سفر داکتر عبدالله به هلمند تشریفاتی بود

نظرات بینندگان:

>>>   نی! خی! بری توپ فیر کردن رفته بود. "توپ" اش کهنه شده کار نمیته!!

>>>   این دو واژۀ زیبا « شیاد و بیمار » چقدردقیق برهویت این دو سردمدار جنایت ها، برچسپ میخورد. خدا میداند این امریکائی های خاین ومستکبر چه مهره های مزدور دیگری را درشبکۀ سیا زیر پوشش قرارداده اند تا به همین گونه آنها را برگردۀ این ملت خاموش تحمیل کنند.

>>>   عبدالمنان شیوای شرق
به رهبران روزمره و بي برنامه، در جمعيت اسلامي نه بگوييم!!
سخت گيرد خام ها مر شاخ را
زانكه در خامي نشايد كاخ را
چون بپخت گشت شيرين لب گزان
سست گيرد شاخ ها را بعد از آن
مولوي
سخن از سياست فرهمندانه و خردمندانه است نه سياست روزمره و فصلي، به تعبير وينستون چرچيل" ما بايد از خوانش تاريخ پند بگيريم" روي اين امر، سياسيون جمعيت اسلامي بايد از خواب گران، خطاهاي سيستماتيك سياسي، ذوق زدگي و قدرت جويي شان دوري گزينند! به مردم رجوع كنند؛ زيرا رجعت به مردم، به تعبير عرفاني رجعت به خدا نيز است. "من الخلق الا الحق" يعني پاس داشت مردم، رعايت و موازين خواست خدا و مرحمت اوست. سياست مداران ما، ديرگاهيست كه از مردم به دور اند. براي مردم، از تارهاي عنكبوت، خانه ساخته اند، خانه ايكه به تعبير كلام خدا سخت بي بنياد و سست است. جمعيت اسلامي از مردم و براي مردم است. جمعيت اسلامي تمام، چندتا وزير ناكاره و پوشالي به عنوان مزدور دستگاه غني نيست، به عنوان چترحمايت تاريخ و عدالت براي مردم است. رهبران و سياسيون جمعيت نبايد از اين بيش، از مردم و سياست واقع گرايانه فرار كنند. ما بايد نيرومندي، قوت و توان خود را بازسازي كنيم و از سرباز شدن ها، انهم در صف بيگانه بپرهيزيم. در دونيم سال گذشته، سياسيون ما، هيچ كاري براي مردم نكرده اند. تنها به داماد، خويشاوند، نزديكان، پول، قدرت به خانواده، معامله انديشه و عمل كردند. بنابراين مبتني به شعر مولوي؛ هنوز خامي و نا پختگي سياسي در ما، ديده مي شود. حالا اگر اينها سوداي سياست هدفمندانه و خردمندانه دارند بايد رهيافت، كارشيوه و راهبرد رفتاري خود را امروزين بسازند، در واقع مطابق به خرد و رضايت مردم سياست كنند. در غير ادامه وضع كنون؛ تكرار شكست ها، افت ها، انزواهاي سياسي از همه چيز خواهد بود. خرد انتقادي بايد اين مجموعه از رهبران بي برنامه را تكان دهد تا به سبكسري ها و تن پروري ها را پايان دهند. بايد به فصل هاي تيرو تار و بي رنگ، وداع كرد. اوضاع سياسي موجود مديريت، تدبير، برنامه ريزي، راهبرد و استواري عمل مي طلبد. رهبران ما، نه تنها خود به برنامه باور ندارند؛ بل سبب شده اند از نسل جوان و دانش آموخته، چاپلوس، مداح، هرزه، كالا، روزمره، بلي گو و فاقد الگوهاي رفتاري بسازند. اين فاجعه است و پي امد آن دو باره تكيه كردن در آينده به رهبري پوشالي است. يعني اين روزگار، نوع پرورش الگو هاي رفتاري سياست هدفمند نيست. حتا از نسل جديد هم، مجموعه فصلي و روزمره سأختن است. يعني بايد سياست درست و متعهد به مردم كرد. روش هاي خردي را ايجاد و الگوي رهبري را تدوين و عمل كنيم. انتظار من از نسل دانش آموخته جوان اين است كه در امر فراگير شدن، خردانتقادي، كوشا باشيم، سياسيون را وادار كنيم كه به برنامه و مردم تمكين كنند و پاسخده باشند. در غير در هر هفته يك بار خود رهبران سرباز و دكان باز مي كنند و مردم را صد رقم حقير، هيچ اعتنائي به مبارزه و دادخواهي مردم، نخواهند داشت.
من نگران تكرار خيانت و فروخت مبارزه هاي تاريخي مردم در انتخابات 2019
هستم. يعني اين رهبران در خياطي كالا و دريشي، معاونيت و مزدور شدن را فرمايش داده اند و منتظر بدون معاش براي رده دومي شدن هستند. هيچ برنامه و فكري براي مبارزه هدفمند و سوداي سربالا ندارند. اگر دارند براي من نشان بدهيد، از ميان نسل جديد به چاپلوس ها نياز دارند و از ميان نسل كهم تَر به ادم هاي بلي گو و ايستاده به فرمان. از اين رو بياييد فرصت را از دست ندهيم و كار را روي زمينه ها، براي سياست درست و مردمي هموار سازيم. بياييد اينها را وادار به ساخت و ساز جمعيت كنيم و براي شان بفهمانيم كه ما، كالا نيستيم و مردم درخت، بأيد سازوبرگ بازسازي و ابتكار به دست گرفتن قدرت سياسي را از طريق مردم سالاري تدوين كنيم و مطابق به اقتدار حزبي و مردمي،اماده باشيم كه برنامه درست سياسي در انتخابات بعدي سرنوشت مردم را تعيين كند و از تكرار چهره هاي معاون شونده،معامله گر و پول شوي جلوگيري كنيم. تا باشد مردم به عدالت و آرمان خود دسترسي، پيدا كنند.

>>>   ای مردم شما تا حا ل نه فهمیده اید که این رهبران فقط مردم سا ده را فریب می دهد

>>>   عبدالمنان شیوای شرق
جمعيت اسلامي افغانستان و رهبري اين جريان تاريخي و مردمي، هميشه و هنوز تربيون آقاي عبدالله عبدالله است. او كسي كه به هيچ آرمان اين جريان عمل نكرده است. ولي نمي دانم چرا هر ازگاهي تربيون جمعيت اسلامي افغانستان روپوش و چتر حمايتي، ناكارگي او مي شود. سخن بر سر اين است كه چرا اين جريان هنوز مديون عبدالله عبدالله است و در اختيار اوست. شوراي رهبري از اين كار راضي است؟ اعضاي جمعيت از كاركرد عبدالله عبدالله، راضي اند؟ اگر راضي نيستند، چرا او از اين تربيون استفاده كند؟ هنوز بِنَا بر كدام اميد، اين جريان در اختيار اوست؟ پاسخ بايد بشنويم!
سخن زدن آقاي عبدالله در سازمان سجا يعني چه؟؟ چرا؟

>>>   عبدالله صرف به خاطر نمایش لباس هایش به هلمند سفر کرده بود نه به گذاشتن ملحم روی زخم های ناسور مردم بی دفاع مظلوم ، رنج دیده هلمند . ایوای صد افسوس....


تاریخ انتشار: ۱۲:۱۲ ۱۳۹۵/۱۲/۵	کد خبر: 129478	منبع:	پرینت