تاریخ انتشار: ۱۰:۴۱ ۱۳۹۶/۲/۱۰ | کد خبر: 132429 | منبع: |
پرینت
![]() |
در 14 سال كه حامد كرزی به عنوان يک درانی افراطی بر كرسی قدرت تكيه زده بود، به بهانه های مختلف نگذاشت گلبدين حكمتيار (غلجايي) به افغانستان باز گردد.
كرزی با ايجاد فشارها از داخل و از بيرون مانع پيوستن حكمتيار به كشور و نظام گرديد و نيک می دانست كه اگر حكمتيار غلجايی بيايد، بر قدرت او شعاع خواهد گذاشت. در يک و نيم دهه گذشته بارها بحث مذاكره با حكمتيار مطرح شد اما اين مذاكرات به شكست انجاميد.
باور ما اين است كه حامد كرزي به عنوان يک درانی نخواست حكمتيار غلجايی مجال قدرت نمايی پيدا كند و رهبری قوم پشتون از نزدش به وی (حكمتيار) معاوضه گردد. گلبدين حكمتيار پس از «جهاد» به طور سنتی خود را رهبر قوم پشتون ها می داند، در اين طرف كرزی خود را شايسته رهبری قوم پشتون می داند.
از سویی هم ملا عمر، ملا هيبت و طالبان خود را رهبران قوم می تراشند، ظاهرا اشرف غنی نيز از مدعيان رهبری قوم پشتون است. ترس كرزی همواره اين بوده كه غلجايی ها به كمک گلبدين حكمتيار تقويت نگردند. اما سرانجام اشرف غنی توانست در برابر درانی ها پيروز شود و حكمتيار غلجايی را برگرداند.
قرار گرفتن غنی احمدزی و داكتر نجيب احمدزی به عنوان دو غلجايی از تصادف های تاريخی بوده كه بر مسند قدرت قرار گرفتند. حالا ديده شود كه اين اختلاف ها ميان درانی ها و غلجايی ها به كجا می كشاند و اين صف بندی ها در انتخابات پيش روی بيشتر روشن خواهد شد.
هرچند باور عمومی بر اين است كه پشتون ها چه قوم درانی و چه غلجايی، همواره درصدد گسترش هژمونی خويش به عنوان «قبيله» بوده، ولی تاريخ معاصر و برادركشی، پدر كشی و كور كردن و شكنجه های خانوادگی ميان پشتون ها بر سر تصاحب قدرت، مصداق خودخواهی ها و تضاد درون قومی بوده كه قوم به عنوان يک كليت بيشتر مطرح نبوده است.
هارون معترف
>>> Raheel
غنی تا میتواند عمل قومی و قومگرایی می کند و حق دارد چنین کند، اما هیچکسی حق ندارد در مورد چنین اعمالی صحبت کند. یعنی فومگرایی کردن سراپای نظام را در خدمت خود و قوم خود قرار دادن مساله یی نیست، اما اگر کسی بر این قومگرایی رذیلانه و غدارانه اعتراض کرد و در موردش شکایت داشت، ناروا می کند و حق ندارد؛ بلی؟!
غنی مانند سلفش، تره کی، فرمان صادر می کند. حرف نمی شنود. اعتراض برنمی تابد. خط و و نشان می کشد. تهدید می کند.
من شرایط کنونی برای مردم مان را درست و راست همانند دوران حاکمیت حزب خلق و خفقان دستگاه امین-تره کی می دانم.
هرگونه اعتراض، افشاگری، شکایت، توضیح و فریاد از اینهمه نابکاری در این حکومت روا، به جا، ضرور و مشروع است؟ خاموشی در برابر ظلم، گناه است!
>>> صرف مخالفت تیکه داران جهاد وباداران شان مانع بود وازبین رفت وحکمتیارامد غلجی ودرانی دوبرادراند هیچ اختلافی نه میان خود ونه بایکی ازاقوام محترم ندارند زیرا تمامش باهم برادروبرابراند
انما المؤمنون اخوته صرف مزدوران بیگانه ها چنین گپها رابرای خدمت باداران شان دامن میزنند وهیچ سودی هم بدست نمیاورند
>>> محمد زایی ها که از زمان دوست محمد خان تا زمان داود خان در افغانستان سلطنت کردند، مربوط کدام یکی ازین اقوام میشوند؟ درانی و یا غلجایی؟
یک قوم دیگر نیز بنام سدوزایی است. او مربوط کدام است؟
>>> باز يك تعبير و تبصره غلط هارون مغرض!!! مغرض مى خواهد كه افتاب را با دو انكشت بنهانً كند و نمى خواهد بكويد كه آمدن حكمتيار موضوع غلجايى و درانى نه بلكه شوراى نظار و خائنين ستمى و وطنفروشان ديكر ضديت مى كردند!! به هر صورت حكمتيار حالا امد و روى مخاليفين سياه مثلى دلشان وارى!!
>>> اصلا این نظریه هیچ دربین درانی و غلجایی نیست اصل فکر آن هم کسی نمیکند استقبال زباد درهلمند وکندهار از حکمتیار صورت ګرفت همه با هم برادر هستیم شما این موضوع را یاد آورمیشوید دیګر راه نتیجه نداد حال از این وسیله استفاده میکند.
مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است