بیایید اینبار گناه را به گردن بگیریم
آیا از 6 جدی 1358 تا 1396 برای 38 سال پسرفت و عقب ماندگی و وا زدگی و وابستگی و دراز بودن دست نیاز به سوی حامیان دیروز و رقبای امروز بس نیست؟ تا کی باید تاوان این توهم القا شده را پس بدهیم که صرفا قربانی و مظلوم واقع شده ایم؟ 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۰۸    ۱۳۹۶/۱۰/۶ کد خبر: 143792 منبع: پرینت

گرچه از زمان ورود نه چندان غیرمنتظره و نه حتی تحمیل شده ی ارتش سرخ تحت رهبری میخاییل گورباچف به خاک افغانستان قریب به چهار دهه می گذرد اما تبعات و عواقب برجای مانده از آن همچنان گریبانگیر مردم ملکی و برخی مسوولان و دولتمردان کشورمان است.

اگر از تعریف و تمجیدهای ساده انگارانه ی جهانی نسبت به آغاز و پایان این جنگ ویرانگر در افغانستان که آن را پیروزی مجاهدین بر کمونیسم و به عبارت دیگر انقلاب سفید در روسیه یا حتی ویتنام روسیه می خوانند؛ عبور کنیم و به عمق فاجعه پی ببریم...

تنها در این صورت خواهیم توانست بپذیریم که در واقع ما برندگان اصلی این جنگ فرسایشی نبوده و نیستیم و در این میان تمام آنچه که از دست داده ایم و می دهیم حتی ذره ای قابل قیاس با دستاورد اندکی چون استقلال نمادین و پهن کردن فرش قرمز برای تعصب و افراطی گری و عقب ماندگی و استعمار همیشگی نیست و نخواهد بود.

اینکه گروه های مختلف از قدرت های منطقه و غرب به حمایت و تغذیه ی تسلیحاتی و نظامی مجاهدین و حکومت افغانستان در مقابل ابر قدرت شرق بپردازند و در واقع جنگ را در داخل افغانستان برای مدت مدید 9 ساله نگاه دارند؛ یک پیروزی برای امریکا، پاکستان، عربستان، ایران، چین، هند، انگلیس، مصر، کانادا، اندونزی و هر کشور دیگری بشمار می رود جز افغانستان!

اما هرگز هیچ یک از مسوولان و ارگ نشینان حاضر به پذیرش مسوولیت و بار گران فراهم سازی زمینه ی حضور و چراغ سبز نشان دادن به ارتش سرخ شوروری سابق نشده اند و همچنان با فرافکنی، جهانیان را مقصر و مسبب یک میلیون کشته، پنج میلیون آواره و سالها پس رفت و عقب ماندگی می دانند.

اگر برای یکبار هم که شده بار این گناه را به گردن بگیریم و بپذیریم که اوضاع آشفته ی پیش و پس از جنگ فرسایشی و ویرانگر با روسیه، که به اختلافات داخلی میان سران مجاهد، ظهور طالبان و سپس ورود امریکا منجر و منتهی شد؛ متوجه خود ما است شاید از این توهم ایستادگی و پیروزی بتوانیم فاصله بگیریم و پیش از این در گرداب نیازمندی نظامی و مالی به منطقه و غرب گرفتار نگردیم.

آیا از 6 جدی 1358 تا 1396 برای 38 سال پسرفت و عقب ماندگی و وا زدگی و وابستگی و دراز بودن دست نیاز به سوی حامیان دیروز و رقبای امروز بس نیست؟ تا کی باید تاوان این توهم القا شده را پس بدهیم که صرفا قربانی و مظلوم واقع شده ایم؟ مگر نه اینکه تاکنون با فرافکنی و انتظار نجات از سوی جامعه جهانی ره به جایی نبرده ایم؟

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
ششم جدی
افغانستان
نظرات بینندگان:

>>>   اولا قشون شوروی به رهبری میخایل گرباچف به افغانستان نیامد، بلکه در زمان لیونید برژنف رهبر وقت شوروی به افغانستان آمد.
میخایل گرباچف در سال ۱۹۸۶ رهبر شوروی شد که ببرک کارمل را از قدرت برطرف کرد و در عوض اش داکتر نجیب را به قدرت رساند و موافقتنامه چهارجانبه ژنیو را میان افغانستان و پاکستان و شوروی و امریکا امضأ کرد که منجر به خروج قوای شوروی از افغانستان شد.
آنچه مربوط به خود افغانستان میشود، موقعیت جیو پلیتیک افغانستان و فقر و بی سوادی مردم افغانستان موجب شده است که در طول تاریخ چند هزار ساله خویش، مورد حملات اجانب، چه سکندر مقدونی بوده است و چه هخامنشی ها و چه هامون های سفید و بودایی ها بوده است و چه ساسانیان، چه عرب ها بوده است و چه چنگیز و مغول ها، چه امپراطوریترک ها بوده است و چه انگلیس و روس ها، چه طالبان و پاکستانی ها بوده است و چه زمان فعلی، همیش ادامه داشته است و در آینده نیز ادامه خواهد داشت.
زیرا مردم فقیر و بی سواد هستند و توان مقابله با نیرو های خارجی را ندارند و هر زمانی که یک قدرت حمله میکند، مردم به دو گروه تقسیم میشوند، موافقین تهاجم و مخالفین تهاجم و از همین راه امرار معیشت میکنند.
در طول تاریخ افغانستان، تنها دوران چهل سالاهه پادشاهی ظاهر شاه در افغانستان تعادل در سیاست خارجی در نظر گرفته شده است که در نتیجه از کمک های خارجی محروم شدند و مردم در سال های خشکسالی مجبور به فروش اولاد های شان در مقابل یک بوجی آرد و یا گندم شدند.
پس فقر و بی سوادی، دو عامل مهم عقب ماندگی کشور است که یکی زاده دیگری است.

>>>   این ورود درزمان گرباچف نه بلکه در زمان برژنف بود خروجش در زمان گرباچف شد

>>>   هرگزبه گردن نمی گریم مثل همان پهلوان که بارهاخوابانده میشود اما به گردن نميگيرد .اگرتعمق کنیم به دوروبر خودوهمسایه های خود که انهاهم دوره های پسا برطانیه وشوروی راسپری نمودند نگاه کنیم که نکردیم ونخواهیم کرد.لذا این وضعیت دوام خواهد کرد فکرمیکنم کشورهای ذیدخل تاسرحد جنگ جهانی هم تلاش دارند
خداوند خیرکند .دیگرکنترول وضعیت اردست این انسان های حسودوحریص متصورنیست .

>>>   بلی به گردن بگیرید، چونکه اگر حکومت آمریکایی بود که افغانستان به گلستان تبدیل می شد. شما توان و عرضهً مردم و کشور داری ندارید و آنوقت تمامی ضعف و تقصیرات را به گردن دیگران و مثلاً آمریکا می اندازید. اگر آمریکا نبود تو خودت هم حقوقی نداشتی، دولتی هم در افغانستان نبود و طالبان همه جای خاک و وطن را دوباره اشغال می کرد. می کشند، می خورند، می برند ولی وقتی ضعفی ظاهر شد و به بن بست رسیدند، آنوقت آمریکا مقصر هست. عجب! یکی ...ریگ در کفش داشت --- چو درمانده شد دست بر سر گذاشت.

>>>   خاینین - دزدان - وطنفروشان - هویت فروشان و غلامان حلقه بگوش گناهان این کشور و ذیدادی و یرانی این میهن را بدوش بگیرند .
زره


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است