پشتونیزم و ناسیونالیزم کاذب افغان
خراسان تاریخی نه تنها نام و هویت خود را در تحت نام افغانستان و افغان از دست داد، بلکه فارسی ستیزی و افغان محوری قدرت و جابجایی ناقلین از هند بریتانوی و پاکستان کشور را به جهنم تبدیل کرد 
تاریخ انتشار:   ۱۱:۲۵    ۱۳۹۶/۱/۲۳ کد خبر: 131634 منبع: پرینت

احساسات وطنپرستی، آزادی خواهی و استقلال طلبی در افغانستان سابقه طولانی دارد اما در سده نوزدهم در اوج تجاوز "بازی بزرگ" میان انگلیس و روس، ناسیونالیزم کاذب به حیث ابزار استعمار برای منحرف ساختن ناسیونالیزم واقعی و وطنپرستی و احساسات آزادی خواهی وارد بازی شد.

چنانچه پشتونیزم به حیث مکتب دست پرورده و میراث خوار استعمار با سو استفاده از نام قوم شریف پشتون و بهره برداری از احساسات ملی گرایی مردم خراسان ظهور کرد. در سده بیستم به ویژه پس از ظهور کشور پاکستان در 1947، پشتونیزم در لباس ناسیونالیزم افغان تحت نام داعیه ای "لوی پشتونستان" ظاهر شد و بحیث تفکر و قدرت حاکم در افغانستان مبدل شد.

واقعیت این است که معاهده دیورند آخرین میخ را بر تابوت خراسان تاریخی کوبید و کلید افغانستان ساخت استعمار را به دست میراث خوران افغان تسلیم کرد. به بیان دیگر بیشترین نفع را از بازی بزرگ قبایل پشتون دو طرف مرز دیورند بردند و زیادترین زیان را تاجیکان و فارسی زبانان دو طرف دریای آمو متحمل شدند. چنانچه استعمار انگلیس و روس بدترین بازی به سرنوشت زبان فارسی و فارسی زبانان در هند، آسیای میانه و افغانستان نمودند.

زبان فارسی به حیث زبان اداری و علمی هم در هند و هم آسیای میانه از میان برده شد و جای آن را زبان انگلیسی، روسی و ازبیکی گرفت. شهرهای تاریخی بخارا و سمرقند به ازبکستان سپرده شد و تاجیکان هویت و سرزمین خود را از دست دادند. در هندی بریتانوی و آسیای میانه حداقل استعمار دست به تجدد و پیشرفت زد ولی در افغانستان پشتونیزم عقب گرا حاکم شد و ریشه های هویت و تاریخ کشور را در ظرف یک سده برچید.

چنانچه خراسان تاریخی نه تنها نام و هویت خود را در تحت نام افغانستان و افغان از دست داد، بلکه فارسی ستیزی و افغان محوری قدرت و جابجایی ناقلین از هند بریتانوی و پاکستان کشور را به جهنم تبدیل کرد اما نه استعمار انگلیس و نه پنجابی ها هرگز چنین مصیبتی را به سر قبایل پشتون نیاوردند. روی تصادفی نیست که اکثریت پشتون های واقعیت بین سپاسگذار استعمار انگلیس و حکومت پنجابی ها هستند.

ولی ناسیونالیست های کاذب افغان بیش از از 70 سال است که بنام" معضله خط دیورند" ظاهرا از استعمار انگلیس و حکومت پنجابی ها می نالند ولی در عمل به حیث میراث خوران استعمار از نعمات مادی و معنوی آنان سود می برند. بسیاری ها باور دارند اگر بازی بزرگ نبود و اگر معاهده دیورند میان عبدالرحمن خان و دیورند به امضا نمی رسید و اگر روس و انگلیس با مرزکشی مردم بومی خراسان را از آسیای میانه و ایران جدا نمی ساختند، آیا قبایل پشتون می توانستند صاحب سر زمین خراسان شوند؟

انصافا باید گفت قبایل پشتون آنطرف مرز دیورند چه در تحت حکومت هندی برتانوی زندگی می کردند و چه در پاکستان پنجابی، حق دارند که وفادار به انگلیسی ها و پنجابی ها باشند. چنانچه پس از معاهده دیورند انگلیسی ها دست به ساخت و ساز و انکشاف اقتصادی مناطق قبایل پشتون زدند. راه ها، خط ریل، برق، مکاتب مدرن، کالج ها و زندگی شهری را در قلب قبایل عقب مانده پشتون ساختند و آنها را از تاریکی و عقب ماندگی تاریخی نجات دادند.

همچنان نظم و قانون را بجای پشتونوالی و قانون جنگل وارد زندگی شان نمودند. هزاران جوان پشتون به ارتش هند بریتانوی پیوستند و در جنگ های اول و دوم جهانی به نفع کشور انگلیس جنگیدند. هزاران دختر و پسر پشتون زبان انگلیسی فراگرفتند و در مدارس دانشگاه های معتبر امپراطوری بریتانیا فرصت تحصیل یافتند.

هزاران پشتون حق رفت و آمد آزاد به سایر مستعمرات انگلیسی ها از آسیا، گرفته تا استرالیا، آفریقا و آمریکا و کانادا پیدا کردند. هزاران قبایل پشتون فرصت مهاجرت به استرالیا، زیلاند جدید، کینا، آفریقای جنوبی یافتند. هزاران خانواده پشتون به بریتانیا آمدند در شرق لندن، در ایالت های مثل برمنگم و اسکاتلند با هندی ها، چینایی ها، آفریقایی ها و مسلمانان سایر مستعمرات انگلیس زندگی مدنی را تجربه کردند و حتی تشکیل خانواده دادند.

خان عبدالغفارخان معروف به رهبر "جنبش خدایی خدمتکار" که بعد از تجزیه هند بحیث ناسیونالیست و داعیه دار پشتونستان و به فخر افغان معروف شد، شخصیت و هویت و شهرت او محصول تربیت استعمار انگلیس است. او بیش از هر کسی دیگر نقش استعمار انگلیس را در تغییر جامعه ای قبایلی پشتون به شهر نشینی خوب درک می کرد.

روی تصادفی نبود وقتی ناسیونالیست های هند در تحت رهبری گاندی شروع به جنبش های استقلال طلبی کردند، پشتون های هند بریتانوی علاقه به استقلال هند نشان ندادند. غفارخان که خیلی نزدیک با گاندی بود، بسیار تلاش کرد او را متقاعد سازد که هند از بریتانیا استقلال نگیرد زیرا او می ترسید که استقلال هند باعث بی ثباتی و جنگ های داخلی نشود.

او بیشتر نگران قبایل پشتون بود که به برکت حکومت بریتانیا به ثبات و توسعه دست یافته بودند. به باور او استقلال باعث کشمکش های قبیلوی خواهد شد. نگرانی او خیلی بجا بود، چنانچه در جریان جنبش استقلال هند هزاران هندو و مسلمان به دلایل مذهبی کشته شدند. اما اکثریت قبایل پشتون برای ماندن در کشور جدید التاسیسی مثل پاکستان در کنار پنجابی ها ایستادند.

این در حالی بود که غفار خان و یک تعداد اقلیت پشتون برای پیوستن به هند مستقل رای دادند. پشتون های پاکستان در 70 سال اخیر بسیار هوشیارانه عمل کردند و در تحت تاثیر ناسیونالیست های کاذب افغان نرفتند و کشور شان را به جنگ داخلی و بحران نکشانیدند.

واقعیت این است که هیچگاه پشتون ها نه برای ایجاد دولت مستقل پشتونستان و نه برای پیوستن به افغانستان تمایل نشان ندادند. اگر تمایل هم می داشتند و یا داشته باشند، پنجابی ها و متحدین خارجی آنها انگلیسی ها و آمریکایی ها به آنها این اجازه را نمی دهند.

اما ناسیونالیست های کاذب افغان به رغم عدم تمایل پشتون ها و بلوچ های پاکستان به افغانستان عقب مانده هفتاد سال است که همه هست و بود این کشور را قربانی آرمان های پوچ و غیر عملی شان کرده اند و هنوز دست بردار نیستند.

هارون امیرزاده


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پشتونیزم
خراسان
نظرات بینندگان:

>>>   سرتنبگی و بی منطقی خاصیت فاشیستهای پشتون است !
یادداشت از: عمر راوی .
یکی از خاصیت های برجسته فاشیستهای پشتون، سرتمبگی و با منطق بیخی بیگانه بودن شان است. به درجه های پروفیسوری در معتبر ترین دانشگاه های جهان هم که میرسند، همرای شان گپ بزنید ، شما را راست می برند به عصر حجر. پشتونوالی بلند ترین قله تفکر و نگرش شان است. من سالیان زیاد است که با فاشیست های پشتون درگیری دارم، یک نفر ، قسم به خدا که یک نفر، در میان شان نیافتم که غیر از زبان زور دیگر هیچ زبانی را بفهمد. تمام دانشمندان دنیا را جمع کنید که بگویند عزیزان خط دیورند مرز رسمی ، پذیرفته شده از سوی شاهان افغانستان و همه جهانیان است، میگویند نیست . همه پشتونهای پاکستانی، هر روز به هزار رنگ جار می زنند، چیغ می زنند، بیانیه میدهند، سخنرانی می کنند، در رخنامه ها و رسانه های اجتماعی می نویسند، یک صدا میگویند که ما پشتون و پتان پاکستانی استیم، اما این فاشیست های پشتون افغانستان قطعا قبول نمی کنند و یکسره میگویند که خدا یک خداست آنان افغانستانی استند. میگویی که برادرمحترم اگر مرز با پاکستان را به خاطر مسایل همزبانی و همفرهنگی و همخونی میان مردمان دو طرف مرز قبول نداری، پس عین دلیل در مورد مردمان شمال و غرب افغانستان هم صدق میکند، همان تقسیم شدن و چند پارچه شدن شامل حال تاجیکان، اوزبکان، ترکمن ها، بلوچها و غیره هم شده است ، پس مرز های شمال و غرب را هم باید قبول نداشته باشیم ؟! در بسیاری موارد دیگر ، مثلن در مورد اکثریت نبودن پشتونها ، نیز که همرای شان گپ زده می شود، مرغ شان یک لنگ دارد و دلیل و منطق را به هیچ شکل و صورت نمی پذیرند.
من نمیدانم که خدا به ما تاجیک ها و دیگر مردمان غیرپشتون چقدر حوصله و صبر و تحمل داده است که این همه سرتنبگی ، کله شخی، بی منطقی و جهالت ، این همه ظلم و جنایت ، این همه بدبختی و اسارت را از سران قبیله و فاشیست های رنگارنگ پشتون در جریان این همه سالها دیده و تحمل کرده ایم ؟! حیرانم ، حیران ، حیران که ما تا چه وقت باید گذشت کنیم و همین حالت اسارت و گروگان بوده گی را قبول نماییم ؟! به گپ صاف و ساده ، به هر زبان که بگوییم، فاشیست ها نمی فهمند، پس چه راه دیگری برای ما باقی مانده است ؟! آیا باید به زورگویی های شان تسلیم شویم و فرمانروایی و بابایی و حاکمیت مطلقه تکقومی شان را بپذیریم ؟! یا درست و اساسی و با تمام امکانات و با تمام شیوه ها دربرابر شان مبارزه کنیم و حق خود را بگیریم و فاشیست های پشتون را به سرجای شان بنشانیم ؟! با گفتگو، با تضرع ، با زاری و خواهش و قسم و قرآن ، فاشیست های پشتون را قطعا و ابدا نمی توانیم سرعقل بیاوریم و به خواستهای عادلانه خویش دست یابیم.
با سپاس

>>>   این طایفه زبان منطق را نمیدانند
ولی زبان زور را هم تحمل کرده نمیتوانند و زود تسلیم میشوند من بارها این طایفه را آزموده ام بهتر است تاجیکان با این طایفه با روش خودشان برخورد کنند که نتیجه مثبت میدهد
با این ها حرف زدن از استدلال و منطق آب در هاون کوبیدن است

>>>   وطنفروش کسی را گویند وطن مادری خود را برای بیگانه تسلیم کند. مثلا ً: خاندان عبدالرحمان خان برای انگلیس ها تسلیم کردن - خلق و پرچم برای روسها تسلیم کردن - طالب ها برای پاکستانی ها تسلیم کردن - باند کرزی برای آمریکای ها تسلیم کردن.
اگر دروغ گفتم مرا ببخشید!

>>>   Najib Salam
شوراى امنيت يا دستگاه تطبيق اهداف شخصى اتمر و غنى، اكثريت مطلق آن از يك تبار اند ، از سايرين ، مهره هاى ضعيف و مزدور را صرف براى سر تكان دادن بر گزيده اند.

>>>   چه كسى متعصب و فاشيست است ؟
ما كه از قانون و هويت و تمدن و اقتدار سخن مى كوبيم يا تو كه تمام تاريخ و تمدن و هويت را به يك تار عنكبوتى جعل، جهل و استبداد بسته اى ؟
من از تمام شهروندان پشتون ( افغان) كه اهل خرد و انديشه و انصاف هستند، سوال مى كنم ، كه من نوعى به عنوان ميراثدار تمدن ، فرهنگ و تاريخ خراسان در گجايى اين هويت و نماد هاى ملى افغانستان قرار دارم ؟
نماد هاى اقتدار و ملى يك كشور اين ها مى باشند.
نام كشور: افغانستان
١- سرود ملى : به زبان افغانى ( پشتو)
٢- واحد پول كشور: افغانى
٣- مليت : افغان / افغانى
٤- نشانهاى درجه اول : وزير محمد اكبر خان / وزير محمد ايوبخان / ملالى ، همه افغان
٥- اصطلاحات ادارى ( ملى) : افغانى ( پشتو)
٦- متن اعتماد نامه ها : به زبان افغانى
٧- تاريخ رسمى : مطابق روايت جعلى افغانى
٨- قانون نانوشته : رئيس جمهور بايد افغان باشد.
جوانان عزيز !
هيچ كدام از موارد بالا تابو نيست ، هيچكدام ساحه اى ممنوعه نيست ، با متانت ، مدارا و مبارزه مستمر همه اى اين نماد ها را بايد به چالش گرفت و مورد بحث قرار داد.
اما فعلاً شناسنامه ها در اولويت قرار دارد و زمان آزمون نمايندگان پارلمان فرارسيده است تا قانون را با دوثلث آراء برگرداند.

>>>   بسم الله شیر" رییس حزب وفاق ملی؛
چرا پشتون ها قدرت و حاكميت افغانستان را در انحصار خود گرفتند و ميخواهند ديگر اقوام را براى هميشه از قدرت به حاشيه برانند و نابود كنند؟ چرا پشتونها به برابري و برادري باور ندارند و خود را برتر از ديگر اقوام ميبينند؟
گناه اقوام غير پشتون چيست كه بايد كشته شوند و هميشه محكوم باشند؟
برادران پشتون بيآييد اصل برابري و برادري را قبول كنيد و به شكل صلح آميز در كنار اقوام ديگر زندگي كنيد و دست از تماميت خواهي برداريد تا مردم ما بعد از دو صد سال به آرامش برسند و ملك و ملت آبا و آرام شوند.

>>>   من متعصب هستم»
•اگر عدالت خواستن و حقيقت گفتن
•اگر گفتن اينكه سرود ملي به دو زبان فارسي و پشتو باشد
•اگر گفتن اينكه بيرق افغانستان قومي و لباس كوچي نباشد
•اگر گفتن اينكه هويت ما را با تحميل نام قومي افغان=پشتون از بين نبريد
•اگر گفتن اينكه بانكنوت افغانستان به يك زبان نباشد و نام يك قوم (افغاني) بالاي بانك نوت گذاشته نشود
•اگر گفتن اينكه اولاد هزاره ي دايكندي و پشتون خوستي حقوق مساوي داشته باشد
•اگر گفتن اينكه طالب قاتل ما را برادر نخوانيد
•اگر گفتن اينكه زبان ما (فارسي) را از بين نبريد
•اگر گفتن اينكه به اقوام تاجيك و اوزبيك و هزاره حق مساوي بدهيد و به ما احترام بگذاريد
•اگر گفتن اينكه ما را به نام طالب و داعش نكشيد
•اگر گفتن اينكه نجيب كمونست دو ميليون مردم ما را به نام لنين و استالين به قتل رساند
•اگر گفتن اينكه امان الله خان دشمن دين و ناموس و فرهنگ مردم ما بود
•اگر گفتن اينكه عبدالرحمن خان هفتاد در صد نفوس مليت شريف هزاره را به قتل رساند
•اگر گفتن اينكه عبدالرحمن خان زنان و مردان مليت شريف هزاره را به برده گي و كنيزي كشاند
•اگر گفتن اينكه نادر غدار مردم تاجيك و اوزبيك شمالي را به توپ بست
•اگر گفتن اينكه مومند و طرزي تاريخ و زبان ما را ميخواست نابود كند و امان الله خان و نادر غدار همراه شان بود
•اگر گفتن اينكه طالبان پشتون تاكستان شمالي را آتش زدند
•اگر گفتن اينكه فاشيست هاي پشتون براي نابودي ما برنامه دارند و طالب و داعش را به مناطق ما براي قتل ما ميفرستند
•اگر گفتن اينكه پشتونها به نام كوچي به مناطق ما ميآسنذ و ما را به قتل ميرسانند
•اگر گفتن اينكه پشتونها كوچي هاي خود را بخاطر كشتن ما مسلح ميسازند
•اگر گفتن اينكه مسعود بزرگ قهرمان ملي است
•اگر گفتن اينكه شهيد استاد ربانی شهيد صلح است
۰اگرگفتین گه داکتر پدرام یگانه رهبر پر افتخار همه مردم افغانستان است،
•اگر گفتن اينكه ما عدالت و برابري ميخواهيم
•اگر گفتن اينكه ما براي اولاد هزاره و تاجيك و اوزبيك و پشتون فرصت هاي برابر تحصيلي و كاري ميخواهيم
•اگر گفتن اينكه بوديجه دايكندي و ننگرهار مساوي باشد
•اگرگفتن اينكه كشور و ولايات هزاره نشين و تاجيك نشين و اوزبيك نشين به شكل برابر آباد شود
•اگر گفتن اينكه ما آزادي و برابري براي همه ميخواهيم
•اگر گفتن حقيقت ما را متعصب ميسازد پس ما "متعصب" هستيم، اگر دفاع از حق ما را متعصب ميسازد بگذاريد متعصب باشيم.

>>>   لطیف پدرام: مه میگم مرز دیورند بسته شود تا این طرف مرز به ثبات برسد.بچه ی هموطن پشتون مه بُره مکتب بخوانه،در مناطق پشتون نشین شفاخانه آباد شود،دانشگاه جور شود تا دیگر جوان پشتون از خالی ذهنی انتحاری و قاچاق چی مواد مخدر نشوند.
حالی شما بگید که مه دشمن پشتون استم یا کسانی که آنها را در چنین یک حالت نگه داشته اند؟

>>>   دولت، تعریف خودش را دارد.
این، نه دولت؛ بلکه رژیم فاشیستی است و خیلی هم تبهکار.

>>>   شوراى امنيت فعلى كشور در واقع همان بيروى سياسى كميته مركزى زمان خلقى ها است منهاى پرچمى ها!

>>>   Noor Noori
چی حال است؟ کس صدا هم بلند کرده نمتواند، اینها هم کوزه گر اند و هم کوزه خرو و هم کوزه فروش.

>>>   Najib Salam
كشور را همين اكنون مجموعه يى از فاشيست ترين و عقده مند ترين افراد از حزب دموكراتيك خلق و افغان مليتى ها رهبرى مى كنند و پروژه تطبيق دوهمه سقاوى را هدف قرار داده اند.
مجاهدين شكمبو مصروف زر اندوزى ، عياشى ، ساختن قصر ها ، و بلند منزل ها ، وگرفتن زن هاى جوان اند و چنان سر به آخور برده اند و غرق اند كه خواندن كلمه هم يادشان رفته است.

>>>   در افغا نستان
٢٧٠ سال است كه ما را او غا ن
به غير ت كا ذ ب و شعار هاىً جعلى
با زى دادند كه گو يا از كشور د فاع كردند
در حا ليكه ٢٠ بار خا ك فرو شى هم كردند در پهلوى اينكه ابا دى نكردند !

>>>   واقعا اگر با ما هم اوغانا یکجا نمی بود امروز بهترین کشور جهان میبودیم

>>>   هههههههههههههه
خخخخخخ
چیییییییییییییییی
کشششتی
ماره
ازخنده
تاجک جانننننن

>>>   از جلال آباد تا واخان در کنترول پشتونها!"
پشتونها = طالب؟!

>>>   یک گروه شناخته شده وحشی ها هیچگاهی دست از تمامیت خواهی خود نمیکشندخلقی گلبدینی طالب تکنوکرات اوغان ملیتی همه متحدانه در جهت تمامیت خواهی ایشان کار میکنند۰ بر تمام غیر پشتون ها لازم است که تمام تفاوت های دیگر را با حوصله مندی کنار بگذارند و علیه این فاشیست ها متحد شوند۰

>>>   پشتونها هیچگاهی از تمامیت خواهی خود دست نمیکشند۰
خلقی، گلبدینی، طالب، تکنوکرات، اوغان ملیتی، لنگی دار، نکتاهی دار، تعلیم یافته، بیسواد، نابغه شرق، متپکیرغرب، یا خرکار ویا هرچه باشند همه و همه متحدانه در جهت تمامیت خواهی ایشان کار میکنند۰
بر تمام غیر پشتون های کشور لازم است که تمام تفاوت های دیگر را با حوصله مندی کنار بگذارند و علیه این فاشیست ها باهم متحد شوند۰
پشتونها نام تمام اقوام دیگر را حذف میکنند و همه را بزور اوغان یا افغان نامگذاری میکنند و این یکسان سازی جبری را وحدت ملی نام گذاشته اند، در حالیکه در بین خودشان از یک قوم حتی یوسفزی را امرخیل یا احمدزی ویا پوپلزی را نیازی وغیره گفته نمیتوانی۰ ما نمیخواهیم این وحدت ملی یکطرفه و جبری را۰
پشتون از سره تا خشره، از متپکر تا خرکار، از تکنوکرات تا طالب، یا داعش، یا گلبدینی، یا خلقی، اوغان ملیتی، وغیره وغیره هیچکدام به احترم ارزش های متقابل، برادری و براری، و به اصل مشراکت مسالمت آمیز و احترام متقابل باور ندارند۰ فقط و فقط زور و زر را میداند، و تقلب و خیانت را میدانند، و تمامیت خواهی را۰
هزاره ها، تاجیک ها، ازبیک ها، ترکمن ها، بلوچ ها، پشه ئی ها، و غیره غیر پشتون ها باید بدانند که درین معادله تمامیت خواهی پشتونها هر کدام آنها جدا جدا بازنده هستند۰ این یک نکته حیاتی است که تمام قوم های غیر پشتون باید خصومت های مختلف گذشته بین هم را کنار بگذارند و باید سخت باهم متحد شوند تا بتواند برضد تمامیت خواهی پشتون ها متحدانه برعلیه آنها ایستادگی کنند۰ در غیر آن یکی یکی سر به نیست میشوند، هویت قومی آنها نابود میشود، و همه را یکه یکه برده میسازند۰

>>>   بهترين راه حل افغانستان تجزيه افغانستان ٨٥ فيصد خاك افغانستان مربوط ميشود به قوم تاجك هـزاره وازبك و ١٥ فيصد جنوب افغانستان مربوط پشتونهـا ميشود پشتونهـا بايد حدحدود خودرا در اين نقشه بشناسند از حرفهاى ايزك مانند خود بپرهيزند ورنه از هرجاي كه مهاجر آمدين دوباره مهاجر ويانابود خواهد شدن

>>>   اومزدوران بیگانه هیچ چیزی بدست آورده نمیتوانید بسیارغالمغال نکنید خدای ناخواسته چوره نشوید ههههههههههه

>>>   بهترين راه حل افغانستان تجزيه کشور میان اوغان و غیر اوغان ها است۰....۰ ختم داستان۰

>>>   هر کی آن چیزی را که ندارد بالای آن تاکید میکند۰ درین دیار سابقه ۵۰۰ ساله هم ندارید ادعای تاریخ ۵۰۰۰ ساله میکند۰
سابقه آثار نوشته شده پشتو درین دیار به ۵۰۰ سال هم نمیرسد۰


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است