وقتی شورای نجات، سرابی بیش نیست
سست عنصری، خلف وعده ها، خیانت ها و خودی و بیگانه فروختن ها به منافع آنی و شخصی، دیگر اعتماد اعضای احزاب فوق الذکر و عامه ی مردم هزاره، ازبک و تاجیک را از محقق، دوستم و عطا سلب کرده است و نمی توان انتظار معجزه از شورای نجاتی داشت که بیشتر به سراب و گرداب می نمایاند 
تاریخ انتشار:   ۰۸:۵۷    ۱۳۹۶/۴/۱۷ کد خبر: 135581 منبع: پرینت

در کشوری چون افغانستان نوین پس از حمله ی امریکا تاکنون یعنی از 14 سال گذشته تا امروز، که مرز مشخصی میان بدنه ی اصلی حکومت و ذی نفعان از تداوم قدرت به شکل کنونی با اپوزیسیون و به اصطلاح منتقدان به وضع موجود حاکمیت و سیاست وجود ندارد و افراد همچون مهره های شطرنج به سهولت و سرعت جابجا می شوند؛ اعتماد به شورای نجات اشتباه محض است!

به عبارت دیگر، اینکه سران شاخص و رهبران احزابی که هر کدام علیرغم ادعای مردمی و ملی بودن خود، موضع گیری های بسیار متضاد و متناقض و به اعتبار منافع شخصی داشته اند؛ مانع بزرگی بر سر خوشبین بودن به ایتلاف جدید به نام شورای نجات قرار می دهد.

هر یک از رهبران احزاب جمعیت، وحدت و جنبش که در دوره های سه گانه ی حکومت های پیشین، لغزش ها و اشتباهات فاحش مرتکب شده اند و گاه حتی رو در روی یکدیگر قرار گرفته اند و پشت به مواضع پیشین و متحدان چندین ساله ی خود نموده اند؛ امتیازی برای متحدان حکومت مرکزی و بخصوص اشرف غنی و حکمتیار محسوب می شوند. لذا...

لذا می توان به صراحت مدعی شد که سست عنصری، خلف وعده ها، خیانت ها و خودی و بیگانه فروختن ها به منافع آنی و شخصی، دیگر اعتماد اعضای احزاب فوق الذکر و عامه ی مردم هزاره، ازبک و تاجیک را از محقق، دوستم و عطا سلب کرده است و نمی توان انتظار معجزه از شورای نجاتی داشت که بیشتر به سراب و گرداب می نمایاند.

در واقع، آنچه که همواره به نفع رییس جمهور و قوم پشتون چنبره زده بر حکومت بوده است، همین عدم اتحاد و ناپایداری در مواضع و موریانه های نفاقی است که در میان احزاب بزرگ (و ذی حق در حکومت که متاسفانه در حاشیه قرار داده شده اند) غیر پشتون است.

با تمام این تفاسیر باید منتظر ماند و دید این رقبای دیرینه که گاه دشمن قسم خورده و گاه دوست نان و نمک خورده ی یکدیگر بوده اند و اینک بخش بزرگی از احزاب بنام جمعیت، جنبش و وحدت و به تبع آن قومیت های تاجیک، ازبک و پشتون را زیر بیرق شورای نجات گردآورده اند می توانند بر تمام وسوسه های ارگ نشینان غلبه نمایند یا...

یا اینکه بار دیگر قصه ی پر غصه ی همان ایتلاف های چند روزه و امیدهای هنوز متولد نشده به گور رفته ی بزرگان غیر پشتون برای مشارکت و سهیم شدن مشروع در حکومت بدست اشرف غنی، حکمتیار، حنیف اتمر و استانکزی تکرار می شود؟

کد (8)


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
شورای نجات
دوستم
نظرات بینندگان:

>>>   اینها مشل گزشته بی اتفاق و به یگدیگر بی باور هستند. به اینها دلخوش کردن واقعا اشتبا است. مهره های سوخته.

>>>   از ترتيب ايستادن معلوم است كه عطا محمد نور رييس جمعيت است نه صلاح الدين جان، اينها در داخل حزب خود همين حالا سر رياست مى جنگند چطور مى توانند به ائتلاف خود اميد داشته باشند.

>>>   اختلافات میان گروه ها و احزاب و اقوام و نژاد و زبان و ملیت و مذهب در افغانستان یک امر ضروری برای دولت افغانستان و اپوزیسیون های افغانستان و کشور های همسایه و جامعه بین المللی در افغانستان است.
البته این اختلافات نه به شکلی است که سبب ایجاد بحران بزرگ و درنتیجه ازهم پاشی دولت شود، بلکه به اشکال پراگنده و توسط اعتلاف ها و گروه های پراگنده، بصورت محدود که بعضأ توسط خود دولت ساخته میشود و بعضأ هم توسط مخالفین دولت.
این حالا یک امر معمول در کشور های بنام دیموکرات و دموکراسی در جهان خارج نیز شده است.
یک نمونه بارز آن تظاهرات خودساخته دولت ها در جریان جلسات مهم بین المللی مانند گروه جی هفت و یا جی بیست که هرساله دایر میشود، نیز از طرف خود این دولت ها سازماندهی میشود که به جهان نشان دهند که مردم ما حق آزادی و دموکراسی و تظاهرات دارند.
یک چند موتر حریق میشود و چند نفر زخمی میشود و چند موتر آب پاش،آب میپاشد و مظاهرات خلاص میشود و هیچ نتیجه یی برای مردمی که مخالف جهانی شدن اقتصاد و فقر نود و نه فیصد مردم و سرمایه داری کمتر از یک فیصد مردم در دنیا میشود، ندارد.
این مخالفین سرمایه داری نه تانک دارند و نه توپ و نه تفنگ و نه هم کس به آنها سلاح میدهند.
اما زمانی که صدای دیموکراسی و آزادی در کشور های عربی تحت نام بهار عربی بالا میشود، به یک باره گی صد ها هزار نفر مخالفین دولت های این کشور ها، مجهز به تانک و توپ و دیگر سلاح های ثقیله و خفیفه میشوند و از آسمان و زمین این کشور ها سلاح میبارد و صد ها هزار نفر کشته و زخمی و میلیون ها نفر آواره میشود و خشت بالای خشت درین کشور ها باقی نمی ماند.
این است تفاوت بین تظاهرات کشور های به اصطلاح دموکرات و دموکراسی و آزادی و کشور های به اصطلاح غیر دموکراسی.
مخالفین هردو تیپ این کشور ها ، خواست هایی دارند، اما یکی آنها با توپ و تانک و سلاح ثقیله و خفیفه مجهز میشوند و دیگری با شعار های رنگه در دست و لباس رنگه و تخم مرغ در دست.

>>>   محقق ودوستم تشنه پول است قرار معلومات ستانکزی به ترکیه رفته وعده 5 ملیون دالر به دوستم وسه ملیون دالر به محقق وهده داده این بار روسیاهی به نور خواهند ماند

>>>   این احزاب را حد اقل ۱۰۰ بار قومی معرفی کید صبا خو باز منکر نمیشود؟؟؟

>>>   این شورای نجات نی بلکه شورای ....است

>>>   اینها مثل دوزدان سرگردان هرروز دست به کاری غیرعقلایی می زند

>>>   وسنان
نويسنده اين مضمون أصلا وضعيت فعلي را درك نه نموده است
او باي بداند كه كارد به استخوان رسيد
، سياست غلط و احمقانه اتمر غني را غرق كرد
با سياست غلط خود بدون درك اينكه هركدام اين رهبران ولو كوچك هم باشند در ميان مردم جاه خود را دارند و در حالات بد مردم بازهم به ادرس ايشان ميشناسند ، بنا با عجله اتمر خبيث خواست دوستم را ترور نمايد ناكام ماند بعدا رهبران جمعت را خواست با عجله يك سره توسط برادران حكمت يار نابود نمايد ناكام شد و هزاره ها را دو مرتبه به همين شكل كه در هرمونين ان شكست و سرخمي اتمر را نشان ميدهد .
با بهروز همچو حوادث در كمتر از يك و نيم سال مردم را به پختگي رساند همه اطمنان حاصل نمودند كه هدف أساسي اين مزدوران به اصطلاح تكنوكرات فقط مافياوي و نابود ساختن سران گره هاي ديگر غير پشتون غلجايي است .
بدين منظور اين ها به كمك يك ديگر شتافتند زيرا فهميدند كه تنهايي ايشان را زودتر نابود مي نمايد .

>>>   فرق بین این ایتلاف با طالبان در این است که آنها "بیعت" را بطور نشسته انجام دادند در حالیکه ایتلافیون "بیعت" را ایستاده ادا کردند!!!
از جانب دیگر در ایتلاف "رهبر" معلوم نیست؟؟؟!!!!

>>>   از برادران ازبك، تاجك، و هزاره. خواهش ميكنم .. با يك نطر و صدا بگويند كه اينه نماينده اقوام شريف ما نيستند.. من ١٠٠٪‏ به اين باور ام كه اينها از جمله اشخاص فرصوده و فروخته شده اين اقوام اند.. چون در هر قوه و جامعه اين چنان اشخاصي موجود اند.. استاد عطا دالري.. ميخواهد بدين ترتيب دالرهاي خودرا محافظه كند چون ميداند اگر تنها شود.. همه را ميبازد. به همين ترتيب محقق ماهيچه و دوستم ايشچي خور، خداوند ا شاهد روزي باشم كه ديگر همه اينها به روي اين دنيا نباشند.. از isi خواهش ميكنيم كه فقط چند انطحاري خوبش را به اين اشخاص و چند نفر ديگر هم راهي كنند..

>>>   مسئلۀ انسجام ملیت ها بر مهور یک رهبر تاکنو شکل نگرفته است، آنچه جریان دارد فقط یک جنبۀ تبلیغاتی است و بس! مثلاً:
دوستم را تمام ترکتباران منحیث رهبر بلا منازع خود قبول ندارند بلکه در میان ترکتباران شخصیتهای سیاسی دیگری حضور دارند که دوستم از نظر سیاسی نمیتواند بر چایگاه پای شان قدم بگزارد، دوستم فقط یک نظامی است، آنهم نه یک نظامی مکتبی و کارفهم بلکه یک نظامی برآمده از جنگ است که در این دوران کارنامۀ های تلخی را حتی به ترکتباران از خود بجا گذاشته است که جزئیاتش بارها شریک شده است.
عطا محمد نور نمیتواند رهبر فارسی زبانان افغانستان باشد (تاجک اصلاً در افغانستان وجود ندارد) زیرا در میان فارسی زبانان شخصیت هایی برای رهبری حضور دارند که منهای پول و دارایی و افراد مسلح در سایر بخش ها استاد عطا با ایشان قابل مقایسه نیست، مردم با فرهنگ فارسی زبان نمیتواند توسط یک فرد برآمده از جنگ که لقب قلابی استاد را گرفته است، رهبری گیردد.
در مورد محقق همه چیز واضح است که این فرد نتنها رهبر اکثریت قوم هزاره نیست بلکه همین فرد باعث شده است که ملیت منسجم هزاره متفرق گردد و این خیانت بزرگی است که توسط رهبران به اصطلاح هزاره منجمله محقق به مردم هزاره شده است. پس ائتلاف نامنهاد شاد فقط نتیجۀ قصه های شخصی شان در محفل نامزادی باتور دوستم است و کدام ریشۀ عمیق ندارد، این ائتلاف به هیچ جایی نخواهد رسید.
میهن زرغون


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است