در واکنش به آنچه استبداد و انحصار قدرت توسط ارگ ریاست جمهوری گفته می شد، ایتلاف نجات افغانستان در انقره ترکیه برای اصلاح نظام شکل گرفت و گفته می شود این ایتلاف بزودی در یکی از ولایت های کشور با حضور بیش از 100 هزار تن اعلام موجودیت خواهد. این ایتلاف باعث واکنش هایی در مجلس نمایندگان شد و بسیاری از اعضای مجلس تشکیل این ایتلاف ها را نشانه ای از ضعف رییس جمهور خواندند و اعلام کردند که این سران این ایتلاف ابتدا از موقعیت های سیاسی شان استعفا بدهند و سپس در برابر دولت ایتلاف تشکیل دهند.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper)، فیض الله جلال، استاد دانشگاه کابل در گفتگو با آریانا درخصوص انحصار قدرت در ارگ و ادعای رییس جمهور بر بی پیشینه بودن نظام مشورتی حکومتش گفت: به حیث شهروند می بینم که اگر یک اجماع نسبی در داخل، سطح منطقه و بین الملل در سال های اخیر وجود داشت، اکنون کمرنگ شده و گروه ها آهسته آهسته از محور ریاست جمهوری جدا و در بیرون این نهاد ایتلاف ها و جبهاتی را شکل می دهند و ناگفته نماند که در ارگ ریاست جمهوری نیز در کنار دوستان رییس جمهور و رییس شورای امنیت هم یک ایتلاف جدید در حال شکل گرفتن است که کشور را به سمت چند قطبی شدن و چند مرکز شدن می برد.

جلال، درخصوص دلایل شکل گیری ایتلاف ها و جبهات مختلف در کشور می گوید: همیشه پدیده ها، تحولات درون خود به نمایش می گذارند. درباره تشکیل ایتلاف جدید نجات افغانستان نیز، بنا بر کمبودها و نارسایی هایی که درون حکومت وحدت ملی وجود دارد و مسایل بسیاری در تقسیم چوکی، قدرت و امکانات سبب تشکیل اینگونه ایتلاف ها شده است که قبلا هم نظیر آن بوجود آمده بود.

وی بیان می کند: وقتی حکومت وحدت ملی از تئوری به عمل آمد، یک طرف سهم بیشتر گرفت و به طرف مقابل سهم کمتری رسید و این اختلاف ها به اوج کشید و منجر به دوری یک تعداد از محور قدرت شد و سرانجام آنان به این نتیجه رسیدند که بهتر است در بیرون قدرت، محوری را تشکیل دهند.

استاد دانشگاه کابل می افزاید: با شناختی که از اشرف غنی داشته ام، وی از اغاز تقسیم 50-50 قدرت را نمی پذیرفت اما بدلیل فشار بیرونی و ناگزیری از داخل سبب شد که با این موضوع کنار بیاید و اکنون که مهره های خود را در اطرافش جمع کرده است اطمینانش کامل شده است.

جلال، درخصوص تاثیر تشکیل ایتلاف ها بر وضعیت امنیتی اظهار می کند: بوجود آمدن ایتلاف ها چیز بدی نیست. یک تعدادی از وکیلان بی سواد هستند که در پارلمان می گویند که چرا باید این ایتلاف ها جور شود؛ درحالی که تشکیل ایتلاف طبیعی است و نشان از واقعیت هایی دارد که در جامعه وجود دارد.

وی می افزاید: قطب بندی ها، اختلاف ها و صف آرایی ها از قبل در این نظام وجود داشته است اما بصورت مکانیکی برای یک مدتی روی آن سرپوش گذاشته می شد و بالاخره روزی رسید که اختلافات از زیر سایه پول و معامله بیرون شد و حقایق واضح شد که درون جامعه افغانستان گپ های بسیاری وجود دارد.

این آگاه سیاسی، درباه کارآمد بودن ایتلاف ها و جریان ها بیان می کند: اگر ایتلاف ها درست مدیریت شود و به نظریات و پیشنهادهایشان گوش داده شود، نه تنها وحدت نوبنیاد کشور را متضرر نمی سازد که آن را محکم تر و قوی تر نیز می سازد. ما بی مسوولانه حرف می زنیم که گویا این ایتلاف ها سبب ضعف نظام می شود. دولت خود ضعیف است و وقتی ضعیف تر می شود که به نظریات و انتقادات مخالفین و متحدین سیاسی خود گوش ندهد.

استاد دانشگاه کابل در همین مورد اضافه می کند: مساله اساسی فکر و حرکت مسالمت آمیز این جریان ها است. این گپ ها اگر منجر به خشونت و جنگ نشوند که البته در این مورد هم خود رهبران دولت مسوول هستند، آنها هرگز دست به تفنگ و خشونت نمی برند. اما اگر به نظریات آنان توجه نشود و به دیده حقارت نگاه شود، ممکن است که وضع بحرانی تر شود و اکنون در کنار مخالف طالب و داعش انتظار یک مخالف مسلح جدی دیگر را هم داشت.

جلال، بیان می کند که دولت مسوولیت دارد که بی باک و بی پروا گپ نزد و از سوی دیگر با احساسات مردم بازی نکند و به نظریات گروه های خرد و بزرگ توجه کند و آنان را به یک گفتمان ملی دعوت و با نمایندگانشان گفتگو کند.

وی، درخصوص تشکیل ایتلاف جدید در ارگ بیان می کند: حزب اسلامی با دولت و حنیف اتمر و چند تن دیگر در حال مذاکره هستند و ممکن است اینها به یک ایتلاف جدید حرف شان به انجام برسد. نباید در مقابل ایتلافی که در شمال شکل گرفته اینچنین شود.

این آگاه سیاسی، درخصوص عملکرد دولت در این وضعیت روشن می کند: دولت باید نمایندگان با صلاحیت احزابی چون حراست و ثبات ملی، جبهه متحد نوین، ایتلاف نجات افغانستان، ایتلاف جدید اجماع ملی در ارگ و همه افرادی که در این گروه ها نیستند اما نیروهای عظیم انسانی را در پشت سر خود دارند در یک گفتمان ملی از طریق رسانه ها و کنفرانس های علمی و تحقیقی از نظریات شان برای اصلاح امور استفاده کند.

استاد دانشگاه کابل می گوید: این درحالی است که آنطور که دیده می شود دولت به اتهام زنی روی آورده است که اصل مشکل با اتهام وارد کردن حل نمی شود. کسانیکه اتهام می زنند وضعیت امنیتی را بدتر می کنند. شاید یک آدم بی سواد این گفته ها را قبول کند اما مردمان متفکر و کتابخوان این صحبت ها را باور نمی کنند.

جلال، مشکل اساسی افغانستان را پاکستان، تروریزم و داعش نمی داند و معتقد است: مشکل تروریزم، پاکستان و داعش همیشه پابرجا بوده است؛ مشکل این سه کلمه نیست و مشکل اساسی اینها در بیرون دولت نیست. افغانستان انبوهی از مشکلات مذهبی، قومی، ملی، فرهنگی، حکومتداری خوب، زنان، جوانان، امنیت و صدها مشکل دیگر دارد که همه باید بررسی شوند و دست از تهمت های فاشیزمی و تجزیه طلبی بکشیم.

وی بیان می کند: راه حل این مسایل را باید در یک گفتمان ملی جستجو کرد و به نخبگان اجازه صحبت داده شود که متاسفانه این شانس برای نخبگان ملی همیشه ضعیف بوده است و تکه دران قومی با قدرت و ثروت همیشه گپ ها را زده اند. آنها هم تنها وقتیکه منافع شخصی شان زیر سوال برود، صدایشان بلند می شود.

کد (26)

>>>   این بزرگ مرد قابل قدر و افتخارم است.همیشه سخنان پر معنی اش را می شنوم.وطن به این تحصیل کردها ظرورت دارم.جاویدان باشی.استاد.قربان نام پر افتخارات. من پشتنون استم.افتخار ما استی.من یک پشتون جاهل نادان را چی کنم.افتار به تو ای استاد بزرگوار. هر قدر بگویم کم است.زنده باشی.

>>>   Amirzada heeft 5 nieuwe foto's toegevoegd.
عبدالله نگران برهم خوردن خوشگذرانی خود است

دکتر عبدالله در جهنم بی سابقه افغانستان که از پایتخت گرفته تا دور افتاده ترین نقاط کشور نسل کشی، ویرانی و تباهی در جریان است برای خود مناطق امن برای خوشگذرانی و سرگرمی پیدا می کند. یک روز مصروف اسپ سواری و قایق رانی در بامیان است. روز دیگر در شکار حیوانات بیگناه در پنجشیر وقت خود را خوش می گذراند و روز بعدی سرگرم میله پغمان است. روز متباقی را صرف گل گذاری بر سر قبر شاه عیاش و بی مسوولیت نظیر خودش می کند که چهار دهه را وقف دختر بازی، شراب نوشی، چرس و یا شکار حیوانات و میله ها از پغمان تا دره کیان می کرد و یک کشور فقیر و بیسواد را به میراث گذاشت.
عبدالله سنگدل، عیاش و بی مسئولیت نه از خدا می ترسد و نه از مردم شرم و حیا دارد.

آیا زمان برهم خوردن جهنم جاری در کشور و‌پایان دوران عیاشی عبدالله بی مسئولیت و فاشیزم حاکم در ارگ کابل فرا نرسیده است؟

>>>   نتیجه 16 ساعت کار غنی چیست؟ جز اینکه کودک افغانستانی، که هنوز مزه زندگی را نچشیده است، زمینگیر میشود و دوباره بلند نمیشود.
"وسعت این درد را همدرد می داند فقط"
ادمین سه
نوید ننگرهار

>>>   محمد فرهنگدوست هروی
گلبدین حکمتیار: ترکیه این شایستگی را دارد تا رهبری امت اسلامی را به عهده بگیرد. مانند گذشته که یک امپراتوری بزرگ بود به نیمی از جهان اسلام حکومت میکرد.
همین سخنان حکمتیار را اگر جنرال دوستم بگوید فورا متهم به فروش کشور به ترکیه و مزدوری به آن کشور میشود. اما حالا از هموطنان پشتون ما هیچ صدای مخالفی بر نمی خیزد. اگر یکی از رهبران هزاره راجع به ایران چنین بگوید فورا متهم میشود که افغانستان را به ایران فروخت. رهبران تاجیک که جرات ندارند نامی به نیکی از هیچ کشوری ببرند. تا حالا بدون هیچ سندی متهم به مزدوری و نوکری هزارو یک کشور شده اند. یکی از کسانی که در این مورد دست داشته خود کرزی است. اصلا تخصص بسیاری از رهبران و با با سوادان پشتون سیاه کردن رهبران دیگر اقوام است. از نظر من سخنان حکمتیار یک تعارف عادی است. چیزی مهمی نیست.

>>>   آقای استاد شما همیشه بی پرده و. واضع صحبت میکنید وبه همین منظور مورد لطف طبقه عذاب دیده ملت قرار میگیردید واما شاید مخالف این سخن تان بسیار کسان باشد که اولأ وکلا دولت بیسواد نیستند ودوم اینکه اتحاد شمال بسیار شکل از اشکال نامرتب ودر قالب اصلاعات بسیار به دولت غنی ومردم افغانستان خطرناک است چون حالا به حساب سمت شمال این اتحاد را تشکیل داده وحتمآ با آنها مخالفت های زیاد وجود. دارد فلهذا عقل تان دراین موضوع درست کا نکرده وشما طرف واقع شدید،میدانید که هر پدیده شوم در مقابل خود پدیده شو می دیگر را به وجود میاورد ،پس کفته میتوایم این اتحاد نامقدس شمال در مقابل خود اتحاد های ضدیت های دیگر به وجود میاورد ،پس اگر حزب اسلامی با دولت اتحاد کند ویا با احزاب دیگر ،تنها وتنها در مقابل هدف شومی دیگران قدعلم میکنند وکو.شش نکنید یکی را ملامت ودیگری برأت دهید ،در سیاست بیطرفی این کار تان جرم سیاسی است .
عبدالله ریحان

>>>   جاسوس پاکستان نفاق افگن در کشور افغانتان جلاد کابلستان گلبیدین خود فروخته شده به ای اس ای پاکستان باساس وضیفه داده شده اش با کسی که در سالهای قبل بنام کمونیست و حکومت کمونستی مردم را با انها جنگانده بود اما امروزه همان کمونیست را گلبیدین دوست خود و همفکر و همنوای سیاسی اش برگزیده حنیف اتمر مشاور شورای امنیت ارگ را با خود همراه کرده و اشرف غنی احمدزی را بنام قوم و زبان با خود همسو کرده همین جاسوس میخ.اهد که تفرقه قومی وزبانی و سمتی را بیشتر تشدید بخشد و با این دسیسه سازی راه مداخله صریح و ازاد ای اس ای پاکستان را بیشتر مهیا کند اما بادرک این مطلب اکثریت مردم در حال شکل گیری در مقابل چنین خیانت قبل از قبل امادگی های دفاعی شانرا گرفته اند تا جلو دست اندازی ها و تگ قومی ها را بگیرند .

>>>   Kazimi
"حامد کرزی" طالبان گرفتار شده را از زندان رهاکرد و طالب را برادر خواند..."اشرف غنی" دراشغال کندز توسط طالبان، قصدا رساندن تجهیزات فوری ولازمه را به ارتش کندز به تاخیرانداخت...ووو...و درصدها واقعه دیگر ثابت و آشکار است که این "عالی جنابان" و "ستون پنجم" شان هیچگاه خواهان این نیستند که طالب شکست بخورد...!!! اینان خودشان در پشت پرده حامیان و همدستان طالب اند...!!! اینان "حکمتیار" را با کش و فش به کابل آورده اند، برایش از جیب مردم " ازبیت المال " معاش و آسایشگاه فراهم کرده اند تا در روز مبادا، سخاوت شان را ادا کرده قبیله گرایی را در ارگ استحکام بخشد...

>>>   Baha
با آمدن گلبدین، یک ضلع دیگر مثلث .....اتمرغنی تکمیل شد و دراین سالها جای انتحارات و انفجارات پراگنده و بی هدف را ترورهای هدفمند و سازمان یافته دولتی به نام طالب و یا در همدستی با طالب پرکرده است و این یکی از شیوه های مبارزه نامردانه ارگ در برابر مخالفین است تا به این وسیله ترس و هراس و وحشت ایجاد کنند و مانع خیزش های مردمی چون جنبش روشنایی، جنبش رستاخیز تغییر، ایتلاف نجات شوند حتا به سبوتاژ و اتهام و بلک میل کردن رهبران ایتلاف اکتفا نکردند و امروز در جوار خانه محقق انفجار دیگری را برنامه ریزی کردند.
تاکتیک ها و شیوه های نابودی مخالفین از سوی ارگ بسیار دقیق برنامه ریزی می شود، به نام طالب و داعش.

>>>   رئیس شورای ولایتی غور: ایران طالبان را به مزدوری گرفته. این کشور با حمایت مالی و نظامی طالبان شهرستان تیوره را سقوط داده اند. کسانی که فارسی زبانان را به مزدوری ایران متهم میکنند حالا به برادران طالب خود توصیه کنند دست از مزدوری ایران بردارند. لازم به یاد آوری است که طالبان که تیوره سقوط داده اند از هلمند و فراه بوده اند. مردم محل فارسی زبانند و با دولت همکار. مردار شده گان طالبان و انتقال اجساد نجس شان این موضوع را ثابت میکند
آقای یاسین آژند نوشته اند:
انتقال بیشتر از #90جسد کشته شده طالبان به ولایات فراه وهلمند ازجنگ ولسوالی تیوره ولایت غور!
منابع موثق ومعتبر محلی میگویند: از فردای سقوط ولسوالی تیوره ولایت غور بدست طالبان این گروه بیشتر از #70جسد کشته شده شان را به ولسوالی #گلستان ولایت فراه و #20جسد دیگر را به ولسوالی #باقران ولایت هلمند جهت خاکسپاری انتقال دادند. همچنان منبع اضافه میکند امروز صبح نیز تعدادی از زخمیان طالبان به خارج از ولسوالی تیوره انتقال داده شدند. واین روند ادامه دارد.
در همین حال ولسوال ولسوالی گلستان ولایت فراه ضمن تایید انتقال این تعداد جسد میگوید شماری ازین طالبان در جنگ با داعش کشته شدند.
ياسين آژند

>>>   اردوی ملی به اردوی افغان تبدیل گردیده و سر قومندان اعلی اردوی افغان نتنها نمی خواهد که برادران تروریست افغان خود را از بین ببرد بلکه تصمیم دارد بکم برادران تروریست افغان خود با نثل کشی وقتل عام مردم سرزمین بلا کشیده مان را اوغانیزه بسازد .

>>>   Saboor Raheel
آن که مورد تایید ارگ است، از مردم نیست! ارگ تنها مزدوران چموش وگوش به فرمان یا آنهایی را که تصور میکند میتواند مزدور بسازد بر میکشد . اگر ارگ شما را بر میگزیند بدانید که یا در عقل تان یا در اراده و همت و تعهد تان خللی و رخنه یی یافته است.
مورد اعتماد ارگ بودن افتخار که ندارد و ندارد، ننگ بودنش نیز سخت محتمل است. به ویژه که شما به نمایندگی از کدام آرمان مردمی در آنجا نیستید بلکه ارگ شما را به خدمت گرفته است.
و اما چرا الماس زاهد؟
1- الماس زاهد سابقه و تعهد به حزب اسلامی حکمتیار دارد و در عین زمان در میان حلقات مقاومت ضد طالبان نفوذ و شناخت دارد.
2- الماس زاهد، آن گونه که گفته میشود، خود را عرب میخواند و مادرش پشتون است. یعنی پیوند و از اینرو وفاداری چندلنی به اکتریت مردم شمالی که ناجیک اند نمیتواند داشته باشد...
3- الماس زاهد دارای تحصیلات و دانش سیاسی کافی که بتواند در جایگاهی که برایش در نظر میگیرند عمل کند. او تنها درهوا و فضای ملکانه و قبيلوى که مردم چون گله ها پنداشته میشوند و امرا گله وانها مقرر میکنند کارایی دارد. به عبارت دیگر با استفاده از خصایل و ماهیت الماس زاهد حکومت به گله سازی مردم روی آورده است و میخواهند تا مردم را توسط یکی از خودشان و با زور قداره بندان خودی که خدمتگار رژیم است، سرگوب و مطیع بسازند.

با در نظر داشت آنچه گفته آمد، دیدگاه و دلیل حکومت برای گزینش الماس زاهد از همان اوایل روی همین محاسبه ها بود. حالا دیده شود که گذشت زمان چه چیزی را ثابت میکند.

>>>   طاءالله ممتاز فقیرزاده
بی غیرت های شمالی مورد اعتماد ارگ بودن را افتخار میدانند، عکس گرفتن با یک فاشیست را افتخار میدانند، این پلید های خودی نه بر ما مردم آبرو ماندند و نه عزت. الماس آنقدر بی غیرت و نامرد است که احمد ضیا را نه تنها گذاشت و حتی جای پوشالی اورا گرفت. اگر الماس غیرت میداشت مزدور نمی بود هرگز این نامردی را در برابر ضیا نمی کرد.

>>>   حمد فرهنگدوست هروی
کارهای مهم یک روز داکتر عبدالله در حالی که از نیمه روز گذشته سه ولسوالی سقوط کرده. 1 - ربات سازان را تشویق و یک سخنرانی بلند هم کردند. 2 - رفتند سر قبر ظاهر خان و اکلیل گل گذاشتند. 3 - آمدند پارلمان نمایشی جوانان را بازگشایی کرده و سپس یک سخنرانی قراء کردند.
کشور در یک حالت اضطراری چندین شهرستان سقوط کرده. نزدیک به سی صد نفر شهید دادیم. هزاران نفر خانهای شان ویران و آواره شدند. آب و نان ندارند بخورند . صدها سرباز در محاصره طالب است که باید فوراً برایش کمک برسد. اما آقای عبدالله انگار هیچ اتفاقی نیافتاده کشور هم گل و گلزار است. ایشان هم مشغول چکر زدن و دید بازدید باز مردم هستند.

>>>   با تایید گفته استاد، ریشه همه بد بختی ها در داخل ارگ است . سرنوشت همه ملت را چند آدمک متعصب به بازی گرفته اند .همه فرصت های طلایی که برای دولت در چند سال اخیر پیش آمد به عوض کار گرفتن دنر مسیر پشرفت و ترقی ، برعکس تلاش ها و اعمال نابخردانه ارگ، نه تنها باعث چالش های پیشتر در داخل شده بلکه در بیرون هم موجب کم رنگ شدن اعتبار و پرستیژ دولت و ملت شده است

>>>   سواد خوب چیز است این استاده ببینید چی یک تحلیل جانانه کرده.خو دیگه هست استادهای لایق نوش جان شگردهایش

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است