بگذارید حرف زنم و عکس نشر کنم
 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۴۹    ۱۳۹۶/۵/۱۸ کد خبر: 136919 منبع: پرینت

ديگر كسي توصيه نكند كه اجساد سلاخي شده و جسم هاي به خون غلتيده اي كودكانِ بيگناه را نشر نكنم.
ديگر نگوييد عكس هاي جوانانِ سربرييده شده را همگاني نكنيم.
ديگر نگوييد تصاوير جناياتِ ضد انساني را فاش نكنيم.
كسي براي من نگويد تكه پاره هاي اجساد شهدا را كه بي رحمانه به رگبار بسته شده اند را پُست نكنم.
نگوييد ديگر تصاويرِ قتل هاي دسته جمعي و مشكوك سربازانِ به دام افتيده را نشر نكنم.

بگذاريد پرده از روي جنايات در اين ماتم كده اي خونين برداشته شود.
بگذاريد جهان بداند كه اينجا يك مشت انسان هاي بي عرضه و بي رحم بر گرده هاي مردم حكومت مي كنند.
بگذاريد اين همه خون هاي پاك جهان را تكان دهد.
بگذاريد جهانيان بدانند كه اين همه جنايت و قتل هاي زنجيره يي محصول يك حكومت خاين و بي رحم است.
بگذاريد رويداد هاي تلخ و خونين لحظه به لحظه ثبت تاريخ شود و روي خون آشام هاي صحرايي و جلادانِ قصر نشين سيه تر شوند.
بگذاريد همه چيز آفتابي باشد.
نگوييد چيزي را كتمان كنيم.
نگوييد قباحت زدايي كنيم.
بگذاريد چهره و كارنامه اي خفاشان و كفتارهاي خون خوار آشكار گردد.
بگذاريد لحظه به لحظه پرده از جنايات برداشته شود.
بگذاريد صداي مظلوميت و آه مادر و كودك به گوش تمام انسان هاي جهان برسد.

چيزي را پنهان و كتمان نكنيد.
بهانه هاي اثر گذاشتنِ بد رواني را كنار بگذاريد.
مطمين باشيد افشاي جنايات ضد بشري كار انساني تر از آن است كه به منظور سلامت رواني پنهانش كنيم.
خبر نسل كشي اين جغرافياي قاتل و متروكه را به دور ترين نقطه اي جهان برسانيد.
لطفا من را نگوييد نرسانم.

هارون معترف


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
فاجعه
میرزاولنگ
نظرات بینندگان:

>>>   هموطن عزیزم:
سلاخی شدن هموطنان مظلوم در میرزااولنگ اولین و آخرین حادثه نیست، اگر شاه شهید کابل، شفاخانه 400 بستر، قول اردوی شاهین، چهارراه ذنبق، مسجد باقرالعلوم، مسجدالزهرا، مسجد جوادیه، تیوره بادغیس، عاشورای کابل، چوک دهمزنگ و... را کنارهم بگذاریم کلکسیونی از سلاخی ها خواهد شد اما بیایید آدرسی را جستجو کنیم که برای نجات این مظلومان تاریخ معاصر چه تدبیری سنجیده است؟

کسانی می آیند و به بهانه دفاع از مردم ترفیع می گیرند و امتیاز می گیرند، عده ای در صالون های معطر و پر زرق برق بانکتایی های کلفت عربده می کشند که ما در غم مردم شریک هستیم.

بعضی ها جیغ می زنند که ما این حمله بزدلانه را محکوم می کنیم، تعدادی بروی میز می کوبند که اگر از گلگشت و میله های نایت کلب های دوبی و هند و امریکا برگشتم مسوولین امنیتی را وادار به جبران مصرف سفرم خواهم کرد یا اینکه از وظیفه سبکدوش می کنم.

جمعی فریاد می زند که اگر مخالفین از جنگ دست بردار نشوند به امریکا التماس می کنم که 300 عسکر دیگر به افغانستان بفرستد، شخص دیگری مانند ناجی مردم شورای صلح را به مجلس می طلبد که گلویش را پاره می کند که اگر طالبان بازهم مردم را سلاخی نمی کند ما به جاده های روشنایی می ریزیم و درباره صلح فکر می کنیم، قائد اعظم دیگری در بلخ و بخارا برمی خیزد که اگر دولت ما را از وظیفه برکنار نمی کند و دوسیه های ما را دستک نمی زند ما افغانستان را به ساحل نجات می رسانیم، دلسوزان و طن هم دورهم می نشینند و برای معرفی وزیران و سفیران رایزنی می کنند که کدام خواهرزاده و خسربره چاق تر و زبان درازتر و فرمانبردار تر به این مقام و منصب است.

بعضی در گرد و اطراف کابل در غندی خیر نشسته و برای جلوگیری از سلاخی هموطنان دعا می خواند، بعضی ساده لوح ها می گوید که سلاخی ها را بگذارید که خیابان آزاری مردم را به سطوح آورده است و این موترهای شیشه سیاه بدون پلیت دنبال زنان و دختران می روند، کلان ما تا حال 120 میز را به ضرب دست شکستانده است که ما انتقام سلاخی شده ها را می گیرم.

کارشناسان سیاسی و نظامی هم با ژست های بسیار دیپلوماتیک در صفحات تلویزیون ها ملامتی این را بالای آن و آنرا بالای این انداخته و چنان داغ می شوند که اگر زمام امور در دست شان باشد همه را سلاخی خواهد کرد، رشوه خواران هم به وعده یک شکم نان چنان مستانه مداحی و خوشکلامی می کنندکه گویا معصومین و بیگناهان ملکوت بر مسند حکومت نشسته اند و آب از آب تکان نخورده است.

برادر هموطن همت مردانه من و تو سرانجام این حلقه زنجیر استبداد را می شکند، از کسانی عدالت بخواه که باور به عدالت داشته باشد، معنای عدالت را بفهمد، در مکتب عدالت درس خوانده باشد و سناریوی میزرااولنگ و ذنبق و عاشورا را تفسیر کرده بتواند، هنوز ساتور سلاخان بدست شان است و گلوی بیصدای مظلومان، زنان و اطفال بیدفاع ما در زیر تیغ آنان.

من نگران تراژدی های بدتر از آنم بیدار باشیم که کار به محکوم کردن پایان نمی یابد.
(از بسکه به هر دام فتادیم و رمیدیم.... در دست کسی نیست که بال و پر ما نیست).

هموطن شما از کابل

>>>   احسنت.
هزاره

>>>   همه چیز را بدون کم و کاست نشر وپخش کنید تا مردم از بی کفایتیحکومت اچاهی کامل پیدا گنند و بدانند که چه کسانی بالای شان حاکم است و در ریختاندن خون شان بی تفاوت هستند.

>>>   در پهلوی این جنایتها جنایتهای خود را نیز نشر کنید که زیر خانه های تمام خانه های کارته چهار و کارته سه مانند حوض های ابازی خون. پر بود. و تمام. خانه هارا سر بریده و سینه های بریده ګرفته بود ایا انها انسان نبودند انها خواهر و برادر نداشتند انها مخلوق خدا نبودند.


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است