رییس عمومی امنیت ملی از سوی مجلس سنا فراخوانده شده بود. نه تنها او بلکه بسیاری از مسوولین امنیتی دیگر که در روز تظاهرات که از سوی نیروهای امنیتی به خشونت کشانیده شد، مسوولیت تامین امنیت را داشتند که سرانجام به وظیفه شان خوب عمل نکردند و تظاهرات به خشونت کشیده شد و تلفاتی جانی نیز در پی داشت و جان چندین تن از دادخواهان را نیز گرفت.

در نشست مجلس، رییس عمومی امنیت ملی نه تنها که این تظاهرات را غیر قانونی و غیر قابل قبول خواند بلکه ادعای بزرگی دیگری را نیز علیه دادخواهان داشت.

او مدعی بود که نیروهای امنیتی پولیس توسط سنگ و چوب و فیرمرمی از سوی معترضین زخمی شده‌ اند، اما در همین حال رییس پولیس وزارت داخله که مسوولیت اش اظهارنظر در خصوص نیروهای زیر دست اش (نیروهای پولیس) می‌ باشد، این اظهارات را رد کرده و آن را دروغ خواند.

اکنون خود شما قضاوت کنید که در گزارش دهی به مجلس سنا حتی هماهنگی میان نیروهای امنیتی کشور وجود ندارد چه رسد به اینکه در خصوص مسایل امنیتی، تصمیمات مشترک امنیتی و دفاع از جان شهروندان میان آنان هماهنگی وجود داشته باشد.

این ناهماهنگی مسوولین امنیتی در مجلس سنا نشان داد که حکومت نه براساس درایت، برنامه ریزی و پلان های امنیتی به پیش نمی‌ رود بلکه به گفته عام مردم که این حکومت خدا توکلی به پیش می رود. تا دیروز نیروهای امنیتی می‌ گفتند که در پیشانی تانکر مملو از مواد منفجر نوشته نیست که خود را انفجار می‌ دهد و ما در این زمینه اطلاعات نداشتیم اما اکنون خودشان مدعی هستند که ما سفارتخانه‌ های آلمان، آمریکا و بعضی سفارتخانه های دیگر را در این خصوص اطلاع رسانی کرده بودیم.

اظهارات مسوولین امنیتی، تصمیمات ارگ ریاست جمهوری و برخوردهای غیر مسلکی و غیر قابل قبول با معترضین و دادخواهان نشان می‌ دهد که نه تنها ارگ ریاست جمهوری در پی حل مساله نیست، بلکه با وقت کشی می‌ خواهد که از یکطرف دادخواهان را خسته سازند و از طرف دیگر راهی برای جمع کردن خیمه‌ ها و سرکوب معترضین جستجو کند.

قبل از این نیز اعتراض های مدنی به نحوی مستقیم و غیر مستقیم از سوی حکومت سرکوب و با توطیه‌ های جواب گفته شده بود اما تدوام اینگونه سیاست نه تنها که کمر دادخواهی و اعتراض های مدنی شهروندانی را می‌ شکند، بلکه همان رابطه حکومت و شهروند را نیز برای همیشه می‌ شکند. چیزی که عملا احساس می‌ شود.

ریاست عمومی امنیت ملی به سران معترضین و دادخواهان نامه می‌ فرستد که شما ترور می‌ شوید. درحالیکه از وظیفه امنیت ملی و نیروهای امنیتی همین است که حافظ جان و مال شهروندان باشد.

جلیل تجلیل

>>>   غنی اتمر استانکزی قاتل- مجرم و جنایتکار جنگی اند و باید در حضور مردم افغانستان محاکمه شوند. قتلها و ترورها و انتحاریها از ارگ پلان شده بود خون جوانان را چون شراب مینوشند

>>>   Najib Salam
به مرگ هيچ عسكر و افسرداجير اين حكومت ديگر نبايد اشك ريخت ، اينها به رخ مردم به امر حاكمان قاتل شليك مى كنند و به قتل مى رسانند. به مرگ اينها حتا به دست طالب و داعش هم نگرييد حتا اگر عضو فاميل تان هم باشد!

>>>   سعیدی
با سلام و درود !
از چندی بدینسو مزدوران که بنام ( فیس بوک چلونکی ) یاد میشوند بدون موجب من را نشانه گرفته اند، یکی مرا متعصب دیگری جمیعتی و دیگری شورای نظار خطاب میکنند در حالیکه نه به این نام ها پیوندی دارم و نه وابسته گی و نه علاقه ای، به باور من این مزدوران فروخته شده فکر میکنند با تهمت زدن ها میتوانند صدایم را خاموش سازند نخیرمن خفه نمیشوم ومن هرگز سکوت نخواهم کرد و من زندگی را نه برای خود بلکه برای سر بلندی ملت افغانستان سعادت وآزادی کشورم وقف کرده ام.من میروم تا بدانم که هستم من میخروشم تا بیقراری ام بر موجودیتم شهادت دهد.ومن نمی هراسم از نگاه های تیز دشمنان وتر فندهای های بزدلانه های اجیران ودست نشانده های مزدوران این وآن.مگر نمیدانند که سعیدی تمام نشیب وفراز های زندگی گرم وسرد روز گار وخشک وتر این سر زمین را لمس وتجربه کرده است. من حبس زنجیر و زولانه بدنم آماج گلوله تفنگ دشمنان این حاکمیت قرار گرفته است ومن همه سختی های روزگار را عبور کرده ام.دیگر من پخته شده ام برای قربانی بخاطر کشورم حاضرم لذا آنانکه فکر میکنند با تهدید تهمت وارعاب فریاد آزادی خواهی فرزندان این سر زمین را خاموش میکنند کور خوانده اند.
کجاست آنکه نگیرد به دل ، قصور مرا
کنار خویش تحمل کند حضور مرا
بگو : بسوز ، بکش ، پیکرم به دار آویز
ولی به سنگ مزن شیشه ی غرور مرا
به روز حادثه از مرگ هم نمی ترسم
ز شاه و شحنه مترسان دل جسور مرا
بیا و زهر هلاهل بده که مشتاقم
میازمای دگر جان ناصبور مرا
قطار غصه و دردم ، قطار بی برگشت
تو هم بیا و ببین آخرین عبور مرا

>>>   من سوگند می خورم که دروغ گوترین ناکام ترین وبیکاره ترین اداره امنیت ناملی است اینها صرافان وتاجران را اختطاف میکنند برای مردم دسیسه میسازند
ر

>>>   کاوه جبران:
"روایت یورش نظامیان حکومتی بر معترضان بسیار غم‌انگیز و وحشت‌ناک است. سه بار حملۀ نظامیان، در عرض چهار ساعت، آن‌هم برای برچیدن خیمه و تعقیب معترضان تا اطراف و اکناف شهر، شیوه‌یی‌ست که صرفاً می‌توان آن را در نابودی تبهکاران و تروریستان به کار بست. این‌همه لشکرکشی با هاموی و نارنجک و کلاشنیکوف برای سرکوب اعتراض چه‌طور می‌تواند به دستور رهبران حکومت وحدت ملی صادر شده باشد.
زخمی‌هایی که همه پس از فرار و در جریان تعقیب مورد هدف قرار گرفته اند. کشته‌هایی که فقط موقع فرار کشته شده اند. این شیوه اگر در پی نابودی تروریسم به کار بسته می‌شد به حتم اکنون نه معترضی وجود داشت و نه ناامنی‌یی. اما این شیوه فقط در پی سرکوب معترضانی روی دست گرفته می‌شود که بزرگ‌ترین مطالبۀشان حق زنده‌گی و امنیت است.
در ناف شهری صورت می‌گیرد که داعیۀ صدها کشور جهان در دفاع از حقوق بشر و حق اعتراض و حق زنده‌گی و.... در جبینش درج است.
اصول و فرجام یک دموکراسی صادراتی و دولتی همین است که با بدخو‌ترین رییس جمهور انتصابی دنیا بر مردم اعمال می‌شود."

>>>   وقتی شکریه بارکزی به صراحت ملا عمر را مجاهد خطاب میکند و در سوگ مرگش سیاه پوش می شود و اشرف غنی از مردم افغانستان میخواهد که همه بایداز طالبان معذرت خواهی کنند؛ به یقین که مردم افغانستان باید مبارزه با سازمان استخباراتی پاکستان ( ISI) را نه از سرحدات کشور بلکه از داخل کابل از ارگ خیلی ساده با تف انداختن به دو این صورت کثیف شروع کنند

>>>   Mohaiuddin Mahdi
خطاب به سربازان و افسرانِ مسلمانِ نیروهایِ امنیتی:
تا دیروز، در رسانه ها، در فضایِ مجازی، در هر انجمنی، و از هر دهنی سخن از شجاعت، جانبازی و ایستادگی شما در برابر طالبان و دیگر دشمنان مردم و بد خواهان وطن شنیده می شد؛
تا دیروز از رویِ اعتمادی که به شما داشتیم، بی خیال در خانه های خویش می خوابیدیم؛ در بیرون از منزل، در محل کار، در کودکستان و در صنوف مکاتب و دانشگاه، به امید پاسبانی شما (از جان و مال و ناموس مان) می نشستیم؛
تا دیروز، وقتی نامردمی، یا بی عدالتی ای می دیدیم، از رویِ اطمینانی که به شما داشتیم، به جاده ها و خیابان ها می برامدیم و داد خواهی می کردیم؛ چه شد که یکباره چهره عوض کردید، و به فرمان مشتی بد سگالِ ددمنش، از مردم تان، از برادران و فرزندان تان رو گردانیدید، و بجای نشانه رَوِی به سر و صورت دشمن، به جمعی بی سلاحِ دادخواه شلیک کردید؟!
می دانید: بسیاری از اینانی که بر شما فرمان می رانند، ریشه ای در این بیشه ندارند، اکثرا آمده اند تا، از بساطی که برای فساد گسترده شده، و از بازاری که برای چپاول چیده شده، سهمی بردارند، و به محضِ دگرگونیِ اوضاع، مثل گذشته به بیرون فرارکنند. به گذشته و کارنامه هایِ اینان نگاه کنید، اکثر شان قاتلانِ پدرانْ و برادرانِ شما هستند، که اینک از اثر سوءِ مدیریتِ امثالِ ما، بر گشته اند، و یکبار دیگر بر اریکه‌یِ قدرت تکیه زده اند. مگر نمی بینید از همان راهکارهایِ دژخیمانه، و از همان شیوه های ظالمانه‌ی‌ دیروزی استفاده می کنند؛ گویی حفیظ الله امین با دار و دسته‌یِ خون آشامش زنده شده است.
سربازان دلیر، افسران مسلمان:
به این ندایِ آسمانی رسول اکرم «ص» توجه کنید: لا طاعة لمخلوق، فی معصیة الخالق؛ ترجمه: فرمان بنده را که همانا نافرمانی از خدا باشد، اطاعت نکنید.
به مردم تان بر گردیدید، محبوبیتی را که نزد مردم داشتید، باز یابید؛ فقط دشمن را هدف گلوله هایتان قرار دهید. با حرمت

>>>   جناب تحرير كننده أين چار يا پينج نَفَر اوباش كه منافع شان در خطر افتاده أين ها داد خواهان نيست وجدان پيدا كن تو در افغانستان زندهگى ميكنى افغان شمول فكر كن نه پينجشير شمول يا بدخشان شمول كسانيكه أين تظاهرات را به خود به رَآه انداخته مسول أين كشتار همين ها هستند حكو مت مو ظف است بخاطر حفظ نظم عامه انها رادستگير نمايد

>>>   غنی فاشیست جنگ و انتحار است
امیر فتنه و سرکوب و دار است
نظام مردمی باید بسازیم
غنی و دولت او مردار است

>>>   غنی خون جوانان میکند نوش
نفاق و فتنه از او میزندجوش
به آتش میکشد خلق مسلمان
بقول طالب و داعش کند گوش

>>>   ايا خبر شده ايد كه نيويورك تايمز در يك خبر خود اطلاع گرفته است كه ستانكزي رئيس امنيت ملي افغانستان به يك گروپ از طالبان مقيم در هلمند ماهانه ٢٠٠ الي ٣٠٠ دالر معاش ميدهد ؟
مهاجر كابل

>>>   اداره که مربوط سکتور خصصوی ویک شرکت سهامی است شما ملی می خوانید؟؟ همه روسای مرکزی از یک و دو ولایت اند

>>>   به رئیس امنیت ملی که میگوید که ستون پنجم وجود ندار باید گفت که هدف از ستون پنجم یک ستون کانکریتی در داخل ارگ نیست بلکه هدف آن اشخاصی است که از دولت معاش مگیرند و در خدمت دشمن اند انتحاری را می آوردند در خانه خود به روز ها نگهداری میگنند بعد در وجو او بم را جابجا کرده به خانه استاد ربانی میبرند و خود به بهانه جواب دادن موبائل از ساحه بیرون میشوند و انتحاری خود را انفجار میندهد و استاد ربانی شهید میشود به اینگونه اشخاص ستون پنجم گفته میشود و یا اینکه انتحاری را د رموتر شیشه سیاه در مراسم جنازه انتقال میدهند و صد ها نفر را به کام مرگ میدهند به اینگونه اشخاص گفته میشود که ستون پنجم امید جناب رئیس صاحب بی امنیتی معنی ستون پنجم را دانسته باشد در غیر مثال های دیگری را هم مبتوان تذکر تا رئیس صاحب خوب خر فهم شود مانند حادثه چارصد بستر و یا قول اردوی شاهین وغیره

>>>   اگرمن بجای ریئس امنیت میبودم خودم رادارمیزدم، خودکشی میکردم که من اینقدرضعیف باشم که خبرندارم ودربزرگترین مرجع دروغ گوشوم ولی باتمام چشم سفیدی وبی حیائی میگوید که من چلنج میدم، اینه چلنچ

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است