تهاجم غافلگیرکننده دهشت افکنان بر سربازان و منسوبین قول اردوی 209 شاهین بار دیگر جامعه ما را در حزن و اندوه فرو برد.

این حمله جنایتکارانه که به شهادت ده ها تن از منسوبین اردو و مجروح شدن شماری دیگر از مدافعان سرزمین ما انجامید، بیش از آنکه نشان دهنده قدرت تروریزم باشد، محصول و پیامد سیاست های ناسالم و تروریست پرورانه سران حاکمیت در گذشته و حال است؛ سیاستی که با رهایی دهشت افکنان از بند، متوقف کردن اقدامات نظامی علیه تروریست ها، بیرون کشیدن نام سران شان از فهرست های تحت تعقیب، به شبکه های ترور و خشونت مجال سازماندهی مجدد فراهم کرد.

در این آشفته بازار دسیسه و خیانت که گروهی از مغزهای مریض و متعصب در درون نظام با توسل به خشونت ورزی گروه های تروریستی، از ترور و دهشت افکنی حربه ای برای سرکوب منتقدان، ایجاد فضای رعب و وحشت و در نتیجه پیشبرد برنامه های برتری جویانه قبیله ای شان ساخته اند، گروهی دیگر از شرکای قدرت با بیکارگی و ندانم کاری نظارگر خاموش و مستاصل جنایت ها و فاجعه ها شده اند؛ دم بر نمی آورند تا مبادا در نزاع های عفن و جدال های مبتذل از چشم عجوزه قدرت بیفتند.

در این میان همه به نوعی چشم انتظار این شده اند که چه زمان نوبت آنان فرا می رسد و فاجعه آنها را در بر می کشد؛ گویا رمقی برای رهیدن از سراشیبی سقوط و غیرتی برای پنجه درافکندن با عوامل اصلی بحران در این سودا زدگان نمانده است.

بیچاره مردمی که در کمین نامردمان به خاک و خون نشسته اند و هر روز پاره های زجرکش شده وجودشان را با اشک و آه بر شانه می کشند و از فرط سفلگی و زبونی قافله سالاران شان، راهی به سوی نجات از این آشوب نمی یابند.

فاجعه قتل عام نظامیان در حین عبادت در جمعه خونین قول اردوی شاهین بلخ پس از یک ماه و اندی از قتل عام مجروحان، پزشکان و پرستاران شفاخانه 400 بستر اردو و چشم بستن همه بر روی نقش آفرینی آشکار شماری از مقامات ارشد امنیتی در آن جنایت فجیع و ناکارایی و استیصال عده ای دیگر نشان می دهد که با دوام این سکوت ننگین فجایعی به مراتب سنگین تر و جان سوزتر در راه است.

آیا زمان آن فرا نرسیده است که به جای تسلیت گویی های مدام و محکوم کردن های عبث، برخیزیم و چاره ای اندیشیم؟

خونین جامگان قول اردوی شاهین و مظلومان در خون غنوده شفاخانه 400 بستر و هزاران شهید و اسیر دیگر این سرزمین، ما را به همت و غیرتی فرا می خوانند تا از این گرداب خون برخیزیم.

احمد بهزاد

>>>   خطاب به وطن فروشان دست از این کثافط کاری هایتان بردارید مگر نه تک تک تان را هلاک خواهیم کرد این هنوز اولش بود . این یک پیام سخت به اشغالگران و اجیران داخلی شان بود .
حبیب الله یوسف زی

>>>   آلبرت انیشتن گفت: دنیا به دستِ چند تبهکار ویران نمی‌شود، بلکه به دست اکثریت خاموشی ویران می‌شود که برای پایان دادن به جنایت کاری نمی‌کنند.»

>>>   ضیا مسعود صدای خود ره بکش کجا گم هستی؟ یا که این سربازان بتو ربطی نداشت؟
بدخشانی

>>>   Soraya Baha
اشرف غني احمدزي چون كرزي بخشي از پروژه تروريزم بين المللي است و مردم بينوا افزون بر آن كه هرروز قرباني انتحار و انفجار پروژه تروريزم اند، ستم تباري و زباني را هم متحمل مي شوند، فراتر از همه اينها تحمل يك نرون ديوانه ديگر به نام غني كه مي خواهد شمال كشور را به آتش كشد چون نرون كه شهر روم را به آتش كشيد، اشرف غني ماليخوليا در مانيفيست خود گفته بود چرا در زندانها تنها پشتونها باشند و اين عادلانه نيست، حال كه ارباب امريكايي بم مادر را بر فرق پشتونها كوبيد ، اشرف غني هم به تعهد خود وفا كرد و در قول اردوي شاهين صدها تاجيك را كشت، بدين گونه عدلت فاشيستي را بر قرار كرد،

>>>   اكثريت طالبان تاجيك و ازبيك و هزاره اند ، اين هم نمونه اش؛

1- صفى سرباز از ولسوالى بلخ - پشتون
2 - فدامحمد از دند غورى بغلان - پشتون
3- نعمت الله از سروبى كابل - پشتون
4- ملا لعل محمد از ننگرهار - پشتون
5- انجنير طلحه از وردك - پشتون
6- جواد از كندهار - پشتون
7- قارى ضيالرحمان خوست - پشتون
8 - نبى محصل دانشگاه از غزنى - پشتون
9- عبدالبصير از غوربند پروان - پشتون
10- ذبيح الله از چار دره كندز - پشتون

ديگر تبليغ نكنيد كه اكثريت طالبان پشتون اند ، اين انصاف نيست .

>>>   تاجیکها هیچ گاه در مواقع ظلم پشتونها بر دیگر اقوام در کنار انها نایستادند
حتی گاهی اتش بیار شدند ،واکنون خود در دام انها افتاده اند.
واین ترفند پشتوها از هنگامی که سرزمین خراسان بزرگ را به فغانستان تغییر نام دادند بود .به هر بهانه ای یک قوم را بوسیله تحریک دیگر قومهاسرکوب میکردند .واجازه اتحاد اقوام را ندادند وهمیشه حس کینه وبد بینی را بین اقوام زنده نگه داشتند.
ولی اکنون:ای برادر تاجیک وای برادر ازبک وهزاره وقت ان رسیده که با اتحاد بر این قوم فاشیست و واقلیت ناچیز ثابت کنیم که دیگر دوران انحصار طلبی به پایان رسیده و تمام مردم خراسان زمین از فغان وگریه به تنگ امده اند.وخواست دار مساوات وبرادری هستند.

>>>   آیا سهم ما در کشور فقط شهادت است!
61 شهید از بدخشان و 55 شهید از تخار درحادثه ننگین و برنامه ریزی شده فاشیستهای خونخوار حکومتی در سپاه ارتش شاهین بلخ.

>>>   شما تاجیکها باید اعتماد دیگر اقوام غیر پشتون را جلب کنید:
اگر پشتونها در طول تاریخ حکمفرمایی خود بر خراسان بزرگ انواع ظلم تبعیض را بر اقوام غیر پشتون روا داشتند گناه شما تاجیکها هم کمتر از انها نیست.
شما در کنار انها حال برای بقای خود یا سهیم بودن در قدرت هرچند کم وناچیز در ان تبعیضها گاها اشتراک داشتید و در طول دوران جنگهای داخلی ستمها وعهد شکنی بسیاری با اقوام هزاره وازبک داشتید وحتی قبل از این مدت کوتاه که دولت غنی تبعیض را بر شما روا میدارد هیچگاه بدنبال جلب اعتماد دیگر اقوام بر نیامدید زیرا که فکر نمیکردیداین قوم فاشیست به شما هم خیانت کند ولی دیدید که کردند
پس توصیه من به قوم تاجیک که داعیه این را دارند که بین اقوام غیر پشتون اکثریت دارند این است که از گذشته عبرت بگیرند واعتماد اقوام غیر پشتون را جلب کنند وبا اتحاد واعتماد یک بار برای همیشه از شر این قوم نادان خلاص شویم وبرادرانه در این سرزمین زندگی کنیم. بدون تبعیض وبدون خیانت.

>>>   نه حرف تان درست است ما نتیجه اش را در پاکستان دیده ایم . ( شنیده باشید که همیشه در در مناطق کویته پاکستان پشتون ها هزاره ها را از موتر پایین کردن و همه کشتند با هزاره ها که همیشه این کار را میکنند شروع کردن به کشتن بلوچ ها ولی بلوچ زود انتقام خود را گرفتن با کشتن ۷ مسافر پشتون بعد پشتون های پاکستان تظاهرات هم کردن اگر عکس اش یا اخبار را یافتم اینجا می گذارم . بعد از آن شنیده اید که پشتون ها جرات کشتن بلوچ را کرده باشند؟

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است