رهبران حکومت مانع آوردن اصلاحات در انتخابات و دیگر زمنیه ها می شوند با این وجود، ایجاد فساد در حکومت امری طبیعی است.

به گزارش شبکه اطلاع رساني افغانستان (afghanpaper)، مسعود ترشتوال استاد دانشگاه گفت: مهمترین تبلور فساد در هر کشوری تمرکز قدرت است. کاری که رییس جمهور افغانستان می کند. بنابراین وقتی که نماینده ویژه رییس جمهور مساله فساد را مطرح می کند و بسیاری از مقام های دیگر از آن انتقاد می کنند. نشان دهنده این است که قدرت و اختیار در دست یک شخص است و یک مجموعه بسیار کوچک خود اوج فسادی است که مشکلات کشور را مضاعف کرده است.

وی افزود: در حکومت وحدت ملی یک فرد چهار وظیفه دارد در حالیکه ده ها تن متخصص در همان زمینه در کوچه های کابل بیکار می گردند. همچنین در این کشور تمام تصمیم های تدارکاتی و اقتصادی افغانستان و آنچه که سودآور است به دست یک مجموعه در این ملک است و بسیاری از موارد اینچنینی در این حکومت جریان دارد که عدالت را در کشور زیر سوال می برد.

کد (30)

>>>   تمرکز قدرت موجب فساد میشود وفساد موجب تمرکز قدرت

>>>   کاشکی تمرکزقدرت دردست یک شخص میبود بسیارخوب میشد حالا تمرکزقدرت دردست هفت نفر است که چنین شده میگویند قصاب بسیارشد گاو مردارشد درقصاب های بسیار حتما گاو مردار میشود

>>>   ایستادگی و مقاومت یا عقب نشینی و ذلت!
تجربه حد اقل دهسال زندگی سیاسی عبدالله و بخصوص عملکرد های او در جریان دو انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که او نه دانش سیاسی دارد، نه کریزمای رهبری و نه هم شایستگی مقاومت و ایستادگی در برابر مشکلات و تهدیدات زندگی...
چنانچه وقتی یکی از دوستان خواستار ستراتژی و برنامه کاری او برای آینده شده بود، جوابش این بوده که ستراتژی و برنامه کاری او هر صبح که از خواب بیدار می شود، آغاز می گردد!
به گفته تعدادی از دوستان و کسانیکه او را از نزدیک می شناسند، «عبدالله یک آدم بی برنامه، خود - محور و مشوره ناپذیر است»... عملکرد او در دو سال گذشته شاهد مدعاست! چنانچه پس از تسلیم شدن به غنی در جریان دو سال حتی یکبار هم در محضر دوستان یا رسانه ها یک کلمه بر خلاف اعمال فاشیستی و یکه تازی های غنی نگفت و چنان خاموش و آرام بود که گویا دنیا گل و گلزار است (و این بی کفایتی خود را «صبر و حوصله» نامیده است)! در حالیکه هیچ یک از وعده ها و تعهدات مندرج در موافقتنامه حکومت وحدت ملی عملی نشده، تمام دوستان و متحدین سیاسی او دلسرد و پراگنده گردیده و کشور در پرتگاه سقوط و فروپاشی قرار دارد!
حال که او مجبورا صدای اعتراض خود را بلند کرده، تشویش های زیادی وجود دارد که باز هم در مقابل پتکه هواداران غنی، تلفون کیری، وعده پولی یا تمدید ریاست اجراییوی عقب نشینی کند... حتی پشتیبانی استاد عطا و سایر دوستان مویید اینستکه این «موضع در حد شعار و پایان دهی به خشم مردم» نبوده و «قاطعانه و صادقانه باشد».
به این علت امیدواریم استاد عطا و متحدین سیاسی او که از این موضع حمایت می کنند، رهبری این اعتراض را به دست خود گیرند و یا حد اقل مانع مرض مهلک «بی برنامه گی، خود - محوری و مشوره ناپذیری» او شوند؛ چنانچه سرنوشت امروز ما درست در همان جایی قرار دارد که دو سال پیش قرار داشت:
تصمیم بزرگ در خیمه لویه جرگه و اعلان حکومت!
اما عبدالله آن چانس تاریخی و فرصت طلایی را برباد کرد... اگر آن وقت از تهدید های امریکا و انگلیس می ترسیدید، حال باید متیقین شده باشید که امریکا و انگلیس حتی نمی توانند مشکلات داخلی خود را حل کنند، چه رسد به اینکه در مقابل ایستادگی و مقاومت مردم ما کدام اقدام عملی نمایند...
شاید اعلان یک «اداره موقت»، مناسب حالت فعلی باشد تا زمینه را برای برگزاری یک انتخابات دموکراتیک و اصلاح قانون اساسی فراهم سازد...
در غیرآن از «....... غنی» نجات نخواهید یافت!
انتخاب با شماست...

>>>   این یک امر حتمی است به همین علت است که روز تا روز فساد گسترده تر میشود وکسی جرئت نمیکند با فساد پیشگان دست وپنجه نرم کند چون حیاتش به مخاطره میافتد یک قصه بیادم امد روزی دو رفیق از راهی میگذشتند در سر راه شا ن یک سگک خود و یک سگ کلان بدر دروازه خفته بودند بمجرد اینکه ان دو رفیق نزدیک شدند سگ خورد حمله کرد و پاچه یکی ازان دو رفیق را گرفت انهم سنگی را برداشت و بطرف سگ بزرگ پرتاب کرد رفیقش گفت دیوانه شده ای چرا اورا را میزنی ترا سگک ازیت کرد تو سگ کلان رازدی انصاف نیست گفت اگر این سگ کلان اینجا نخفته بود پدرش جرئت نمیکرد بالایم حمله کند خدا کند به گپ رسیده باشید من یک بار دیگر هم این راگفته ام وباز تکرار نمودم

مهلت ارسال نظر برای این مطلب تمام شده است