غنی: این سرزمین، کشور وصل بوده نه فصل
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۱    ۱۳۹۶/۸/۲۹ کد خبر: 141806 منبع: پرینت

مراسم گرامیداشت از احمد علی کهزاد باستان شناس شهیر کشور با حضور رییس جمهور، محمد محقق معاون دوم ریاست اجرایی، شماری از مقامات عالی‌رتبه دولتی، تعدادی از اعضای شورای ملی، ثریا پوپل رییس اکادمی علوم افغانستان، همایون کهزاد فرزند استاد کهزاد، تعدادی از تاریخ نگاران، استادان، محققان، شخصیت های علمی، فرهنگی و سیاسی کشور و مهمانان خارجی برگزار شد.

محمد اشرف غنی رییس جمهور روز یکشنبه 28 عقرب 96 در سیمینار علمی_تحقیقی بین المللی، گرامیداشت از احمد علی کهزاد، باستان شناس شهیر کشور در قصر سلام خانه ارگ در رابطه با ابعاد مختلف زندگی کهزاد، ویژگی های آثار و اندیشه وی و اینکه کهزاد چه پیامی برای نسل جدید دارد، معلومات داده گفت: اهمیت این سمینار در این است که در بحث هویت ملی فراگیر، کهزاد یکی از کلیدی‌ترین چهره ها در تاریخ معاصر افغانستان است.

وی افزوده است که کهزاد با کاوش در گذشته در مورد پرسش های زمان ما و هویت ملی پاسخ مستدل داد و با توضیح درهم تنیدگی میراث فرهنگی ما با منطقه و جهان و حوزه های مختلف جهان، فضا را برای گفتمان تعصب و تفرقه تنگ کرد و ریشه های تاریخی یک هویت ملی و فراگیر را در جغرافیای ما شناساند.

رییس جمهور گفت که کهزاد تنها باستان شناس، مؤرخ، شاعر و نویسنده نبود، بلکه به نظر من یک متفکر ملی بود، زیرا تمام جنبه های هویت ملی ما را بررسی کرد و تاریخ چندین هزار ساله افغانستان را مشخصات داد.

وی افزود که قبل از کهزاد، تاریخ باستانی ما افسانه بود، اما پس از کهزاد، استناد به تحقیق و بررسی می شد. وی برای سرزمین ما عمق تاریخی ایجاد کرد.

رییس جمهور با اشاره بر اینکه کهزاد فلکلور افغانستان را می شناخت، گفت که انگیزه این بود که هر نقطۀ افغانستان را به یک نظر می دید. تاریخ بامیان، پکتیا، غزنی، لشکرگاه و کنر از نگاه کهزاد اجزای است که به صورت ناگسستنی یک ملت عظیم را که در طول تاریخ تداوم و افتخار داشته، باهم پیوند می دهد.

محمد اشرف غنی با اشاره بر اینکه شیوه تحلیل کهزاد منحصر به فرد بود، گفت که در پاورقی آثار کهزاد از زبان های انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی نقل قول شده است.

رییس جمهور گفت: نکته کلیدی افکار کهزاد این بود که می خواست بداند که افغانستان چطور یک چهارراه تمدن ها بوده است. این سرزمین، کشور وصل بود و نه فصل و کشوری که مرکز فرهنگ ها بود و در حاشیه قرار نداشت.

غنی خاطرنشان کرد: استاد کهزاد بار اول توانست که جغرافیای طبیعی را یک نقطه مشترک فرهنگ ویدایی و اوستا تثبیت کند. در حقیقت غزنه، فیروز کوه و بامیان، سه مرکز ثقل، سه کانون فرهنگ و سه پایتخت پادشاهان نیرومند و مقتدر بود.

رییس جمهور گفت که هیچ نقطه ای در افغانستان وجود ندارد که کهزاد آنرا تعین نکرده باشد و از این جهت مثال بسیار زنده ای است که باید به صورت اساسی مورد نظر گرفته شود.

محمد اشرف غنی گفت: کهزاد به نقش زنان در تاریخ توجه داشت و چنانچه زنان افغان در طول تاریخ همیشه درخشیده اند، استاد کهزاد همیشه آثار آنان را ثبت کرده است.

رییس جمهور تصریح کرد که باستان شناسی و فلکلور بعد از وفات استاد کهزاد تغییرات زیادی کرده و امید است که در میان محصلین اعم از دختر و پسر، جوانانی سربلند کنند که عمر خود را مانند استاد کهزاد، وقف عظمت این خاک و تثبیت هویت ملی ما نمایند.

وی در رابطه به انگیزه کار کهزاد نیز یادآوری کرده گفت که پیام کهزاد برای نسل معاصر ما این بود که این خاک مظهر خلاقیت فرهنگی بوده و صد ها هزار سال دوام خواهد داشت.

رییس جمهور غنی گفت که من بخاطری استاد کهزاد را یک متفکر ملی می دانم که یافته هایش را تنها به زبان اکادمیک نوشته نکرده، بلکه برای مخاطب خود که ملت افغانستان است، صحبت می کند.

این مقام کشور گفت که ویژگی خاص استاد کهزاد که هنوز روی آن بحث صورت نگرفته، دانش تاریخ اقتصادی است و وی چندین پیداوار و منابع افغانستان از جمله لاجورد را تثبیت کرد.

رییس جمهور غنی پیشنهاد کرد که تمام آثار استاد یا چاپ و یا هم دیجیتالی شوند و تمام مقالات استاد کهزاد و دیگر نویسندگان ما که در سالنامه ها به چاپ رسیده اند، دوباره چاپ و یا دیجیتالی گردند.

وی گفته است که ایجاد یک مرکز در اکادمی علوم و یا دانشگاه های ما برای تحلیل تاریخ معاصر نیاز است تا ارتباط تاریخ ما به حال و آینده واضح شود.

رییس جمهوری اسلامی افغانستان در خاتمه سخنانش، پیشنهاد رییس اکادمی علوم کشور مبنی بر اعطای لقب علامه به استاد کهزاد و مسمی نمودن یک چهارراهی به نام وی را مورد تایید قرارداد.

کد (26)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
غنی
گرامیداشت کهزاد
نظرات بینندگان:

>>>   از دست این رهبر ها چهاراهی هاچندین باز سرازیز شد امروز بنام آن صبا بنام این چه معنی دارد که یکروز از من باشد وروز دیگر از کسی دیگر

>>>   اعطای لقب "علامه" به احمد علی کهزاد توهين شخصيت علمى يک دانشمند و يک جفاى تاريخى است زيرا اشخاص که افغان به آنها "علامه" لقب اعطا همه شان زيادتر تقلب و جعلکار اند . مثال برجسته تقلبگر تاريخ افغان و پته خزانه.
ولى احمد علی کهزاد يک دانشمنداست که پژوهشها و اکتشافات و درستيابى اش ادعاهاى علمى اش با با سندهاى تاريخى و تحقيقات لابراتوارى و تاريخ نگارى وگاهنامه نگارى دياکرونيکى و زونکرونيکى مى باشد و نه مانند نويسنده گلچين پته خزانه که دو دبيره (حرف) پشتو که از طرف اکادمى پشتو 1936 اختراع شد اشعار شاعران پشتو زمان پيامر بزرگ ما از همين دوحرف استفاده کرده بود. (1)
برخلاف حبيبى (حبيبى دانشمند نبود بلکه آثار جالب و خواندنى ادبى و معلوماتى دارد ولى دوستى بى سرحد قومپرستى اش ضربه جبران ناپذير براى او زبان و ادبيات پشتو زد) احمد علی کهزاد اصل ها و چگونگى ها و قوانين دانشورى : بى طرفى دانشورى مورد احترام٬ عدم اناکرونيسم ديد پيگارى و نقادانه و نقل قول پاورقى و بيبلوگرافى را نقض نکرده است.
محمد اشرف غنی رییس جمهور براى احمد علی کهزاد بزرگداشت ها ترتيب کند درجه علمى در زمان حيات اعطا داده مى شود وبالاتر از داکترا (آخرين درجه اکادميک دردنيا) + کرسى دولتى "پروفسور" کدام درجه بلندتر وجود ندارد.
اگر غين مى دانست که احمد علی کهزاد پيرامون کاخ "چهل ستون" که در مقابل تخت رستم کابل قرار داشت و چه شخصيت مغلى آنرا بين گذرگاه ( باغ بابر) و آسياى خشک يا کوه غربى هندکى در چه زمانى ساخت? (در زمان درانى ها بود ونه گبدست رفتن قدرت سدازويان.
از اين سبب است که در اروپابندرت افغان يا پتان به عنوان دانشمند ويا تاريخ نويس شناخته مى شود.
ریاض الدین (فیزیکدان) پتان پاکستان تولد هند قبول شده است وپتان محمد عبد السلام فیزیک‌دان مشهور اهل پاکستان تولد هند بود. وی در سال ۱۹۷۹ جایزه نوبل فیزیک را به خاطر ارائه فرمول‌بندی واحدی برای نیروی الکترومغناطیس و نیروی هسته‌ای ضعیف که برهمکنش الکتروضعیف نامیده می‌شود دریافت کرد. محمد عبد السلام اين پتان بزرگ پشتونيزم رادر علم نياورد و داخل نکرد واقعيت است که "وينبرگ" شاگرداش کلانکارى کرد واز برکت تيورى بوجود آمدن گيتى (ينيورزم ) توسط انفلاق و حرکت در فراراز محورى است و هنوز اين فرار چند ميليارد سال دوام دارد. تولد کليه کهکشان ها: هفت آسمان و هفت زمين
فیض‌محمد کاتب هزاره٬ میرغلام‌محمد غبار٬ میر محمد صدیق فرهنگ (قديمى) شايسته وهاب ٬ مهدیزاده کابلی زلمى گلزاد٬ دانشگاه ویسکانسین-مدیسندر جمله تاريخدانان آمده اند. يکچند تا شاعران و ژولناليستان وسياست مداران.
(1)اگر خسته کن است من شالوده وچکيده تقلبى بودن پته خزانه را به اصطلاح عاميانه "نشخوار" مىکنم طنزبخودم مى کنم.چون "هاجى دکتور" نام من است ديگر مغزان متفکر ا فغان کجا اند.
پيرامون جهل تقلب و دروغ پته خزانه
"علامه" عبدالحى حبيبى به گفته خوداش در سال 1944 انتولوژى پشتون (گلچين پشتون) گزيده از گرد آورى آثاراولين شاعران زبان و ادبيات پشتو را که خودشان شاهان هم بودند يعنى "شاهنامه" پشتو درقندهار "کشف" کرد.
آثارشاعران اين گلچين يا انتولوژى درسال 1729 ازسوى شاه حسين هوتک جمع آورى شده که از آن نسخه درسال1886 کاپى گرفته شده است.
شاعران اين گلچين حتى پيش از شاهنامه فردوسى ( قرن دهم تا يازده هم ميلادى ) و رودکى پدر زبان وادبيات فارسى ( قرن نهم تا دهم ميلادى) زندگى مى کردند. به پندار حبيبى ادبيات نوشتارى پشتو پيش از ادبيات نوشتارى زبان فارسى است.
"علامه" عبدالحى حبيبى خواست ثابت کند که بلاخره زبان پشتو هم اثرى "شاهنامه گونه" پيدا کرده است که تاريخ نوشتارى کهن تر از "شاهنامه" فارسى دارد !?!
به پندار فريب خورد گان حبيبى قصه شاعران به گونه پیر روښان‎ اديب بزرگ زبان پشتو رحمان و شاعرشمشيردوست خوشحال خان مفت شد که تا اين زمان به عنوان اولين شعراى ادبيات نوشتارى پشتو پنداشته مى شدند و درخارج هنوزهم مى شوند.

با خبر پيدايش "علامه" عبدالحى حبيبى پژواک شيپورشادى و کست ( نغاره بسياربزرگ) اين خرسندى درکوهپاره هاى هندوکش به اهتزاز درآمد ازخوشى آن اتن ها ناره و فريا د و فـغانها برپاشد.

درهمين سالهاى در دبستانها وکانونهاى آموزشى ازاين گلچين درس داده مى شد که اين گنج است و باعث ا فتخار افغان ها منظور پشتونها است.
اين خوش خبرى را همين "علامه" به جهان داد. و ازبخش فرهنگى سازمان جهانى يونکسو نام گرفت. درخواست کرد تا اين اثر را بگونه شهکارهاى جهانى مانند شاهنامه فردوسى در ملل متحد درج و به رسميت شناخته شود.
سازمان فرهنگى جهانى ازد ولت پشتون افغانستان که ظاهرخان شاه اش بود خواست که اصل اين انتولوژى را در اختيار اين سازمان قرار دهد. عبدالرحمان پژواک نماينده ديپلوماتيک دولت پشتون در سازمان ملل بود که خودش قوانين افغانيت را نگاريده بود. که پسانها پشتونوالى (پشتوندارى) شد.اين پيدايش به پرده نمايش انجاميد. علامه حبيبى مجبور شد و گفت که اصل اش گمشده است و از او يک کاپى موجود است.ايرانيستکها جهان و بويژه پشتوشناسان از آلمان٬اتاليا ٬ ناروى و پاکستان تعقيقات فنى خود را آغاز نمودند.
چون اصل اش دراختيار نبود سن رنگ و سن برگ يعنى قدامت تاريخى اين خزانه را نتوانستد تعين و نمايان سازند.اما اين خوش خبرى اندکى پس ازآن به شور خبرى و رسوايى تبديل شد.
چرا?
اما همين ر فورمهاى گرامرى زبان پشتو بود که دروغ دانش ادبى را آشکار ساخت و تقلب اين علامه را بر ملا ساخت چونکه در اين "پته خزانه" از ساختارها و قواعد زبانى پس ازاصلاحات زبان پشتو در سال ١٩٣٦استفاده شده بود.
دانشمندان غربى ادعا کردند که دراين اثر از آوازها (دو حرف ځ و ڼ) استفاده شده که هم حرف ځ و هم حرف ڼ درسال ١٩٣٦ اختراع شده است . پس به هيچ گونه نمى تواند اين ثر کهن تر ازاين سال باشد.
" علامه" عبدالحى حبيبى مجبور شد که اين پته خزانه را به گونه کاپى در سال ١٩٧٥ بيرون کشد و اصل اش را نه .
اما دانشمندان ثابت ساختند که ازديدگاه املا و انشا و سبک پته خزانه به يک شيوه ادبى قرن بيستم نوشته شده است ونه به شيوه قرون ميانه شاهنامه ١١٠٠ سال پيش نوشته شده وقسمت آن به دقيقى بلخى مربوط مى شود.
ايرانيستکها جهان و بويژه پشتوشناسان از آلمان (منفريد لورنس) ٬ اتاليا (لوچى سيرينا لوىSerena ) ٬ ناروى George Morgenstierne و پاکستان تعقيقات فنى خود را آغاز نمودند.

چون اصل اش دراختيار نبود سن رنگ و سن برگ يعنى قدامت تاريخى وچگونگى وترکيب رنگ قلم و کاغذ اين خزانه را نتوانستد تعين و نمايان سازند. مجبور بودند که پڗوهش و بررسى خود را درزمينه قواعد دستورى زبانى گرامرى و شيوه نگارش وا نتخاب واژه هاى زمانها و يا دورانهاى گوناگون نمايند.
دانشمندان غربى آوازها ى (دو حرف ځ و ڼ) را پيدا کردند استفاده شده که هم حرف ځ و هم حرف ڼ درسال ١٩٣٦ اختراع شده است . پس به هيچ گونه نمى تواند اين ثر کهن تر از اين سال باشد
1-لوچى سيرينا لوى, 1987
2-منفريد لورنس 1988
3-داويد نيل مک کنسى
4-قلندرمحمد 1988
بعضى دانشمندان اين گلچين را يک اثر ادبى anachronism اناکرونيست (غلطى هاى پيرامون رويدادها و شخصيتهاى تاريخى و پادشاهان که با دوران هاى تاريخ هماهنگى ندارند) نا ميدند.
و اما يونکسو بخش فرهنگى سازمان جهانى از دولت پشتون خواست که بدون به اختيار قرار دادن اثر اصلى اين گلچين "پته خز انه" در ميراث ادبى جهان درج شده نمى تواند و هم به رسميت شناخته نمى شود.

حروف ميتوانند حقيقتياب باشند ځ و ڼ ازهمان آوان اين اثر "پته خز انه" Pata Khazana يعنى گنج پنهان مشهورشد که بازهم درآن يک زريکى نهفته است مانند حذف نام فارسى از صفت درى مانند نامگذارى کشور به و صفت پشتون "افغان" افزود شد ستان به ما .
اناکرونيسم
جعلی بودن «گنجینهٔ پنهان» پته خزانه هم درنگارش نام روزهاى هفته و تاريخ ماه ها نهفته بود. عبدالحی حبیبی از تقويم عمرخيام که درسترين تقويم مى باشد,استفاده نکرده بود, زيرا اين تقويم خورشيدى با صورت فلکى و يا تصويرحيوانى هماهنگمى باشد و باا ين تقويم متوانيم تقويم خورشيدى به تقويم قمرى تبديل نمايم. که بايد سال کبيسه مدنظرگرفته شود.
درپيوند با تقويم خورشيدى تقويم ميلادى وجوليانى در زمان پاپ گريگور درست شد که متاسفانه نامهاى ماها ويا صورت فلکى حيوانى گدوودشد.
برج فلکى حيوانى "حمل" "کوچ" که ماه اول بود در تقويم ميلادى ماه سوم شد. برج ميزان که ماه هفتم است به ماه نهم ميلادى شد باوجود ايکه "سبتامبر" درلاتينى
هفت اکتوبر 8 , نوامبر 9 و دسامبر 10 معنى مى دهند.
باهمين اسناد آشکار شد که عبدالحی حبیبی خودش و دوستانش پته خزانه را جهل کرده است.

پاياننامه و نتيجه گيرى
اگرثابت مى شد که اين گلچين قدامت پيش از شاهنامه را داراست پس اين را ثابت مى کرد که زبانهاى نو ايرانى درقرن اول و يا دوهم هجرى بوجودآمده اند و نه درقرن سوم وچارم هجرى.

درپته خزانه از آثارشعراى نام گرفته شده که آنها با حروف پشتو وفارسى کردى بلوچى (الفباى عربى) آشنا نبودند اين الفبا درقرن سوم وچهارم هجرى به کشورى آمد که او را بخش اش از سال ١٨٥٦ " افغانستان" مى نامند.
اين سياست را در اروپا سياست شترمرغى مى نامند. دراينجا شتر است و زورکه نرسيد مرغ ام . زبان شرين پشتو بدون اين چتلخزانه زبان باستانى مى باشد که زبان از زبان مادرى هندوايرانى تکامل يافته است.
ريشه اين زبان قشنگ درسنگ نوشته هاى پيدا شده که بسيارى اين آثار گرانبهارا گل محمدخان مهمند نابودساخت.
غلطى ويا اشتباه نمودن پديده انسانى ايست وقابل پوزش.
اشتباه اگر آگاهانه باشد فريب است و فريب قابل پوزش خواستن است و نه بخشيدن
اگربه تاريخ سازى نگاه کنيم خواهيم ديد که فريب هاى بزرگ رخ داده که اين بازي دادن ها شکل منظم ستيماتيک و تقليدى (از نمونه هاى فرهنگى وحماسى ديگران تقليدشده) بخودگرفته و تقلب بازى دادن است و درنهايت جنبه نمايشى دارد. درقندهار يا کندهار که گندهارا اسکندر سکندريا ساخت اتفاقى حماسه و انتلوژى نوشته مى شود .
حماسه دوشيزه ملالى ميوند هم شکل حماسه "دخترباکره ارلويان" فرانسه که به آن ژاندارک هم گفته مى شود که باعث پيروزى سربازان فرانسه گذشت. که آن سربازان ازدوشيزه غيرت يادگرفتند.
پشتنوالى
واژه پشتنوالى پس از پته خزانه ساخته شد که سند نوشتارى ارزشهاى مردمان پشتون است گردآورى آن را عبدالرحمان پژواک کرد پر از غيرت وغيرتمندى ايست. البته که دوشيزه ملالى درميوند به پشتونها غيرت نبخشيد بلکه به مردمان غيرپشتون غيرت بخشيد . غيرتمند در پشتونوالى درج است. پشتون و غيرتمند يک واحد است و جدا ناپذير است
پاکستان هم اسطوره ملاله را ساخت و آنهم گفتوشنو تلويزونى آن دخترک با فرستاده امريکا!
حاکمان پشتون ديگر جفا و خيانت به زبان شرين پشتو نکنيد. شما تقلب را دوباره تقلب و جعلکارى مى کنيد.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است