دیورند جنبه داخلی دارد تا یک بحث ملی و فراقومی
 
تاریخ انتشار:   ۱۳:۳۱    ۱۳۹۶/۱/۱۵ کد خبر: 131262 منبع: پرینت

به اساس شواهد تاریخی معضله خط‌ دیورند خاتمه یافته است و جایی برای مباحثه باقی نمی‌ ماند، آنهاییی که در افغانستان خط دیورند را به رسمیت نمی‌ شناسند در کنار آن تمام شواهد تاریخی که بر فرضی بودن خط دیورند، خط بطلان می‌ کشد را نیز نمی‌ پذیرند.

از‌ سویی دیگر می‌ گویند جدال خط دیورند بین دو کشور افغانستان‌ و پاکستان از مجرای سازمان ملل حل شود؛ گاهگاهی می‌ گویند در مورد خط دیورند مردمان دو طرف خط دیورند حق‌ تصمیم گیری را دارند و یا هم می‌ گویند خط دیورند از حیطه صلاحیت مردم افغانستان است تا تصمیم بگیرند. از آنجا‌ که این خط، این طاعون ناعلاج، یگانه عامل تباهی مردمان دو کشور است هیچگاه واقع‌ بینانه و دلسوزانه در حل این مشکل اقدامی نه از طرف دولت‌ های افغانستان و نه از طرف کشور پاکستان صورت نگرفته است.

در افغانستان پشتون‌ ها از داعیه‌ دیورند‌ خواهی دفاع می‌ کنند و در تلاش گذاشتن سنگ‌ بنای پشتونستان به عنوان یک کشور مستقل هستند. بحث خط دیورند در داخل افغانستان جنبه داخلی دارد تا یک بحث ملی و فراقومی. حکومت افغانستان در قدم اول و رهبران پشتون در قدم دوم نخواستند تا خود را واقع‌ بینانه با موضوع دیورند مواجه بسازند.

نزد مردم افغانسان پرسشی باقی است که چرا حکومت از طریق سازمان ملل و یا به "رفراندم" گذاشتن در داخل کشور و یا به خواست شهروندان دو طرف خط دیورند به یکی از این‌ گزینه‌ ها تن نمی دهد. به‌ باور من حاکمان افغانستان از هر نوع اقدامی به خاطر حل معضله دیورند شکست خود را پذیرفتند و به آن واقف هستند.

امروز بیشترین گروه‌ های تروریستی و سارقین در امتداد دو طرف خط دیورند جابجا شده اند و سلامت دو کشور را تهدید می کند، کشور پاکستان از وضعیت ناگوار و وحشتناک دو طرف خط دیورند منافع و اهداف خود را تعقیب می‌ کند، پاکستان که همواره در افغانستان دست بلند و درازی داشته است پس از رژیم طالبان ناامیدانه و مغرضانه از طریق گروه‌ های تروریستی که در مناطق خط دیورند و پشتون خواه حضور دارند به افغانستان از طریق همین کانال‌ های ناامن حملات تروریستی را به انجام می رساند.

از سوبی دیگر پاکستان بر سر کشمیر با هندوستان در جنگ است و از گروه‌ های دهشت‌ افگن در دو طرف خط دیورند در راه اندازی حملات تروریستی بالای هندوستان استفاده می کند.

مردمان دو کشور "افغانستان و پاکستان" که‌ سال ها است در ازای یک معضله تاریخی حل شده خون می دهند، حق دارند تا در روشنی و با استناد تاریخی و با مباحث عقلانی و قانونمند و از مجرای مجامع ملی به بحث خط دیورند نقطه‌ پایان بگذارند.

طارق مرزبان


این خبر را به اشتراک بگذارید
تگ ها:
پشتونستان
دیورند
نظرات بینندگان:

>>>   واژه مرکب نو "افپاک" (AfPak) که از دو تکواژ "اف" و "پاک" ساخته شده يک واژه ساختگى است که آنرا دولت اوباما بر وزن اوساما در سال ٢٠٠٩ ميلادى بکاربرد.
چنين تکواژ ها (مورفيم) را که از واحد کوچک تقسيم ناپزير يک کلمه تشکيل شده بنام واژه هاى نيوانگليزيم و يا واژه چمدانى (انگليسى: بکسى ) ناميده مى شود.

واژه ساختگى نوين زبانى "اف" اشاره به نام ساختگى افغانستان و "پاک" نام ساختگى پاکستان است.

"افپاک" يک مفهوم راهبردى دوکترين اوباما و نماينده ويژه اش هولبروک . هولبروک تا هنگام مرگش در ۱۳ دسامبر ۲۰۱۰ میلادی، نماینده ویژه باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا در امور پاکستان و افغانستان بود.

"منطقه بحران مشترک افغانستان و پاکستان" ، چرا که در هر دو کشور یک درگیری مسلحانه بین دولت های متبوع و جنگجویان طالبان و القاعده با شدت جريان داشت. علاوه بر این، خط دیورند، که در سال 1893 بین هند بریتانیا و امارات عبدالرحمان خان امضاء شده بود پذیرفته شده بود از سوى شاهزاده و سردار "سرخ" داود خان "ميدان پشتونستانى" دو باره جنجالى شده بود
هولبروک , دیپلمات ارشد با سابقه که به «بولدوزر» معروف بود، گروه‌های متخاصم زیادی را پای میز مذاکره آورده بود.

استراتژی افغانستان- پاکستان در ماه مارچ سال 2009 تحت استراتژی پرزیدنت اوباما به برقراری ثبات در افغانستان با گنجاندن همه کشورهای همسایه و قدرت های منطقه توسعه یافت.
پاکستان باهوشيارى از اين روند راهبردى سياست اوباما استفاده نمود و در سال ٢٠١٠ منطقه مرزى وزيرستان ويا
ستان شمالى خود را "خيبر پختونخواه" ناميد.
رابطه پیچیده دو کشور وبا پای میز مذاکره کشاندن افغانستان- پاکستان توسط هولبروک و اشتراک در جلسات رسميت دادن به تماميت ارضى پاکستان تمام شد.
دولتمردان تقليدى و شيک ستان افغان که جديدترن نيکتايى مى پوشند ولى بى خبر از شهر و شر اين راهبردى را گوسپندانه پرکرد و چند با خوش شدند.

1- نام ایالت مرزی شمال غربی یکی از ایالت‌های کشور پاکستان است به خیبر پختونخواتغير خورد مرکز این ایالت شهر پیشاور است.احمد خان در قبر خوش شد.
2- خط ديورند با مذاکرات مستقيم دو کشور شکل به رسميت شناختن تماميت ارضى شد.

در معاهده ديورند نه در متن انگليسى و نه در متن فارسى تعين زمانى ١٠٠ ساله درج است.

خط ديورند به عنوان مرز بين دو کشور ساخته و بافته انگليس است.

دولت در کشور قدرمند نيست پول اش را خارج مى پردازد چه کسى و يا چه کسى ويا کشور پول برداشتن مرز را تمويل مى کند

>>>   اگر ما حرف زدیم شگاف اجتماعی شکل می گیرد. آنها که این جامعه را غار غار کردند چه؟
یک شمار آدمان باور عمیق دارند که افغانستان مشکلات سیاسی، قومی، طبقاتی دارد. اما، از حرف زدن در این مورد چرا می هراسند؟ این حال به آن می ماند که شما از شدت درد رو به مرگ باشید اما اگر دوکتور گفت: مشکل شش داری، گرده هایت التهابی شده اند، میوه را نا شسته خورده ای اسهال خونی شده ای، زخم معده داری بعد شما عصبانی می شوید که هی چرا می گویی من اسهال خونی شدم یا من زخم معده دارم!

>>>   پاکستان تقريبا 182 ميليون شهروند دارد که 15% آن پشتون مى باشد.
يعنى که پشتون ها تقريبا 27 ميليون اقليت را در پاکستان مى سازد. پاکستان و افغانستان بنگله ديش و ديگر کشورها از سه حلقه و يا حوزه فرهنگى در سالهاى بين 1857و 1860 و 1893 به فرمانهاى انگليس و در رقابت با تزارها و ساختن کشورهاى کشورهای حائل از هند و ايران و توران باستان تجزيه شدند که اين هويتهاى ملى و قوم قبيلوى يا مانند اقوام گمشده اسراييل هويت ملى نداشته بلکه هويت قوم دينى که همين هويتهاى دينى باعث تجزيه هند شد و هويت مذهبى و زبانى افغانى که باعث جدايى خراسان خاورى از مادر ميهن
هويتهاى باستانى همين اقوام درونى و پناگزين مانند پشتون که لقب افـغان را قبول نموده مانند بيگانگان با هويت فرهنگى مردمان ميزبان در اين ويا آن رسم و رواج, غذا و پوشاک را گرفتند. پشتونان مانند يهوديان ناقلتيرين مردمان کره زمين اند پشتونان مانند يهوديان مردم تهاجمی نیز مى باشد واز سیاست گسترش مکانى و زمينى زراعتى سازی بهترين دفاع حمله است پيروى مى کنند.ودر بسيارى موارد فرهنگى تفاوت وحتى فقدان وتخريب فرهنگى نموده است. مثلن مردم پشتون نوروز نمى شناختند ولى آنهايکه پارسي مى دانستند چرا

مردم جنوب مرز دیورند نام استان خود را بختونخواه ماند. آيا سندى در دست است که آنها خود را افغان نامند?
پشتونها حق يک استان خود مختار را دارد! افغانستان حتى در زمان عبدالرحمان خان تا اوايل ظاهرشاه 8 ستان داشت.

تعين حق سرنوشت از وحقوق مليت هاست
اين بکلى تفکر پست فاشيتى است که حاکمان افغان براى ملت پشتون در پاکستان که همزبان وى است حق تغير تعين ملتى کند و براى مليتهاى غير پشتون در شمال ديورند تحميل کلمه "افغان" کند. اگر آنطرف از نگاه قومى افغان وتفکر شهروندى اش احترام نمىگذارى پس چگونه وبر پايه کدام عقليانت هويت ملتى مليتهاى غير پشتونى را انکار مى کنى.حاکمان افغان تو قلدرهستى نيرنگ وفريبکار هستى بى اعتماد هستى!

>>>   بخير دوصد سال انتظار بكشيد كه اوغانستان لوى شود و بم اتم بسازد و نفوسش دوصد مليون شود و يك مليون ارتش داشته باشد و ناز دانه يى دنيا شود و همه به سازش برقصند ، پاكستان هم غريب و بيچاره شود و بم هاى اتم وراكت هاى دوربردش را موش بخورد و بعد لشكر اوغان به سركرده گى اولاده هاى يون موقعيت را غنيمت شمارند و مانند رعد وبرق بر پاكستان حمله كنندو نيرو هاى ناتو هم پشتيانى اش كند و مانند طوفان پاكستان را به خاك يكسان كنند و سر منشى ملل متحد هم حتمن يك هندو است و براى اولاده هاى يون چك مى زند .
نميدانم اين قاق كله ها خود كودن اند و يا ديگران را يخ زده ومنجمد فكر مى كنند. بخدا وقتى منطق قبيله را مى شنوى نمى دانى بخندى و يا بگريى .

>>>   Raheel
سکوت توطئه آمیز و شرم آور بی بی سی را در قبال خط دیورند و آنچه در شورای ملی افغانستان گذشت، چگونه ارزیابی می کنید؟
اگر طالب و طالبچه یی پوقانه یی بترکاند، بی بی سی خبر آن را با آب تاب نشر می کند. اما اینجا در شورای ملی افغانستان روی حساسترین مسالۀ سیاسی صحبت شد و کار به تهدید و ... کشید، اما بی بی سی هیچ خبری از آن نشر نکرده است؛ چرا؟

>>>   پيام فتانه گيلاني در رابطه به اجتماع وسخن هاي اخير پدرام:
در جای که منطق پایان می یابد جنگ آغازمی شود،
منطق که باشد چرا سنگسار؟ چرا انتحار؟ چرا توهین و دشنام ؟ چرا تهدید به حذف؟
پدرام به عنوان رهبر یک حزب به موقع یا بی موقع، ادعای را مطرح کرده است که گویا بحث دیورند تمام است و این یک مرز است و دلایلش را نیز دارد.
شما به جای این که مسئله را به قوم و نژاد بکشانید، بیایید در برابرش منطق به خرج دهید و دلایل تان را ارایه کنید.
در این کشور یک نظام وجود دارد هر چند معیوب و فرسوده، قانون اساسی وجود دارد هر چند دست خورده و نقض شده، پارلمان است هر چند با حضور شمار زیاد کمیشن‌کاران و کم منطقان، سارنوالی وجو دارد و دادگاه نیز است.
اگر پدرام نادرست می‌گوید و شما دلایل قوی تر دارید، بفرماید دلایل تان را ارایه کنید و بر ضد پدرام در چارچوب قانون و منطق در محکمه اقامه دعوا نماید در غیر آن نه پارلمان جای زور گویی و محکمه صحرایی است و نه کسانیکه با این روش می خواهند خود را قهرمان بسازند، به هدف خواهند رسید. پس لطفن برای قهرمان سازی کاذب خویش به هر چیز چاشنی قومیت و سمت را اضافه نکرده و مردم باهم برادر و برابر را دشمن جان هم دیگر نسازید.

>>>   حرفهای اصولی خوشم آمد، چون این حرفهایش سایر اقوام و بزرگان شان را از خواب غفلت بیدار می کند!
کمال ناصر اصولی، نماینده مردم خوست در پارلمان:
اگر رهبران تاجیک، هزاره و اوزبیک می‌خواهند در افغانستان زندگی کنند، از چشم سفیدی باید دست بکشند، پشتون‌ها را به عنوان اکثریت قبول کنند. در غیر آن، کاسه صبر پشتون‌ها روزی لبریز می‌شود و برایشان می‌گویند که از کشور ما خارج شوید. افغانستان کشور پشتون هاست.
همرای ای آدم های مریض چه کار کنیم؟

>>>   عیبش گفتی ، هنرش نیز بگوی !
درمجلس نمایندگان جبهه ضد تروریزم باید ایجاد شود!
شاید من با پدرام دربعضی موارد مخالف باشم ولی در آن حدی نیست که از تهدید کردن او با مرگ وسنگسار از کنارش ساده بگذرم.
پدرام بحث قانونمند و برحق خط مرزی رسمی بینن المللی کشورما با پاکستان را مطرح نمود ، گرچه این قضیه تمام شده است و مصرف خارجی ندارد ولی به هرصورت تروریست پرورها وتروریست های نر و ماده ای داخل مجلس نمایند گان عار شدند و او را تهدید به مرگ و سنگسار نمودند.
وقتی در مجلس نمایندگان تروریست پرورها و تروریستها حضور دارند ، وقتی نهاد قانون گذار کشور ملوث به مکروب تروریزم است چگونه می شود این کشور به صلح و آرامش برسد؟
حالا بااین گونه افراد و با این تروریست هایی درون مجلس نمایندگان کشور چه باید کرد؟
مسلما باید در برابر آنها ایستاد وجبهه ای وسیع متحد مردمی ضد ترور را در درون مجلس و بیرون از آن ایجاد و حمایت کرد و نگذاشت که نهاد قانون گذار کشور به جنگل و فضای وحشت مبدل شود.
تهدید کنندگان باید بدانند که درکجا موقعیت دارند این شهر کابل است و شهر با فرهنگی که مردم آن معتقد به قانونمند شدن زندگی می باشند ،مغاره وجنگل نیست که قانون جنگل حاکم وجنگلی ها در آن حکم برانند.
در برابر تروریست هایی درون مجلس باید واکنش جدی نشان داد و نگذاشت که با این حملات احمقانه ای شان احساس غرور کاذب برای شان دست دهد با واکنش متقابل جدی و با نشان دادن زور به واقعیت هایی زندگی درین کشور باید آشنا شوند یعنی در کنار جامعه مدنی ، جامعه زدنی نیز باید وجود داشته باشد و گرنه دست از لجاجت وحماقت بر نخواهند داشت.

>>>   Ariaie
كمال اصولى ، با تاريخ ٢٨٠ ساله اش ادعاى مالكيت اين خاك را دارد. او فراتر رفته و ديگران را تهديد به اخراج ميكند. اين در حالى است كه شب در خانه به بركت خون ما أرام ميخوابد.
افغانستان همان نام جعلى و قومى است كه بدون رضايت مردم ان بر كشور تحميل شده است. اين مثل ان ميماند كه مؤتر بنز را نام جعلى دهيد ولى أنجن و همه جزيات اش سند بنز بودن ان باشد. وقت تهديد و عصاب خرابى بسيار وقت است كه گذشته است، اگر تهديد باشد تاجيكان زور را هم نشان تان داده اند تا اينكه لشكر عرب ، پنجابى و وزيرستانى به داد تان برسد. بهتر است رو به منطق بياوريد و مشكلات كشور را حل نموده در راه شگوفايى وطن و رفع بحران هاى موجود برادر وار تلاش كنيم در غير ان ما مصمم به رسيدن به هدف مقدس ما يعنى تأمين عدالت و صلح هستيم !

>>>   پيام دكتر پدرام ؛
پیشاپیش هشدار می دهم جوانان آگاه باشند،برای هرنوع اقدامی که ضرورافتد ودرست تشخیص داده شود در همه حال دربرابر تمامیت خواهان وبی عدالتی ها وقانون شکنی های شان بی تفاوت نخواهیم ماند.

>>>   عمر راوی
امید دارم که از این موج نوین همنوایی و پشتیبانی مردم، به ویژه از این جوش و خروش تازه ایکه در میان جوانان تاجیک خلق شده است، عدالتخواهان بتوانند درجهت سازماندهی مردم و ایجاد تشکیلات و ساختارهای سیاسی و اجتماعی موثرتر ، دست آورد های خوب داشته باشند. در چنین لحظه هاست که یک جریان سیاسی قوت بیشتر میگیرد و پایه های اجتماعی اش محکمتر میگردد. اگر از این موقعیت های خاصی که برای یک جنبش سیاسی پدید میشوند، آن جنبش نتواند حد اکثر بهره های لازم را ببرد، در کار خویش ناکام است. در پی این موج همدلی مردم ، سزاست که چشم به راه یک تحول کیفی در کار جنیش عدالتخواهی تاجیکان باشیم.

>>>   ستان پشتون شد با نام خوا در پاکستان
دیورند تحميل هويت ملى افغان را کرد ويران
الفيستيون افغان کرد هميش بطلان
تا نشنود اينقدر درد و داد و فغان
پدارم کرد لطيف فاش کمدى سياست افغان
که باز شود پشتون خسروان مردان
پشتونان با لقب افغان شود روان سوى ملتان
تا رستم و اسپنديار , آذرنوش و بهمن شوند شهرياران
در همه شهرها و ستان ها و استانها با پسوندان (بخوان پسوند ان )
مثلا
تهران ,مازندران, زاهدان, همدان, آبادان, اصفهان, خوزستان, کرمان, گورگان, گيلان, گلستان و به صدها همچون نامها در کشور امروزى ايران
باميان, بدخشان, لغمان, پغمان, بغلان, پروان ,بغلان اروزگان, سمنگان, تالقان, شبرغان, جوزجان, چغچران, اروزگان ميدان درشرق ايران( امروز با نام افغان ستان )
کوهستان بدخشان , خلتان, گلستان , يمنگان يعنى ستان جم در کشور تاجکستان
مردان, ملتان در کشور هند اکنون پاکستان.

مرگ آرمان و آرزو سخت است
چونکه خط فاصل ندارد درميان
ديورند خط است در ميان مردمان هندوايران وتوران
آباد کن وطن ات پختون و يا پشتون
جدا مکن مردمان خود با خط فاصل درميان
غير پشتون به زور و غرور ديگران افغان مکن
پشتون ها را از اين پس نادان مکن
منطق است در هفت شهر سيمرغ عطاران
ناجى رستم و کشور اش است سيمرغ پرندگان
اين نامها در متلان است جاويدان
آن مرد نام است در هندوايران
هر کس آنرا آواز کند رستم جهان پهلوان
همى جوى موليان شود روان بهسوى چغچران
که گلزار شود شهرستان "فارسى" آريا (آريا شهرستان فارسى هراتنام ٢٥٠٠ سال پيش هرات بود -نقشه استرابو )
ناوه فارسى و چين فارسى
است قرار در نزديکان هراتيان
آن مردمان آريانان
با فارسى انسان شود دانا
زبان پدرامان کند آن توانا
شمشير دونان کند کُند و سرخم
پيش روى مداد بدستان و قلم

>>>   به لحاظ خدا موضوع دیورند را دیگربسته کنید من میبینم روبه تباهی روان هستیم هرکس هرکسی دارد چی معنی منطقی بیاندیشید بآینده اولاد وطن فکرکنید ازماوشما چیزی ساخته نشد

>>>   دعوی دیورند مختوم است و این دعوی به اصطلاح قاضی ها
قابل سمع نیست .
م . .ش .ف کابل


مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است



پربیننده ترین اخبار 48 ساعت گذشته
کليه حقوق محفوظ ميباشد.
نقل مطالب با ذکر منبع (شبکه اطلاع رسانی افغانستان) بلامانع است