>>>   لور پوری، پلاوی، ناسته،خندی، گدون، تمامآ واژه های پشتو پاکستانی است که در افغانستان از آنها استفاده نمیشد.
چرا حکمتیار بالای این واژه های پشتو پاکستانی انتقاد نمی کند، که بالای واژه های فارسی انتقاد میکند؟

>>>   بعضی ها آنقدر انتقاد به بی حجاب بودنم در کنفرانس پژوهشی روز دوشنبه که کرزی و خلیل زاد اشتراک نموده بودند دارند، که شوربختانه تا کنون پیام عمیق که در سخن هایم بود را درک نکرده اند.
پ.ن. پطلون، پیراهن آستین دراز با یخن ی بسته و چادر در گردنم ولی فکر میکنم اگر با چادری هم میرفتم برچسپ دهاتی،پس رفته، جاهل و افراطی را بمن می بستند.

رفیق،

پوشاک و خوراک باشد به تو زهر مار
که مردم در غصه باشند و تو در قرار
تو گوی که من کافرم چو ندارم من حجاب
ولی کوری چو بینی فساد در روشنی افتاب
از این بگذر که من چادر نه پوشیده ام
این را بدان که چشم شغالان را دریده ام
غم آن خور که مردم ازین بیش در غم نباشند
شعار آزادی نعره کن که چشمی دیگر پر نم نباشد
آرزو

>>>   برنامه موفقانه سفارت آمریکا برای تبلیغات شایسته واعظ دختر نماینده حکمتیار
می خواهم مسله ای ظاهرن ساده ای را با کمک اطلاعات پنهان شده آن بشکافم که تحریک کننده ی بلاهت شمار زیادی از فعالین شبکه اجتماعی طبقه متوسط بوده است.
قبل ازین در نوشته کوتاهی توضیح دادم که پیام مشخص ماجرای شایسته واعظ و پرواز رویایی اش به دور دنیا دقیقن برای ملیون ها دختری که در فقر و جنگ و زیر ستم گرفتار اند چیست.
سیل تحسین و به به چه چه ی کاربران اجتماعی (بیشتر از آدرس آنان که خود را فعال مسایل زنان می نامند) در مورد شایسته واعظ، به یکباره جاری شد.
محفل پشت محفل و با حمایت رسانه های جریان اصلی(بخش دری صدای امریکا و رسانه های حکومتی افغانستان) طبق برنامه ای منسجم و طراحی شده، او را بر فرق ملیون ها دختری کوبیدند که در جهنم جامعه مردسالار آلت محور آمیخته به سرمایه داری نوکیسه، امکان نفس کشیدن هم ندارند.
حالا اطلاعات واقعی را مرور کنیم و نسبت این داده ها، با واقعیتی که بصورت «واقعیت افزوده» پیش روی ما قرار داده اند را کشف کنیم.
شایسته واعظ دختر فهیم ارغندیوال است، پدرش به نماینده گی از حزب اسلامی حکمتیار، در ریاست اجراییه کار می کند.(به همین دلیل برنامه پذیرایی و شهره کردن شایسته توسط ریاست اجراییه مدیریت و برگزار شد) کاکای شایسته (عبدالهادی ارغندیوال) از سال ۲۰۱۲ در نیابت گلبدین حکمتیار، به عنوان رهبر حزب ثبت شده اسلامی معرفی شد و در حقیقت جانشین حکمتیار است.
در ابتدا تصور می شد که انشعابی در حزب اسلامی اتفاق افتاده است اما پس از اینکه خود اقای ارغندیوال با رسانه ها مصاحبه کرد و حکمتیار را امیر حزب اسلامی خواند، تمام شایعات از بین رفتند.
در گزارشات رسانه ها و برای عاطفی کردن این ماجرا، آمده است که شایسته واعظ درون کمپی در پاکستان متولد شده است، که منظور از کمپ، خانه های مربوط به حزب اسلامی در پشاور است که آی اس آی در اختیار حکمتیار و اعضایش گذاشته بود.
رسانه های جریان اصلی مانند صدای امریکا و بی بی سی، ضمن پنهان کردن این اطلاعات، موضوع سرمایه هنگفت خانواده ارغندیوال و پدر شایسته را نیز کاملن حذف کرده اند حتا اینکه شایسته واعظ صاحب طیاره تفریحی شخصی ست را هم افشا نکردند. طیاره ای که شایسته با آن پرواز کرده است، Bonanza A36 است که مدل سال آن بیشتر از یک ملیون دالر قیمت دارد.
رسانه ها همچنان این موضوع را پنهان کرده اند(که در وبسایت شایسته سعادت آمده است) که ایشان به عنوان یک شهروند امریکایی، سفر رویایی شان را در قالب یک برنامه انکشافی صنعت هوانوردی که مربوط به خود امریکاست انجام داده اند، نه الزامن برای شکستن تابوی دختران افغان. این برنامه تلاش دارد در امریکا، نقش زنان در صنعت هوانوردی را افزایش دهد و بودجه های کلان دولتی را نیز صرف این تلاش می کند.
ظاهرن مصارف این سفر رویایی، از طریق دونیشن (کمک مالی داوطلبانه) که از طریق وبسایت این برنامه راه اندازی شده است پرداخت شده، اما کمک کننده گان که در صفحه انترنتی این برنامه ثبت نام کرده اند، در حقیقت به یک برنامه ملی امریکایی کمک کرده اند گرچه در هیچ جا اعلام نشده است که تا حالا چقدر پول جمع آوری شده است.
از سال ۲۰۱۲ که کاکای شایسته سعادت مسوولیت حزب اسلامی را به عهده داشت و توانست ده ها مهره دیگر حزب اسلامی را وارد قدرت کند، نه خودش و نه شایسته سعادت هرگز یک کلمه در تقبیح کشتار مردم بی گناه توسط حملات نیروهای شاخه نظامی حزب اسلامی نگفتند. مثلن وقتی که به تاریخ شانزده می ۲۰۱۳ در حمله سازماندهی شده توسط حزب اسلامی در شاه شهید کابل حدو چهل تن کشته و زخمی شدند، احتمالن شایسته سعادت مشغول خیالپردازی در مورد «سفر رویایی» اش بود که هیچ حرفی نزد و مثال هایی ازین دست فراوان اند.
حالا فرزند خانواده ای که بزرگان آن متهم به کشتار ده ها هزار کابلی در دوران خانه جنگی مجاهدین و قتل صدها تن از مردم بی گناه طی شانزده سال گذشته اند، با تکیه بر سرمایه خانوادگی(که از غارت و خوشخدمتی برای آی اس آی و سیا بدست آمده است)، سوار بر طیاره شخصیش، در میان همهمه و تشویق و احترام همه، به کابل میاید و می خواهد الگوی تلاش برای دختران افغانستان باشد.
امیدوارم صف فعالین حقوق زن که همواره به ظواهر هر ماجرا اکتفا کرده و بلا فاصله دایره به دست هلهله می کنند، ازین ماجرا چیزهای یاد بگیرند.
آنچه به صورت واقعی دختران افغانستان از سفر تفریحی تشویقی ی شایسته واعظ بوسیله هواپیمای شخصی به دور دنیا یاد می گیرند این است که برای نجات از وحشت جامعه سنتی و آنچه که دوستان لیبرال آن را رهایی زن می نامند، باید حتمن:
۱- امریکا رفته باشی
۲- خانواده سرمایه دار داشته باشی
۳- خودت را در حالت موازی با جو موجود قرار دهی
۴ـ زبان مادری را حتا اگر بلد هستی کنار بگذاری
۵ـ فکر خلاق برای پایان نامه تحصیلی ت داشته باشی و بتوانی وطن را ابزار طرح خلاقانه انفرادی ت بسازی، وطنی که به صورت واقعی هیچی از آن نمیدانی و رابطه ات با رنج و مصیبت آن از جنس رابطه توریست انگلیسی با سازنده گان صنایع دستی هند است.
۶ـ خوشبینانه، ترجیح بدهی خوراکِ مشتی احمق فاشیست حکومتی شوی که قاتلان واقعی مردم اند.
۷ـ هواپیمای شخصی داشته باشی تا حکومت ترا چهره بسازد.
شایسته واعظ و کیس اش، با هیچ جای رنج و بن بست های دختران افغانستان نسبتی ندارد و اتفاقن در جبهه مقابل شان است، همانطور که آریانا سعید و غزال و فلان کارمند حکومتی نیزاینها الگوهای غارت و بیغمباشِ طبقه متوسط اند.
این کارزار استقبال از شایسته واعظ را مستقیم سفارت امریکا در کابل برنامه ریزی و مدیریت کرد تا به جهان نشان دهد که به لطف اشغال افغانستان توسط امریکا و ناتو، زنان افغان به چه مدارج بلندی از پیشرفت ها دست یافته اند.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است