارالحق احدی تا اسماعیل یون همه در یک صف اهداف قومی خود را پیش می برند،‌ خاموشی، معامله گری و خیانتهای عبدالله را مصلحت ملی تاجیک دانستن اوج اوج بلاهت و یا شرکت در خیانت علیه تاجیکان است!

برای نماینده تاجیکان شان شرط لازم تاجیک بودن است، هرچند کافی نیست. اما شرط حتمی و لازم همین است. درک این نکته نبوغ نمی خواهد- اگر عقل کسی طلسم نشده باشد.

>>>   من باور دارم که شورای مردار نظار وجمعت ان قدر فرومایه است که اګر غنی بخواهد ازاین مفسدین کسی را به حیث والی ویا قوماندان ویا وزیرتعین کنند حتا .....خود تیر میشوند تاریخ چاردهه به اثبات رسانده که این فرومایګان اهل حکومت نه بوده دوذد رهزن وقطاعالطریق است این ها فقط در جاسوسی ومعا مله مهارت حوب دارد پنجشیری که تا دیروز سقاوی میکرد امروز مالک ترانسبورتهای موتری بوده مازل وبلند منزها دارد ازکجا شد چوکی بدهید از ناموس خود تیر بوده ورنه داستانهای رحیم غلام تچه هنور در حفظه تاریخ ثبت است لالا جان
بی خبر

>>>   داود در قتل مسعود دست داشته است


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است