روز استقلال افغانستان 28 اسد نیست
در اول قوس اصل معاهده کابل امضا شده است در این روز است که انگلستان اعلام کرد افغانستان کشور مستقل و مساوی الحقوق با انگلستان است. روز استقلال افغانستان دقیقا اول قوس است نه 28 اسد 
تاریخ انتشار:   ۱۲:۴۸    ۱۳۹۶/۵/۲۸ کد خبر: 137368 منبع: پرینت

سال 1919 میلادی بود که افغانستان در زمان شاه امان الله خان به استقلال سیاسی خود دست یافت. می شود گفت که یک سده است که افغانستان استقلال سیاسی دارد. در این مدت زمان افغانستان نظام های گوناگونی را تجربه کرده است. از نظام های شاهی مطلقه تا مشروطیت و نظام های ایدولوژیک سرخ و سبز و سفید، جنگ های خونین داخلی را پشت سر گذاشته است. میلیون ها انسان در این فاصله کشته شدند و میلیون ها انسان دیگر به چهار گوشه جهان آواره شدند. می شود گفت که افغانستان شاید به اندازه منابع زیر زمینی خود گورستان هایی جمعی داشته باشد. پس از 98 سال هم اکنون افغانستان، در چه جایگاه تاریخی قرار دارد؟ آیا افغانستان در تصمیم گیری های سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی خود مانند یک کشور آزاد و مستقل عمل می کند. مردم افغانستان پاسداران واقعی این سرزمین هستند. ولی همیشه پس از آنکه هجوم را پس زده اند کمتر دولت ها توانسته اند که حقوق شهروندی و حقوق مدنی آنها را حفظ و حراست کنند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، غلام محمد محمدی، نویسنده و تاریخ نویس در برنامه «گفتمان» گفت: 28 اسد استقلال افغانستان یک روز است اما 28 اسد مناسبت ندارد یعنی در این روز به هیچ وجه در سیر تاریخی افغانستان هیچ حادثه ای رخ نداده است. اگر بخواهیم این موضوع را دقیق بررسی کنیم، مثلا 21 فبریه1919، 4 حوت پادشاهی امان الله خان است. 24 فبروی 5 حوت است که در میدان مرادخانی استقلال اعلام کرده است. 28 فبروی 9 حوت می شود که سردار اصلان خان از پادشاهی اش انصراف داده و 29 فبروی ده حوت می شود که عنوان مردم و ملت افغانستان یک اعلامیه صادر کرده اند.

وی ادامه داد:3 مارچ 1919 دوازده حوت می شود امان الله خان خبر پادشاهی خود را به سلطنت هند داده است. سه مه جنگ در دره خیبر آغاز شده است. سه جون چهارده جوزا می شود آتش بس متحرکه جنگ اعلام شده است. 8 اگوست که 17 اسد می شود معاهده صلح راول پندی امضا شده است و 20 جنوری 1921، سه جدی مذاکره میان محمود ترزی و اندی دابس در کابل آغاز شده است. 22 نوامبر که اول قوس 1300 می شود. در همین روز اصل معاهده کابل امضا شده است در این روز است که انگلستان اعلام کرده است که افغانستان کشور مستقل و مساوی الحقوق با انگلستان است. روز استقلال افغانستان دقیقا اول قوس است. نه 28 اسد، هیچ مناسبتی وجود ندارد. امان الله خان در نه حوت استقلال را جشن می گیرد، روزی که عمویش در جلال آباد استعفا داده است. کلکانی یک بار در 6 جوزا این روز را جشن گرفته است روزی که امان الله خان خارج شده است. سال بعدش در آگوست جشن گرفته است. نادر خان در شش جوزا آن را جشن می گرفته است. روزی که امان الله خان خارج شده است. ظاهرشاه در اول جوزا آن را جشن می گرفته است. بعد ها در اول سمبله آن را شروع کرده است. داوود خان هم در 26 سرطان و حالا هم که ما آن را در28 اسد آن را جشن می گیریم.

محمدی، در خصوص این همه اختلاف در روز استقلال افغانستان بیان داشت: علت این موضوع بی نظمی در سیر تاریخی افغانستان است. دولت ها خودشان بی نظم بودند و امروز هم بی نظم هستند. تاریخ استقلال کشورهای دیگر مانند هند و پاکستان و دیگر کشورها هیچ تغییری نمی کند چراکه دولت های بانظم دارند.

وی، در خصوص ماجرای روز اعلام استقلال توسط امان الله خان گفت: در قتل حبیب الله سراج، چهار حلقه امنیتی نادرخان و برادرهایش بودند. حلقه اول شاه ولی خان بود. حلقه دوم پسر عمویش و حلقه سوم سردار احمد شاه خان بود و حلقه چهارم خود نادرخان بود. حدود چهار هزار نفر بودند که خیمه اش را محاصره کردند. در آنجا قتلش به وسیله شاه ولی خان صورت گرفته است. و شاه ولی خان خواهر اصلی امان الله خان را گرفته است یعنی پدر زنش را کشته است. در حقیقت مشاورالممالک هم بی گناه کشته شد، علیرضا خان هم بی گناه کشته شد و دست های امان الله خان هم به خون آلوده است و این خیانت بسیار بزرگی است. چرا که در این میان امان الله خان مستوفی الممالک را کشته است.

محمدی در ادامه افزود: اگر خاطرات استاد خلیلی را بخوانیم، درباره مستوفی نوشته است که در جلال آباد عصر بود که حبیب الله خان به دروازه ما آمد. پدرم فهیمد که موتر پادشاه است. خودش رفت و دروازه را باز کرد. پادشاه گفت که چه گل های خوبی در حیاط تان دارید. من صبح کله گوش میروم تو هم همراه من بیا. پدرم توصیه کرد که نرو در آنجا خطر است. متوفی اعصابش خرد شد و موترش را برگرداند که و گفت که تو هر روز مرا توصیه پدرانه می کنی. پس از آن یک مولوی به خانه ما آمد و پدرم به وی گفت که پادشاه را خطر تهدید می کند. چه کنم؟ مولوی گفت که برای وی خط بفرست. پدرم خط را نوشت و صبح به دست پادشاه رساند. اما امیر حبیب الله آن را در جیبش گذاشت و اصلا آن را نخواند. خط را نخواند و متوجه خطر نشد. قاتل وی نادرخان و برادرهایش است. سربازان هم که در جلال آباد شورش می کنند نادر خان و برادرهایش را می بندند به کابل روان می کنند. اما امان الله خان آنها را نجات داد و کسانی را که بیگناه بود را کشت. چرا که امان الله خان در این قتل دست داشته است. دلیل اینکه امان الله خان به سرعت استقلال اعلام می کند برای این بوده است که مردم نفهمند که وی در قتل پدرش دست دارد. جو را طوری پیش برد بدون اینکه کابینه ای تشکیل دهد بدون اینکه مشورت کند فوری استقلال اعلام کرد. این کاری بسیار فوری و عجله ای بود.

وی در ارتباط با وضعیت استقلال در زمان امان الله خان می گوید: استقلال و آزادی دو معقوله جدا از هم هستند. در زمان امان الله خان استقلال در کشور حاصل شد و هم آزادی. آزادی شامل آزادی های مدنی می شود که امان الله خان کرد. کاری که امان الله خان کرد حتی امروز هم زمامداران آن را نمی توانند انجام دهند. مثلا لغو بردگی، رسمیت یافتن مذهب جعفری، لغو محدودیت ها بر مذاهب دیگر، قانون سازی، نه گفتن به استعمار و آزادی زنان. این کارها را انجام داد. منتها امان الله خان در همان سه چهار سال اول تا 1924 یک پادشاه محبوب بود. اما بعد از آن می گویند یگانه عاملی که امان الله خان را بدنام کرد خویش و اقارب مادرش بود و هر جرم و جنایتی علیه امان الله خان می شد نزدیکان مادرش می کرد. در واقع آنها خیانت بزرگی به خانواده خودش کردند که این کار به مردم و استقلال افغانستان هم ضربه رساند.

کد (30)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
استقلال
28 اسد
نظرات بینندگان:

>>>   استقلال چی ؟؟؟؟!!!!
خراسان از اول استقلال داشت ودارد .استقلال چی؟؟!!!!
اگر امنظور افغانستان است .که هفتاد سال است که ما تحت سلطه افغان ها هستیم.باید تلاش کنیم که از زیر سلطه افغان ها خارج شویم تا به استقلال برسیم.

>>>   تاریخی که به دست شما مزدوران انگلیس نوشته شده باشد برای مه نا معتبر است چون شما مزدوران دزدان و خاینان را آتل و قهرمان میسازید و خدمت گذاران را خاین و دزد مانند امان الله خان و اشرف غنی و نادرشاه و امرخیل گوسفند جلاب که در مقابل تمام دنیا خیانت نمود اما شما مزدوران باز هم اورا آتل ساختین

>>>   شما هم در خمیر استخوان می پالید!!! یعنی که چه مردم افغانستان سالهای سال است که 28 اسد را بنام روز استقلال میشناسند

>>>   Safaa
پس چرا امان الله غازي شد و در كتاب درسي به او غازي خطاب شده و تحميل گرديد؟؟ او معيار نداشت؟.
چرا نادر غازي شد؟
چرا احدشاه ابدالي و ظاهر بچه نادر بابا شدند؟. بابا شدن و غازي شدن هم معيار دارد.

>>>   مرکز بین المللی مطالعات استراتیژیک
امان الله خان پدر فشیزم پشتونی بود او بود که پشتونهای آنطرف سرحد را به کشور ما آورد و زمینهای آبی وحاصلخیز ازبیکها، تاجکها و هزاره ها را مجانی و بدون پول به ناقلین تازه وارد داد. امان الله خان از دید من تاجک نه تنها قهرمان ون اجی استقلال نیست بلکه یک جنایتکار فاشیست است که مطابق نظریه ماکیاولی اراضی و سرزمین ما را اشغال وبه همتباران خود بخشید.

>>>   Pedram
لطیف پدرام
حالا یک قهرمان ملی به من نشان بدهید که در سرزمین بیگانه مرده باشد. مگر قهرمانان جهان مثل ارنستو چگوارا یا نورمن بیبیسون سویدنی که در کنار صدر ما و در راهپیمایی طولانی جان اش را برای آزادی زحمتکشان از دست داد. سرداران بزرگ همچون چگوارا، احمدشاه مسعود، عمرمختار و لومومبا اینگونه می میرند اما بعضی از مدعیان سوراخ دعا گم کرده اند و از هر کسی قهرمان می سازند و جاده ها افتتاح می کنند. اینها باج دادن های غیرمستقیم است درعین خودخواهی و ادعا.

>>>   متأسفانه تا حال افغانستان هيچ گاهي زمامدار مخلص و افغان اصيل نداشته، و همه شان بگونه نوكر فرنگي و اجنبي بوده اند، أمان الله پدر گاي بوده، و از كم علمي خودش زير تأثير گپ محمود طرزي رفت و حتي بخاطر قدرت پدر خود را كشت، و إنشاءالله جايش تا أبد نار جهنم است، چون پدرش نظر بخودش مذهبيتر بود.

>>>   Salam
افغانستان دوبار استقلال داشت ، بار اول در دوره يى كوتاه امير خبيب الله كلكانى و بار دوم هم در زمان استاد برهان الدين ربانى و شهيد احمد شاه مسعود ، براى همين هم مورد بى مهرى استكبار قرار گرفت و شكست خوردند، ديگر هر كى از استقلال سخن بگوئيد واقعن شرم آور است. زمين و زمان و آسمان اين كشور در خدمت خارجى ها قرار دارد ، دولت و اين سيستم از پول و ماليه يى كارگر بيچاره يى غرب تغذيه مى شود ، چنين كشورى حق ندارد لاف استقلال بزند.

>>>   یک بست قهرمان ملی کم است باید چند بست باشد مثلا :
قهرمان ملی اوغو = شاه امان الله
قهرمان تاجک ها =احمد شاه مسعود
قهرمان ازبک ها = دوستم پاچا
قهرمان قوموی ازره = بابه مزاری

>>>   .گوسفند چي راضي دارد با روز استقلال ؟

نكند اين استقلال هم با رأي گوسفند بوجود امده

بانو نيلوفر إبراهيمي نوشته :

چرا من احساساتي و متعصب ميشوم؟
دليل
امروز پكتيا، پكتيكا، لغمان و قسمتي محدودي از شهر هرات داخل ولايت اش، شاهد بزرگترين تجمعات مردم بخاطر جشن استرداد و استقلال بود.
حالا سوال من اينجاست چرا انتحاري در بين اينها داخل نشد و خود را انفجار نداد؟
چرا انتحاري در بين مردم كه إز ٨ ثور تجليل ميكنند داخل ميشود و خود را انفجار ميتند؟
ايا به انتحاري گفته ميشود كه ٨ ثور حرام و مردمان أش كافر است و ٢٨ اسد حلال و مردمان أش مسلمان؟
چرا ٨ ثور پيروزي شرفساد و جنگسالاران خوانده ميشود، و ٢٨ اسد روز ملي و استقلال ؟ در حاليكه در ٢٨ اسد انگليس شكست داده شده كه فعلاً إز زمين هوا در چنگال انگليس امريكا قرار داريم و برعكس ٨ ثور كه شكست قشون سرخ شوروي بوده يك نفر روس هم در افغانستان ديده نميشود.
چرا در تظاهرات پشتون هاي ما انتحاري نميشود، در تظاهرات تاجيك هزاره و ازبيك انتحاري ميشود؟
پاسخ اين چرا ها را بتين كه منهم إز فردا بر خود لباس از رنگ بيرق افغانستان درست كرده اتن كنم، در غير أن روز تا روز به نفرت انزجار أم افزود خواهد شد.
بس است خسته شديم از جاده يكطرفه

>>>   این لوده را بیبنید فکر کنم که در وقت سخن ګفتن سر را خم و پس را بلند ګرفته بود که بدون مرمی فیر میکند این لوده مراد خانی

>>>   شناخت درونی وواقعی ازامیر امان الله داشته باشیم ، لطفآ این سند تاریخی وغیر قابل انکار را به شکل دقیق مطالعه بفرمایید وآنوقت شما میتوانید به راحتی مفهوم غازی ، شخصیت متمدن ، اصلاح طلب...وووو را دریابید . اینهم سند تاریخی که درتمام موزیم های دنیا جمع اسناد دیگر درزمینه موجود است :

با حقائق وناگفتنی های تلخ تاریخ آشنا شوید ...
امان الله خان ،در جنوری 1926 به قندهار رسید وسه روز بعد،بزرگان وسرشناسان بومی را فرا خواند ودلایل کناره گیری خود را از تاج و تخت توضیع داد :
در همان زمان ،او سوگند خورد که تا آخرین قطرۀ خون خود وتا «نابود سازی رهزنان» به زعم خودش برزمد .دراین حال امان الله متوسل به بر انگیختن احسا سات ملی وقبیله هایش شد : «مطمئن هستم که هیچ اففانی [(پشتونی]) به خصوص درانی ها و غلزایی ها ، ونه حتی هیچ هزاریی از رژیم شرم آور بچۀ سقآ اطاعت نه خواهند کرد ،قدرت باید دردست افغان ها (پشتون ها) بماند .».....
مأخذ:
امان الله بنا بر دلائل نامعلومی به زبان پارسی سخنرانی کرد که سخنانش از سوی عبدالعزیزخان – والی قندهار به پشتو ترجمه می شد .

این است گویا نهضت امانی؟! نهضتی که آغازگرتفاوق طلبی ها و قوم گرائی های این دورۀ تاریخ در تحت رهبری امان الله ومحمود طرزی علیه دیکر ملیت های ساکن در این سرزمین از خود به جاه مانده است

>>>   Bayat
پاسخ كوبنده مردم!

- حضوري كه ميليوني خوانده ميشد، به چند هزار كاهش يافت.
- در فضاي مجازي فقط شمار اندكي از مردم به لوگوها و طرح هاي مسوولان پروژه، لبيك گفتند.
- آگاهي مردم نسبت به اصل ٢٨ اسد كه دروغين و جعلي است، بطور بي سابقه اي افزايش يافت.
- سست عنصرهايي كه پايبند هيچ ارزشي نيستند و پشت نقاب روشنفكري يا مدنيت پنهان ميشوند، به مردم معلوم شدند.
- اوج تعصبِ برخي از موافقانِ اين جشن با "دشمن" و "حرامي" خواندن منتقدان، مشخص گرديد.

پ.ن: اي كاش مقدور ميبود تا دست تك تك شما مردمِ آگاه و فهيم را ببوسم. براي شما جان دادن هم افتخار است اگر همواره همينطور آگاهانه حركت كنيد.

>>>   پدرام راست میگوید قهرمان کسی است که پائیتخت رادرکولاب انتقال داد

>>>   جای تاسف است که دوزدهای معلوم الحال رابه غازی امان الله خان مقایسه میکنید قهرمان ساختگی هرگز جای غازی امان الله خان راگرفته نمیتواند.

>>>   هشت ثور روز بدبختی مردم مظلوم افغانستان است روزی که دزدان و جاهلان بعد از 14 سال کشتن مردم بیگناه به اصطلاح جهاد شان بود هشت ثور روزی است که کابل هرگز به خود ندیده بود هشت ثور روز خرابی و ویرانی - روز ذلت و بدبختی بود.
خدا لعنت کند انسان های را با عث این همه بدبختی و ویرانی کشور شدند.
اسماعیل احمدی

>>>   افرین قربان ادم هوشیار نظر نشوی به زعم شما روزاستقلال دروقت گل نی است
خوب باشد پروانداره ای توخوش


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است