براي يك لحظه تصور كنيد كه برخي از رهبرانِ كنوني، فراتر از لاک قومي شان عمل مي كردند. مثلا جنرال دوستم از قندهار راي مي اورد، محقق از خوست و اشرف غني از پنجشير و يا اسماعيل يون مجالس اش را در خيرخانه برگزار مي كرد. لطيف پدرام در ميان مردم در پلچرخي مي رفت. باز هر دوتاي اين ها در برچي همايش عدالت خواهي برگزار مي كردند. تصور كن چقدر زيبا و زيبنده مي شد.

براستي آن وقت ممكن بود كه كسي بنام اشرف غني از ادرس پشتون بر خلاف قانون بر كرسي ارگ تكيه مي كرد و يا عبدالله عبدالله از آدرس قوم ديگرِ بر مسند رياست اجرايي حكومت مي لميد؟ نه! من كه باورم نمي شود.

اما حالا چرا؟ خوب حق شان است. نه شايستگي، نه درايت نه توانمندي، بلكه عقده قومي و تباري با پوشش غيرت افغاني و عزت قبيله ي است كه در شهر "كور ها" "يك چشم" را حاكم ساخته است.

احسانی

>>>   رهبران نماد تفکر قوم خود هستند اول از خود بپرسیم که چه میکنیم؟؟؟؟؟؟

>>>   اختلاف قومی بطور قصدی دامن زده میشود چنانچه گروه پیروکلکانی برای دفن جسد کلوله پشته رارد کرده به شهرآرا راغصب میکند مستقیما دامن زدن تفرقه وایجادنزاع قومی هدف بوده است وگرنه کلوله پشته و شهراآراچه تفاوتی داشت ؟
وقتی آثارتاریخی مارا محوکرده جایش راخود بگیرند حقارت ملت است .
من از نظرسیاسی بیطرفم مجبورم به این بحث داخل شوم چون هست و بودونبود من درین خاک مطرح است .
وطندار

>>>   خلاصه بگوئید اگر مانند خلقی ها پرچمی ها میبود دستگیر پنجشیر ی از پکتیا رای گرفت وطنجار از هرات رای گرفت وامثال این

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است