گفته می شود آمریکا بر پاکستان از مجرای دیپلماتیک فشار آورده تا نسبت به تعهداتش در قبال مبارزه با تروریزم و عدم حمایت از دهشت افکنی در خاک خودش اقدامات جدی کند و اقداماتی که بتواند هم قناعت جانب افغانستان را و هم قناعت آمریکا را به عنوان رهبر مبارزه باتروریست در دنیا فراهم بسازد.

صادق باقری، استاد روابط بین الملل در برنامه «تحول» گفت: آمریکایی ها توانایی های بسیار بالایی دارند. پاکستانی ها به صورت مستقیم متکی به آمریکا هستند. اگر کمک های مالی که آمریکا به پاکستان انجام می دهد متوقف شود ولو برای یک مدت کوتاه می تواند برای پاکستان مشکل بسیار بزرگی بوجود آورد. از طرف دیگر آمریکا از پاکستان به عنوان یک متحد استراتژیک در قالب تدابیر متعدد بین المللی و نهادهای پولی و مالی و تدابیر متعددی که دولت ها متکی به آن هستند، حمایت می کند. به صورت مکرر مثلا پاکستان می تواند از نهادهای پولی و مالی و بین المللی کمک هایی رادریافت کند و اگر کمک های آمریکا نباشد پاکستان نمی تواند به چنین چیزی دست پیدا کند.

وی، معتقد است آمریکا بر خلاف شعاری که می دهد قصد فشار بر پاکستان ندارد و افزود: در واقع آمریکایی ها از توانمندی بسیار بالایی در متوقف کردن پاکستان از عملکرد دو گانه در برابر تروریزم برخوردار است ولی از طرف دیگر آمریکایی ها آنقدر آمادگی ندارند که بر پاکستان به حدی فشار وارد کنند طوریکه پاکستان را از دست بدهند. آمریکایی ها به دلیل اینکه بدیلی برای پاکستان در منطقه ندارند و نمی توانند بدون این کشور به اهداف خود در منطقه برسند به همین دلیل حمایت های خود را از این کشور ادامه می دهند.

به باور باقری، آمریکا در منطقه به عنوان یک قدرت برتر جهانی منافع بسیار وسیع و گسترده ای دارد و به یک متحد استراتژیک در اینجا ضرورت دارد که تامین کننده اهداف و سیاست های شان باشد. این متحد استراتژیک پاکستان است و بدیلی برای آن وجود ندارد. نه هند می تواند بدیلی برای پاکستان باشد چرا که کشوری مستقل است و نه افغانستان به آن حدی از توانایی رسیده است که جای پاکستان را برای آمریکا پر کند. بنابراین روابط پاکستان و آمریکا دو طرفه است. آمریکا منافع اقتصادی و سیاسی این کشور راتامین می کند بنابراین پاکستان هم نمی تواند بدیلی در حد آمریکا برای خود پیدا کند. جنگی که جریان دارد به شکلی تامین کننده منافع هردو کشور است. یعنی تصور بر این است همانطور که تداوم جنگ به نفع پاکستان است به نفع آمریکا هم است.

استاد دانشگاه، از قوانین و حقوق کشورها و وظایف جامعه بین المللی در قیال تروریست گفت: با توجه به اینکه شعار آمریکا و جامعه بین المللی این است که دولت ها حق همسویی با جریان های تروریستی را ندارند و یا موظف هستند که به جریان های تروریستی که در سطح بین المللی فعال هستند مبارزه کنند بر این اساس از لحاظ حقوقی آمریکا و دیگر کشورها حق دارند و وظیفه دارند که پاکستان را تحت فشار قرار دهند. حداقل فشاری هم که می توانند بر پاکستان ایجاد کنند این است که کمک های خود را از این کشور قطع کنند. حتی روابط دیپلماتیک و کنسولی خود را با این کشور محدود کنند و تحت فشار وسیع وگسترده بین المللی قرار دهند تا اینکه از حرکت های کنونی خود متوقف شود.

باقری، خلاف این قوانین و خلاف وعده های آمریکا برای مبارزه با تروریست این کشور را بی اراده برای مبارزه می داند و می گوید: همان دیدگاهی را که پاکستان در برابر تروریست دارد و آنها را خوب و بد می کند و تروریست هایی را که به ضرر منافع آنها کار می کنند را تروریست بد وتروریست هایی را که به نفع آنها کار می کنند خوب می نامند عین همین تعریف را آمریکایی ها نیز دارند . شاهد این ماجرا این است که آمریکا از جریان های خاصی از تروریست ها حمایت کرده و آنها را تمویل نموده است.

وی در پایان گفت: دلیل اینکه جنگ در افغانستان تداوم پیدا می کند همین است که اراده جدی برای مبارزه باتروریست ها در منطقه و در افغانستان وجود ندارد و این می تواند انگیزه ای برای جنگ آنها نیز باشد.

کد (30)

>>>   تا زماني منبع پژوهش روشن فكر وطني، تواريخ درباري باشد و خودرا زحمتِ تحقيق ندهند، ازين قماش به اصطلاح محقق چيزي جور نمي شود. اين دسته از روشن فكر نماها آمده اند تاريخ معاصر كشور را كه يكسره پدر كشي و پسر كشي بوده و تاريخي كه بر بنياد جنايات بشري حكام بر تخت نشسته؛ از كنار آن بي تفاوت مي گذرند اما تمام كأسه و كوزه را بر سر شاه حبيب الله مي شكنانند. جوانان را مي شناسم كه اكت هاي روشنفكري مي كنند و به نرخ روز نان مي خورند، حاضرند در مقبره شاه شجاع مست كنند و بر روح آن شاه درود بفرستند، اما حاضر نيستند بپذيرند كه شاه حبيب الله يك قبر ساده داشته باشد.
بعضي ها واقعن انديشه هاي استفراق شده را نشخوار مي كنند و آن را معيار خرد خود قرار داده اند و ذره ي از بوي آزاده گي نه چشيده اند.

>>>   در زمان ظاهر شاه مخلوع .مفلوج ومفلوک !
دانش آموز صنف هشتم مکتب عاشقان وعارفان بودم آموزگار تاریخ مان زنده یاد قیوم یعقوبی جوان سرشار وسچه ای شهرکهنه کابلستان بود.
مرد آگاه. منور با صلابتی بود هنگام سرزنش مستبدین وخودکامه گان تاریخ لحن جدی وملعی میگرفت با درشترین الفاظ منحصر به فرد در قبال دفاع از معصومیت .مظلومیت ومحرومیت شاه حبیب الله میگفت پدرم در زمان امان الله بعدش حبیب الله کلکانی کاتب دیوان داری (وزارت مالیه یا دارایی )بود در آن هنگام دیوان سالار در محوطه ارگ اداراتی داشتند.
پدرم محمد یعقوب نام داشت خاطرات فراموش ناشدنی از ناموسداری . شجاعت .وطندوستی .انساندوستی شاه حبیب الله کلکانی داشت بما میگفت کلکانی الگوی رزمنده گان نترس تاریخ ما بود عقده مند .انتقامجو. متعصب وقوم پرست نبود مظهر اتحاد ملی بود ما باید این مرد استوره ای را از چنگال هیولای جفاکاران محرومیت .مظلومیت ومعصومیت خودکامه گان تاریخ برهانیم .
یادونامش آذین بند خاطرات ماندگار تاریخ زنده ماست وهرگز من این مردبزرگ ومعلم تاریخ مان را از یاد نمیبرم وتبسم ملعی نگاهش بعد از هر جدیت در برابر زورگویان .خودکامه گان لوح زرین ذهنم است ...

>>>   به نویسنده دو. باید ګفت که همان معلم تان که شما نام ګرفته اید همه میشناسد به جز یک دله چیزی دیګر نبود میتوانی که در کوچه کافروشی.و در پهلویی شفاخانه میوند از مردم بازجویی کنی که فلانی معلم کی بود و چطور بود یک دوس چشم خم بود و مرده ګاوی میکرد چهار اطراف بچه سقاو همین نوع مردم جمع شده بودند باید صفت میکرد.

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است