در ویرانی این کشور تنها حکومت و نظام مقصر نیست
 
تاریخ انتشار:   ۰۹:۵۹    ۱۳۹۶/۲/۵ کد خبر: 132222 منبع: پرینت

هر روز جنگ و كشتار، هر روز بدبختی و سياه روزی، هر روز اندوه و ماتم.

من فكر می كنم مقصر اين همه تنها دولتمردان و نظام هم نيست، بلکه در اين كشور يک بلاهت عمومی حكمروا است؛ بلاهتی كه هيچ كسی از شهروند تا رييس جمهور از آن مستثنا نبوده و همه گرفتار آن هستند.

اين بلاهت، همان بلاهت خود ويرانگری است؛ به گونه ای که هر كدام ما وقتی صبح از خواب می خيزيم، تلاشمان اين است كه خشتی را از تعمير ميهن برداريم و بزنيم به زمين. هر كسی به اندازه توان خود اين كار را می كند. يک وزير به اندازه توانايی خود و يک مامور هم به اندازه توانايی خود.

سراسر، گشته ايم اراده معطوف به تخريب!

تا هنگامی كه اين بلاهت بيداد كند، اين سرزمين همچنان دوزخ روی زمين باقی خواهد ماند!

عبدالشهید ثاقب


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
افغانستان
حکومت
نظرات بینندگان:

>>>   بلاهت به معنی نادان شدن، نادانی ست.
ما مردم همیشه انسان های چندان منَور و معقول نبوده ایم. متاسفانه!

>>>   خیلی زیباو بجا فرمودیداقای پاقب

>>>   برای روشن حقیقت ها هرکسی باید این متن زیبا را بخوان
بسمه تعالی
بعد از پخش سخنان کوتاه من در باره ی "ضرورت محلی کردن امنیت"چند تن از هموطنان عزیز،انتقاد کرده اند که افغانستان سرزمین ما است وما مکلف هستیم در همه جای آن بجنگیم.
بنیاد این انتقاد،همان حس"میهن دوستی" و "میهن پرستی" است.در فرصت مناسب وبه زودی در باره"پاتریوتیسم" میهن دوستی،میهن پرستی و تفاوت های آن ها مطلبی خواهم نوشت.عجالتآ باید بگویم, بار ها گفته ام ما،همه ی اقوام کشور صاحب این وطن هستیم و از آن باید دفاع کنیم.دیروز هم گفتم افغانستان متعلق به همه ی ما است.فرصت نبود توضیح بدهم.من در باره ی راه حل برای امنیت طرح ارایه کردم.و کنایه هایم پاسخ به کسانی بود که چند روز قبل از همان تالار اخطار دادند:مهاجرین را به تاجیکستان می فرستیم.
دوستان عزیز! میهن پرستی کلاسیک،با مفهوم رعیت تکمیل می شد.یک عده صاحبان وطن بودند.به لحاظ حق استفاده از همه ی امکانات"وطن". بقیه یا برده بودند،یا فقط سرباز ویا به طور کلی رعایا. میهن دوستی جدید با مفهوم "شهروند"جان می گیرد. همه حق مساوی و برابر دارند.اگر این حق شهروندی نقض شد و شهروندان به شهروندان درجه یک و درجه دو تقسیم شدند معادله به هم می خورد. برای جلوگیری از بحران ناشی از برهم خوردن معادله،کنوانسیون های متعدد وجود دارد آنگاه شهروندانی که مورد تعدی وظلم قرار گرفته اند،(به هر لحاظی)می توانند مقاومت کنند،نظام را تغییربدهند،عدالت و حقوق شهروندی را تحقق بخشند. اگر نتوانستند می توانند در صورتی که خود بخواهند سرزمین و یا در نهایت"وطن"دوم و دیگری انتخاب کنند.مهاجرت ها در این کادر بررسی شده اند و حقوق مهاجرت هم بر این اصل ها قابل ارجاع است.
در میهن دوستی جدید،یک شهروند حق دارد در صورتی که حق سیاسی،یا حق بنیادین آن قهرآ وقصدآ تلف شده باشد،(چه از طرف حکومت چه از طرف قوم یا مذهب سلطه یا فرهنگ سلطه)می تواند دست به هر اقدام‌ ممکن بزند منجمله حق نافرمانی مدنی،مثلآ می تواند مالیه نپردازد می تواند تظاهرات دعوت کند،می تواند از انجام خدمت سربازی سرپیچی کند.در میهن دوستی جدید وطن تنها سنگ و خاک نیست. وطن مجموع ارزش ها،فرصت ها،کار،ثروت،امنیت و رفاه و حق حضور داشتن در تصمیم‌گیری سیاسی و هر نوع تصمیم گیری ملی-میهنی است.اگر این ها را نداشتی و برایت حق ندادند،دیگر آن وطن وطن نیست.یا باید آن جغرافیای خاک و سنگ را دوباره با برگرداندن و تحقق همه ی حق هایت به وطن تبدیل کنی. یا وطن دوم بر بگزینی.ما می خواهیم وطن دوم برنگزینیم و این وطن را برای خودمان دوباره"وطن"بسازیم.
روزی که "ما" را از سرود ملی حذف کردند،از حضور مان در پول کاغذی، حذف کردند،از کاربرد واژه گان زبان مادری حذف کردند،ازشناسنامه برقی حذف کردند،ازحضور در اقتصاد وسیاست مملکت حذف کردند،و از حضور در عالیترین مراجع تصمیم گیری-تصمیم گیری های کلان ملی حذف کردند،معادله ی وطن-شهروند بر هم خورد. اکنون رعایا هستیم.رعایا باید با استفاده از روش ها،استراتیژی و تاکتیک ها دوباره خود را در مقام شهروند باز تولید کنند و وطن بسازند.ویا هم چنان به رعیت بودن خود چنان که ما هستیم ادامه بدهند.اما این کار دیگر وطن داشتن و وطن پرستی نیست.سربازی وظیفه است اگر وطن پرستی فقط سربازی باشد،بقیه که خدمت سربازی نمی کنند.مثلآ فرزندان ثروتمندان،رهبران حکومت،قدرتمندان،فرزندان وکلا،شماری از روشنفکران و غیره در چه دایره ی قرار می گیرند؟
وطن‌ پرستی امروز با وطن پرستی ۴۰۰ سال پیش فرق دارد،حالا حساسیت های انسان هاهم از هم متفاوت اند.یک عده به رعیت بودن خود قانع اند و آن را توجیه هم می کنند،یک عده رعیت بودن را در شان خود نمی دانند و"نه" می گویند. به قول حافظ"فکر هر کس به قدر همت اوست"!
لطیف پدرام

>>>   اکنون می فهمید که دفاع از حق یعنی چی.ومردم هزاره برای چی تظاهرات کردند.
در تظاهرات جنبش روشنایی حمایت نکردید!!!! .
ولی انتظار میرفت مردم فهیم هزاره در تظاهرات شرکت میکردند .واز برادران وخواهران تاجیک خود حمایت میکردند .
ما غیر پشتونها باید در هر مشکلی در کنار هم باشیم.
ودر غم واندوه هم شریک،ونباید اعتراض هایمان قومی وسمتی باشد بلکه همه خراسان بزرگ را فریاد بزنیم
تا این قوم نادان بداند که اقلیتی بیش نیستند در مقابل خراسانیان بزرگ.
مهاجر هزاره

>>>   حرف شما کاملا درست و بجاست ممنون که بی ترفانه حرف میزنید آقای ثاقب

>>>   واقعأ كه همينطور است و چون حقيقت است شايد كسي اين مطلب را مطالعه هم نكند نظر را خو بر جايش بگذاريد خواهش من از نويسنده اين است كه در شروع چند حرف تفرقه اندازي قوم پرستي و غير اخلاقي بنويسيد تا خواننده پيدا كنيد بعدأ اين حقائق را بيان كنيد به ارزوي بيداري و هوشيار حقيقي ملت. عباس از شهر كهنه

>>>   واقعأ كه همينطور است و چون حقيقت است شايد كسي اين مطلب را مطالعه هم نكند نظر را خو بر جايش بگذاريد خواهش من از نويسنده اين است كه در شروع چند حرف تفرقه اندازي قوم پرستي و غير اخلاقي بنويسيد تا خواننده پيدا كنيد بعدأ اين حقائق را بيان كنيد به ارزوي بيداري و هوشيار حقيقي ملت
. عباس از شهر كهنه

>>>   «گر پدر نیست، تفنگ پدری هست هنوز» . . . تا چه زمانی به اسکرین کامپیوتر و صفحه‌ی موبایل خیره شویم و ناظر دریدن و بریدن هموطنان‌مان توسط تروریستان طالب باشیم. تا چه زمانی باید خبر شهادت عزیزمان را اینجا بخوانیم. زمان آن فرارسیده که تفنگ پدری را بیرون کشید و پاک کرد، و آماده شد برای مقاومت دیگر.
حسیب معترف


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است