نگاهی به دیدگاه قومی-هویتی امرالله صالح و اشتباهاتش
 
تاریخ انتشار:   ۱۵:۲۴    ۱۳۹۶/۱۰/۱۴ کد خبر: 144285 منبع: پرینت

به همین تازگی ها آقای امرالله صالح رییس پیشین امنیت ملی و رهبر روند سبز افغانستان در رابطه به قومیت و هویت تاجیک ها زیر عنوان "قومیت و هویت تاجک ها در فضای تنوع و کثرت گرایی" متن نسبتاً طویلی نگاشته و به نشر سپرده اند. هرچند آقای صالح به گفته خودش دیدگاه های خویش را درین زمینه نگاشته است که ازین منظر می توان آن را به حساب "دیدگاه شخصی" حرمت گذاشت و بر اشتباهات موجود در آن چشم پوشید اما از آنجایی که ایشان وارد مباحث تمدنی-تاریخی گردیده و با نگرش های علمی به این مبحث پرداخته اند، نمی توان آن ها را نادیده گرفت.
درین کوتاهه، بطور خلاصه شماری ازین اشتباهات را بر می شمارم:

1. آقای صالح نام-واژه "تاجیک" را در عنوان و جاهای دیگری در متن به شکل نادرست (تاجک) نوشته اند، هرچند در برخی جاها به ویژه قسمت های پایانی متن -آگاهانه یا ناآگاهانه- آن را با شکل درست آن نوشته اند. از آنجایی که خاستگاه و شکل قدیم نام-واژه تاجیک را واژه های"داهی"، "داهیک"، "دئی"، "دجیک"، "ددیک"، "تژی" و "دژی" که معانی چون "ده نشین/صاحب ده"، "پیشوا"، "تاجدار"، "دژ نشین/صاحب دژ (حصار)" را می رساند تشکیل می دهد و در کتب قدیم از جمله تاریخ بیهقی (از نخستین کتاب های که این نام-واژه در آن بکار رفته است) و تاریخ فرشته و...... به گونه "تازیک"، "تاژیک" و "تاجیک" نوشته شده است، شکل درست این نام-واژه "تاجیک" است. فقط در برخی از کتب به ویژه کتاب های نوشته شده در شبه قاره هند این نام-واژه را به شکل "تاجک" می توان دید که با این حساب می توان آن را شکل نگارش پاکستانی-هندی و متاثر از تلفظ زبان اردوی این نام-واژه دانست نه شکل درست و بومی آن.
به هرروی این اشتباه را به حساب اشتباه تایپی می گذاریم :)

2. آقای صالح با ارجاع به دیدگاه ابن خلدون جامعه بشری را از دید تمدنی و تاریخ تمدن به دو شاخه بزرگ تقسیم می کند و یکی را "تمدن صحرا و چادرنشینی" و دیگری را "تمدن متوطن و شهری" می خواند. یعنی آقای صالح دوره چادرنشینی را هم تمدن می داند!
در رابطه به این گفته ها باید اذعان داشت که اصطلاحی به نام "تمدن صحرا و چادرنشینی" نه تنها در نوشته های ابن خلدون (شاید منظور آقای صالح کتاب مقدمه ابن خلدون باشد) که در هیچ کتاب و قاموسی وجود ندارد چون تمدن با خاستگاه واژه مدن (شهر) در ساده ترین شکل آن مرادف شهرنشینی است که آوردن آن در پهلوی "صحرا" و "چادرنشینی" مضحکه یی را می سازد که معنایش "شهرنشینی صحرا/شهرنشینی زیر چادر :) " می شود. قابل ذکر است که ابن خلدون دوره بادیه نشینی را به عنوان مرحله یی در تکامل جوامع بشری قلمداد می کند که رگه های تمدن در آن شکل و نضج می گیرد.

3. آقای صالح این تقسیم بندی که در مورد تکامل جوامع انسانی صادق است و سیر تکامل جوامع بشری را نشان می دهد، چنان با خلط مباحث و به اشتباه به عنوان حایلی میان دو دوره تمدنی به تعبیر خودش قرار می دهد که گویی ثابت و غیرقابل دگرگونی باشد. با همین مبنا آقای صالح تاجیک ها را متعلق به شاخه دوم تمدن (تمدن شهری؟!) می داند :) بدون آنکه بر این واقعیت مسلم تاریخی واقف باشد که تکامل جزئی از سرشت جوامع بشری است و تاجیک ها نیز مانند هر قوم و ملت دیگر مراحل مختلف تکامل تاریخی از جمله چادرنشینی را گام به گام طی کرده تا آن که صاحب تمدن و شهرنشینی گردیده اند و نیز هر قوم و مردم دیگری این مراحل را پیموده و یا خواهد پیمود.

4. آقای صالح با اشاره به مشاغلی که تاجیکان به آن می پردازند استدلال می کند که در شماری از ولایت های پشتو زبان آن ها را دهگان/دهقان می نامند. آقای صالح می بایست پیش از نوشتن این متن می دانست که دهگان (معرب: دهقان) نام قدیمی و کهن نه تنها تاجیکان که نام همه پارسی گویان و حتی مرادف آریایی اصیل است. به عنوان نمونه در شاهنامه فردوسی دهگان/دهقان مرادف آریایی و در برابر واژه های ترک و تازی بکار رفته است و این نام-واژه را در کتب کهن و معتبری چون فتوح البلدان بلاذری، مسالک و ممالک اصطخری، تاریخ بخارای نرشخی، البلدان یعقوبی و..... به کرات می توان دید. بدینترتیب نام-واژه دهگان/دهقان نام کهن و اصیل آریاییان به ویژه تاجیکان است نه نام-واژه یی که از سوی دیگران روی آن گذاشته شده باشد.

5. آقای صالح معنای اصلی دهگان/دهقان را "صاحب زمین" نگاشته اند در حالی که این فقط یکی از معانی و آن هم از معانی تا حدودی متأخر این نام-واژه است. نام-واژه دهگان متشکل از واژه "ده" و پسوند "گان" است که "ده" همان روستا (و در قدیم با توجه به کوچک بودن و ابتدایی بودن شهرها) یا شهر است و "گان" علامت نسبت و صفت است که در واژه های چون بازرگان، رایگان، خدایگان، گروگان و.... دیده می شود که با قرار گرفتن در پهلوی واژه ده (ده+گان) معنای ده نشین/صاحب ده را می رساند. از آنجایی که دهگانان ساکنان بومی شهرها و دهات بوده اند، پسان ها این واژه مرادف "صاحب سرزمین و زمین" بکار رفته است تا جایی که با گذشت زمان و مرادف دوره های اسلامی دهگان/دهقان به عنوان طبقه/گروه خاصی که می توان آن را زمیندار بزرگ (فیودال) خواند، عرض اندام نموده است. در گذشته ها صاحب زمین دهگان و کسی که فقط روی زمین کار می کرد (بدون آنکه مالک باشد) کشاورز نامیده می شد که امروزه این واژه ها مرادف هم بکار میروند.

6. آقای صالح بحث خود روی تاریخ تاجیکان را با سخن گفتن از سلسله سامانی ها آغاز و تاریخ حاکمیت و حکمروایی مستقیم آن ها را با همین سلسله خاتمه یافته وانمود می کند. این که آقای صالح هیچ اشاره یی به دودمان های دیگر تاجیک نمی کند خود تأمل برانگیز است. به باور من آقای صالح عمداً این محدودیت را آورده اند تا از آنچه به مزاق برخی ها شاید خوش نیاید، اجتناب کرده باشند اما با این تحدید از سویی تاریخ پرشکوه و تمدن بزرگ تاجیکان را کوچک و محدود نشان داده و از سوی دیگر آن را کمربر زده و ریشه های آن را کوتاه و کم عمق ترسیم کرده اند؛ همانی که جز بدبینان به یک تاریخ و تمدن مرتکب نمی شوند. سخن از فرمانروایی دودمان های تاجیک بدون سخن گفتن از سلسله های پسا اسلامی چون طاهریان، صفاریان و غوریان و نیز بدون پرداختن به سلسله های قدرتمند پیشا اسلامی چون ساسانیان، اشکانیان، کوشانیان و..... ناتمام و ناقص است. آقای صالح که در نبشته خویش سلسله سامانی را "تاجیکان سچه" می نامد حتمن به این امر واقف اند و یا واقف باید باشند که سامانیان فرزندان سامان خدا و از نوادگان بهرام چوبین (سردار بزرگ عهد ساسانی و از دودمان مهران که نسب شان به اشکانیان/پارتیان می رسید) بودند، به نسب پادشاهی خویش افتخار می کردند و در حقیقت آن ها را ادامه سلسله های سلطنتی هزاران ساله پارسیان/تاجیکان می توان قلمداد کرد.

7. آقای صالح می نویسند: "پس از فروپاشی حاکمیت تک قومی سامانیان که در تبار تاجک! بودند تاجیک ها از راس قدرت فرو افتاده و سهمدار در آنچه حاکمیت های ترک-فارسی می گویند شدند." به نظر می رسد آقای صالح با عینک امروزی به این قضیه نگریسته و آن را سبک و سنگین کرده اند که سخت اشتباه است. آقای صالح باید می دانستند که اولاً در آن زمان مباحث قومی به شکل امروزی آن نبود، ثانیاً در آن زمان کثرت قومی به شکلی که امروز شاهد آن هستیم درین جغرافیا وجود نداشت که بحث تک قومی و چندقومی مطرح می بود، ثالثاً حق سلطنت و پادشاهی بدون توجه به قومیت و زبان و... پیش از اسلام براساس فره ایزدی (نسب سلطنتی توام با تایید الهی) و پس از اسلام براساس اصل حاکمیت الهی و استخلاف مشخص می گردید. امیران و شاهان تاجیکِ پس از اسلام از جمله سامانیان این حق را از سویی با توجه به نسب کهن شاهی و فره ایزدی و از سوی دیگر با تایید (منشور) خلیفه مسلمان حق مسلم خود می دانستند و مردم نیز این حق را برای آن ها و خانواده شان به رسمیت می شناختند.
قابل یادهانی است که اصطلاح "ترک-فارسی" که آقای صالح بکار برده اند همچون اصطلاح "تمدن صحرا"ی شان نامأنوس و نادرست است. آقای صالح باید می دانستند که همزمان با حضور و گسترش سلسله های ترک واژه پارس/فارس و پارسی/فارسی به عنوان قوم به حاشیه رفته و بیشترینه واژه تاجیک در کنار و یاهم در برابر ترک بکار می رفته است. اصطلاح "ترک-فارسی" را در هیچ یک از کتب تاریخ نگاشته شده در طول این سال ها نمی توان یافت؛ آنچه برای معرفی ترک های پارسی زبان شده رواج داشته اصطلاح "ترک/ترکان پارسی گو" بوده است نه "ترک-فارسی"!

8. آقای صالح اصطلاحاتی چون "ترک تبار" و "پشتون تبار" را در نبشته خویش بکار گرفته اند که این دو اصطلاح همچون اصطلاح "تاجیک تبار" بار علمی و سابقه تاریخی ندارد. بکار رفتن نادانسته و گاه آگاهانه و مغرضانه اینگونه اصطلاحات از سوی برخی از نویسندگان امروز افغانستان با توجه به اشتباه بودن نفس این کاربرد نمی تواند به این اصطلاحات وجهه ی علمی ببخشد. این همان غلط مشهوری است که گاه ناگاه برخی ها مرتکب آن می گردند.

9. آقای صالح همانطوری که گفته آمدیم در آغاز تاجیکان را شهرنشین و متمدن می خواند اما در ادامه گویی سخنان پیشین را فراموش کرده و روآوری تاجیک ها به شهرها را ناشی از استیلای ترکان و بعد پشتون ها و به تبع از دست دادن زمین ها به عنوان پایه زندگی روستایی می داند؛ گو آنکه تاجیک ها با از دست دادن زمین های شان مجبور به روآوری به شهرها و انتخاب زندگی شهری و پرداختن به کار و کاسبی در شهرها شده باشند! آقای صالح باید می دانستند که اولاً تاجیک ها مانند هر قوم و ملت دیگری از گذشته ها تا امروز هم شهرنشین و هم ده نشین و حتی چادرنشین داشته و دارند. چنانچه تقسیم بندی تاجیک ها به تاجیک های شهرنشین و تاجیک های کوهستانی/کوه نشین که در آسیای مرکزی به ویژه تاجیکستان به نام "گلچه/گرچه" خوانده می شوند، یک موضوع قبول شده و جا افتاده است. در ثانی، سلطه یابی دیگر اقوام همانقدر که باعث روآوری و درهم فشرده شدن نفوس تاجیک ها در شهرها گردیده، به همان پیمانه و حتی بیشتر از آن باعث فرار آن ها از شهرها و دهات و روآوری شان به کوهستانات و دره های دشوارگذر گردیده است. سکونت بیشترین قسمت نفوس تاجیک ها در دره ها و کوهپایه های دشوارگذر از پامیر تا هندوکش و... همه و همه مصداقی بر این مدعا و مدارک تاریخی مُثَبِت این گفتار اند.

ذبیح الله ساعی


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
امرالله صالح
قومی
نظرات بینندگان:

>>>   ظهور بنام قبیله ای افغان به دلیل خشک سالی طولانی در غرب کوه های سلیمان و جمع آوری علف ناجیز چاروا های شان از طرف مردم بومی مسلمان سرزمین زیبا خراسان به حس بشر دوستی و رقت قلب در آغوش پذیرفتند ، اولا در اسلام عزیز تضات و برتری وجود ندارد چون اسلام دین برادری برابری و عدالت است. بنابرین قوم بزرگ تاجیک فارسی زبان تمیز ورنگ بو نمی خواهندآنچه که میخواند همزیستی وهمگرای که ازنیاکان فرهنگ دوست خود ارث برده اند که بنی آدم اعضای یکدیگرند, که در آفرینش ز یک گوهرند.
همچنین خاطرنشان ساخت که ظهور قومی بنام افغان « پشتون » ازکوه های سلیمان در شمال غرب پاکستان کنونی در مرگز شهر مستنگ در تاریخ یمنی محاربات سلطان محمد از افغانان و محل سکونت آنان در وادی رور سند و اطراف کوه های سلیمان در هند نام برده است.
و همچنان ابوریحان بیرونی در کتاب تحقیق ماللهند نوشه است قبیل افغان در کوه های غرب هندوستان به سر می بردند وتابه حدود رودخانه سمندر میرسد.
مرحوم میرمحمد صدیق فرهنگ می گوید واژه ی پشتون و افغان در آثار نویسدگان وشا عران این قوم این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.
دیگر کشور نیز به معنی واحد ویکسان هردو واژه ی پشتون وافغان تأکید میکند: «هنگامیکه زبان پشتو به مرحلۀ خط وکتابت رسیده است کلمات افغان وپشتون درآثار نویسندگان وشاعران این قوم با مفهوم واحد به جای یکدیگر استعمال شده اند. بنا براین بطور کلی واجمالی میتوان گفت که خود پشتونها ترجیحاً خود را پشتون گفته اند، درحالیکه فارسی زبانان آنان را افغان وهندیان، پتهان نامیده اند وهرسه کلمه از سدۀ شانزدهم به بعد در کتابت راه یافته ودرمعنی واحد بکار رفته است.»


منابع و ما خذ : 1_ آکا دمیسین دکتر عبدالاحمد جاوید، مقاله کابل در گذار گاه تارخ ، مجله سباوون ، سال اول دلو1366.
2_ میر غلام محمد غبار، جغرافیای تاریخی افغانسان
3_ عبدالحی حبیبی ، مجله آریانا کابل 1348
4 _ ولادمیربارتولد، تشریح جغرافیا تاریخ خلافت شرقی ، ترجمه عرفان چاپ تهران صفه 374
5 _ محمد امین زواری ، جغرافیای تاریخ بلخ، بنیاد موقفات افشار، تهران 1388 .
6_ تاریخ سیستان - تالیف 445 هجری – بتصحیح ملک الشعرا بهار چاپ تهران 1314
7—غفور روف باباجان . تاجیکان . تاریخ قرون وسطی و دوره نوین دوشنبه انشار وزرات فرهنگ وارشاد اسلامی 1377.
8 -- فرهنگ، میر محمدصدیق، افغانستان درپنج قرن اخیر، جلد اول، ص 6

>>>   صالح چند سالی چند جلد کتاب بیشتر مطالعه نکرده اما ازینکه پنشیری است فکر میکند از همه جهلان وهمه مردم بهتر میداند اگر از او امتحان گرفته شود شاید از صنف هشتم کامیاب شده نتواند

>>>   شما تبار تبار ...بگوید .. ولی استعداد ها و توانایی ها متاسفانه در تبار گفتن ها نیست .. این خدای یکتاست که کی را توانایی و خصوصیت های ابتکارانه میته ... چند روزیکه به قدرت میاید این شما و نه تبار تان است .. این خارجی هاست بخاطری پلان های شوم شان و دیموکراسی گفته یک توده خام را به زمامت میرساند ... و حذف میکند این بازی ها و پلان های دراز مدت شان است ور نه شما همان کودن های همچو تاجکستانی های هستین که تا به حال هیچ ارزش و افتخاری ندارند ...! بنآ تبار گفتن و افتخار به آن به جز جهالت چیزی بیش نیست .. بهتر است ابتکارانه عمل کرد تا با رفتن خارجی ها همدیگر را به آغوش گرفت و زندگی خوب نه اینکه تخم نفاق کشت و جانب مقابل را عقده مند کرد

>>>   Mazdak Farid
رُخ زشتِ 17 سال گذشته :
در تمام 17 سالی که گذشت ؛ فرصت ها وامکانات جهان و زمان برای مردم و کشور بر باد داده شد .
در تمام 17 سالی که گذشت ؛ دولت مرکزی برای اقتدار بیشتر در خط و رنگ یک قوم کوشید ، به حذف دیگران پرداخت و برای تحمیل مودلِ آرمانیِ هویت خویش بر دیگران کار کرد .
در تمام 17 سالی که گذشت ؛ دولت مرکزی با انتخابات برای گزینش والی ها ، شهرداران و رهبران واحد های پایینتر از ولایت تن نه داد . مردمی که توانایی انتخاب رییس جمهور را دارند والی و شهر دار را هم می توانند برگزینند .
در تمام 17 سالی که گذشت با تظاهرات دادخواهانه ی مردم با زبان تفنگ و اتش مقابله شد .
در تمام 17 سالی که گذشت ؛ زمین ما بیشتر برای زرع تریاک آماده شد و بهره داد .
در تمام 17 سالی که گذشت ؛ فقر ، بیکاری و بیماری مردم به ویژه جوانان را خُرد و خراب ساخت .
در تمام 17 سالی که گذشت ؛ زنان تحقیر شدند ، تکفیر شدند ، سنگسار شدند و به آتش کشیده شدند .
در تمام 17 سالی که گذشت کودکان رنج دیدند و از امکاناتی که جهان برای رشد آنها در اختیار کشور ما گذاشت بهره نگرفتند
در تمام 17 سالی که گذشت جریان های تروریستی از شکست خوردگی و زوال به آلترناتیف قدرت تبدیل گردیدند .
آنچه امروز داریم ؛ برداشتِ بزر 17 سالِ گذشته است .
از "گذشت روزگار" بیاموزیم !
رُخ خوب 17 سال گذشته را نیز به یاد داشته باشیم ؛ اندک آزادی بیان داشتیم ...

>>>   Noor
یک واقعیت انکارناپذیر در سراسر کشور اینکه :
اگر از هر هزاره ای بپرسی که اوغان استی ؟ چه تصور می کنید که چه خواهد گفت ؟
بی گمان میگوید :
نه !
همچنان از یک ازبک
از یک نورستانی
از یک پشه ای
از یک تاجیک
از هر یک غیرپشتون که بپرسی، جواب منفی است

>>>   Osman
اگر اوغان= به پتان/افغان نیست پس چرا تنها پتان ها تنها از این نام دفاع میکنند

>>>   در کدام تاریخ شما اقای نویسنده خوانده اید که غوریان و طاهریان و یا صفاریان تاجیک هستند؟ از این جاس که تحریف واقعات که از یزگرد سوم اغاز شده ادامه مییابد، تاریخ درخشان تاجیک ها سامانی ها ،یفتلی ها، ساسانی ها هستند. یکی دیگر از دو آتشه های مثل شما غزنوی و سلجوقی ها و تا چنگیز را نییز تاجیک خوانده بود،شاباس .افغان

>>>   به نویسند و نظر دهنده. از اېنکه کوشش دارید سیاه را سفید کنید بسیار بعید است این قدر که از فرهنګ اسلام و تمدن سخن ګفته اید کجا است این تمدن. کسیکه تمدن داشته باشد او تمدن تر میشود کسیکه مسلمان باشد مسلمان تر میشود ولی ما که میبنیم تمدن به زره بین دیده نمیشود مثلکه ربانی بنګ بنګی ګفته بود بی حجابی ګر تمدن باشد حیوانات متمدن ترین انسانهاست که فعلا تمدن تان. را میبنیم چور دزدی. ........که بخاطر صد دالر و رفتن به جرمنی از مسلمانی و دین و مذهب خود تیر هستید کوشش نکنید که خود را دیګر همه رسوا وزبون سازید.

>>>   نام افغانستان نص قرآن شریف و وحی منزل نیست که درباره اش نتوانیم صحبت بکنیم!
ما به عنوان شهروند در باره ی هر موضوعی که متعلق به ما باشد میتوانیم بحث و گفتگو بکنیم. یک شهروند حق دارد که بگوید این کشور را میشود که چند نامه کرد. میشود که نام اش را تغییر داد و یا میشود درباره اش بحث کرد.
بسیار کشور ها چند زبانه و چند نامه هستند مانند هالند وآلمان و غیره..... زمین و آسمان که به هم نمی خورد. از لحاظ قانون این حق ماست که در مورد این گونه مسایل بحث و گفتگو بکنیم. یک شهروند حق دارد در مورد قانون مملکت خود در مورد ساختار نظام، در باره ی زبان و در باره ی نام کشور خود بحث و گفتگو بکند.
اگر نام افغانستان معضل ساز است و خیلی ها سوال دارند یا به هر حال نمی پذیرند بگذارید در یک رفراندم یا همه پرسی گذاشته شود، بگذارید بحث عمومی شود، بحث های اکادمیک صورت بگیرد، بحث مدرن بشود.
هر جا ما بتوانیم باب گفتگو را باز کنیم و جرات داشته باشیم گپ بزنیم، ما از یک غایله جلوگیری کرده ایم. تصادم ها و انقطاب های خونین زمانی بوجود میاید که شما فرصت گپ زدن ندارید و دهن تان را می بندید. فاشیزم یعنی این. فاشیزم یعنی اینکه سکوت کن گپ نزن. سخن هتلر همین بود. واگر گپ میزنی گپ من را بزن. وقتی کار به این جا برسد که تو گپ زده نتوانی جنگ میکنی.
-هرکدام ما به این مسایل فکر میکنیم. من گمان نمی کنم در این جمع کسی باشد که در مورد این مسایل اندیشه نکند. اما نمی گوییم. پنهان کاری میکنیم. برای منفعت های کوچک، برای چیزی های که هیچگاه هم برایش نمی رسیم...
گزیده ای از سخنان دکتر لطیف پدرام ریس کنگره ی ملی افغانستان در مراسم ایجاد شورای عالی همبستگی تاجیکان.
16 دلو 1393 کابل افغانستان
بیشتر در ویدیو بیبینید...

>>>   يم الله همسخن
...یک دزد و غارتگر بود. همان احمدشاه درانی را می گویم. از جنایات بشری اش در هند تاریخ شرم دارد. از رذالت فرزندان او تاریخ خجالت می کشد.
تو با این تاریخ مسخره برای من تعیین تکلیف می کنی؟ کمی بسرم. فاشیسم همین است

>>>   شما تاجیکان افغانستان از بی همتی روی به خیالپرداری آوردید اینها که گفتی همه تاریخ ایران بود کجای تاریخ کفته فلان پادساه تاجیک آن هم از افغانستان بود به جای این کارها بهتر است کمر همت ببندید و مثل آقای لطیف پدرام در برابر فاشیسم پشتونی مبارزه کنید تا مثل گذشته برده نباشید

>>>   یابزورویابه رضا دلتان میخواهیدویانمیخواهیدتایک افغان زنده باشد همین افغانستان هست وبس نمی دانم چرا
شما نه جرآت دارید چیزی بکنید،تنها میتوانید بنویسید،هوشدار،هوشدار،هوشدار،هوشداروبس


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است